فقه سیاست»مبانیپکد خبر: ۱۵۸۳۸ تاریخ انتشار: ۰۵ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۸:۱۳ - 25 January 2020
بسته تحلیلی خبری از هفتمین نشست اساتید منتخب علوم انسانی اسلامی در مشهد
وسائل ـ هفتمین نشست اساتید منتخب علوم انسانی اسلامی با موضوع «مطالعات نظری تمدن نوین اسلامی» در دو نوبت صبح و بعد ازظهرهمراه با ارائه اساتید و نقدهای چندگانه سوم بهمن ماه در بنیاد پژوهشهای اسلامی استان قدس رضوی برگزار شد.
به گزارش وسائل، حجت الاسلام محمدرضا خاکی قراملکی، عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی، در این نشست به ارائه مقاله خود با عنوان «امکان سنجی مهندسی تمدن نوین اسلامی از منظر مدل ارتباطی دین و علم مدرن در اندیشه علامه جوادی آملی» پرداخت و گفت: دو متغیر اساسی در ارکان مهندسی تمدن اسلامی وجود دارد؛ یکی متغیر دین به عنوان اساس و پایگاه اسلامی کردن تمدن و دیگری متغیر علم که به عنوان ابزار جریان دین در حوزه مهندسی تمدن است.
وی افزود: بسیاری از اندیشمندان تأسیس هر تمدنی را مستلزم مکتب، دین و معرفت دینی میدانند، اما در اینکه مکتب و دین با چه الگو و مدل ارتباطی با علوم مدرن و نظریههای کارشناسی جدید، به دنبال تحقق اهداف تمدن خود میباشند، دچار اختلاف اساسی هستند.
حجت الاسلام خاکی بیان کرد: مدل ارتباطی میان دین و علوم و به تبع مدل ارتباطی معرفت دینی و معرفت علمی تعیین میکند که ما نیازمند تأسیس یک تمدن جدید هستیم یا تمدنهای بشری موجود و ابزارهای تمدنی آن میتواند اهداف و مطلوبیتهای ما را محقق کند و نیازی به تأسیس تمدن وجود ندارد.
وی افزود: الگو و مدل ارتباطی که میان دین در معنای حداکثری و علم جدید اخذ کرده، تولید علم دینی را امری ممکن و مطلوب تلقی کرده و در نتیجه از این رهگذر، تأسیس تمدن اسلامی ممکن و مطلوب است.
عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی اضافه کرد: استاد علامه جوادی آملی در تبیین الگوی ارتباطی علم و دین بین این دو تفکیک قائل شده و معتقدند علم به لحاظ کاشفیت ذاتاً دینی است.
حجت الاسلام خاکی بیان کرد: تمدن سازی بر پایه آموزههای دین، یک فرآیند دیالکتیکی است که از یکسو در تلاش است از رکود و بسنده کردن به وضعیت موجود عبور کند و وضعیت خود را در مصاف با تمدن رقیب مورد انتقاد قرار دهد تا نظام اجتماعی و تمدنی خود در نسبت با وضعیت مطلوب بهینه کند.
وی گفت: هر تئوری تمدنی جهت دوری از هرگونه التقاط تمدنی و اختلاط تمدنی که از انضمام سازههای متعارض و ناهمگن و شکننده دو پارادایم تمدنی حاصل میشود، بایستی به مدل و الگوی تنظیم مناسبات متغیرهای پارادایم تمدنی خود و پارادایم تمدنی رقیب دست یابد و با دستیابی به الگوی تنظیم مناسبات تمدنی است که میتوان به برنامه تغییر و تبدیل وضعیت تمدنی راه یافت.
