در نشست علمی«نگاه به آینده از منظر تمدن نوین اسلامی براساس بیانیه گام دوم»بیان شد؛
به گزارش خبرنگار وسائل، نشست علمی «نگاه به آینده از منظر تمدن نوین اسلامی بر اساس اصول بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی» به مناسبت گرامیداشت وحدت حوزه و دانشگاه با حضور حجت الاسلام دکتر سید حسن وحدتی شبیری، ریاست دانشگاه علوم اسلامی رضوی، موسی نجفی، استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اندیشه سیاسی معاصر و حجت الاسلام دکتر علی جلائیان، استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی و معاون پژوهش و برنامه ریزی بنیاد پژوهشهای اسلامی به همت معاونت علمی آستان قدس رضوی و دانشگاه رضوی ۲۷ آذر در سالن اجتماعات این دانشگاه برگزار شد.
برای تحقق تمدن اسلامی، فقه باید به روز شود
حجت الاسلام وحدتی شبیری، در این نشست ضمن ابراز تأسف نسبت به این موضوع که با وجود دانشگاه رضوی نباید تولید علوم اسلامی روی زمین بماند، گفت: در شرایط فعلی نیاز است تا نرم افزار تمدن نوین اسلامی با تأمین مراکز پژوهشی تهیه شود و در اختیار نهادهای علمی قرار گیرد.
یکی از عناصر برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی وقف، احسان و نیکوکاری است که در شرایطی که تمدن نوین اسلامی محقق شود؛ اقتصاد بر پایه این سه عنصر میچرخد و به همین دلیل نیاز است تا افق نگاه در مسیر فعالیتهای پژوهشی گسترده و وسیع و در سطع بالایی قرار داشته باشد از طرفی اتحاد جهان اسلام یکی دیگر از عناصر و مولفههای تحقق تمدن نوین اسلامی است که در این مسیر راهبرد دانشگاه رضوی باید تقریب در جهان اسلام باشد.
برای تحقق تمدن نوین اسلامی و اتحاد جهان اسلام نگاه ما به اهل سنت باید همانند امام حسن عسگری(ع) باشد و نگاهها تغییر پیدا کند و مردم در سایه حکومت اسلامی سالم زندگی کنند که شامل سلامت جسم و روح است. راهکار این تحقق این است که فقه ما به روز شود؛ در این راستا گفتمان غالب در دانشگاه رضوی گفتمان پژوهش خواهد بود و نیاز است تا مسئله محور پژوهشها صورت بگیرد.
تمدن همان ظهور اجتماعی فرهنگ است
نجفی، در ادامه این نشست به بررسی ارتباط بین فرهنگ و تمدن پرداخت، گفت: فرهنگ وقتی به منصه ظهور اجتماعی میرسد تمدن است؛ یعنی ابتدا فرهنگ است که وقتی عمیقتر میشود و جنبه اجتماعی پیدا میکند تمدن می شود. به عنوان نمونه در فرهنگ ما دین با تمدن عمومیت دارد؛ وقتی در شهرسازی ما می خواهند فرهنگ عبودیت را به نمایش درآورند، مسجد را نشان می دهند؛ مسجد جلوه تمدنی ما است. در واقع فرهنگی که ظهور اجتماعی پیدا میکند تمدن نامیده میشود.
برخی حداقلی از جامعه اسلامی گذشته را میپذیرند
درباره تمدن نوین اسلامی در سه جزء میتوان صحبت کرد و در تمدن یکسری مسائل مشترک است، غربی و شرقی و اسلامی و غیر اسلامی ندارد و تمدن با روایات معنی میشود مانند روایت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و خرده روایتها وقتی با یکدیگر جمع میشوند و کلان دیده میشود نگاه تمدنی است.
اولین ویژگی تمدن کلان روایت است و وقتی کلان روایت شد اجزای آن به هم پیوسته است و گسسته نیست؛ وقتی قرار است شهر اسلامی را با نگاه تمدنی مشاهده کرد باید بین اجزاء پیوستگی باشد؛ هر شهری میتواند جلوههای تمدنی داشته باشد. در تمدن خلاقیت و ابتکار باید وجود داشته باشد و نیاز به عنصر خلاقیت دارد و به زندگی مرتبط است.
