vasael.ir

کد خبر: ۱۴۹۱۰
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۸ - ۱۵:۴۷ - 10 October 2019

نقش باورهای دینی در کاهش اضطراب

وسائل ـ حجت‌الاسلام اوسطی گفت: برای رسیدن به آرامش باید باور کنیم که مقدرات و برنامه‌ریزی زندگی ما توسط خداوند رحمن و رحیم اتفاق می‌افتد، اگر ما مهربانی خداوند را باور کنیم مقابل مشکلات و گرفتاری‌ها دچار اضطراب و نگرانی نمی‌شویم.

نقش باورهای دینی در کاهش اضطراببه گزارش خبرنگار وسائل، اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همه افراد در حدّی اعتدال آمیز وجود دارد و در این حد، به عنوان پاسخی سازش یافته تلقّی می شود، به گونه ای که می توان گفت: اگر اضطراب نبود، همه ما پشت میزهایمان به خواب می رفتیم.

فقدان اضطراب ممکن است ما را با مشکلات و خطرات قابل ملاحظه ای مواجه کند: اضطراب است که ما را وامی دارد تا برای معاینات پزشکی و درمان بیماری ها به پزشک مراجعه کنیم، کتاب هایی را که از کتابخانه به عاریت گرفته ایم بازگردانیم، در یک جاده لغزنده با احتیاط رانندگی کنیم... و بدین سان، زندگی طولانی تر، سازنده تر و بارورتری داشته باشیم.

بنابراین، اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، یکی از مؤلّفه های ساختار شخصیت وی را تشکیل می دهد و از این زاویه است که برخی از اضطراب های دوران کودکی و نوجوانی را می توان بهنجار دانست و تأثیر مثبت آن ها را بر فرایند تحوّل پذیرفت؛ چرا که این فرصت را برای افراد فراهم می آورد تا سازوکارهای سازشی خود را در جهت مواجهه با منابع تنیدگی زا گسترش دهند.

به عبارت دیگر، می توان گفت: اضطراب در برخی مواقع، سازندگی و خلّاقیت را در فرد ایجاد می کند، امکان تجسّم موقعیت ها و سلطه بر آن ها را فراهم می آورد و یا آن که وی را برمی انگیزد تا به طور جدّی با مسؤولیت مهمی مانند آماده شدن برای یک امتحان یا پذیرفتن یک وظیفه اجتماعی مواجه شود.

اما اگر اضطراب از این حد فراتر رود و از حالت سازندگی خارج شده، جنبه مزمن و مداوم پیدا کند، نه تنها نمی توان این صورت را پاسخی سازش یافته دانست، بلکه باید آن را به منزله منبع شکست، سازش نایافتگی و استیصال گسترده ای تلقّی کرد که فرد را از بخش عمده ای از امکاناتش محروم می کند، آزادی و انعطاف او کاهش می یابد و طیف گسترده اختلال های اضطرابی را، که از اختلال های شناختی و بدنی تا ترس های غیر موجّه و وحشت زدگی ها گسترده اند، به وجود می آورد.

 

تعریف «ایمان»

ایمان عبارت است از: پذیرایی و قبول مخصوصی از ناحیه نفس نسبت به آنچه که قبول کرده؛ قبولی که باعث شود که نفس در برابر آن ادراک و آثاری که اقتضا دارد، تسلیم شود.علاّمه طباطبائی با تأکید بر این که عمل جزء ایمان است، در مورد علامت تسلیم و قبول می فرماید: علامت چنین قبولی این است که سایر قوا و جوارح آدمی نیز آن را قبول نموده و مانند خود نفس در برابرش تسلیم شود.

هرگاه این ایمان نسبت به خدا باشد، آن را «ایمان به خدا» می گویند. این ایمان به خدا، که همان اعتقاد قلبی و انجام دادن اعمال صالح است، صفات دیگری را در روح مؤمن به وجود می آورد که با بودن ایمان، آن ها نیز هستند و شدت و ضعف آن ها، که تعیین کنندگان رفتارهای انسان هستند، به شدت و ضعف خود ایمان بستگی دارد. این صفات را می توان از ارکان ایمان به حساب آورد.

حضرت علی علیه السلام می فرمایند: ایمان بر چهار رکن و پایه قرار داده شده است، آن چهار پایه عبارتند از: صبر، یقین، عدل و جهاد.

