به گزارش خبرنگار وسائل، ازدواج را شاید بتوان یکی از دشوارترین مراحل زندگی یک جوان در طول سالهای اخیر لقب داد در گذشته کافی بود تا بزرگترهای خانواده اراده کنند و به اصطلاح برای پسر جوان خود آستین بالا بزنند در این شرایط از یافتن دختر مناسب تا آغاز زندگی مشترک فاصله چندانی نبود، اما سالهاست که زیر سایه کمرنگ شدن سنتها و ارزشهای اسلامی و ایرانی، ازدواج جوانان به یکی از دشوارترین مراحل زندگی تبدیل شده است.
مهریه های امروزه تجملی است. اولش می نویسند مهریۀ حضرت زهرا«سلاماللهعلیها»، بعد مثلاً هزار سکه به آن اضافه میکنند. این طرز رفتار، تجمّلگرایی است، اسراف و تبذیر است. این زندگی با زندگی حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» سازگاری ندارد.
حضرت آیت الله مظاهری در درس اخلاق خود که با موضوع «عوامل سقوط انسان» برگزار شد، به موضوع «تجمل گرایی» پرداختند که متن سخنان معظم له بدین شرح است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری وَ یَسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یَفْقَهُوا قَوْلی»
بحث چند جلسۀ گذشته دربارۀ یک امر مهمی بود که همه، خصوصاً جوانها باید به آن توجه داشته باشند.
بحث این بود که چند عامل است که باعث سقوط انسان است. انسان را به شقاقت می کشاند و نمی گذارد سعادتمند بشود. لذا باید این چند عامل سقوط در زندگی انسان نباشد.
بعضی از آن عوامل، در جلسات قبل بیان و پیرامون آن صحبت شد.
بحث این جلسه دربارۀ یک امر فوق العاده مهم است که متأسفانه در میان مردم مشهور شده و آن «زندگی تجمّلگرایی، زندگی مصرفی و زندگی توأم با اسراف و تبذیر» است.
در شعری که منسوب به امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» است، زندگی تجمّلی، عامل سقوط انسان شمرده شده است:
و قد دقّت و رقّت و استرَقّت // فضول العیش اعناق الرجال
زندگی تجملی، زندگی مصرفی و زندگی که در آن اسراف و تبذیر باشد، انسان را نابود ساخته، موجب ضعف عصب برای او میشود؛ باعث میشود تا انسان ذلیل و خار بشود و در نهایت مجبور میگردد در مقابل هر کس و نا کسی گردن کج کند.
همین زندگی که متأسفانه برای اکثر مردم وجود دارد. هرکسی به اندازۀ وسعش تجمل گرا است. هرکس به اندازه ای که میتواند در زندگی اسراف و تبذیر دارد. این طرز زندگی انسان را رو به سقوط میبرد و نمی گذارد سعادتمند بشود و دنیا و آخرتش را از دست می دهد.
قرآن کریم در آیۀ شریفهای علامت مؤمن را چنین بیان میکند که زندگی به حد توسّط دارد، به عبارت دیگر زندگی ساده زیستی دارد و در زندگی از اسراف و تبذیر پرهیز میکند. می فرماید:
«وَ الَّذینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً»[۱]
یعنی مؤمن آن کسی است که زندگی تجملی ندارد. البته در زندگی هم بخیل نیست که خانوادهاش در مضیقه باشند. مؤمن آنست که در زندگی حد توسّط را مراعات می کند. در زندگیاش نه اسراف و تبذیر دارد و نه بخل وجود دارد، بلکه یک زندگی متوسّط و ساده زیستی دارد، که این علامت مؤمن است.
قرآن کریم دربارۀ تجمل گرایی، اسراف و تبذیر می فرماید:
«وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ، فی سَمُومٍ وَ حَمیمٍ، وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ، لا بارِدٍ وَ لا کَریمٍ، إِنَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُتْرَفینَ، وَ کانُوا یُصِرُّونَ عَلَی الْحِنْثِ الْعَظیمِ»[۲]
یعنی دست چپیها در روز قیامت چقدر شوم هستند. آنان کسانی هستند که زندگی تجملی و مصرفی دارند، در زندگی اسراف و تبذیر دارند. رسوایی و نامۀ عملشان به دست چپشان داده میشود و بالاخره در صف کفار و منافقین و فجّار قرار میگیرند. قرآن در ادامه می فرماید: زیر دود جهنّم و زیر هُرم آن باید حساب پس بدهند. زیرا این زندگی مصرفی و این زندگی تجملی موجب می شود مرتکب گناهان بزرگ بشوند.
