vasael.ir

کد خبر: ۱۵۳۳
تاریخ انتشار: ۰۴ دی ۱۳۹۴ - ۱۹:۰۳ - 25 December 2015
درس خارج «فقه اقتصاد» آیت الله محسن اراکی/ جلسه 8

در اسلام بر خلاف فرهنگ سرمایه داری به اخذ سود کم سفارش شده است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل – آیت الله اراکی درهشتمین جلسه درس خارج اقتصاد اسلامی با ادامه بحث عناصر و اخلاقیات بازار اسلامی، اکتفاء به سود کم در معاملات را از عناصری دانست که برخلاف فرهنگ سرمایه داری در فرهنگ بازار اسلامی حاکم است.


به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله محسن اراکی درهشتمین جلسه سال تحصیلی 94- 95 در درس خارج فقه نظام اقتصادی اسلام، که روز دوشنبه هجدهم آبانماه 1394 در مؤسسه امام خمینی ره برگزار شد، با استناد به بعض روایات شریفه بحث عناصر اخلاقی بازار اسلامی را ادامه داد.

ایشان با استناد به روایات باب، اکتفاء به سود کم را از اخلاقیات فرهنگ اسلامی بازار برشمرد و تشویق به کسب سود بیشتر را ویژگی فرهنگ سرمایه داری دانست.

آیت الله اراکی با بیان ملاک سود جایز در معاملات، اخذ سود غیر متعارف را متعلق حکم کراهت شدید دانست و بین معاملات کلان تجاری و معاملات خرد از جهت اخذ سود، تفاوت قائل شد.


اهم مطالب مطرح در جلسه هشتم درس «فقه اقتصاد» آیت الله اراکی را به شرح ذیل است.


مرور عناوین مباحث قبل

بحث در اخلاقیات بازار بود. عنصر اول هدفمندی مثبت در کسب ثروت است؛ انگیزه های مثبتی که در فرهنگ اسلامی برای کسب ثروت ترویج می شود. از آن انگیزه ها، مفصل بحث شد. رکن و عنصر دوم از اخلاقیات بازار، قناعت است که عنصر مهم و زیرساختی است برای بسیاری از اخلاقیات بازار اسلامی. بر مبنای عنصر قناعت، با حرص و آز که از نتایج اقتصاد سرمایه داری است مبارزه می شود و گفتیم که فرهنگ قناعت موجب اجمال در طلب می شود. اجمال در طلب، قناعت به سود کم و کسب ثروت از راه حلال را نتیجه می دهد.


بحث امروز؛ اکتفاء به سود کم

اشاره کردیم که از جمله آثار قناعت اکتفا به سود کم است. در کتب حدیث ابوابی وجود دارد که پیرامون تشویق کاسبکاران به کسب سود کم و سودی است که – فقط – برطرف کننده نیازشان باشد. روحیه ای که برخلاف اخلاقیات نظام بازار سرمایه داری است. فرهنگ نظام سرمایه داری تشویق به سود بیشتر می کند و کسی که سود بیشتر بدست آورد موفق تر محسوب می شود و مورد تشویق قرار می گیرد. برعکس، در بازار اسلامی توصیه به سود کمتر شده است. بازار اگر پاک نگه داشته شد، فقرا بهره بیشتری از ان می برند.


روایات باب: روایت اول

وسائل الشیعه، روایت 1، باب26  از ابواب آداب التجارة ؛ این روایت از روایات ناب این باب است.

أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْفَزَارِیِّ قَالَ دَعَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَوْلًى لَهُ یُقَالُ لَهُ مُصَادِفٌ فَأَعْطَاهُ أَلْفَ دِینَارٍ وَ قَالَ لَهُ تَجَهَّزْ حَتَّى تَخْرُجَ إِلَى مِصْرَ فَإِنَّ عِیَالِی قَدْ کَثُرُوا قَالَ فَتَجَهَّزَ بِمَتَاعٍ وَ خَرَجَ مَعَ التُّجَّارِ إِلَى مِصْرَ فَلَمَّا دَنَوْا مِنْ مِصْرَ اسْتَقْبَلَتْهُمْ قَافِلَةٌ خَارِجَةٌ مِنْ مِصْرَ فَسَأَلُوهُمْ عَنِ الْمَتَاعِ الَّذِی مَعَهُمْ مَا حَالُهُ فِی الْمَدِینَةِ وَ کَانَ مَتَاعَ الْعَامَّةِ فَأَخْبَرُوهُمْ أَنَّهُ لَیْسَ بِمِصْرَ مِنْهُ شَیْ‏ءٌ فَتَحَالَفُوا وَ تَعَاقَدُوا عَلَى أَنْ لَا یَنْقُصُوا مَتَاعَهُمْ مِنْ رِبْحِ الدِّینَارِ دِینَاراً فَلَمَّا قَبَضُوا أَمْوَالَهُمْ وَ انْصَرَفُوا إِلَى الْمَدِینَةِ فَدَخَلَ مُصَادِفٌ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ مَعَهُ کِیسَانِ فِی کُلِّ وَاحِدٍ أَلْفُ دِینَارٍ فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاکَ هَذَا رَأْسُ الْمَالِ وَ هَذَا الْآخَرُ رِبْحٌ فَقَالَ إِنَّ هَذَا الرِّبْحَ کَثِیرٌ وَ لَکِنْ مَا صَنَعْتَهُ فِی الْمَتَاعِ فَحَدَّثَهُ کَیْفَ صَنَعُوا وَ کَیْفَ تَحَالَفُوا فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ تَحْلِفُونَ عَلَى قَوْمٍ مُسْلِمِینَ أَلَّا تَبِیعُوهُمْ إِلَّا رِبْحَ الدِّینَارِ دِینَاراً ثُمَّ أَخَذَ أَحَدَ الْکِیسَیْنِ فَقَالَ هَذَا رَأْسُ مَالِی وَ لَا حَاجَةَ لَنَا فِی هَذَا الرِّبْحِ ثُمَّ قَالَ یَا مُصَادِفُ مُجَادَلَةُ السُّیُوفِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الْحَلَال.

