به گزارش خبرنگار وسائل، «کتاب والد سوم؛ تأثیر رسانهها بر تربیت فرزندان» به قلم سیدعلیرضا تراشیون نگاشته شده و به همت نشر معارف منتشر شده است. این کتاب در سه فصل با عناوین انواع سواد، آسیبهای استفاده از رسانه و راهکارهای استفاده از رسانه تدوین شده است.
نگارنده در فصل اول به موضوعاتی همچون سواد ارتباطی، سواد عاطفی، سواد رایانهای، سواد آموزشوپرورش؛ سواد مالی و کارکرد سواد رسانهای، علل استفاده فرزندان از رسانهها پرداخته است.
همچنین در فصل دوم این کتاب به آسیبهای جسمی استفاده از رسانه، آسیبهای رفتاری استفاده از رایانه و سایر آسیبهای استفاده رسانه اشاره شده است.
فصل سوم این اثر به بیان راهکارها پرداخته است، استفاده نادرست از رسانههای جمعی یا به اصطلاح نداشتن سواد رسانهای است، لذا مدیریت رسانه و آشنایی با راهکارهای مدیریت این فضا، باعث میشود که مخاطبان از جانب محتوای رسانهها آسیبی ندیده و تنها به استفاده درست و مطلوب از آن روی آوردند و در ادامه چند راهکار اشاره شده است.
قانونمندی استفاده از رسانه، گزینشگرایی در استفاده از رسانه، سودمندگرایی در استفاده از رسانه، هدفمندگرایی در استفاده از رسانه، مقاومت در برابر برنامههای نامناسب، برنامهریزی نسبت به اوقات فراغت فرزندان و.... برخی راهکارهای این فصل است.
در پیشگفتار این کتاب آمده است: امروزه امر تربیت، بدلیل برخی علل و عواملی که بیرون از محیط خانه در آن دخیل هستند، پیچیدهتر از سابق شده است؛ به گونهای که در گذشته، تربیت محدود به چهاردیواری به نام خانه و خانواده میشد و عوامل بیرونی مانع تربیت کمتر بود، به عبارت دیگر، میتوان گفت: حداکثر نگرانی والدین این بود که فرزندشان به آسیبهایی چون اعتیاد، بزهکاری و ... دچار نشود.
اما امروز در جامعهای زندگی میکنیم که مرزهای تربیتی برداشته شده و بدون تردید عواملی فراتر از محیط خانه همچون: رسانهها، بازی رایانهای، اینترنت و فضای مجازی و ... در امر تربیت تأثیرگذارند. به گونهای که نمیتوان چارچوبی را برای تربیت معین کرد و طبق آن عمل نمود. در این جامعه، طبق نظر برخی کارشناسان ۲۷۰۰ ماده مخدر وجود دارد که بر اساس گزارش یکی از مراکز کشور،حدود ۲۷ روانگردان وارد مدارس شده است و دانشآموزان از آن استفاده میکنند و این یعنی هشدار تربیتی، بدین معنا که باید نگران تربیت فرزندان خود بود.
در بخشی از این کتاب درباره کارکرد سواد رسانهای: سواد رسانهای کمک میکند تا از سفره رسانهها به گونهای هوشمندانه و مفید بهرهمند شد. زبان سادهتر، سواد رسانهای به مخاطبان میآموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و خود، مراقب باشند که چه برنامههایی مناسبت است؛ چه برنامههایی مضر؛ چه برنامههایی را باید تماشا کرد؛ چه برنامههایی را نه یا اینکه میزان تماشای هر برنامه به چه اندازه باشد.
غربیها همه این موارد را به خانوادهها آموزش میدهند، درحالیکه ما نه تنها به این موارد توجه نمیکنیم بلکه اجازه میدهیم فرزندانمان سریالهایی را مشاهده کنند یا ابزار و برنامههای رایانهای در اختیار داشته باشند، یا در فضاهای مجازی قرار بگیرند که آسیب جدی به آنها وارد میکند. ما منکر اصل رسانه و فضای مجازی نیستیم؛ اما معتقدیم که به مثابه یک چاقوی دولبه ایت که باید مراقب باشیم از لبه مثبت و صحیح آن استفاده شود و گرنه آسیبهای آن اجتنابناپذیر است.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم: امروزه امر تربیت، به دلیل برخی علل و عوامل که بیرون از محیط خانه، در آن دخیل هستند. پیچیدهتر از سابق، شده است؛ بهگونهای که در گذشته، تربیت محدود به چهار دیواری به نام خانه و خانواده میشد و عوامل بیرونی مانع تربیت کمتر بود، به عبارت دیگر میتوان گفت: حداکثر نگرانی والدین این بود که فرزندشان به آسیبهای، چون اعتیاد و بزهکاری دچار نشود.