اگر برای مذمّت زندگی تجملّی، مصرف گرایی و زندگی اسرافی و تبذیری، در قرآن شریف و روایات اهلبیت«سلاماللهعلیهم»، جز همین آیۀ شریفه که در سورۀ واقعه آمده، مطلب دیگری نداشتیم، برای انسان کافی بود تا مواظب باشد که در زندگی، تجمّل نداشته باشد.
انسان باید مواظب باشد تا حدّ توسط در زندگیاش مراعات بشود. باید مواظب باشد که همیشه به فکر خوراک، مسکن و ازدواج باشد، ولی نه از نوع تجملّی.
قرآن کریم در مورد ملّت تجمّلگرا می فرماید: این ملّت نابود است.
می فرماید: وقتی که تجمل گرایی در میان مردم زیاد شد، آنان استحقاق عقوبت پیدا می کنند و بالاخره نابود می شوند، میفرماید:
«وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنا مُتْرَفیها فَفَسَقُوا فیها فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمیراً»[۳]
وقتی که زندگی تجملی شد، وقتی ملتی تجمل گرا شد، گناه هم در این ملت زیاد می شود. در واقع لازمۀ تجمل گرایی گناه است، لازمۀ تجملیگرایی، حقّالنّاس است، لازمۀ تجمل گرایی آنست که انسان به حق خود قانع نباشد و بخواهد از هر راهی که میشود کسب مال بکند تا این زندگی تجملی را ادامه بدهد.
بر اساس این آیه، ملت تجملگرا مستحق عذاب است، زیرا در بین آنان، گناهان بزرگ و بیحجابی و بدحجابی رخ میدهد. حتی گاهی تجمّلگرایی منجر به بیعفّتی میشود و آن ملت به سقوط کشیده میشود و در نهایت نابود خواهد شد.
اگر در قرآن کریم راجع به مذمّت تجمّلگرایی آیه ای جز همین آیۀ شریفه نبود، برای انسان کافی بود تا مواظب باشد که در زندگی، حدّ توسط را رعایت کند. البته نه آن زندگی که پیامبران و اوصیای الهی و اهلبیت«سلاماللهعلیهم» داشتهاند. آن طرز زندگی را نه از ما خواستهاند و نه مردم عادی میتوانند به آن اندازه سادهزیست باشند، ولی همه باید از آنان سرمشق بگیرند. به قول قرآن کریم:
«لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ»[۴]
یعنی هرکه خدا و رضای خدا و بهشت را میخواهد و دوست دارد در روز قیامت در رفاه باشد، باید از اهلبیت«سلاماللهعلیهم» سرمشق بگیرد.
دقت کند که زندگی آنها چطور بوده است، نه آنکه مثل آنان باشد، اما سعی کند شباهت به ایشان داشته باشد. اهلبیت«سلاماللهعلیهم» حتی از ضروریات هم پرهیز می کردند، برای اینکه بتوانند به دیگران کمک بکنند، مردم باید با اسوه قرار دادن ایشان، زندگی تجمّلی و تشریفاتی نداشته باشند و از آنچه خدا روزی آنان کرده، انفاق کنند.
زندگی به سه قسم منقسم می شود:
قسم اوّل: زندگی ضروری و تأمین نیازهای اولیۀ زندگی است.
قسم دوّم: زندگی رفاهی است، یعنی زندگی متوسط و سادهزیستی که در آن، انسان از نظر خوراک، پوشاک، مسکن و ازدواج در رفاه است، اما رنگ تجمل، اسراف و تبذیر ندارد.
قرآن کریم میفرماید: مؤمن باید چنین زندگی رفاهی را داشته باشد: «وَ الَّذینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً».
و قسم سوّم آن، زندگی تجملّی است. زندگی که اکثر مردم به آن مبتلا هستند؛ از بلاهای بزرگ است و به قول قرآن ملت را نابود می کند.
شاخههایی از این زندگی تجملی، عروسیها، مهریهها و جهیزیههای سنگین است.
