vasael.ir

کد خبر: ۱۵۴۱۷
تاریخ انتشار: ۰۹ آذر ۱۳۹۸ - ۱۹:۴۴ - 30 November 2019
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه:

مهم اثبات اشتراط رشد در مسئولیت کیفری است، نه سن رشد

وسائل ـ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه در نشستی که با موضوع «بررسی فقهی حقوقی شرط رشد و سن مسئولیت کیفری» برگزار شد، اظهار داشت: آنچه در مرحله اول لازم به نظر می‌رسد، اثبات شرط رشد در مسئولیت کیفری است که اگر این امر اثبات شود، بحث سن رشد، بحث درجه دوم است. اختلاف در سن رشد، در کشور‌های دیگر نیز وجود دارد مهم این است که ما اثبات کنیم در مسئولیت کیفری، رشد شرط است. پس از اثبات این شرط، بحث میدانی است نه فقهی، یعنی با توجه به تحولات زمانی و مکانی سن رشد را مشخص می‌کنیم.
به گزارش خبرنگار وسائل، صبح روز چهارشنبه ششم آذر ماه،مهم اثبات اشتراط رشد در مسئولیت کیفری است، نه سن رشد نشست علمی با موضوع «بررسی فقهی حقوقی شرط رشد و سن مسئولیت کیفری» با مشارکت معاونت امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری و مرکز مطالعات تطبیقی اندیشکده حقوق دانشگاه مفید در تالار گفتگو این دانشگاه برگزار شد.

در این نشست، حجت الاسلام دکتر سید حسین هاشمی دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه مفید به عنوان ارائه دهنده و حجت الاسلام دکتر علی محمدی جورکویه عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه و دکتر احمد حاجی ده آبادی عضو هیئت علمی دانشگاه پردیس به عنوان ناقد حضور داشتند.
 

آنچه در ادامه می خوانید مشروح مطالب ارائه شده در این جلسه است؛

در ابتدای این نشست، حجت الاسلام هاشمی در تشریح پیشینه تحقیق خود اظهار داشت: پیرامون شرط رشد در مسئولیت کیفری تنها یک مقاله سه صفحه ای از حجت الاسلام والمسلمین مرعشی شوشتری و دو استفتاء از مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی و حضرت آیت الله مکارم شیرازی دیده می شود.

در این دو استفتاء، سوال این است که آیا علاوه بر سن بلوغ، رشد نیز در مسئولیت کیفری شرط است یا خیر؟ پاسخ این بود که آری. در این دو استفتاء اشاره ای به ادله نشده است اما مقاله مرحوم حجت الاسلام والمسلمین مرعشی شوشتری مستدل است؛ ایشان در این مورد به دلیل عقل و یک دلیل نقلی تمسک کرده است.

دلیل نقلی که مرحوم حجت الاسلام مرعشی شوشتری بدان استناد کرده، این است که علامه در تحریر برای قصاص کودکان، رشد را شرط دانسته است. در تحقیقی که انجام شد، متوجه شدیم که مقصود علامه با توجه به کتاب تحریر و سایر کتاب ها، رشد به معنایی که در ماده 91 قانون مجازات اسلامی آمده است، نیست؛ بلکه مقصود ایشان رشد به معنای عقل است، در مقابل جنون.

دلیل عقلی که مرحوم حجت الاسلام مرعشی شوشتری بدان استناد کرده، این است که وقتی فقها شرط رشد را برای مسئولیت مدنی پذیرفته اند، به طریق اولی در مسئولیت کیفری نیز باید آن را پذیرفت. ایشان همچنین به قبح عقاب بلا بیان نیز متمسک شده و می فرمایند، در شرایطی که کودک درک درستی ندارد، گویا فهم و علم به حرمت ندارد در نتیجه جهل به حکم دارد که در حقوق اسلام مخصوصا حدود مسموع است.
 

بلوغ یک مفهوم عرفی است

این خلاصه ای از پیشینه موضوع بحث بود. اما تحقیق ما در سه مرحله پی گیری شد؛ مرحله اول مفهوم بلوغ است. در مفهوم بلوغ اختلاف است؛ به اعتقاد ما، بلوغ یک مفهوم عرفی است که با نظریه های کارشناسی باید تعیین شود؛ مثلا امروزه می توان گفت که دختر در سن 13 سالگی به بلوغ جسمی می رسد و البته، بلوغ عقلی را باید کارشناسان نظر دهند.

