vasael.ir

کد خبر: ۱۵۹۴۶
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۸:۵۳ - 08 February 2020
آیت الله حکیم مطرح کرد؛

استنطاق از قرآن؛ راه تحصیل نظام سیاسی اسلام

وسائل ـ آیت الله حکیم با بیان اینکه تمام نظام‌های سیاسی، اجتماعی، تربیتی، سلامت، خانواده، قضایی و آموزشی را می‌توان از قرآن کریم استنطاق کرد، گفت: برای استنطاق از قرآن کریم باید سئوال خود را ارائه کنیم و به دنبال پاسخ آن در قرآن بگردیم.

به گزارش خبرنگار وسائل، آیت الله سید منذر حکیم از شاگردان علامهمشروح نخستین نشست نظام سیاسی اسلام عسکری مدرس سطوح عالی حوزه علمیه، در نخستین نشست از سلسله نشست‌های«نظام سیاسی اسلام» پنج شنبه 17 بهمن، از سوی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان برگزار شد، به مسئله نظام سیاسی به مسئله ضرورت روش شناسی در عرصه نظام سیاسی اسلام پیش از ورود به مباحث گسترده این عرصه پرداخت، در ادامه مشروح این نشست به صورت اختصاصی از سوی پایگاه تخصصی فقه حکومتی در اختیار شما قرار می‌گیرد:

 

روش شناسی در حوزه علمیه مغفول مانده است

یکی از بحث های بسیار مهم که معمولا مغفول واقع می‌شود موضوع روش شناسی دست یابی به راه حل مسائل است که معمولا در حوزه علمیه در بحث روش شناسی یک کاستی خیلی روشن و جدی را شاهد هستیم، در هر موضوعی باید عنوان بحث مشخص شود سپس اهداف بحث را باید شناخت و این موضوع در انتخاب روش و منابع و دستیابی به نتیجه مؤثر است.

واژه خلافت موضوعی است که باید به آن پرداخت، خلافت در اصطلاح قرآنی با خلافت در اصطلاح غیر قرآنی دچار خلط بحث شده است و لازم است که به بررسی این واژه و معنای آن پرداخت.

علامه عسکری در کتاب «معالم المدرستین» که ناظر به کتاب الغدیر علامه امینی هم هست و معتقد بود که دوره ای که علامه امینی داشته است مؤثر بوده اما اکنون جواب نمی‌دهد و باید روش های جدیدتری به کار برد و در کتاب خود به بررسی و مقایسه دو مکتب تشیع و اهل سنت با عنوان مکتب امامت و مکتب خلافت می‌پردازد و یکی از منابع خوبی که بحث معنای خلافت را ساده مطرح کرده، جزواتی از علامه عسکری است که کل نظریات سیاسی اسلام را مورد بررسی قرار داده است و اصطلاحات و واژه ها را هم واکاوی کرده است.

 

تفاوت دیدگاه علامه عسکری و شهید صدر پیرامون مکتب امامت و خلافت

علامه عسکری معتقد است اختلافات میان شیعه و سنی به دو نظریه باز می‌گردد، که هم از لحاظ تاریخی و هم از لحاظ آثار عملی این دو نظریه در حیات مسلمین ما را به دو ریشه علمی می‌رساند، یکی در مکتب امامت تجلی پیدا می‌کند و دیگری در مکتب خلفا، این واژه خلافت و خلفا که ایشان به کار برده است همان واژه معمولی است که برای خلفای پس از پیامبر اکرم(ص) استفاده می‌شود.

مکتب سقیفه می‌شود مکتب خلافت و خلفا و مکتب اهل بیت(ع) و رسول الله(ص) می‌شود مکتب امامت، این در حالی است که شهید صدر در نوشته‌های اخیر خود که تقدیم به انقلاب اسلامی کرده است تحت عنوان «الإسلام یقود الحیاة» بحث خلافت و واژه خلافت را به معنای قرآنی به کار گرفته است که در این صورت خلافت با امامت منطبق است.

البته شهید صدر اصطلاحی را تحت عنوان خلافت انسان و گواه بودن انبیاء بر این خلافت را مطرح کرده است و به بررسی این موضوع و چگونگی تبلور آن در نظام سیاسی پرداخته است؛ این مطلب در قانون اساسی پیشنهادی که برای امام خمینی فرستاد، وجود دارد و الآن در حقیقت قانون اساسی ما بر همان مبنا بنا شده است.

زمانی با تعدادی از شاگردان شهید صدر مشغول بررسی پیش نویس پیشنهادی قانون اساسی بودیم که خبری از ولایت فقیه در آن نبود و بیشتر شبیه به قانون اساسی دوران مشروطه بود و این در حالی است که وقتی شهید صدر پیشنهاد خود برای قانون اساسی را برای امام خمینی فرستاد ولایت فقیه رکن اساسی و اصلی قانون اساسی بود و کاملا ساختار آن با آنچه پیشنهاد شده بود تفاوت داشت.

