vasael.ir

کد خبر: ۱۵۲۷۸
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۹۸ - ۱۸:۲۵ - 13 November 2019
نشست علمی از سوژه جنسی تا سیاست جنسی / شماره ۲

تبدیل امر جنسی به یک چالش پُر آداب در دوران پسامدرنیته

وسائل ـ دکتر محمدتقی کرم در تبیین چگونگی تبدیل امر جنسی به یک چالش پرتنش در دوران پسامدرن گفت: ادب مدرن به علاوه سرکوب غریزه جنسی باعث شد که دست‌یابی به یک رابطه جنسی در جوامع مدرن تبدیل به یک امر پرتنش و پراضطراب شود تا انسان در دوره‌ای که تنش بلوغ را طیّ می‌کند باید حتماً درگیر عشق رمانتیک شود و این عشق اگر به آستانه فعلّیت برسد ممکن است که موجب تجربه غریزه جنسی برای انسان شود و در بسیاری از موارد نیز به این امر منتهی نشده و رابطه ناکام پایان می‌پذیرد.

به گزارش خبرنگار وسائل، نشست علمی تبدیل امر جنسی به یک چالشِ پرآداب در دوران پسامدرنیتهاز سوژه جنسی تا سیاست جنسی، پنج‌شنبه 16 آبان‌ماه 1398 به همّت مرکز تحقیقات زن و خانواده در سالن همایش‌های این مرکز برگزار شد؛ در این نشست علمی دکتر محمدتقی کرمی دانشیار گروه مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبایی به عنوان ارائه دهنده حضور داشت و دبیری این جلسه به عهده سرکار خانم دکتر زارعی بود.

گزارش بخش نخست این نشست پیش‌تر منتشر شد؛ آنچه در پی می‌آید گزارش بخش دوم این جلسه است.

تغییر پذیری وصف انسان مدرن

در بخش دیگر این نشست، دکتر کرمی مباحث خود را پیرامون نظریات الیاس و فوکو پیرامون تغییرات جامعه انسانی در دوران پسامدرن ادامه داد و بیان داشت: پس از مقدماتی که بیان کردیم بحث ما این است که ما در چه وضعیتی هستیم و چرا وضعیت به این‌گونه است؟

بحثی که در پاسخ به این دو پرسش لازم است بیان کنیم این است که در گام اول ما با تغییر انسان سر و کار داریم یعنی چیزی که در جامعه تغییر کرده است انسان است. انسان یا همان کنشگر دچار تغییر شده است و ما با پدیده‌ای مواجه هستیم به نام سوژه. سوژه یعنی انسانی که داری سه مؤلفه است؛ آگاه، اراده و تاریخ‌مندی.

آگاهی به این معناست که سوژه ما آگاه به خود است یعنی ما همه به خودمان به عنوان یک موجود در معرض اتفاقات نگاه می‌کنیم گویی که آگاهی ما توسّط آگاهی ما مورد مطالعه قرار گرفته است. ما همین امروز به این مطلب آگاهی داریم که هنجارهایی را در گذشته داشته‌ایم که الآن آن هنجارها وجود ندارند. این آگاهی وصف انسان مدرن است، انسان مدرن است که آگاهی خودش را مورد مطالعه درجه دوم قرار می‌دهد و این آگاهی را در معرض تغییر می‌بیند.

انسان سنّتی هم تغییر می‌کرد اما به این تغییر آگاهی نداشت، اما انسان مدرن تغییر می‌کند و خود مطلع است که تغییر کرده و تغییر خواهد کرد و این نگاه انتقادی را می‌پذیرد که در آنی که باور دارد، در همان آن می‌پذیرد که ممکن است آنی باشد که آن باور را نداشته باشد.

انسان مدرن تاریخ دارد و از دل این تاریخ‌مندی، اراده بیرون می‌آید و این اراده به این معنا است که من در فرآیند ساخت خود هستم و این فرآیند از طریق فهم تاریخ‌مندی و آگاهی است که به تصمیم خودسازی منجر می‌شود.