الزامات رویکرد تمدنی برای کاربست در حوزه مطالعات علوم انسانی اسلامی
محمد رضا بهمنی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در این نشست علمی با موضوع «الزامات رویکرد تمدنی برای کاربست در حوزه مطالعات علوم انسانی اسلامی» به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: اگر سه حوزه انسان، زندگی و دین را در حوزه علوم انسانی اسلامی بررسی کنیم، رویکرد تمدنی در این سه مؤلفه تغییر ایجاد میکند. در این تبدیل، انسان تبدیل به گروههای انسانی و زندگی تبدیل به همزیستی میشود که لازمه این تبدیل تحلیل و شناخت تمدنی و راه حل جویی بر مبنای رویکرد تمدنی است.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در تشریح رویکرد تمدنی گفت: برای یافتن ابعاد و مؤلفههای رویکرد تمدنی به سیر تکوینی مفهوم تمدن باید توجه شود. رویکرد تمدنی باید یک سیر تکمیلی داشته باشد و در این خصوص، بحثهایی همچون، واژه پردازی تمدنی، مفهوم پردازی تمدن به مثابه یک موضوع و تمدن به مثابه رویکرد مطرح است.
وی بیان کرد: در هر کدام از این بخشها، نکاتی همچون بررسی سیر تاریخ کاربست واژه تمدن در حوزههای مختلف و نسبت سنجی واژه تمدن و فرهنگ مطرح میشود و کاربست واژه تمدن برای یک گروه انسانی رخ میدهد.
بهمنی تصریح کرد: اتخاذ رویکرد تمدنی، رهیافت اصلی انضمامی شدن مطالعات تمدنی است، اما تبیین رویکرد تمدنی از تحلیل مضامین و مفاهیم «تمدن به مثابه موضوع» شروع میشود.
رئیس مرکز فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تأکید کرد: جریان دغدغهمند در حوزه مطالعات علوم انسانی اسلامی نمیتواند مستغنی از اتخاذ رویکرد تمدنی باشد. برای این منظور میبایست به الزامات اتخاذ رویکرد تمدنی برای غنابخشی به جریان علوم انسانی اسلامی دست یافت.
وی اضافه کرد: مختصات رویکرد تمدنی را میتوان در چهار گروه برجستهسازی نمود. این ۴ گروه شامل، تمدن به مثابه «پدیدهای تاریخی»، «فرآیند حرکت به وضعیت برتر»، «نظاموارههای زنده اجتماعی» و «سلوک زیست و تعامل گروههای انسانی» میشود و از منظر تحلیل عناصر درونی تمدنها، عناصری مانند، اخلاق، دین و زبان در هر یک از گروههای یاد شده میتواند مورد توجه قرار گیرد.
بهمنی اظهار کرد: اگرچه مفاهیم نظاموارگی در مطالعات تمدنی مورد توجه جدی قرار گرفته است، اما رویکرد تمدنی، فراتر از رویکرد سیستمی است. چرا که در حرکت تمدنی، نقش گروههای انسانی (گروه چهارم مفاهیم تمدنی) بیبدیل و معنابخش است.
وی در ادامه به نظام وارههای زنده اجتماعی با محوریت مفهومپردازی تمدن اشاره کرد و گفت: تمدنها کلهای یکپارچهای هستند شبیه موجودات زنده که رشد، بلوغ و زوال را از سر میگذرانند. وقتی سخن از نظام وارههای اجتماعی در مباحث تمدنی میشود، مقولههایی همچون انتظامبخشی و به نظمآوری ارتباطات اجتماعی و همچنین مهار خشونت در این عرصه مورد توجه قرار میگیرد.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اضافه کرد: هنگامی که بحث سیستمها مطرح است، طبیعتاً به پویایی، تحرک و داد و ستد میان خرده سیستمها باید توجه کرد و در این موضوع تغییر و تحول مستمر مباحث تمدنی موضوعیت پیدا میکند.
وی خاطر نشان کرد: به لحاظ جوهری، هسته معنای تمدن به معنای محدود کردن خشونت در روابط بین انسانها در دو سطح کلان (گروههای انسانی جوامع و ملتها) و سطح خرد (سلوک تک تک انسانها) مورد بررسی قرار گرفته است.
به گفته این استاد دانشگاه، تمدن بر موجودیتهای بسیار بزرگ دلالت دارد که چند واحد دیگر همچون ملتها یا جوامع را در زیرمجموعه خود جای داده است و از طرف دیگر تمدن به معنای رفتار متمدنانه شخص متمدن بر سطح خرد یعنی بر نحوه سلوک تک تک انسانها دلالت دارد.