مهریه های امروزه تجملی است. اولش می نویسند مهریۀ حضرت زهرا«سلاماللهعلیها»، بعد مثلاً هزار سکه به آن اضافه میکنند. این طرز رفتار، تجمّلگرایی است، اسراف و تبذیر است. این زندگی با زندگی حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» سازگاری ندارد.
جوانهای زیادی برای مهریّههای تجمّلی و تشریفاتی زندان میروند و بدبخت میشوند. البته تقصیر پدر و مادرهای عروس و داماد است. یک مهریۀ عجیبی تعیین کردهاند، بعد هم با آنکه داماد توانایی نداشته، عروس مطالبه کرده است و او را به زندان انداخته است.
جهیزیه ها هم تجمّلی است. جهیزیۀ حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» چه بود؟ همه بر روی هم شصت و سه درهم بوده است. یک زندگی فوقالعاده ساده. یک دست لباس، یعنی یک پیراهن یا یک چادر. زندگی ضروری، یک کاسۀ گِلی و یک آفتابۀ گِلی. پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» وقتی به جهیزیه نگاه کردند، گریۀ شوق کردند و فرمودند: خدایا این جهیزیه را تو مبارک کن که بیشترش از گِل است. اما جهیزیه های فعلی، پدر و مادر دختر را به عزا می نشاند. باید وامهایی بگیرند که رباخوری و ربادادن است. این می شود مصرفگرایی و تجملگرایی.
ملت باید دست از این کارهای اشتباهش بردارد و اگر به قرآن عمل نشود، دردسر عجیبی برای همه به وجود می آید.
جوانهای عزیز، خداوند متعال ضامن شده است که خرج را بدهد. خداوند انسان را خلق کرده و خرجش را هم حتماً میدهد. خداوند حتی موجودات زیر زمین را گرسنه نمی گذارد. پرنده ها صبح میروند و عصر برمی گردند، هم سیر میشوند و هم برای بچه هایشان غذا می آورند. نمی شود که خداوند انسان را خلق بکند و روزی او را نرساند.
قرآن کریم دربارۀ رزاقیّت خداوند میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِین»[۵]؛ یعنی خداوند قدرت دارد بر اینکه روزی انسان را برساند، پس مخارج زندگی او را، در حد توسط میدهد. اما خداوند هزینههای زندگی تجمّلی را نمیرساند. در واقع خود انسان باید مخارج اضافی را تهیه کند، البته با قرض، با وام و گاهی هم به آنجا می رسد که با مال مردمخوری و ربادادن فراهم میکند. خداوند متعال چنین زندگی را نهی کرده و فرموده است: خرجش با من است، ولی تجمّل با من نیست. اگر زندگی تشریفاتی شد، خودت باید جوابش را بدهی و جوابش هم در دنیا بدبختی است.
مسألۀ عزوبت و مسألۀ تجرّد برای جامعه خیلی مشکلات درست کرده است. به خاطر ترویج تجمّلگرایی ازدواج برای همه سخت شده است. الان غربیها سادهزیست تر از ما هستند؛ هم از نظر خوراک و هم از نظر پوشاک و هم از نظر مسکن و هم از نظر ازدواج.
سادهزیستی را از تعالیم اسلام یاد گرفتهاند. از نظر پایه و ریشه و ارز و پشتوانه بسیار عالی و از نظر صنعت بسیار بالا هستند، اما در زندگی بسیار ساده هستند، یعنی آنچه اسلام در نوع زندگی میخواهد را دارند.
امت اسلامی باید ساده زیستی را جایگزین زندگی تجمّلی کند. الان اقتصاد کشور مریض است و یکی از دلایل مهمّ آن، تجمّلگرایی است.
من بیش از چهل سال قبل، چهار جلد کتاب نوشتم به نام «مقایسۀ بین سیستمهای اقتصادی». در آن مجموعه، اقتصاد اسلام را با اقتصاد سرمایه داری و با اقتصاد کمونیستی و با اقتصادهای دیگر دنیا سنجیدم و اثبات کردم که اقتصاد اسلام، مهمتر از همۀ اقتصادهاست و اگر به آن عمل شود، هیچگونه کمبود، نارسایی و هیچ معضل اقتصادی باقی نمیماند. الان کار ما رسیده به اینجا که اقتصادمان مریض است و نارسایی دارد. این معضل در اثر تجملگرایی و حیف و میل است.