ما در بعضی از حرف‌های روزمرّه تأکید داریم بر اینکه سلیقه‌ها و ذائقه‌های خود را بیان کنیم و مسئله اساسی در این اظهار وجودها این است که صفحه وجود من از هنجارهای و سلائق و ذائقه‌های پر شده که به اراده من در آن جمع شده‌اند. ما در انسان مدرن با یک سوژه‌ای مواجه هستیم که اولاً آگاهی دارد و همچنین به اینکه در حال خودسازی هست نیز آگاهی دارد و این آگاهی را در یک فرآیند تاریخی می‌بیند.

 

تبدیل امر جنسی به یک چالشِ پرآداب در دوران پسامدرنیته

 

تبدیل امر جنسی از ماهیّت غریزی به ماهیت سیاسی و فرهنگی در مدرنیته

برای اینکه وارد بحث شویم لازم است بگویم که من از دو موج مدرنیته در حال صحبت کردن هستم که این دو موج در طول یکدیگر قرار دارند. موج اول از روشن‌گری تا 1960 و موج دوم از 1960 به بعد است. در موج اول مدرنیته امر جنسی (مجموعه‌ای از باورها و الگوهای رفتاری، فانتزی‌ها و نمادهایی که در یک جامعه معطوف به غریزه جنسی است و کنشگر در نسبت به آن‌ها غریزه جنسی خود را سامان می‌دهد.) یک وضعیت غیرطبیعی پیدا کرد به این معنا که امر جنسی به عنوان یک سائق غریزی و طبیعی از جاکنده شد به عبارت دیگر امر جنسی به یک امر سیاسی و امر فرهنگی تبدیل شد.

امر جنسی مانند اموری مثل خوردن یا میل به خوابیدن و بقاء ذات و ... ضامن حیات فیزیکی ما است، کار این غریزه این است که در عین اینکه حاوی یک‌سری محتواهای لذت‌بخش فیزیکی است، بقاء نسل را نیز تضمین می‌کند و یک امر کاملاً طبیعی است. با این سائق طبیعی در گذشته کاملاً طبیعی بوده و برخورد مردم نیز با آن مانند سایر نیازها مثل خوردن و آشامیدن و خوابیدن و ... بوده است.

در دوران قبل از مدرنیته قبل از اینکه سائق جنسی برای ما مسئله شود در یک ساحت طبیعی به این سائق پاسخ داده می‌شده و مسئله در جای خودش حل می‌شده است که بعد از مدرنیته این سائق جنسی از جاکنده شده به این معنا که از حالت طبیعی و غریزی به یک امر آدابی و تجمّلاتی تبدیل شد.

 

روایت الیاس از تغییرات مدرنیته بر امر جنسی

الیاس معتقد است در فرآیند متمدن شدن به معنای مدرن آن ما یک مفهومی را آوردیم به معنای فرهنگ والا (در مقابل فرهنگ توده‌ها) که حرف آن این است که اشرافیّت مستلزم یک‌سری آداب و مناسکی است که لزوماً باید رعایت شوند. این آداب متضمّن آن است که هر حرفی نباید به زبان آورده شود، هر چیزی نباید خورده شود و به هر نحو ممکن نباید ازدواج صورت گیرد.

یکی از اموری که در فرهنگ والا خیلی به آن توجه شود، مسئله ادب والا و امر جنسی والا بوده است. در مدرنیته اتفاقاتی افتاد که مثلاً صحبت از امر جنسی خلاف ادب قلمداد شد و امر جنسی را به حاشیه بردند که در رابطه با آن صحبت نشود. در این دوران امر جنسی به یک امر بی‌زبان تبدیل گردید به نحوی که هر وقت قرار بود از آن صحبت شود به کنایه و ایماء صورت می‌گرفت و کسی نباید از امر جنسی به صراحت صحبت می‌کرد.