گذار به تمدن نوین اسلامی از طریق تاب آورسازی جامعه ایرانی در مقابل عدم قطعیتهای آینده
تقی پارسامهر، عضو هیئت علمی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، در این نشست علمی به تبیین مقاله خود با عنوان «گذار به تمدن نوین اسلامی از طریق تاب آورسازی جامعه ایرانی در مقابل عدم قطعیتهای آینده» پرداخت.
وی عنوان کرد: جامعه اسلامی امروزه بحرانهای بی سابقهای، همچون زلزله، سیل، بحرانهای آبانماه، جنگ در سوریه و… را تجربه کرده است. امروزه فجایع در تمام جوامع از جمله جوامع اسلامی رو به افزایش است و چنین به نظر میرسد که با گذشت زمان، مخاطرات و بحرانهای تازهتری ظهور میکنند و ثبات و پایداری جوامع را در معرض فروپاشی قرار میدهند.
پارسامهر ادامه داد: جمهوری اسلامی دولت تمدنی است، زیرا با کنشهایی که در سطح بینالملل صورت میدهد، تلاش میکند به نیازهای تمدنی پاسخ دهد. چهار حوزه تمدنی ایران، عربستان سعودی، مصر و ترکیه در ارتباط با تمدن اسلامی آینده، به عنوان پیشرانهای مهم تمدنی به شمار میروند و این چهار حوزه بیش از دیگران، ادعای تمدنی دارند.
وی تصریح کرد: انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، توانست حکومت و دولت اسلامی تشکیل دهد و در حال پی ریزی جامعه و اعتلای تمدن اسلامی است.
پارسامهر گفت: توفیق در امر پی ریزی جامعه و تمدن اسلامی در برقراری نسبت مطلوب تمدن با پایداری جامعه در افق بلندمدت است، زیرا تمدن امری بلندمدت است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) معتقد است: تاب آورسازی، رویکردی انضمامی با توجه به واقعیت شرایط جامعه ایرانی، برای ریل گذاری جامعه اسلامی ایرانی به سوی ایجاد جامعه پایدار است و تاب آوری واسطهای برای گذار به جامعه پایدار است و جامعه پایدار زمینهساز آینده تمدنی است.
پارسامهر افزود: خط مشیهای تاب آورسازی جامعه ایرانی اسلامی را به سمت مراقبت از قابلیتهای راهبردی در مواجهه با عدم قطعیتهای آینده و بازیابی سریع پس از تأثیرگذاری شوکها و مخاطرات راهبردی، سوق میدهد. حفظ قابلیتهای راهبردی در فراز و فرود عدم قطعیتها، زمینه را برای پایداری و ظهور تمدن نوین آماده میسازد، از این رو لوازم تمدنی امری ضروری و حیاتی است، چرا که هیچ تمدنی از هیچ آغاز نمیشود، بلکه تمدنها به قابلیتهای انباشته شده و تاریخی خود متکی هستند.
وی ادامه داد: با افزایش تاب آوری جامعه ایرانی و غلبه بر عدم قطعیتهای آینده، از طریق واکنش و بازیابی مناسب، قابلیتهایی را برای پایداری بلندمدت و سپس ظهور تمدن نوین یا اعتلای آن مهیا میسازد.
پارسامهر، حضور فرامرزی ایران در جنگ با داعش و بحث اربعین حسینی را نشان از تمدن نوین اسلامی دانست و گفت: جمهوری اسلامی در شکست داعش و بحث اربعین حسینی که یک کنش فرهنگی تمدنی به شمار میرود، تمدن اسلامی را بروز داده است.
وی، در ادامه سخنان خود با طرح این سوال که قابلیتهای دولت تمدنی چگونه شکوفا میشود و چگونه دولت تمدنی جامعه خودش را باید بسازد، گفت: ما باید تاب آوری جامعه را بالا ببریم و اگر جامعه از درون قوی باشد دولت از درون قوی خواهد شد.
عضو هیئت علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) تصریح کرد: در سیستمهای انسانی اجتماعی، تاب آوری امکان رفت و برگشت بین حالتهای مختلف است که نیازمند ظرفیتها و خط مشیهای انطباقی است. این ظرفیتها در صورت سیاست گذاریهای بلند مدت حاصل میشود.