در همین راستا به فرمایش صاحب جواهر پیرامون توجه کنید: «فإن البلوغ من الأمور الطبيعية المعروفة في اللغة والعرف، وليس من الموضوعات الشرعية التي لا تعلم إلا من جهة الشرع كألفاظ العبادات، بل قد ذكر أهل‌ اللغة في ترتيب أحوال الإنسان وأن له بكل حال اسما مخصوصا في الرجال والنساء من أول الخلقة التي يسمى به جنينا إلى حال الشيخوخة في الرجال، والقلع والطلطا في النساء».
 

استناد مرحوم نجفی به نظریه پزشکی در مسئله بلوغ

مرحوم نجفی از یک مسئله کاملا شرعی وارد یک موضوع پزشکی و مدرن در زمان خود می شود. وی در توجیه مدعای خود به دلیل عقلی و نقلی تمسک می کند و در تبیین دلیل عقل به نظریه پزشکی استناد می کند و می فرماید:
 
«أما الأول فبالعقل والنقل، (اما الأول) فلما ذكره الأطباء من أن استكمال الإنسان وتراجعه في السنين يشبه أحوال القمر في استكماله وتراجعه في دوره، فإن القمر يبدو هلالا ضعيفا ثم لا يزال يزداد إلى الليلة السابعة، فيقوى ويشتد نوره ولا يزال في الاشتداد حتى يصير في الليلة الرابعة عشر بدرا كاملا، ثم يرجع فينقص شيئا فشيئا حتى يكون في الواحد والعشرين من الشهر كهيأته في السابع منه، ثم يزداد نقصه وخفاؤه الى أن ينتهي إلى العدم والمحاق في الثمانية والعشرين
 
وهكذا الصبي إذا ولد كان ضعيف الخلقة نحيف التركيب إلى أن يتم له سبع سنين، فإذا تم له ذلك استبان فيه آثار القوة في العقل والبدن، ثم لا يزال يترقى إلى أن يتم له أربع عشرة سنة، فإذا دخل في السنة الخامسة عشر دخل في الأسبوع الثالث، فهناك يكمل له العقل وتشتد قوته، وتتحرك فيه الشهوة، ثم لا يزال يترقى على هذه الحالة إلى السنة الحادية والعشرين، ثم يدخل في الأسبوع الرابع وهو آخر أسابيع النشو والنماء، فإذا تم له ذلك بإتمام السنة الثمانية والعشرين انتقل إلى سن الوقوف، وهو الزمان الذي يبلغ فيه أشده، وهو الأسبوع الخامس، ويمتد إلى ست وثلاثين سنة، ثم يبدو له الرجوع بعد ذلك ويكون عوده كبدئه».

گرچه شاید رای ایشان در پایان چیزی دیگر باشد و به همین جهت، بر این دلیل تاملاتی را ذکر کرده اند که آیا این دلیل، عقلی است یا بنای عقلا، اما سیر استدلال ایشان شایان توجه است؛ وی با علم به اینکه نظریه های پزشکی دلیل عقلی محسوب نمی شوند، در بحث خود به یکی از آنها استناد می کند. آنچه از این اقدام برداشت می شود، توجه به نظریه های پزشکی است.
 
مهم اثبات اشتراط رشد در مسئولیت کیفری است، نه سن رشد

در حقوق ایران، تنها ملاک بلوغ باید سن باشد

بحث دیگر، این است که ما معتقدیم در حقوق ایران باید برای بلوغ، تنها ملاک، سن باشد، نه تمام نشانه های بلوغ؛ ما ثابت کرده ایم که اگر در حقوق ایران، علاوه بر سن، احتلام نیز شرط بلوغ باشد، جنبه اثباتی آن با مشکلات متعددی مواجه است.

اما بحث اصلی این است که فقه سنتی به حدی نرسیده است که برای سن بلوغ، مانند صاحب جواهر نظر مدرنی را ارائه دهد. از طرفی هم، اگر بخواهیم تنها ملاک را سن بدانیم، با مخالفت فقه سنتی مواجهیم. در نتیجه، تنها راه، راهی است که نظیر حضرت آیت الله مکارم شیرازی پیموده است و آن، اضافه شدن شرط رشد به شرط بلوغ است.

عباراتی که در ماده 91 قانون مجازات اسلامی استفاده شده، نظیر کمال عقل، درک حرمت و ماهیت عمل، تقریبا بر اساس همین افکار اضافه شده است. ما سعی کردیم که کلید واژه های این بحث را، مثل کمال عقل، رشد و عدم درک را در فقه مورد بررسی قرار دهیم.