مثلاً از بعضی از اندام‌های جنسی نباید به هیچ عنوان صحبت می‌شد این در حالی است که وقتی ما به متون قبل از مدرنیته مثل متون سعدی، مولوی، عبید زاکانی و دیگران نگاه می‌کنیم می‌بینیم که یک سری متونی است که به هیچ عنوان در مدارس و در هیچ جمعی قابل خواندن نیست.

 

آموزش و بازتولید مفاهیم جنسی توسّط حیوانات در پیشا مدرنیته

یا وقتی که به آداب و رسوم امر جنسی در گذشته نگاه می‌کنیم می‌بینیم که جفت‌گیری حیوانات در ملاء عام و جلوی چشم بچه‌ها هیچ قبحی نداشت و اصلاً از این طریق بود که امر جنسی به بچه یاد داده می‌شد. بچه به چشم زایمان بچه‌ها را می‌دید و برخی از مفاهیم در یک کانتکس خیلی طبیعی بازتولید و آموزش داده می‌شد و ما آمدیم و در مدرنیته همه اینها را تحت عنوان ادب والا از زندگی حذف کردیم. حذف اینها و یا به تعبیر آقای فوکو، سرکوب غریزه جنسی و هنجارمند کردن غریزه جنسی باعث شد که این مفاهیم راهی برای انتقال نداشته باشند.

این‌ها همه در حالی است که قرآن به راحتی از امر جنسی سخن می‌گوید و حتّی رساله توضیح المسائل یکی از بی‌پرده‌ترین کتب در مسئله جنسی است و به راحتی همه مسائل را بیان کرده است. در خانواده‌های ما کتاب حلیة المتّقین که در آن آداب مجامعت نیز به وضوح و صراحت یافت می‌شود، در کنار نهج البلاغه و قرآن در طاقچه‌ها بود.

 

ادب مدرن و رابطه آن با سرکوب غریزه جنسی

ادب مدرن به علاوه سرکوب غریزه جنسی باعث شد که دست‌یابی به یک رابطه جنسی در جوامع مدرن تبدیل به یک امر پرتنش و پراضطراب شود تا انسان در دوره‌ای که تنش بلوغ را طیّ می‌کند باید حتماً درگیر عشق رمانتیک شود و این عشق در واقع اگر به آستانه فعلّیت رسید، آنگاه شاید انسان بتواند فعلّیت غریزه جنسی را تجربه کند. متأسفانه این داستان همیشه با یک تنشی همراه است که عشق رمانتیک در بسیاری از موارد به ازدواج منجر نمی‌شود.

من برای اینکه تبدیل امر جنسی از یک مسئله طبیعی به یک مسئله فرهنگی و بعد به یک امر سیاسی را توضیح دهم باید بگویم که ما یک سائق دیگری داریم در انسان به نام میل به خوردن و آشامیدن، معمولاً این سائق هنوز برای ما میل طبیعی است. ما خیلی راجع به غذا صحبت نمی‌کنیم و هرطور که شده غذا را می‌خوریم و خود را ملزم با رعایت آداب اندکی حول آن می‌بینیم.

اما اگر در همین امر خوردن که یک سائق طبیعی است به فرهنگ مردم فرانسه مراجعه کنید می‌بینید که همین خوردن هم در آنجا به یک امر پر آداب و پر تنش تبدیل شده است که به نحوی که یک فرانسوی باید برای خوردن یک قهوه یا چای در بین ساعات اداری چند مرتبه به کافه مراجعه کند یا او ملزم است که نام بیش از هفتاد نوع نان را بداند تا متهم به یک انسان بی‌فرهنگ نشود./504/422/ح

 

تهیه و تنظیم: محرم آتش افروز

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۹ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۵:۳۳:۱۱
طلوع افتاب
۰۶:۵۸:۱۴
اذان ظهر
۱۳:۱۱:۵۳
غروب آفتاب
۱۹:۲۴:۵۴
اذان مغرب
۱۹:۴۱:۵۲