من تضمین می کنم اگر همه اراده کنند و تلاش داشته باشند، مسألۀ عزوبت به واسطۀ حذف خرج و مخارج اضافی و حذف تجمّلگرایی از بین می رود و همۀ جوانها از دختر و پسر، به آسانی ازدواج میکنند.
در این زمینه گفتگویی را از امان الله قرایی مقدم؛ استاد دانشگاه و جامعه شناس تقدیم می کنیم:
به اعتقاد شما دلایل تاخیر ازدواج جوانان و به اصطلاح بی تمایلی آنها به ازدواج از کجا ریشه می گیرد؟
مشکل اصلی آسیبهای تشریفات و تجملات بر زندگی ایرانیان است که متاسفانه ازدواج را نیز دامنگیر کرده است، موضوعی که باید از جهتهای مختلف بررسی شود، نخست باید دقت کرد که برخی اقشار مرفه در جامعه اقدام به ازدواجهای پرهزینه و عجیب میکنند که انتشار تصاویر یا فیلمهای این مراسم در سطح جامعه نوعی فرهنگسازی منفی و به اصطلاح ترویج فرهنگ بیگانه است به عنوان مثال شاهد هستیم که عروس و داماد را با هلی کوپتر وارد فضای باغ عروسی میکنند.
از سوی دیگر دائم میگوییم که ازدواج سنت پیامبر(ص) است و جوانان را به ازدواج تشویق میکنیم، اما در میدان عمل یعنی زمانی که یک پسر جوان برای تشکیل خانواده اقدام میکند، هیچ حمایتی از او نمیشود.
یعنی معتقدید میان گفتهها و رفتارها در بحث ازدواج جوانان شاهد تضاد در جامعه هستیم؟
دقیقا اینگونه است، صدا و سیما و کارشناسان مسایل فرهنگی به طور دایم جوانان را به ازدواج آسان و در سن مناسب تشویق میکنند، اما زمانی که همین جوان برای ازدواج پیشقدم میشود انواع سختیها بر سر راهش سبز خواهد شد، حتی خانواده عروس نیز توقعات عجیبی را از او دارند و این توقعات عجیب و تحمیل هزینههای مالی باعث میشود که جوانان از ازدواج واهمه داشته باشند.
مانند مهریه یا نوع برگزاری مراسم ازدواج؟
بله، توقعاتی همچون مهریههای بالا، برگزاری مراسم عروسی به شیوهای خاص و در یک تالار یا باغ معروف، آنچه یک جوان را خسته میکند و این سئوال مطرح است که مگر او در شروع زندگی مشترک چقدر سرمایه دارد که باید این همه هزینه متحمل شود و به همین دلیل شاهد هستیم که برخی افراد برای تامین هزینههای ازدواج وام دریافت میکنند و از همان شروع زندگی زیر بار قسط میروند. روندی که خیلی زود آنها را دچار مشکل خواهد کرد، زیرا باید همه توان خود را برای تامین هزینههای و پرداخت اقساط مربوط به جشن ازدواج به کار گیرند.
با توچه به آنچه که اشاره کردید، این خود ما هستیم که ازدواج را دشوار کردهایم. حال این سئوال مطرح میشود که سبک زندگی اسلامی و ایرانی چه نگاهی به ازدواج دارد؟
در آموزههای اسلام بارها تاکید شده است که ازدواج باید ساده باشد درمرحله اول برای جوانان باید چرایی ازدواج مشخص شود، این که چرا باید ازدواج کرد. در مرحله بعد باید مشخص شود چگونه باید ازدواج کرد وچگونه همدیگر را شناخت. اما هماکنون بدون شناخت از یک نفر برای ازدواج با او اقدام میکنند در حالی که نخست با کمک خانوادهها باید شناخت شکل بگیرد و این شناخت صحیح قبل از ازدواج میتواند به تضمین پایههای زندگی مشترک کمک بسیاری کند.
سبک زندگی اسلامی و ایرانی ازدواج ساده با کمترین دشواری را توصیه میکند الان به خانوادههای ایرانی نگاه کنید، امروزه دیگر مادران به دختران خود سادهزیستی را آموزش نمیدهند، بلکه متاسفانه در برخی موارد شاهد هستیم خانواده یعنی پدر و مادر دختر اصرار به تجملات در شروع زندگی مشترک دارند و فرزندان خود را به آغاز زندگی مشترک همراه با تجملات تشویق میکنند. تمام این موضوعات به دلیل دور شدن خانوادههای ایرانی از فرهنگ خود و دنبالهروی از فرهنگ کشورهای غربی است.