حضرت علیه السلام به شخصی به نام مصادف سرمایه ای می دهد  و می فرماید برو با آن تجارت کن، عیال من زیاد شده اند. آنها کالایی را به مصر می برند برای فروش. قبل از رسیدن به مقصد، به قافله دیگری بر می خورند که در حال خروج از آنجا بود. وضعیت کالای خود را دربازار پرس و جو می کنند ومعلوم می شود که کالای آنها مورد نیاز مردم است و در مصر یافت نمی شود. مصادف و همراهانش هم قول می شوند که جنس خود را با سود صد در صد به مردم بفروشند و در عوض هر دینار یک دینار سود کنند. به همین شکل عمل می کنند و اصل سرمایه را با سودی معادل آن خدمت امام علیه السلام بر می گردانند. امام علیه السلام آنها را مؤاخذه می کند اصل سرمایه را برداشته و از قبول سود خودداری می فرماید و در نهایت می فرماید: مجادله با شمشیر آسانتر است از طلب حلال.


دلالت روایت: کراهت شدید اخذ سود غیر متعارف

امام علیه السلام از پذیرفتن سود به این شکل ابا کردند. عبارت شدید است طوریکه اگر قرائن دیگری نباشد و ما باشیم و این روایت، باید از آن حرمت چنین سودی استفاده شود؛ مگر اینکه روایت دیگری باشد که به قرینه آن، استفاده کراهت کنیم. لذا حداقل مستفاد از این روایت، کراهت شدید اخذ سود کلان و – مثلاً – دو برابر است. سودی که خلاف متعارف و مُجهِف باشد متعلق کراهت است اگر متعلق حرمت نباشد.

ملاک سود مکروه
سود غیر متعارف بستگی به بازار و وضعیت بازار دارد. هر جنسی در بازار سود متعارفی دارد. سودی که متعارف نباشد مشمول این روایت است.


 روایت دوم: تأکید بر اخذ سود کم

روایت دیگرکه بر اخذ سود کم تأکید دارد:  روایت باب 10، ابواب آداب التجارة ، ص 293

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ بْنِ بَزِیعٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ صَالِحٍ وَ أَبِی شِبْلٍ جَمِیعاً عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام  قَالَ رِبْحُ الْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ رِبًا إِلَّا أَنْ یَشْتَرِیَ بِأَکْثَرَ مِنْ مِائَةِ دِرْهَمٍ فَارْبَحْ عَلَیْهِ قُوتَ یَوْمِکَ أَوْ یَشْتَرِیَهُ لِلتِّجَارَةِ فَارْبَحُوا عَلَیْهِمْ وَ ارْفُقُوا بِهِمْ


دلالت روایت

فرموده است که مؤمن شایسته نیست از مؤمن سود بگیرد، مگر اینکه خرید کلان کند. گاهی خرید برای مصرف روزانه است و گاهی برای مصرف هفتگی – و مانند آن – است. در خریدهای کلان، جای گرفتن سود است و آن هم به اندازه قوت و اداره زندگی. می فرماید: " أَوْ یَشْتَرِیَهُ لِلتِّجَارَةِ فَارْبَحُوا عَلَیْهِمْ وَ ارْفُقُوا بِهِمْ"، حالتی را بیان می فرماید که شخص تاجر است. دراینصورت هم – طبق روایت – گرفتن سود جا دارد.