  1. «صبر» یعنی پایداری بر انجام واجبات، خودداری از معاصی و بردباری در مقابل ناملایمات و سختی ها.
  2. «یقین» یعنی یقین به وجود خدا، روز جزا، ثواب و عقاب و معارف حق.
  3. «عدل» یعنی اعتدال در اخلاق، اعمال، دادگری و عدم تعدّی به حقوق دیگران.
  4. «جهاد» یعنی کوشش و فداکاری در راه ترویج خداپرستی، ارشاد و هدایت انسان ها و جلوگیری از بی دینی، دنیاپرستی، ظلم و بیدادگری.

دیدگاه‌های نظری درباره اضطراب / تبیین‌های مبتنی بر عوامل فرهنگی اجتماعی

از دیدگاه نظریه پردازان فرهنگی اجتماعی، اختلال های اضطراب تعمیم یافته بیش تر در کسانی مشاهده می شود که با فشارها و موقعیت های خطرناک اجتماعی مواجه هستند. تحقیقات نشان داده اند که در افرادی که در محیط های تهدیدآمیز زندگی می کنند، احساس تنش گسترده، نگرانی، برانگیختگی، بی قراری و همچنین اختلال های خواب، که مشخص کننده اضطراب تعمیم یافته اند، بیش تر است. (بوم Baum و فلمینگ Fleming، 1993)

همچنین پژوهش هایی که در سراسر جهان (ژاپن، انگلستان، کانادا، لهستان، هندوستان، تایلند و ...) انجام شده اند، ثابت کرده اند که در اغلب موارد در خلال تغییرات اجتماعی ناشی از جنگ، اختناق سیاسی، دگرگونی های صنعتی و رویدادهای ملّی مرتبط با آن ها، نشانه های اضطرابی افزایش می یابند. (کمپتون Compton و همکاران، 1991)(14)

 

تبیین‌های روان پویشی

زیگموند فروید Freud (1905، 1917، 1926، 1933) نخستین تبیین های روان پویشی را درباره هراس و اختلال های اضطرابی ارائه داد. وی کار خود را با متمایز کردن سه نوع اضطراب آغاز کرد: اضطراب واقعی، اضطراب نورُزی و اضطراب اخلاقی.

اضطراب واقعی هنگام مواجهه با خطرات برونی به وجود می آید و واکنشی فطری، همگانی و به هنجار است.

اضطراب نورُزی وقتی ایجاد می شود که والدین یا شرایط پیرامونی به طور مداوم و افراطی، موانعی را در راه بیان کشاننده های بُن به وجود می آورند.

اضطراب اخلاقی ناشی از تنبیه ها و تهدیدهایی است که هنگام بیان کشاننده های بُن اعمال می شوند و موجب می گردند تا این کشاننده ها به خودی خود تهدیدآمیز در نظر گرفته شوند و در نتیجه، هر بار که فرد چنین کشاننده هایی را احساس می کند، دچار اضطراب می شود.

کلاین (Melanie Klein) نظریه خود را درباره اضطراب به صورتی کاملاً مستقل از نظریه فروید بنا کرده است و اغلب در آثارش بر تفاوت های بنیادی که موضع گیری وی را از موضع گیری فروید متمایز می کند، تأکید کرده است. وی معتقد است که تعارض بین کشاننده زندگی و کشاننده مرگ، انسان را از بدو تولد در معرض اضطراب قرار می دهد. بنابراین، از دیدگاه کلاین، برای درک اضطراب، باید به غریزه مرگ یعنی مفهوم پرخاشگری متوسّل شد. (کلاین، 1948)

در حالی که فروید آشکارا مفهومی را که بر اساس آن ترس از مرگ تشکیل دهنده اضطراب نخستین است، مردود می شمارد و بر این باور است که چنین ترسی اکتسابی است و دیرتر آشکار می شود. (فروید، 1926) کلاین اظهار می کند که بر پایه مشاهدات تحلیلی خود توانسته است به این نکته دست یابد که ترس از دست دادن زندگی در ناهشیار وجود دارد و این ترس به منزله واکنشی نسبت به غریزه مرگ است. بدین سان، وی خطری را که از فعالیت درونی غریزه مرگ به وجود می آید، نخستین علت اضطراب می داند. (کلاین، 1948)

 

ایمان مذهبی و کاهش اضطراب

در تعالیم اسلامی، روش ها و شیوه های گوناگونی برای مقابله با اضطراب ذکر شده اند. اصلی ترین عامل برای رسیدن به آرامش، حفظ آن و غلبه بر اضطراب، «ایمان به خداوند» بیان شده است. حضرت علی علیه السلام در روایتی کوتاه می فرمایند: «آمِن تَأمَن»؛ ایمان بیاور تا در امان باشی. آن حضرت همچنین ایمان به خدا را مساوی با آرامش و امنیت می دانند و می فرمایند: «الایمانُ امان»؛ ایمان همان امنیت و آرامش است. ویلیام جیمز (William Jemes)، روان شناس معروف قرن بیستم می گوید: «ایمان بدون شک، مؤثرترین درمان اضطراب است.»