نگاه شهید صدر به قانون اساسی ناشی از نگاه قرآنی به مسائل بود، که این موضوع را در تفسیر موضوعی شهید صدر نیز می‌توان دید، روح نظریه اجتماعی شهید صدر خلافت انسان است و این بسیار متفاوت با دیدگاه علامه عسکری به مسئله و واژه خلافت پرداخته است چراکه خلافت کتب تاریخی و آنچه در نظر مردم است به معنای طاغوتی است که قرآن آن را نفی می‌کند و خلافتی که شهید صدر مطرح می‌کند خلافت الهی است.

پس حکم یک نظام سیاسی الهی داریم که در قرآن خلافت نامیده شده است و نظام حکومتی که در کتب تاریخ به عنوان نظام خلافت مطرح شده است، نظام طاغوتی می‌شود؛ پس با یک واژه با دو معنای کاملا متفاوت و متغایر مواجه هستیم و به همین دلیل وقتی صحبت از نظام خلافت می‌شود باید ببینیم کدام خلافت مطرح است.

 

نزدیک بودن نگاه امام خامنه‌ای و شهید صدر در مسئله رسالت اهل بیت

شهید صدر و کتب ایشان به نسبت علامه عسکری و کتب ایشان متأخر است، علامه عسکری دیدگاهش جدا سازی مکتب خلافت از مکتب امامت و حفظ خلافت به عنوان دیدگاه مردم به این موضوع است و متفاوت بودن مکتب خلافت با مکتب حقیقی اسلام را تلاش کرده است حفظ کند.

اینجا شاهد یک تمایز جوهری هستیم، شهید صدر کتابی دارد در بحث اهل بیت(ع) که نخستین بار در بیروت چاپ شد و اکنون به صورت کتاب مفصلی چاپ شده است که با کتاب انسان 250 ساله رهبر معظم انقلاب شباهت دارد و شهید صدر در این کتاب تلاش دارد تا بگوید اهل بیت(ع) کلهم نور واحد و اینها هر کدام یک نقشی را ایفا کرده‌اند که مجموع آن یک طرح جامعی بود که برای نجات بشریت خداوند آن را طراحی کرده بود.

این نقش‌ها بر اساس سنت‌های الهی شکل گرفته است و اهل بیت(ع) آن را به اجرا درآورده‌اند و مجموع چهارده معصوم(ع) مانند یک انسان 250 ساله آن را محقق کرده و به بشریت ارائه کرده اند. البته واژه انسان 250 ساله مخصوص رهبر معظم انقلاب است ولی شهید صدر نیز به این موضوع پرداخته است و علامه عسکری هم سعی کرده این موضوع را تبیین کند.

به یک زبان دیگر، شهید صدر معتقد است مردم پس از رحلت رسول الله(ص) شاهد دو دستگی میان صحابه بودند شاید فکر نمی کردند که اینجا این اختلاف یک اختلاف اساسی باشد، بلکه خیال می‌کردند دو شخص در حال جابه جا شدن هستند نه دو خط و روش که باهم در ماهیت متفاوت هستند.

خط اهل بیت(ع) خط مدیریت خدا برای انسان بود و خط مقابل خط اومانیستی بود که انسان خودش خودش را مدیریت کند و کاری به خداوند ندارد، این خط از انسان طاغوت می‌سازد و خط اهل بیت(ع) از انسان عبودیت و عبد خدا می‌سازد، الگوهای بشریت در این خط حضور دارند و علی(ع) دنباله رو آن بود اما خط مقابل منجر به طاغوت شد.

شهید صدر مطرح می‌کند که خیلی از مردم ارتباط عاطفی و عشق نسبت به پیامبر اکرم(ص) داشتند و عاطفه آنها از بصیرت آنها بیشتر بود و به همین دلیل پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) عاطفه و احساس مردم فروکش کرد، مردم نسبت به پیامبر اکرم(ص) عاطفه قوی‌تری نسبت به آگاهی داشتند و به همین دلیل به شخص پیامبر بیشتر از خط پیامبر وابسته بودند.

 

مردم باید خاستگاه اقامه قسط باشند

حالا این بحث باید مشخص شود با چه رویکردی باید پیش برود، ما در اسلام نظام سیاسی داریم و فقه نظام سیاسی را باید بشناسیم، یا اینکه بگوییم باید از نگاه علوم سیاسی یا نظام سیاسی یا جامعه شناسانه به نظام سیاسی اسلام نگاه کنیم، حتی آثار روانشناسانه این موضوع در تکامل انسان را بررسی کنیم، در حقیقت از زوایای مختلف می‌توانیم به یک واقعه نگاه کنیم و باید به این موضوع برسیم که از چه زاویه و با چه رویکردی به مسئله نظام سیاسی اسلام نگاه کنیم.

دین به تعبیر قرآن کریم بر زندگی انسان باید قیومیت داشته باشد، یعنی زندگی انسان را مدیریت کند، بشریت برای اینکه خوب مدیریت شود نیازمند دین است، انسان باید با اراده و تلاش خود در مسیر هدایت و تکامل قرار بگیرد، پس اگر جامعه انسانی خواهان کمال است مردم باید قیام به قسط کنند.