در تمدن معیاری و مصداقی وجود دارد؛ وقتی از تمدن نوین اسلامی صحبت میشود در واقع در تمدن نظم و قانون وجود دارد و بی نظمی و بی قانون در آن نیست. پسوند اسلامی به معنای هویت دینی است که غربیها ندارند و نوین بودن به این دلیل است که حلقه پیوستهای در جمهوری اسلامی وجود دارد بنابراین باید تمدن گذشته اسلامی را با تمدن آینده اسلامی پیوند دهد.
تمدن گذشته، همان میراثی است که باید نگاه وحدت گونه به آن داشت و تمدن آینده با بحث مهدویت گره خورده است که این دو باید به هم وصل شود. درباره گذشته اسلامی دو روایت افراطی از آن وجود دارد که یک روایت آن مربوط به برادران اهل تسنن است که هر اتفاقی در تاریخ اسلام را میخواهند تحریف کنند و شیعه این موضوع را نمیپذیرد و به خلافت نقد دارد؛ اما این نقد تکفیری نیست.
گاه برخی به دلیل اینکه امامان غیر از حضرت علی(ع) نتوانستند به خلافت برسند، نسبت به گذشته بنای بی توجهی دارند که این کار نادرست است؛ اینها دستاوردهای عظیم تمدن نوین اسلامی را منکر میشوند، اما میراث اسلامی گذشته دارای اهمیت است. از آنجا که هسته اصلی جامعه اسلامی قرآن است برخی ادعا دارند که ما تمدن اسلامی را قبول داریم، ولی ناقص است و حداقلی از جامعه اسلامی گذشته را میپذیرند.
تمدن اسلامی گذشته و تمدن غربی چگونه است؟
یکی از ویژگیهایی که در بیانیه آمده بحث خدمات اسلام و ایران است؛ دوره اول تمدن توسط شهید مطهری تبیین شده است. دوره دوم مربوط به دوره صفویه در یک سطح بالاتر درباره شیعه است که از دوره صدر اسلام جلوتر است و دوره سوم تمدن غرب است چراکه از دوره مشروطیت به بعد ایران در عرصه جهانی به سمت مدرن شدن پیش میرود و قسمتی از زندگی ایرانیها با تمدن غرب آمیخته شده است.
اینجا این پرسش مطرح میشود که تمدن اسلامی گذشته و تمدن غربی چگونه است؟ در جمهوری اسلامی ترکیب نظام ولایت فقیه و قرارداد اجتماعی است و نظریه سنتی ولایت فقیه با نظریه جمهوریت آغشته میشود؛ در مشروطه همین اتفاق افتاد که ترکیبی از نظریه اسلامی با نظریه جدید مشروطه بود.
تمدن نوین اسلامی ترکیبی از گذشته و میراث اسلامی با تمدن غربی است
بنابراین تمدن نوین اسلامی در واقع میتواند ترکیبی باشد و ترکیبی از گذشته اسلامی و میراث اسلامی با تمدن غربی است. جدید بودن آن آیا به این معنا است که تمدن جدیدی به وجود آید که جدا از تمدن گذشته باشد؟ اینجا جای نظریه ترکیب است. در نسبت سنجی تمدن اسلامی با تمدن غربی، دست برتر با تمدن اسلامی است و در نظریه جمهوریت و اسلامیت دست برتر با ولایت است که در قانون اساسی نیز آمده است.
تمدن نوین اسلامی میراث گذشته اسلام را دارد و به صورت جمع باید به آن نگاه شود؛ قرار نیست هر آنچه که مربوط به غرب است حذف شود. برای رسیدن به مفهوم تمدن نوین اسلامی باید زنجیرهای از ادبیات و مفاهیم تمدن را رعایت کرد که در کنار پیوستگی و خلاقیت و سبک زندگی است.