تفاوت بین معاملات کلان تجاری و معاملات خرد

 قبلاً هم گفتیم که در روایات ما، فرق بین تجارت و سایر معاملات کسبی این است که تجارت، بردن جنس از یک شهر به شهر دیگر است وگرنه در یک شهر، بردن کالا از یک جا به جای دیگر بیع است و نه  تجارت. درآینده هم خواهیم گفت که دو نوع بازار اسلامی داریم. بازار تجاری و بازار تأمین مایحتاج مردم. فرق است بین بازار تجاری و بازار تأمین مایحتاج مردم و اصول هریک متفاوت است. تجارت میدان ربح و سود است ولی خرید و فروش های داخل شهری برای قوت و معاش است. کسی که داخل شهر کسب و کاری راه می اندازد برای این است که معاش خود را تأمین کند و برای کسب سود نیست. از روایت استفاده می شود که در معاملات تجارتی جای گرفتن سود است ولی در همان جا هم توصیه فرمود به اینکه " وَ ارْفُقُوا بِهِمْ"، یعنی در سود معاملات تجاری هم باید رفق باشد و از بدست آوردن سودهای کلان و غیر متعارف اجتناب شود. در خرید و فروش های داخل شهری کسب سود باید به اندازه ای باشد که معاش فروشنده را تأمین کند و بیش از این شایسته نیست. از این روایت اجمالاً استفاده می شود که در فرهنگ بازار اسلامی تشویق به کم گرفتن سود است حتی در معاملات تجاری کلان. سود مناسب و کم.

روایات دیگر دالّ بر مدعی

مجموعه دیگری از روایات داریم که همین مطلب از آنها استفاده می شود . در این باب روایتی مربوط به سماحت و آسان گیری در معامله داریم:

1. باب 4 از ابواب آداب التجارة، ص 287 :

عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله السَّمَاحَةُ مِنَ الرَّبَاحِ قَالَ ذَلِکَ لِرَجُلٍ یُوصِیهِ وَ مَعَهُ سِلْعَةٌ یَبِیعُهَا   

در روایت، توصیه می شود به اینکه در معامله سختگیری نباشد. سختگیری در معامله – از مصادیق آن – عمدتاً این است که حتماً سود مشخصی دریافت کند، طوریکه اگر آن سود برای او حاصل نشود، جنس را نمی فروشد. دیده ایم بعضی فروشنده ها را که حتی گاهی حاضر است مالش گندیده شود و دور بریزد ولی به قیمت کم نفروشد! این چیزی است که در بازار سرمایه داری بسیار رایج است. معروف است که هرسال  آمریکا میلیون ها تن گندم را به دریا می ریزد تا قیمت آن پایین نیاید. چنین چیزی قطعاً مخالف است با معیارهای اقتصاد اسلامی.


2. روایت دوم، باب 4 از ابواب آداب التجارة از مرحوم کلینی:

قَالَ وَ قَالَ عَلِیٌّ علیه السلام سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَقُولُ السَّمَاحُ وَجْهٌ مِنَ الرَّبَاحِ قَالَ عَلِیٌّ علیه السلام ذَلِکَ لِرَجُلٍ یُوصِیهِ وَ مَعَهُ سِلْعَةٌ یَبِیعُهَا

طبق روایت، سماحت نوعی مرابحه است. یعنی اگر طرفین با یکدیگر متسامح باشند، این تسامح نوعی سود است که به هر دو طرف می رسد. فروشنده اگر اهل مسامحه باشد و سختگیری نکند مشتری او بیشتر می شود و مشتری اگر اهل سماحت باشد و خیلی اصرار نداشته باشد که قمت را پایین تر بیاورد موجب می شود که فروشنده هم به تدریج اهل سماحت باشد. توصیه سماحت را حضرت صلی الله علیه و آله به کسی فرمود که کالایی برای فروش داشت.

نظیر روایت را مرحوم صدوق نقل می کند. سماح نوعی سود طرفینی است که عاید هر دو طرف می شود. در بازار اسلامی جهت گیری، سختگیری نکردن در سود گرفتن بالا است؛ چون سماح  نسبت به فروشنده جایی تحقق پیدا می کند که برای گرفتن سود بالا سختگیری می کند. نسبت به مشتری هم مماکسه زیاد مکروه است. مماکسه یعنی اینکه مشتری با سروکله زدن با فروشنده جنس را تا حد ممکن به قیمت پایین بخرد. – برخلاف این روحیه –  مشتری باید وقتی قیمت را به حدی رساند  که قابل قبول باشد، بپذیرد و خیلی چانه زنی نکند.223/907

 

تقریر: ج. زنگنه

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۰ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۵:۰۰:۵۸
طلوع افتاب
۰۶:۳۰:۲۴
اذان ظهر
۱۳:۰۶:۱۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۱:۲۳
اذان مغرب
۱۹:۵۸:۵۳