به گزارش خبرنگار وسائل، سبک زندگی یکی از اصلیترین عوامل مؤثر در نحوه تفکر و دیدگاههای افراد نسبت به زندگی فردی و اجتماعی است.
در کشور ما تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی یک سبک زندگی که اصلیترین محور اساسی آن تک فرزندی و شعار فرزند کمتر زندگی بهتر بود، بر سیستم خانوادهها حاکم بود و بعد از پیروزی انقلاب با هشدار نهادهای سجلی و تبلیغات گسترده شبکههای ماهوارهای مبنی بر کم فرزندی، بعضی از خانوادهها به ویژه زوجهای جوان به شدت تحت تأثیر قرار گرفتند.
تک فرزندی علاوه بر آسیب به سلامت روحی و روانی فرزندان از نظر وابستگی عاطفی به دیگران، پیامدهای بسیار دیگری نیز دارد، محتاج همبازی بودن، گرایش کودک به سمت بازیهای فردی به ویژه سرگرمیهای رایانهای و ضعف در ایجاد روابط عاطفی و اجتماعی تنها برخی از پیامدهای تک فرزندی است.
بسیاری از خانوادهها به بهانههایی نظیر گرانی، تورم، مشکلات مسکن و امثال آن تک فرزندی را انتخاب میکنند، اما این در حالی است که اکثر این خانوادههای تک فرزند نیز در رفاه مادی بوده و توانایی اقتصادی مناسبی برای فرزند آوری دارند و تنها نداشتن مهارت فرزند آوری موجب این کاستی شده است.
متأسفانه در کشور ما به دلیل گرانی لوازم بهداشتی، شیر خشک و غیره خانوادهها با نگاه تردیدآمیز به پدیده فرزندآوری نگاه میکنند، بنابراین حمایت نهادهای متولی مثل ارائه بستههای بهداشتی، ایجاد مهدکودکهای رایگان یا ارزان برای والدین شاغل و همچنین سیاستهای تشویقی در راستای خروج از تک فرزندی راهگشای پیشگیری از پیری جمعیت و افزایش نسل جوان خواهد بود.
به علاوه آموزش مهارتهای فرزند آوری به زوجهای جوان در قبل، حین و حتی بعد از ازدواج نیز میتواند در این زمینه بسیار مؤثر باشد.
یک پژوهشگر حوزه جمعیت گفت: در شرایط کنونی اصلیترین و نخستین مانع فرزندآوری خانوادههای ایرانی سبک زندگی، فرهنگ و نوع نگرش به فرزندآوری است.
در این زمینه صالح قاسمی؛ پژوهشگر تحولات جمعیت در یادداشتی اصلیترین و نخستین مانع فرزندآوری خانوادههای ایرانی در شرایط کنونی را سبک زندگی، فرهنگ و نوع نگرش به فرزندآوری دانست.
در این یادداشت آمده است: برخلاف تصور عمومی جامعه که گمان میکنند مشکلات اقتصادی اصلیترین و اولین مانع فرزندآوری است، همه شواهد آماری موجود حاکی از آن است که با وجود اهمیت متغیر اقتصاد در الگوی فرزندآوری اما در شرایط کنونی اصلیترین و نخستین مانع فرزندآوری خانواده های ایرانی سبک زندگی، فرهنگ و نوع نگرش به فرزندآوری است.
اگرچه شرایط اقتصادی به ویژه در دهکهای پایین درآمدی جامعه در تصمیم به فرزندآوری موثر است اما دادههای آماری و شواهد عینی موجود حاکی از این هستند که تعریف عمومی اکثریت مردم جامعه از زندگی مطلوب و خانواده ایدهآل و تعداد فرزندان مطلوب است که منتهی به الگوی فرزندآوری میشود و شرایط اقتصادی در درجه دوم از اهمیت بوده و اغلب در حد ابزاری محسوس برای توجیه علت بی فرزندی و کم فرزندی است.
کشورها همواره تلاش میکنند، با تعیین سیاستهایی، جمعیتی جوان و فعال داشته باشند. آنچه امروز در جامعه ایران مطرح است (و هیچ اختلافی درباره آن وجود ندارد) کاهش میزان زاد و ولد در کشور و در نتیجه حرکت جمعیت به سمت «پیر شدن» است و آنچه بیش از هر چیز به عنوان «عامل» کاهش زاد و ولد در ایران مطرح و روی آن به شدت پافشاری میشود نیز «اقتصادی» است.
