به گزارش خبرنگار وسائل، نشست «چیستی و چرایی حجاب» از سلسله نشستهای کارگروه عفاف گرایی و تربیت جنسی دانشگاه فردوسی مشهد با حضور حجت الاسلام افشار، فعال فرهنگی چهارشنبه 15 آبان در پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی، سالن شورا با حضور جمعی از محققان و پژوهشگران برگزار شد که مشروح این نشست در ذیل تقدیم خوانندگان محترم میشود. حجت الاسلام افشار در ابتدای این نشست ضمن طرح این پرسشها که حجاب چیست؟ آیا حجاب همان پوشش است؟ گفت: حجاب دقیقا همان پوشش نیست و معنای دقیق حجاب مانع است، در واقع یک رابطهای بین حجاب و پوشش برقرار است و زنان دارای حجاب و پوشش هستند از طرفی حجاب مانعی برای زن و همچنین مانع عوامل محرک جنسی مرد و قلب نامحرم است.مانع مزاحمتی و مانع حفاظتی وجود دارد؛ در مانع محافظتی سه عنصر عامل مهاجم و عامل محفاظت شونده و عامل محافظت کننده است و این سه عنصر در بحث حجاب عوامل مهیج زن همان عوامل مهاجم هستند و آن چیزی که مانع ایجاد میکند حجاب است و آن چیزی که باید حفظ شود قلب مرد است؛ عوامل مهیج زن هستند که به قلب مرد حمله میکنند و در بحث حجاب این موضوع محور است.
ابزارهای تحکیم خانواده
وقتی گفته میشود قلب مرد حفظ شود منظور همه مردان محارم و نامحرم است و نمیتوان گفت که باید قلب مرد حفظ شود بدون اینکه در جامعه قانونی وضع شود که به وسیله آن قانون قلب همه حفظ شود. سوال اینجاست که عوامل مهیج در وجود زن کدامند؟ مشکلی اینجا وجود دارد که مردان و زنان از حال یکدیگر خبر ندارند چراکه مرد و زن نمیتوانند به جای یکدیگر قرار بگیرند بنابراین راه حل دیگر اینکه به حرف کسی که زن و مرد را آفرید اعتماد شود.
از نظر مرد سرتاسر بدن زنان برای مردان مهیج است و وقتی مرد با یک زن صحبت میکند این صحبت کردن برای او متفاوت از صحبت کردن با یک مرد است و مردان حتی بر روی اسم زنان حساس هستند و این بیماری برای مردان نیست. این سؤال پیش میآید که چرا خداوند مردان را اینگونه نسبت به جنس مخالف حساس آفریده است؟
از این امر یک هدف مهم پیگیری میشود که تحکیم نظام خانواده است. این تحکیم ابزارهائی دارد که یکی از ابزارهای آن طراحی مرد به صورت حساس برای زن است و علاقه شدید پدر و مادر به فرزندان از دیگر ابزارها است. این علاقه به منظور تحکیم خانواده است؛ میتوان در اینجا علاقه پدر و ناپدری و مادر و نامادری را نسبت به فرزندان مقایسه کرد.
در رابطه زن و مرد در زندگی زناشوئی به استحکام نیاز است. چاره آن ایجاد ابزارهای تحکیم خانواده است؛ یکی از این عوامل مودت و محبت پس از عقد ازدواج در بین زن و شوهر است که در آیه ۲۱ سوره روم به آن اشاره شده است. «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ. إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» و در عین حال جنس این علاقه با دیگر علایق متفاوت است.
دومین ابزار این تحکیم طراحی ساختار مرد به عنوان به شدت جذب شونده است که نتیجه آن حساسیت بسیار مرد نسبت به جذابیتهای زن است و طراحی ساختار زن به عنوان به شدت جذب کننده است که نتیجه آن حساسیت بسیار زن نسبت به زیبایی است.
حساسیت بسیار زن نسبت به زیبایی خود و حساسیت فراوان مرد نسبت به زن دو روی یک سکه هستند چراکه زیباتر شدن همان جذابتر شدن است از طرفی قدرت درک زیبایی و جذابیت برای مردان به مراتب بیشتر از زنان است چراکه مرد برای این امر طراحی شده و بالقوه همه مردان اینگونه هستند. این عوامل تحت تاثیر محیط و فیزیولوژیک است و تحریک کنندگی محیط حساسیت مردان را بالفعل میکند؛ این شدت حساسیت ابزار است که در جای خود سازنده است و استفاده نابه جا از آن مشکل ساز است.
رابطه بین قدرت تهییج زنان و جذب مردان یک رابطه لگاریتمی است
رابطه بین قدرت تهییج زنان و جذب مردان یک رابطه لگاریتمی است و دیده شدن مچ دست بانوان با موی سر بانوان یکسان نیست و مراتب دارد و به هر میزان که حجاب کاهش پیدا کند این شدت افزایش مییابد و تحریک شوندگی بالا میرود. از طرفی عوامل مهیج در وجود زن در یک سطح نیستند و دارای مراتب هستند که برخی تحریک کنندگی بالاتر و یا کمتر دارند.