وی به ارتباط تاب آوری و تمدن اشاره کرد و گفت: تاب آوری موجب ثبات و پایداری جامعه میشود و تمدن وقتی ظهور میکند که جامعه تاب آوری داشته باشد. ریل سیاست گذاری ما در حال حاضر ریل کوتاه مدت است و ما نیازمند تحول سیاستگذاری کوتاه مدت به بلند مدت هستیم.
تحلیل مناسبات ساختاری مردمسالاری دینی و نظامسازی تمدنی بر اساس نظریه وحدت در عین کثرت
حجت الاسلام مهدی امیدی، عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، در این نشست به ارائه مقاله خود با عنوان «تحلیل مناسبات ساختاری مردمسالاری دینی و نظامسازی تمدنی بر اساس نظریه وحدت در عین کثرت» پرداخت و گفت: وحدت و کثرت از مقولات هستی شناختی فلسفی و از مباحث حکمت نظری است که هر یک نیز شامل دو محور حقیقی و اعتباری است. وحدت و کثرت اعتباری در حکمت عملی و بسیاری از دانشهای اسلامی کاربرد دارد.
وی با بیان اینکه مردمسالاری دینی در حوزه مناسبات داخلی، علاوه بر تمرکز قدرت به توزیع مناصب قدرت نیز میپردازد، ابرازکرد: نظام مردم سالاری دینی منافع فردی را با مصالح جمعی نزدیک کرده، به آزادی در کنار الزامات قانونی اهمیت داده، مدارای سیاسی را در چارچوب قانون رعایت میکند، به مشارکت فعال شهروندان در تعیین سرنوشت خود احترام میگذارد و بسترهای لازم را برای ایجاد رقابت سالم و افزایش مشارکت مدنی فراهم میسازد.
عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، تأکید کرد: این نظام در قلمرو روابط خارجی، بر «حکمت، عزت و مصلحت» بنا شده است و علاوه بر حفظ استقلال و حاکمیت ملی بر روابط و تعامل حسنه با ملتها و دولتها به ویژه ائتلاف با ملتهای مسلمان تأکید دارد.
وی ادامه داد: اسناد بالا دستی نظام جمهوری اسلامی از جمله قانون اساسی و سند چشم انداز ۲۰ ساله، ساختار نظام مردمسالاری دینی را به گونهای ترسیم کرده است که علاوه بر اینکه معطوف به «وحدت امت» و شکل گیری «اتحادیه امت اسلامی» است، ناظر به نیازمندیهای متکثر ملی و مسائل سرزمینی است. جمهوری اسلامی در صحنه عمل نیز به این دو رویکرد ملتزم بوده است و از این رو با وجود برخی کاستیها، از انعطاف ساختاری لازم برای ایجاد تمدن نوین اسلامی برخوردار است.
وی با بیان اینکه مردمسالاری دینی ساختاری مناسب برای تبلور کثرت در عین وحدت است، گفت: جایگاه تمدنی آن مقتضی ترسیم اعطای فرصت مناسب برای ظهور و بروز کثرات زبانی، قومی، مذهبی، نژادی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بر مدار مشترکات وحدت بخش و متفاهم علیه است. اکنون این پرسش مطرح است که آیا تجربه مردمسالاری دینی در جمهوری اسلامی ایران، زمینهساز تسهیل و تسریع حرکت تمدنی جمهوری اسلامی بوده است؟
وی ادامه داد: با مروری به مقدمه و اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی نکاتی دقیق در شناخت و تعیین جهات وحدت و کثرت در این نظام نوپای اسلامی به دست خواهد آمد که نمایانگر وجود ظرفیتهای لازم برای جهش تاریخی و تمدنی است. قانون اساسی که ساختار و محتوای نظام مردمسالاری اسلامی را تبلور بخشید، با پیوند برقرار کردن میان منافع ملی و مصالح امت اسلامی، بسترهای لازم را برای شکل گیری تمدن نوین اسلامی بر پایه امت واحده اسلامی فراهم ساخته است.
حجت الاسلام امیدی با اشاره به مفهوم مردمسالاری دینی، گفت: مردمسالاری دینی نوعی نظام سیاسی مبتنی بر قواعد شریعت و معارف دین اسلام است که در آن مشارکت عمومی مردم در بخشهای مختلف اجتماعی و سیاسی به رسمیت شناخته میشود.