وحدت حوزه و دانشگاه در بیانیه گام دوم / ما وارد خانه تمدنی شده ایم
در نسبت سنجی بین تمدن غربی و تمدن اسلامی و تمدن جدید میتوان به خلاقیتها توجه کرد که در رشتههای جدید مانند روانشناسی و حقوق این امر را می توان مشاهده کرد. در اینجا این پرسش مطرح میشود که این رشتهها در واقع در دهههای آینده چگونه میتوانند نسبت برقرار کنند؟
با بیانیه گام دوم این موضوع قابل مشاهده است که ما وارد خانه تمدنی شده ایم و قرار نیست ساختار شکنی صورت گیرد. حتی متفکرین غربی حاضر به این امر نیستند و سعی دارند که بحرانها را حل کنند و ساختار شکنی صورت نمیگیرد که عقب نشینی شود؛ گام اول چهل سال را بسته بندی کرده است و به صورت یک بسته به گام دوم تحویل میدهد. انقلاب گام دوم ادامه گام اول است که این امر حاکی موفقیت است و معنای ساختار شکنی ندارد.
نقد و اصلاح قوا با انتخابات بدون ساختار شکنی / بیانیه گام دوم نگاه عمیق نسبت به گذشته و آینده دارد
اگر قرار است قوا نقد شوند بهتر است با انتخابات نقد صورت بگیرد و به این روش حال اصلاح صورت بگیرد. در نهضتهای تاریخ ایران آنجا که مذهب نبوده است، این نهضتها به شورش تبدیل شده اند. از نظر اندیشههای غربی به عنوان نمونه لیبرالیسم انقلاب ندارد و مارکسیستها انقلاب دارند؛ لیبرالیسمها فقط انقلابهای رنگین دارند که میتواند به اصلاح ساختارهای اقتصادی و سیاسی بپردازد.
تمدن نوین اسلامی امید به آینده و جمع بندی درست گذشته است؛ دشمن به دنبال یأس از آینده و تخریب گذشته است اما بیانیه نگاه عمیق نسبت به گذشته و آینده دارد و نیاز به آسیب شناسی دارد البته این آسیبها به ذات انقلاب ربطی ندارد و مربوط به مسئولان است.
دلیل اینکه در بیانیه گام دوم، رهبر معظم انقلاب جوانان را مورد خطاب قرار می دهند، شاید این باشد که رهبری فکر میکنند انقلاب با مسئولان محافظه کار به پیری زود رس رسیده است؛ این پیری را باید جوانان جبران کنند. بیانیه نقش راه است و سهم دستگاهها باید مشخص شود. نکته دیگر اینکه هر اندیشهای که ترسیم درستی از آینده نداشته باشد با شکست مواجه میشود؛ بیانیه یک ترسیم اجمالی دارد و آینده را در پرتو اسلام میبیند. طرح و برنامه نداشتن در این عرصه مضر است.
حجت الاسلام دکتر جلائیان، معاون پژوهش و برنامه ریزی بنیاد پژوهشهای اسلامی گفت: پیامبران با نیروی وحی به جنگ عقل نرفتند بلکه دین به کمک آمد تا عقل بشری داشتههای وجودی انسان را نمایان کند که اگر دین به کمک انسان نمیآمد، انسان داشتههای خودش را نمیتوانست نشان دهد. پیامبران برای تحقق این کار هدایت فردی انجام ندادند، وظیفه پیامبران جریانسازی بود ساختن یک جریان تا انسانها در آن مسیر حرکت کند.
تربیت از اصول اولیه اسلام و بسیار مهم است، شخصی همراه با کودک خود به پیش حکیم رفت و پرسید، تربیت او را از کی شروع کنم. حکیم گفت، سالها دیر آمدهاید. امروز اگر میبینیم در مواجهه با دشمن سربلند هستیم و کسی نمیتواند به کشور نگاه چپ کند، به خاطر این است که آینده را به گونهای دیدهایم که انگار الان رخ میدهد.
عدهای مبانی بیانیه گام دوم از میان قرآن و نهج البلاغه بیرون کشیدند. رهبری در دو قسمت به آینده اشاره دارد که در قدم نخست برای برداشتن گامهای استوار در آینده باید گذشته را درست بشناسیم و از طرفی انقلاب با نگاه به آینده تمدن بزرگ اسلامی استوار است./502/241/ح
تهیه و تنظیم: فاطمه ترزفان