عوامل مهیج در وجود زن دقیقا همان حدود شرعی حجاب نیستند وقتی میگوییم سرتاسر وجود زن مهیج است بدان معنا نیست که همه وجود زن باید پوشیده شود. اگر قرار بود همه وجود مهیج زن در شرع مطرح شود زن اجازه خروج از منزل را در شرع نداشت؛ اینجا بیشتر هدف درک علتهای مرز حجاب و پذیرش آسانتر است.
دید یک جانبهگر درباره حجاب به محدویت میرسد
دید یک جانبه گر درباره حجاب به محدویت میرسد البته حجاب به معنای محدودیت است، اما نه از جنس بی حرکتی بلکه از جنس ترمز برای یک ماشین پرقدرت که قرار است چرخ نظام اجتماعی را در کنار مرد به صورت امن بچرخاند. پس نقش مرد چیست؟ مردها باید چشم خود را از نگاه باز دارند. وقتی گفته میشود که قلب مرد حفظ شود بدان معنا است که زندگی زنان حفظ شود.
اگر بگوییم همه بار حس قلب مرد باید به دوش زنان باشد بدان معنا است که زنان خانه نشین شوند و یا بار حس قلب مرد اگر به دوش مرد باشد بدان معنا خواهد بود که زن حجاب نداشته باشد؛ در این صورت مردان خانه نشین میشوند و سؤال این است که حد تعادل و عدالت کجاست؟ و چه کسی میتواند این حد را مشخص کند مرد یا زن و یا کسی که هر دو را آفرید.
همه بار نه به دوش مرد و نه به دوش زن است؛ وقتی بانو محل جذابیت است این جذابیت محل خاص دارد و از همه مهمتر اینکه زن جذاب بودن را دوست دارد. اینجا این پرسش مطرح میشود که وظیفه اصلی ایجاد مانع با چه کسی است؟ در واقع مظلومیت اسلام در این است که بیشتر نگاه پیشگیرانه دارد تا نگاه درمانی و این کار را سخت میکند.
جلوگیری و پیشگیری از آسیب در مراحل ابتدائی صورت میگیرد؛ گام اول که پیشگیرانهتر است از بین بردن زمینه آسیب است که توپ به قلب نرسد و وقتی زمینه آسیب ایجاد شد مرحله جلوگیری از آسیب آغاز می شود و آن جلوگیری از نگاه آسیب گر نسبت به شلیک است.
جلوگیری از شلیک به این معنا است که جذابیت ارسال نشود؛ این کار از طریق حفظ حجاب انجام می شود نه اینکه پس از فرستاده شدن به وسیله نگاه مردان حفظ شود. وظیفه اصلی در نگاه پیشگیرانه بر عهده بانوان است و جذابیت به وسیله حفظ حجاب بانوان حفظ می شود؛ وظیفه اصلی ایجاد مانع با نگاه پیشگیرانه نیز بر عهده بانوان است.
نگاه پیشگیرانه در احکام اسلامی پاسخگو است؛ اگر بیشتر تکیه بر نگاه مرد باشد و حجاب بانوان اندک باشد، عامل مهیج از چشم عبور میکند و به قلب میرسد و حالتی برای او پیش میآید و به ذهن علامت میدهد و عقل پردازش میکند تا چشم بسته شود؛ گاه ممکن است قلب دچار فتنه شود چراکه احساس لذتی ایجاد شده است و در اینجا جدال عقل و قلب است و قلب برنده میشود.
حال اگر جذابیتها قبل از اینکه از چشم عبور کند و به قلب برسد به وسیله حجاب کنترل میشد از آسیبهای بسیاری ممانعت میشد؛ به عبارتی در حجاب، جسم زن یک محدودیتی را تحمل میکند چراکه جسم او منبع جذابیت است و درگیری به درون قلب مرد که همراه با مبارزه نفس گیر است، کشیده نشود.
آیا این تقسیم بندی نوعی تبعیض بین زن و مرد نیست؟
آیا این تقسیم بندی نوعی تبعیض بین زن و مرد نیست؟ خیر چراکه زن فرستنده جذابیت است و دوم اینکه ایجاد مانع در مراحل ابتدایی باید صورت بگیرد و کنترل نگاه به مراتب سختتر از حفظ حجاب است؛ دلیل سوم اینکه درخواست خانمها برای زیبایی بیشتر با حجاب کمتر در تضاد است؛ این در واقع سقوط خانواده است.