مردم خاستگاه قسط و عدل هستند پس مردم در تحقق نظام نقش اساسی دارند و باید خودشان عادل باشند تا بتوانند جهانی را به عدالت دعوت کنند، به همین خاطر وقتی در اهداف حکومت جهانی حضرت ولیعصر(عج) می‌خوانیم می‌بینیم که صالحان قرار است به وراثت برسند و تا کسی صالح نباشد به وراثت نخواهد رسید.

نظام آفرینش قانونمند است و حرکت انسان هم باید قانونمند باشد، شرک و کفر و نفاق حاصل بی قانونی و عدم پایبندی به قوانین نظام آفرینش است، کفار و مشرکین و منافقین مانند علف هرز هستند و هدفی در زندگی ندارد و اهدافی که انتخاب می‌کنند آن قدر پست و بی ارزش است که دارای اهمیت نیست. قوانین الهی حدود الهی هستند، کل فقه را باید قوانین الهی دانست و باید زندگی انسان بر مبنای این حدود مبنا شود، حدود الهی محدوده زندگی انسان را مشخص خواهد کرد.

 

پاسخ شهید صدر به کسانی که می‌گویند قرآن توان ارائه نظام‌ها را ندارد

فقه ما نظام‌مند و قانونمند است، یکی از گفتمان‌های مهم این است که آیا فقه می‌تواند ما را به نظام‌های سیاسی، اجتماعی، تربیتی، سلامت، خانواده، قضایی و آموزشی برساند و این نظام‌ها را به ما ارائه دهد یا ناتوان است؟

برخی افراد می‌گویند این نظام‌ها در متن قرآن یا آموزه‌های پیامبر اکرم(ص) وجود ندارد اما شهید صدر به آناه پاسخ می دهد که پیامبر اکرم(ص) زمانی که جامعه سازی را شروع کردند جرعه جرعه و گام به گام آن را وارد ذهن جامعه کردند و قرآن کریم نیز جرعه جرعه برای ما آمده است اما اکنون یکجا در اختیار ما قرار دارد، باید از قرآن استنطاق کنیم و نظام را از درون آن به دست آوریم.

پس نظام هست و باید آن را از قرآن کریم استنباط یا استنطاق کنیم، تفاوت این دو در این است که استنباط یعنی اینکه از صریح آیات می‌توانیم یک منظومه پیرامون موضوعات مختلف نظیر معاد ببینیم و کار فقها این است که این استنباط‌ها را با توجه به آیات انجام دهند.

یک مرتبه بالاتر از استنباط داریم که شهید صدر آن را استنطاق می‌نامند، که آن در صورتی است که آیه قرآن به تنهایی گویا نباشد، در این حالت سئوال مطرح کنید، سئوالی به قرآن بدهید و پاسخ آن را دنبال کنید، اینگونه است که قرآن کریم را به نطق آورده‌اید، اینکه بعضی افراد می‌گویند ما نظریه اجتماعی در قرآن ندیدیم اشتباه است، شهید صدر می‌فرمایند در قرآن نظریات اجتماع هم هست و باید آن را از قرآن استنطاق کرد.

اگر انسان خلیفه خدا نباشد به تعبیر پیامبر اکرم(ص) دچار تحیر و سرگردانی خواهد شد، خلافت انسان از طرف خداوند است که مانع تحیر و سرگردانی می‌شود. اومانیسم بشریت را به سمت این تحیر و پوچی و سرگردانی برد و خروجی آن استبداد و استحمار شده است و همه اینها فرآورده اومانیسم است.

 

باید از قرآن کریم سئوال کنیم

نظریات مختلف را باید در قرآن کریم از چند آیه و چند سوره دنبال کرد و به دست آورد، بنابر فرموده قرآن کریم اگر می‌خواهیم به حقایق قرآن دست پیدا کنیم باید سئوال کنیم، زمانی که سئوالات را به قرآن عرضه کنیم به پاسخی که می‌خواهیم می‌رسیم و می‌توانیم مسائل مختلف مورد نیاز جامعه را از قرآن کریم استنطاق کنیم.

بنابر نظر بنده آنچه می‌توان از دیدگاه شهید صدر برداشت کرد این است که هر وقت سئوال شما از چیستی و چرایی باشد، جواب شما یک نظریه خواهد بود، پس نظریه متکفل بیان چیستی و چرایی است، هر وقت وارد حوزه چگونگی شدید، راه رسیدن به پاسخ آن چگونگی و پاسخی که برای آن چگونگی پیدا می‌کنیم یک نظام و منظومه را به ما ارائه می‌دهد.

اگر بخواهیم بین نظریه و نظام تفاوت جدی قائل شویم باید این موضوع چگونگی و چیستی و چرایی را بدانیم، هر نظامی باید یک نظریه داشته باشد و نظامی بدون نظریه شکل نخواهد گرفت، هر نظامی باید بر یک نظریه استوار باشد./501/1304/ح

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۰ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۵:۳۱:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۵۶:۵۱
اذان ظهر
۱۳:۱۱:۳۵
غروب آفتاب
۱۹:۲۵:۴۱
اذان مغرب
۱۹:۴۲:۳۹