تمدن؛ برترین سطح هویت و نظم اجتماعی
وی تمدن را مجموعه دستاوردهای نرم افزاری و سخت افزاری مرتبط با قلمرو مدنی خاص یک جامعه یا چند جامعه دانست که در راستای اهدافی معین و مشترک به کار گرفته میشود و همچنین تمدن را برترین سطح هویت و نظم اجتماعی، بالاترین عرصه تبلور مناسبات اجتماعی، بهترین معرف نوع کمال و زمینه ساز ظهور استعدادهای فردی و اجتماعی برشمرد.
عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، در ادامه خاطر نشان کرد: الگوی مردمسالاری اسلامی، نظامی شکل یافته بر محور وحدت در عین کثرت است. دعوت به وحدت امت اسلامی بر پایه وجوه مشترک اسلام و مقابله با دشمنان آن از یکسو و به رسمیت شناختن هویتهای متکثر قومی، زبانی، فرهنگی و ملی از سوی دیگر ظرفیت مناسبی را برای طرح تمدن نوین اسلامی از سوی این نظام فراهم ساخته است.
وی با بیان این نکته که انقلاب اسلامی بر اساس رویکردی که به اسلام ناب داشت، توانست نظام اسلامی و هویت دینی را ایجاد کند، نقش مردم را در عرصههای مختلف سیاسی تحکیم بخشد والگوی مردم سالاری را در جوامع اسلامی ارائه دهد، گفت: انقلاب اسلامی به سمتی رفته است که ساختارهای کهن را تغییر داده و موجب بسط نگرش منفی بر استقرارسلطنت و اشاعه نگرش مثبت بر مردم سالاری دینی شده است.
رابطه فقه نظام و علوم انسانی و نقش آن در تحقق تمدن نوین اسلامی
حجت الاسلام امین رضا عابدی نژاد، استاد سطح عالی حوزه در این همایش با ارائه مقاله خود با عنوان «رابطه فقه نظام و علوم انسانی و نقش آن در تحقق تمدن نوین اسلامی» گفت: فقه نظام، رویکردی است فقهی که عهدهدار کشف و استنباط احکام نظامواره جامعه اسلامی در ابعاد متنوع آن است.
وی با بیان اینکه به لحاظ ماهیت شناسی، تمدن کلان نظام اجتماعی تعریف میشود و این تمدن دارای دو بعد ارتباطی و رفتاری است عنوان کرد: در واقع اهداف فقه نظام از یک سو بر اهداف علوم انسانی منطبق است و از سوی دیگر بر احکام و اعتبارات کلاننظام اجتماعی از این رو پذیرش این تصویر از رابطه میان علوم انسانی، فقه نظام را روشن میکند و نقش آن را در تحقق تمدن نوین اسلامی روشن میکند.
عضو هیأت علمی جامعة المصطفی (ص) العالمیة تصریح کرد: نظام بدون هدف و غایت تصور نمیشود و کسب اهداف این نظام زمینه توسعه و دستیابی به شبکه اهداف نظام اسلامی را فراهم میکند و موجب پیشرفت و شکل گیری تمدن اسلامی میشود.
وی بیان کرد: شرط تحقق و تکوین تمدن نوین اسلامی، نگاه و رویکرد ایجابی به علوم انسانی و توجه به نقش این علوم در تأسیس تمدن نوین اسلامی است. مقصود از رویکرد ایجابی در زمینه علوم انسانی آن است که اینگونه علوم از بعد تجویزی خود و به عنوان علومی برای تغییرات مطلوب اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
این پژوهشگر افزود: معنای نظام به هم پیوستگی و انسجام در تمام احکام اعتباری عملی حاکم بر یک جامعه است و اعتبارات نظام اجتماعی اسلامی منطبق بر نظام فقهی است.
وی تاکید کرد: راهی برای رسیدن به تمدن اسلامی نداریم مگر اینکه منطق فقه نظام را با تمام مؤلفهها ببینیم و آن را تبیین کنیم.