به عبارت دیگر بسیاری از مردم و حتی نخبگان سیاسی کشور این طور اعلام میکنند که اگر مشکل اقتصادی کشور حل شود، مردم خود به خود به سمت ازدواج و در نتیجه زاد و ولد و «چند فرزندی» حرکت خواهند کرد و مشکل پیر شدن جمعیت نیز حل خواهد شد. این پاسخ تا حدودی درست است اما، دقیق و کامل نیست و با توجه به اهمیت جمعیت جوان برای کشورها، این حوزه، حوزهای نیست که بتوان به پاسخ ها و راه حل های ناقص بسنده کرد. ضمن اینکه رشد اقتصادی نیز مستقیم و غیرمستقیم به داشتن جمعیت جوان وابسته است.
کارشناسان حوزه جامعه شناسی و سایر رشتههای علوم انسانی میگویند، بروز یک معضل (اینجا تک فرزندی و پیر شدن جمعیت) «یک» دلیل ندارد. آیا کاهش زاد و ولد در ایران، صرفا به خاطر مشکلات اقتصادی است؟ کسانی که چنین نظری دارند خوب است به این سؤال ها هم کمی فکر کنند:
1- چرا غالب کشورهای صنعتی و ثروتمند، به معضل پیری جمعیت گرفتارند؟ مگر نه اینکه در این کشورها، دولت ها با تعیین مشوق های آنچنانی، مردم را به فرزندآوری تشویق می کنند؟
2- شما چند خانواده ثروتمند ایرانی میشناسید که مثلاً بیش از یک یا حداکثر 2 فرزند داشته باشند؟ به عبارت دیگر، چرا غالب خانوادههای ثروتمند و مرفه ایرانی فرزندان کمی دارند.
غرض از طرح این سؤالها صرفا تاکید مجدد بر این مهم بود که، برای یافتن راه حل باید تمام جوانب را در نظر گرفت و عوامل گوناگون را شناخت. مثلاً فرهنگ، تبلیغات رسانهای، سیاستهای دولتی، دلایل روانشناختی و برخی مسائل در حوزه زناشویی و این روزها... تغییر سبک زندگی! اینها از جمله عواملی هستند که هر یک به اندازه خود می توانند در بروز این معضل نقش داشته باشند. اقتصاد هم یکی از این دلایل است. البته (تاکید میکنیم) شاید مهمترین عامل بروز چنین معضلی مثلاً در شهر تهران، تغییر سبک زندگی باشد.
کارشناسان بر این باورند که در حال حاضر مانع اصلی فرزندآوری و رشد جمعیت در کشور قبل از عامل اقتصادی عامل فرهنگی است. اگر قرار است برای تغییر روند رشد جمعیت، سیاستی به کار رفته شود باید در راستای اصلاح سبک زندگی باشد. اگر سیاستهای تشویقی اقتصادی بدون تغییر سبک زندگی اجرا شود، همان رشد محدودی هم که در جمعیت ایجاد خواهد شد صرفا در مناطق حاشیهای کشور خواهد بود. یعنی گروههای جمعیتی ای که مشکل کمبود موالیدشان فقط اقتصادی است.
اگر این گزاره عمومی را بپذیریم که امروزه مانع اصلی و اول فرزندآوری زوجین ایرانی اقتصاد است، پس باید بپذیریم که اگر کسی مشکل اقتصادی نداشت باید فرزندآوری بیشتری داشته باشد. آیا اینچنین است؟
کشورهای حوزه اسکاندیناوی اروپا در حالیکه بالاترین درآمد سرانه بین المللی را دارند اما پایینترین نرخ باروری و فرزندآوری را نیز در دنیا به خود اختصاص دادهاند و جزو سالمندترین کشورهای جهان هستند.
در کشور خودمان نیز در حالیکه استانهای گیلان و مازندران بالاترین سرانه درآمد ملی را در اختیار دارند، اما پایین ترین نرخ فرزندآوری را داشته و سالمندترین استان های کشور هستند.
در شهرها نیز شاهد هستیم هر اندازه به سمت مناطق برخوردارتر می رویم فرزندآوری کاهش پیدا می کنند.
همه این شواهد آماری موجود حاکی است که با وجود اهمیت متغیر اقتصاد در الگوی فرزندآوری اما در شرایط کنونی اصلی ترین و نخستین مانع فرزندآوری خانواده های ایرانی سبک زندگی و فرهنگ است.
از همین رو بدیهی است مسؤولین ذیربط باید در مسیر اصلاح الگوی فرزندآوری خانواده های ایرانی در وهله نخست در اندیشه اصلاح نوع نگرش فرهنگ عمومی به فرزندآوری باشند و در ضمن با استفاده از تجارب جهانی برنامه جامعی برای اعطای مشوق های اقتصادی فرزندآوری باشند./504/422/ح