ایمان به خداوند آثار متعددی دارد و هر یک به شیوه ای خاص در رفع اضطراب و ایجاد آرامش مؤثرند. در ادامه، به برخی از این آثار و چگونگی آرام بخشی آن ها اشاره می شود:

الف. خوش بینی

یکی از آثار ایمان مذهبی، خوش بینی به جهان خلقت و هستی است. ایمان مذهبی به تلقّی انسان از جهان شکل خاصی می دهد، به این نحو که آفرینش را هدفدار و هدف را خیر و تکامل و سعادت معرفی می کند. طبعا این طرز تلقّی از جهان دید انسان را نسبت به نظام کلی هستی و قوانین حاکم بر آن خوش بینانه می سازد. ویلیام جیمز می گوید: «قیافه دنیا در نظر مردم با ایمان فرق می کند؛ چرا که مردم مذهبی به طور کلی قبول دارند که هر واقعه و امری که به زندگی آن ها ارتباط دارد، انعکاسی از مشیّت الهی است.»

حالت فرد با ایمان در کشور هستی، مانند حالت فردی است که در کشوری زندگی می کند که قوانین و دستورهای حکومتی آن کشور را صحیح و عادلانه می داند، به حسن نیت گردانندگان اصلی کشور نیز ایمان دارد و قهرا زمینه ترقّی و تعالی را برای خودش و همه افراد دیگر فراهم می بیند و معتقد است: تنها چیزی که ممکن است موجب عقب ماندگی او بشود تنبلی و بی تجربگی خود او و انسان هایی مانند اوست که مانند او مکلف و مسؤولند.

از نظر چنین شخصی، مسؤول عقب ماندگی او خودش است، نه تشکیلات کشور. و هر نقصی وجود دارد از آنجاست که او و امثال او وظیفه و مسؤولیت خویش را انجام نداده اند. این اندیشه طبعا او را با خوش بینی و امیدواری به حرکت و جنبش وا می دارد و برای غلبه بر مشکلات، از هیچ تلاشی فروگذار نیست.

اما یک فرد بی ایمان در کشور هستی، مانند فردی است که در کشوری زندگی می کند که قوانین کشور را فاسد و ظالمانه می داند و چاره ای جز پیروی ندارد. درون چنین فردی همواره پر از عقده، کینه و اضطراب است. او هرگز به فکر اصلاح خودش نمی افتد. چنین کسی هرگز از جهان لذت نمی برد و جهان برای او همواره مانند یک زندان هولناک است و سبب بروز اضطراب در وجود او می شود.

قرآن کریم می فرماید: «و مَن اَعرض عَن ذکری فاِنَّ له معیشةً ضنکا» (طه: 124)؛ هرکس از توجه و یاد من رو برگرداند، زندگی سخت و پر از فشاری خواهد داشت. آری، ایمان است که زندگی و شرایط سخت و پر پیچ و خم آن را در درون جان ما و برای ما آسان می کند و مانع فشار عوامل روحی و اضطراب آور می شود.

 

ب. روشن دلی

یکی دیگر از آثار ایمان مذهبی «روشن دلی» است. انسان همین که به حکم ایمان مذهبی جهان را به نور حق و حقیقت روشن دید، همین روشن بینی فضای روح او را روشن می کند و در حکم چراغی می گردد که در درونش روشن شده باشد. چنین فردی به خوبی مشکلات را می بیند و درک می کند و با روشنایی نور ایمان و در پرتو عنایات خداوند متعال، به حل مشکلات می پردازد و کمتر دچار اضطراب می شود. برخلاف او، یک فرد بی ایمان جهان در نظرش پوچ است، تاریک است، خالی از درک و بینش و روشنایی است و به همین سبب، خانه دلش هم در این تاریک خانه ای که خود فرض کرده، تاریک است و راه حل رفع مشکلات و رفع اضطراب حاصل از آن ها بر او بسته است.