نقش اندیشه توده مردم در پیدایش تمدنها
حجت الاسلام محسن الویری، استاد دانشگاه باقر العلوم (ع) در این نشست علمی با اشاره به نقش اندیشه توده مردم در پیدایش تمدنها عنوان کرد: یکی از وجوه تمایز تمدنها، بنیان اندیشهای آنهاست و مراد از بنیان اندیشه تمدن، انطباق و پیوند آن بین اجزای یک جامعه متمدن، جهتگیریهای یک تمدن، نقشآفرینیها و سهم آنها در حیات بشریت است.
وی با تأکید بر اینکه ضروری است نظام فکری تمدنساز در همه اضلاع جامعه رخنه کند و جامعه نیز از آن پیروی کند، اظهار کرد: پیامدهای عدم عبور نظاماندیشهای تمدنساز از گذرگاه مردم و کمتوجهی به آن میتواند دشواریهایی در مسیر حرکت تمدنی یک جامعه پدید آورد.
الویری گفت: خاستگاه نظام اندیشه اسلامی قرآن و حدیث است و تمامی نحلهها و جریانها و گرایشهای دارای رویکرد اجتماعی و تمدنی در گستره پهناور جهان اسلام، بر قرآن و سنت به عنوان خاستگاه اصلی اندیشه تمدنساز اتفاق نظر دارند.
این استاد و پژوهشگر دانشگاه با اشاره به اینکه تمدن نوین اسلامی باید از گذرگاه عامه مردم عبور کند، عنوان کرد: فکر نخبگانی ظرفیت بسیار زیادی دارد، اما زمانی که با اندیشه توده مردم در آمیزد زمینه آمیخته شدن اندیشه تمدنساز با تحریف و خرافه به وجود میآید و در این صورت است که اندیشه تمدن ساز به رنگ خلقیات و روحیات مردم در میآید.
الویری با اشاره به اینکه ایرانیان بر اساس مکتب اهل بیت (ع) تاکنون گامهای استوار و بلندی برای یک خیزش تمدنی در کنار سایر مسلمانان و در سطح امت اسلامی برداشتهاند افزود: نباید از یاد ببریم که ایرانیان مردمانی هستند با مجموعهای از خصوصیات مثبت و منفی که اگر این خصوصیات به خوبی شناخته، برنامهریزی و مدیریت نشود، آرمانهای متعالی بسیاری به آسانی از بین خواهد رفت.
وی ادامه داد: حکمت مردمی آن نظام حکمی و فلسفی است که اگر کسی ظواهر یک تمدن را در یک مهندسی معکوس بشناسد و به سوی بنمایههای فکری آن پیش رود، به آن خواهد رسید.
وی تأکید کرد: نظامهای حکمی کنونی مانند «حکمت متعالیه»، تنها در صورتی توان نقشآفرینی در تمدن نوین اسلامی را دارند که از فضای اندیشه نخبگانی بیرون بیایند و خود را با لایههای مختلف نظام اجتماعی به ویژه زندگی توده مردم پیوند زنند و از یک نظام فکری به یک پدیده فرهنگی تبدیل شوند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: نظام اندیشهای وقتی از صفحه ذهن یک اندیشمند بیرون بیاید و در جامعه بروز و ظهور کند، میتواند بر سبک زندگی روزمره، نظامهای اجتماعی، روابط اجتماعی و نهادهای اجتماعی اثر بگذارد.
الویری با بیان اینکه اندیشه اسلامی در آستانه ایجاد یک تمدن نوین، ناگزیر از عبور میان تودههای مردم است، ابراز کرد: خلقیات و روحیات مردم اگر به حال خود رها شود میتواند این اندیشه حیاتبخش را به انحراف و انحطاط بکشاند.
وی گفت: مراد از مدیریت اندیشهورزی توده مردم، آموختن روش درست تفکر، روش درست دریافت آموزههای اسلامی، معیارهای یک مرجع علمی قابل اعتماد در مباحث دینی، ردهبندی منابع دریافت اندیشه درست دینی است.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: یکی از آسیبهای جدی نقشآفرینی ایرانیان در تمدن نوین اسلامی، فراموشی نوع و میزان دخالت خلقیات آنان در طرز تلقی اندیشه اسلامی، مکتب اهل بیت (ع)، سبک زندگی و نظامات و روابط و نهادهای اجتماعی برآمده از آن است و امید است این موضوع نیز در دایره موضوعات مورد اهتمام تمدنپژوهان قرار گیرد./910/241/ح