به عنوان نمونه وقتی در فقه، کمال عقل گفته می شود گاهی منظور خروج صغر و جنون است و گاهی خروج سفه. پس از بررسی تمام ابواب فقه، به این نتیجه رسیدیم که برخی از فقهایی که از این تعابیر استفاده کرده اند (مثلا فقهی گفته است یشترط فی امامه الجمعه کمال العقل)، مقصودشان اعم از بلوغ و عقل و سفه بوده است و برخی نیز از این تعابیر استفاده نکرده اند.

سوال این است که آیا امام جمعه می تواند سفیه باشد؟ یعنی می توان گفت مقصود از کمال العقل تنها بلوغ است پس امام جمعه می تواند سفیه باشد؟ همچنین است در مورد قاضی؛ مگر می توان پذیرفت که قاضی تنها کودک و دیوانه نباشد و اگر سفیه باشد، مشکلی نیست؟ تمام این بررسی برای کمک به ابهامات ماده 91 قانون مجازات اسلامی بود.

در ادامه این نشست، حجت الاسلام محمدی جورکویهمهم اثبات اشتراط رشد در مسئولیت کیفری است، نه سن رشد به عنوان ناقد به سیاسی کردن مباحث علمی اشاره کرد و اظهار داشت: گاهی در مجامع علمی مباحث رنگ و بوی سیاسی می گیرد که این امر، باعث کاهش بهره می شود.
 
بحث اصلی در این مسئله، تبعیض در زن و مرد نیست؛ بلکه بحث، رشد کیفری است، اعم از زن و مرد. این بحث تنها در خصوص دختران نیست بلکه شامل پسران نیز می شود، گرچه اهمیت بحث در مورد دختران بیشتر است.
 

آنچه مهم است، اثبات اشتراط رشد در مسئولیت کیفری است

به نظر می رسد آنچه در مرحله اول لازم به نظر می رسد، اثبات شرط رشد در مسئولیت کیفری است که اگر این امر اثبات شود، بحث سن رشد بحث درجه دوم است. اختلاف در سن رشد، در کشورهای دیگر نیز وجود دارد مهم این است که ما اثبات کنیم در مسئولیت کیفری، رشد را شرط می دانیم و پس از اثبات این شرط، بحث میدانی است نه فقهی، یعنی با توجه به تحولات زمانی و مکانی سن رشد را مشخص می کنیم.
 
بحث دیگری که اهمیت آن به چشم می آید، این است که ارائه دهنده در بسیاری از موارد موضع گیری نداشته است. وی پس از نقل اقوال، می بایست دیدگاه خود را مطرح می کرد.
 

چگونه از روایاتی که ناظر به امور مالی است، شرط رشد مسئولیت کیفری را برداشت می شود؟

نکته دیگر، استفاده از استدلال های ضعیف است؛ اینکه از روایاتی که پیرامون اموال یتیم نقل شده، اثبات شرط رشد برای مسئولیت کیفری را کنیم، به راحتی ممکن نیست. برخی از روایاتی را که ارائه دهنده برای اثبات مدعای خود بدان استناد کرده، خلاف مدعا را اثبات می‌کند. وی در بحث رابطه بلوغ و رشد، به مباحثی استناد می کند که پیرامون امور مالی است.
 

اولویت اشتراط رشد در حدود

ارائه دهنده مدعی است که اگر در حدود، رشد را شرط بدانیم به طریق اولی در تعزیرات نیز شرط است. این ادعا نیاز به اثبات دارد و بلکه ما خلاف آن را می گوییم؛ در حدود دست قاضی بسته است و وی مکلف است طبق نظر شارع عمل کند بدین جهت حساسیت برای اشتراط رشد بیشتر است، اما در تعزیرات، با توجه به روایاتی که در تعزیر داریم مبنی بر اینکه صبی نیز تعزیر می شود و از طرفی، گستره تعزیر گسترده است و حتی توصیه اخلاقی را نیز شامل می شود، نمی توان اولویت را استفاده کرد.
 