اما امروز در جامعهای زندگی میکنیم که مرزهای تربیتی برداشته شده و بدون تردید عوامل فراتر از محیط خانه همچون: رسانهها، بازیهای رایانهای، اینترنت و فضای مجازی در امر تربیت تأثیرگذار هستند و بهگونهای که نمیتوان چارچوبی را برای تربیت معین کرد و طبق آن عمل نمود.
در این جامعه، طبق نظر برخی از کارشناسان ۲۷۰۰۰ ماده مخدر وجود دارد که بر اساس گزارش یکی از مراکز، کشور، حدود ۲۷ نوع ماده روانگردان وارد مدارس شده است و دانش آموزان از آن استفاده میکنند. این یعنی هشدار تربیتی؛ بدین معنا که باید نگران تربیت خود بود.
مطلب بدین جا تمام نمیگردد! بحث فقط این نیست که فرزندان ما در معرض مواد مخدر و بزهکاران سرکوچه نباشند، بلکه جنگ نرمی آغاز و راه نفوذ تربتی در خانوادهها باز شده است و که اگر هوشیار نباشیم و خودمان را تقویت نکنیم؛ قطعاً با مشکل تربتی برای فرزندمان مواجه خواهیم شد.
یکی از راههایی که امروزه نفوذپذیری را در محیط خانواده افزایش میدهد، رسانه است. تلویزیون در خانواده یعنی حضور یک فرد بیگانه! یعنی اجازه ورود و حضور یک فرد بیگانه در خانه!
در حالی که قدیم هرگز اجازه نمیدادند یک فرد بیگانه وارد حریم خانه شود و امروزه این فرد بیگانه وارد خانههای ما شده و به همه جای خانه سرک مجازی میکشد و لذا سطح سواد کنترل رسانهای را افزایش ندهیم قطعاً بدانیم در تربیت فرزند آسیب جدی متحمل خواهیم شد.
در جهان، کشورهایی که تنها، دغدغه تربیت دارند ـ نه تربیت دینی! چون تربیت دینی یک درجه بالاتر از تربیتهای است که امروزه در کشوهای دیگر انجام میگیرد، یعنی کشورهایی که داعیه حداقلی تربیت را دارند، در حال ترویج سواد رسانهای در کشور خود هستند و برخی از کشورها، از دهه ۷۰ میلادی، یعنی زمانی که تازه تلویزیون در ایران، شناخته شده بود، سواد رسانهای را آغاز و حتی در متون درسی خود، درسهایی را در قالب سواد رسانهای گنجانده بود.
کشور ژاپن در دهه ۸۰ بحث سواد رسانه را به عنوان یک واحد درس اختیاری، در مدارس سراسر ایران این کشور با رویکرد مهارت استفاده از کامپیوتر و استفاده مؤثر اطلاعات، در دستور کار خود قرار داد و ثمر این موزش منجر به این شد که دانش آموزان این کشور نسبت به دیگر کشورها؛ تسلط درک بیشتری نسبت به خروجی رسانهها پیدا کنند و آنها به خوبی میدانند از رسانهها چه میخواهند و لذا به طور فعالانه به تحلیل و ارزیابی نقادانه محتوای رسانه ای میپردازند، تا معنای پیامهایی را که انها مواجه میشوند درک نمایند.
یکی از کشورها در پایان سال ۲۰۱۴ میلادی در طی اماری اعلام کرد: ما کاری کردهایم که مردم کشورمان ۹ دقیقه کمتر، از رسانه استفاده کنند. این سخن بدین معناست که این کشور آسیب رسانه و برای مواجهه با آن برنامهای تدون نموده است.
تماشای بیش از حد رسانه، فارغ از محتوای خوب یا بد آن، آسیبرسان است و اگر محتوای کنترل شده نباشد، آسیبهای بیشتر و جدیتر خواهد رساند؛ لذا اگر به دنبال آن هستیم که نسل فاخری را تربیت کنیم؛ نسلی که طراز تربیتی آن؛ طراز جهانی باشد، قطعاً یکی از فاکتورهایی که در تربیت باید به آن توجه کنیم، بحث سواد رسانه است.
یادآور میشود، کتاب والد سوم؛ تأثیر رسانهها بر تربیت فرزندان در ۸۸ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه به همت نشر معارف منتشر شده است./601/422/ح