این دنباله روی چه تبعاتی را به همراه داشته است؟
فرهنگ ایرانی در حال حرکت در مسیر دوری از ارزشهاست و در مسیری حرکت میکند که مردم همه مسایل را در ظاهر خلاصه میکنند و همه موارد با پول سنجیده میشود، حتی وضعیت به گونهای شده است که برگزاری مراسم عروسی به صورت پرهزینه نوعی کلاس اجتماعی تلقی میشود؟ این فرهنگ از کجا ریشه گرفته است؟ آیا آموزههای اسلام و فرهنگ سنتی ایرانیان چنین زندگیهایی راتشویق میکنند.
این تجملات در ازدواج که هماکنون شاهد گسترش آن در فرهنگ ایرانی هستیم، از کجا ریشه گرفته است؟
هزینههای سنگین عقد و عروسی در تأخیر ازدواج جوانان تاثیر بسیاری دارد از سوی دیگر حاکم شدن برخی ارزشها در جامعه که برخلاف ارزشهای اسلامی و ایرانی بوده که منجر به آن شده است تا برخی جوانان نسبت به ازدواج تمایلی نداشته باشند و تجرد را انتخاب کنند. اینجاست که میتوانیم خطر الگوپذیری جوانان از غرب و تمایل آنها به زندگی مجردی، تزلزل ارزشهای سنتی و مهاجرت فرهنگی را به عنوان زنگ خطرهایی بدانیم که جامعه سنتی ایران را تهدید میکند.
مثالی در این زمینه میزنید؟
در گذشته دیر ازدواج کردن امر ناپسندی بود، اما امروزه این موضوع به یک امر بسیار عادی در جامعه تبدیل شده است که باید بررسی کرد ریشههای این معضل از کجاست و چگونه میتوان فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی را حداقل در بحث ازدواج جوانان همانند گذشته پررنگ کرد.
مهمترین موانع شکل گیری ازدواج آسان که در فرهنگ اسلامی و ایرانی به آن تاکید شده است، را چه مواردی میدانید؟
در بحث علل فرهنگی میتوان به موارد مختلفی اشاره کرد که مهمترین آنها بدین شرح است، هماکنون اگر یک جوان به خواستگاری دختری برود نخستین موضوعی که از او سئوال میشود، داشتن شغل مناسب و خانه است یعنی میتوان گفت که در جامعه فعلی داشتن شغل و مسکن در بیشتر موارد به عنوان شرط لازم براى انجام ازدواج جوانان شناخته میشود و برخی جوانان یا حتی میتوانیم ادعا کنیم بسیاری از آنها تا این شرایط را کسب نکنند، تن به ازدواج نمیدهند.
حال مشخص نیست کسب این شرایط چندین سال زمان ببرد. باید توجه داشت که هماکنون میلیونها دختر و پسر در سن ازدواج داریم که به آسانی و در مدت زمان کوتاه نمیتوانیم برای تمام آنها شغل مناسب یا مسکن فراهم کنیم.
این موارد خطر تزلزل ارزشهای اسلامی و ایرانی در ازدواج را گوشزد میکند، چه باید کرد؟
تشریفات و تجملات ازدواج مانند جهیزیه آن چنانی، مهریه سنگین و مراسم پرهزینه نیز از سایر عواملی است که باعث میشود یک ازدواج به تاخیر بیفتد اما تا زمانی که فرهنگ حاکم بر جامعه را تغییر ندهیم و خانواده ایرانی را از دریای تجملاتی که در آن غرق شده نجات ندهیم نمیتوان به شکل گیری ازدواج آسان در جامعه دلخوش بود.
امیر علی حیدر امیری، کارشناس جنگ نرم با اشاره به اهمیت ازدواج آسان جوانان، اظهار داشت: ملاک های ازدواج آسان و روش های ازدواج آسان باید برای نسل جوان و خانواده ها بازگو شود.
وی افزود: امروزه یکی از مصداق های جنگ نرم دشمن سوق دادن جامعه به سمت تجرد و ازدواج نکردن است.