اینجا این پرسش مطرح میشود که چطور بی حجابی و بدحجابی میتواند به استحکام خانواده ضربه بزند؟ ما نگاه جنسی به خانواده نداریم. یکی از ابزارهای حفظ خانواده این موضوع است و از آنجا که جذابیتها بین زن و مرد آفریده شده است پس باید این جذابیتها کانالیزه شود بدان معنا که باید در جای خود این جذابیتها بروز پیدا کند؛ سست کردن پیوند بین زن و شوهر، دوستیهای غیر ازدواج را ایجاد می کند.
بی حجابی جامعه چطور پیوند بین زن و مرد را لطمه میزند؟ جذابیتهای زنانه ناشی از جنسیت و جلوههای ظاهری و زیبایی زنان است؛ هر جلوه احساس خوشایندی در مرد ایجاد میکند خوشایندیهای دیداری، شنیداری، بویایی و احساسهای ترکیبی است؛ این طبیعت مرد است.
کاهش جذابیت؛ عامل سستی روابط زن و شوهر
نباید انتظار داشت که عوامل جذب کننده بین زن و شوهر از عوامل جذب کننده بین هر مرد و زنی جدا باشد پس برای تقویت بنیان خانواده باید عوامل جذابیت بین زن و شوهر تقویت شود؛ در ضمن اینکه این جذابیت منجر به افزایش آن در غیر زن و شوهر نشود.
این امر نقطه آغازین بحث حجاب است. کاهش جذابیت، عامل روابط سست بین زن و شوهر است که دو نوع داریم؛ یک نوع آن طبیعی است که به دلیل افزایش سن است و دیگری چشمی است. در واقع جذابیتهای او کاهش پیدا نکرده است بلکه در چشم همسر کم شده است مثل عادی شدن زن در چشم همسر.
در کاهش جذابیتهای چشمی حقیقتا جذابیت کم نشده است بلکه در چشم همسر کاهش یافته است که به آن کم جلوه گی گفته میشود؛ مهمترین عامل کم جلوه گی وجود حس مقایسه گری است که سبب ایجاد شکاف میشود. نظر اسلام این است که شکاف در خانواده از بین برود؛ در این وضعیت مقایسه در زمان نامناسب در بین زن و مرد صورت میگیرد و گاه مقایسه ناخودآگاه است که سبب دلزدگی بین زن و شوهر میشود.
منشأ مقایسه چیست؟ منشأ بیرونی آن عدم رعایت جذابیت در منزل توسط همسر است و همچنین عبور از مرزهای مجاز جذابیت در جامعه توسط سایرین که بدحجابی و بی حجابی است. منشأ درونی آن در درون فرد است که یکی عینک ریزبینی و درشت بینی یعنی حس طمع است و دیگری انتظارات تخیلی است.
حتی ممکن است انتظارات تخیلی در روابط با ثروتمندان اتفاق بیفتد چراکه انتظارات تخیلی داشتهها را کم نور جلوه میدهد. در بسیاری از مواقع سریال ها، فضای محرک جامعه، تبلیغات عوامانه دوستان و آشنایان انتظارات تخیلی را صورت می بخشد که باعث سستی خانواده میشود. بی حجابی در فضای خارج از خانواده و کاهش جذابیت در داخل خانواده عواملی هستند که منشأ بیرونی مقایسهاند که در کنار منشأ درونی مقایسه صورت میگیرد و سبب مقایسه و کاهش جذابیت چشمی و پیوند سست مرد و زن میشود.
اثر اصلی بیحجابی تضعیف خانواده است
در غرب برای جلوگیری از تجاوز جنسی معتقد به پیشگیری هستند. گفته میشود که با کودکان خود درباره تجاوز جنسی صحبت کنید؛ این در واقع همان سند ۲۰۳۰ است. در معرض بودن موجب تهییج بیشتر می شود اما در غرب سطح حساسیت بالاتر رفته است؛ این موضوع به خانواده لطمه میزند. اثر اصلی بی حجابی تضعیف خانواده است چراکه در غرب می بینیم که دیگر خانواده جایگاهی ندارد؛ بحران اصلی در غرب بحران خانواده است.
چرا چادر؟
چادر بیشترین حجاب دیداری را ایجاد میکند و عوامل مهیج زن در چشم مرد کاهش می یابد؛ مو، سطح پوست و برجستگیهای بدن پوشیده هستند. چادر پوشاندن برجستگیها از طریق پوشش سراسری است؛ برجستگیها از عوامل مهیج است و چادر بیشترین حجاب دیداری را ایجاد میکند. زیورآلات، انگشتر، حرکات بدن و صورت یکی از زیباترین جذابیتها است؛ بنابراین کاهش حجاب از عوامل مهیج مردان است.
یکی دیگر از عوامل مهیج عامل دیگر شنیداری است؛ صدای زنان با مردان متفاوت است و برای مردان فرق دارد و از دلایل قرآنی برای حجاب میتوان به آیه ۳۱ سوره نور اشاره کرد «لَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ ۚ. وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» پاهایشان را محکم نزنند تا دانسته نشوند./502/241/ح
تهیه و تنظیم: فاطمه ترزفان