آیا می توان پذیرفت که افراد زیر 18 سال هیچ مسئولیتی ندارند، حتی مسئولیت نقصان یافته؟

ارائه دهنده در نتایج بحث خود سن رشد را 18 سال دانسته است؛ وی در خلال بحث خود، اعتراف می کند که تحولات زمان و مکان برای تعیین سن رشد مکفی است؛ حال سوال این است که آیا 18 سال با تحقیق میدانی به دست آمده است؟
بر فرض که سن رشد 18 سالگی است، سوال دیگر این است که آیا می توان پذیرفت که در سن میانی بلوغ و رشد، مسئولیت نقصان یافته نیز وجود ندارد؟ به تعبیر دیگر، آیا تمام بازه زمانی قبل از سن رشد، همانند 3 سالگی است؟ یا اینکه بین دو تفاوت وجود دارد و افراد نزدیک سن رشد، مسئولیت نقضان یافته دارند؟

در ادامه این نشست، دکتر حاجی ده آبادی بحث خودمهم اثبات اشتراط رشد در مسئولیت کیفری است، نه سن رشد را پیرامون شرط رشد در چهار محور دانست و اظهار داشت: محور اول مبنای شرط رشد است که ارائه دهنده، عمده بحث خود را به این محور اختصاص داده است. محور دوم، چالش های تئوری و نظری شرط رشد است که ارائه دهنده در نگارش خود به این بحث نپرداخته است. محور سن، این است که تحلیل و نواقص ماده 91 قانون مجازات اسلامی است که نگارنده در انتها بدان پرداخته است. و محور چهارم، ایرادات شکلی و پیشنهادات است.
 

استناد به آیات و روایاتی که پیرامون مسائل مالی نازل شده اند، بدون اینکه پیوندی با شرط رشد داشته باشند

ارائه دهنده برای مدعای خود به آیه شریفه 22 از سوره مبارکه یوسف می کند؛ خداوند متعال در این می فرماید «وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا». به نظر می رسد، وجه استدلال به این آیه برای رشد کیفری مشخص نیست. همچنین بیشتر آیات و روایاتی که به آنها استناد می شود در مورد مسائل مالی نازل می شود که پیوند آنها با شرط رشد مشخص نیست.
 

تمسک به قاعده درء برای اثبات شرط رشد، آخرین مرحله است

ارائه دهنده معتقد است اجمال و ابهام پیرامون کلمه رشد بسیار است (که آیا به معنای بلوغ است، یا به معنای رشد امروزی)؛ پس بر اساس قاعده درء، رشد به معنای امروزی را برای مسئولیت کیفری شرط بدانیم. به نظر می رسد، تمسک به قاعده درء آخرین مرحله است، همانند اصول عملیه، چراکه قاعده درء نیز مانند اصول عملیه است که در مرحله شک مورد استناد قرار می گیرد. می توان قبل از تمسک به اصول عملیه، به نتیجه مطلوب در این مورد رسید.
 

چالش‌ها

در بحث چالش ها چند نکته قابل توجه است؛ نکته اول این است که بر فرض که از لحاظ فقهی رشد را اثبات کردیم، فقیهی مانند آیت الله خویی، قاعده «لاقود لمن لا یقاد منه» را قبول داشته باشد و بپذیرد که اگر بالغ، نابالغ را بکشد قصاص نمی شود چراکه اگر نابالغ هم بالغ را بکشد قصاص نمی شود، سوال این است آیا این قاعده در رشد نیز مطرح می شود یا خیر؟ لازم است این مسئله مورد بررسی قرار گیرد.

مشکل دیگر در بحث عمل است؛ یکی از مشکلاتی که در پزشک قانونی مطرح است، اثبات رشد برای افرادی است که مثلا در سن 15 سالگی آدم کشته اند و پس از دو سال دادگاه از آنها می خواهد که برای رشد قاتل در دو سال قبل تحقیق کند.
 

مولفه‌های رشد، امری که توجه به آن بسیار لازم است

نکته دیگر، مولفه های رشد است؛ موضوعی که از اهمیت بسیاری برخوردار است و می تواند در پزشک قانونی بسیار موثر باشد. نکته دیگری که از لحاظ فقهی جای بحث دارد این است که اگر رشد را پذیرفتیم، آیا دیه را خود بدهد یا عاقله؟ سوال دیگر این است که اگر ملاک رشد باشد، اشتراط 18 سال برای رشید بر چه اساسی است؟ آیا می توان پذیرفت که مطلقا بالای 18 سال رشید است؟

گفتنی است، این نشست اساتید و دانش پژوهان به بحث و تبادل نظر پرداختند./501/241/ح
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۰ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۵:۳۱:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۵۶:۵۱
اذان ظهر
۱۳:۱۱:۳۵
غروب آفتاب
۱۹:۲۵:۴۱
اذان مغرب
۱۹:۴۲:۳۹