امیری، اظهار داشت: دشمن در جنگ نرم به دنبال این است که جوانان مجرد بماند و این هم از لحاظ عاطفی دل لرزان دارد و این علاقه را در خیابان و کوچه دنبال می کند.
وی بیان کرد: خطر جدیدی که جوانان ما را اعم از زن و مرد را تهدید می کند، زندگی سفید است.
امیری، با بیان اینکه زندگی سفید خود نوعی زندگی سیاه است، بیان کرد: امروز در جامعه مشاهده می شود که هدف دشمن رواج زندگی سفید در بین جوانان است.
این کارشناس فرهنگی، ادامه داد: دیگر هدف دشمن این است که زوج ها را از فرزند آوری دور کنند.
امیری، بیان کرد: دشمن به دنبال این است که با پرهیز نسل جوان از فرزند آوری، جامعه ما را مختوم النسل کند.
امیری، با بیان اینکه سخت کردن شرایط ازدواج برای نسل جوان نیز حرکت در مسیر توطئه های دشمنان است، گفت: تجملات و بریز و بپاش های امروز یکی از موانع ازدواج است که نه مشروع و نه معقول است.
وی افزود: امروز مادی گرایی و توجه زوج ها و خانواده ها به مادیات باعث شده که ما با قشری مواجه هستیم که مشکل تجرد داردند.
این کارشناس مسائل خانواده و جنگ نرم، ادامه داد: امروز در سایه مشکلات ناشی از مسائل مادی میانگین سن ازدواج دختران بالای 30 سال و میانگین سن ازدواج پسران ما بالای 35 سال است.
وی با بیان اینکه دیگر عامل تجرد جوانان را می توان مهریه سنگین دانست، ابراز کرد: باید به نسل جوان اطلاع رسانی شود که مهریه های سنگین، عامل خوشبختی هیچ زوجی نیست.
امیری، با بیان اینکه خوشبختی در سایه ایمان، آرامش، صداقت و تعهد است، افزود: امروز در سایه مهریه های سنگین پدیده ای به نام طلاق های عاطفی رواج یافته است.
وی ادامه داد: در طلاق عاطفی زن و مرد هیچ گونه رابطه عاطفی و احساسی ندارند، اما به دلایلی چون آبرو، وجود بچه و یا مهریه های سنگین زیر یک سقف و زندگی می کنند.
این کارشناس در ادامه جهیزیه سنگین را دیگر عامل ازدواج دیر هنگام جوانان دانست و گفت: امروز دیده می شود که چه پدران و مادرانی که کمر خم می کنند تا دختران آنان با جهیزیه سنگین به خانه بخت بروند.
وی با بیان اینکه در حوزه ازدواج باید آسیب شناسی شود، خاطرنشان کرد: باید احادیث و روایات را برای مردم تبین کنیم و به جوانان و خانواده ها الگو های اسلامی را معرفی کنیم.
امیری، با بیان اینکه مهریه سنگین و جهیزیه سنگین کمر شکن است، گفت: امروز جهیزیه های سنگین موجب شده که خانواده ها از ازدواج فرزندان سر باز بزنند.
وی با تاکید برضرورت بیان سیره و رش ائمه معصومین( علیه السلام)ازدواج حضرت علی (علیه السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیه) الگو های بارزو نمونه برای دختران و پسران و ازدواج آنان است./504/241/ح
---------------
پی نوشت ها:
[۱]. فرقان، ۶۷: «و کسانیاند که چون انفاق کنند، نه ولخرجی میکنند و نه تنگ میگیرند، و میان این دو [روش] حد وسط را برمیگزینند. »
[۲]. واقعه، ۴۱ تا ۴۶: «و یاران چپ؛ کدامند یاران چپ؟ در [میان] باد گرم و آب داغ. و سایهای از دود تار. نه خنک و نه خوش. اینان بودند که پیش از این ناز پروردگان بودند. و بر گناه بزرگ پافشاری میکردند. »
[۳]. اسراء، ۱۶: «و چون بخواهیم شهری را هلاک کنیم، خوشگذرانانش را وا میداریم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند، و در نتیجه عذاب بر آن [شهر] لازم گردد، پس آن را [یکسره] زیر و زبر کنیم. »
[۴]. احزاب، ۲۱: «قطعاً برای شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقی نیکوست: برای آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد. »
[۵]. ذاریات، ۵۸: «خداست که خود روزیبخشِ نیرومندِ استوار است.»