ج. امیدواری

فرد با ایمان با ابزار خوش بینی و در پرتو روشن دلی، به نتیجه مطلوب تلاش های خود امیدوار است. در منطق فرد با ایمان، جهان نسبت به تلاش های او بی طرف و بی تفاوت نیست، بلکه دستگاه آفرینش حامی افرادی است که در راه حق و حقیقت و درستی و عدالت و خیرخواهی تلاش می کنند: «ان تَنصُروا اللّهَ یَنصُرکُم» (محمد: 7)؛ اگر خدا را یاری کنید (در راه حق گام بردارید) خداوند شما را یاری می کند. اجر و پاداش نیکوکاران هرگز هدر نمی رود: «اِنَّ اللّهَ لا یُضیعُ اَجرَ المُحسنین» (توبه: 90)؛ فرد با ایمان به کمک خداوند امیدوار است و در بحران های زندگی و برای دست یابی به اهدافش دست یاری به سوی خدا دراز می کند و این امید به خدا مانع از ابتلا به اضطراب می شود.

 

د. اطمینان خاطر

انسان فطرتا جویای سعادت خویش است و از تصور رسیدن به سعادت، غرق در مسرّت می گردد، اما از فکر یک آینده شوم همراه با محرومیت، سخت دچار دلهره و اضطراب می گردد. آنچه مایه سعادت انسان می گردد، دو چیز است:

  1. تلاش؛
  2. اطمینان به شرایط محیط.

موفقیت یک دانش آموز معلول دو چیز است: یکی سعی و تلاش خودش و دیگری مساعدت و آمادگی محیط مدرسه و تشویق و ترغیب و تقدیر اولیا و مربیان مدرسه. یک دانش آموز کوشا اگر به محیطی که در آنجا درس می خواند و معلمی که آخر سال او را ارزیابی می کند، اعتماد نداشته باشد و نگران یک رفتار غیرعادلانه باشد، در تمام ایام سال دلهره و اضطراب سراپای وجودش را می گیرد.

تکلیف انسان با ایمان با خودش روشن است و از این ناحیه، اضطرابی دست نمی دهد؛ زیرا اضطراب از شک و تردید پدید می آید. انسان درباره آنچه به خودش مربوط است، شک و تردید ندارد. آنچه انسان را به اضطراب و نگرانی می کشاند و آدمی تکلیف خویش را درباره او روشن نمی بیند جهان است. آیا کار خوب فایده دارد؟ آیا صداقت و امانت بیهوده است؟ آیا با همه تلاش ها و انجام وظیفه ها، پایان کار محرومیت است؟ اینجاست که دلهره و اضطراب در مهیب ترین شکل ها رخ می نماید.

ایمان مذهبی، به حکم این که به انسان، که یک طرف معامله است، نسبت به جهان، که طرف دیگر معامله است، اعتماد و اطمینان می بخشد، دلهره و نگرانی نسبت به رفتار جهان را در برابر انسان زایل می سازد و به جای آن، به او آرامش خاطر می دهد.

ه. لذت معنوی

یکی دیگر از آثار ایمان مذهبی، برخورداری بیش تر از یک سلسله لذت هاست که «لذت معنوی» نامیده می شود. انسان دوگونه لذت دارد: یک نوع لذت هایی است که به یکی از حواس انسان تعلّق دارد و در اثر برقراری ارتباط میان یک عضو با جهان خارج حاصل می شود؛ مانند لذتی که چشم از دیدن و گوش از راه شنیدن و دهان از راه چشیدن و لامسه از راه تماس می برد.

نوع دیگر لذت هایی است که با عمق روح و جان آدمی مربوط است و به هیچ عضو خاصی مربوط نیست و تحت تأثیر برقراری رابطه با یک ماده بیرونی حاصل نمی شود؛ مانند لذتی که انسان از احسان و خدمت، یا از محبوبیت و احترام، و یا از موفقیت خود یا موفقیت فرزند خود می برد که نه به عضو خاصی تعلّق دارد و نه تحت تأثیر مستقیم یک عامل مادی خارجی است.

لذات معنوی از لذات مادی، هم قوی ترند و هم پایدارتر. لذت عبادت و پرستش خدا برای کسانی که قدر آن را می دانند از این گونه لذات است. عابدان عارف، که عبادتشان همراه با حضور و خضوع و استغراق است، بالاترین لذت ها را از عبادت می برند. در زبان دین، از «طعم ایمان» و «حلاوت ایمان» یاد شده است. ایمان حلاوتی دارد فوق همه حلاوت ها، لذّت معنوی آن گاه مضاعف می شود که کارهایی از قبیل کسب علم، احسان، خدمت، موفقیت و پیروی از حس دینی ناشی گردد و برای خدا انجام شود و در قلمرو «عبادت» قرار گیرد. بالاترین و بهترین تأثیر لذت معنوی کاهش و رفع اضطراب ناشی از عوامل درونی و بیرونی است.

 

و. کاهش ناراحتی ها

بشر در زندگی، خواه ناخواه، همچنان که خوشی ها، شیرینی ها، به دست آوردن ها و کام یابی هایی دارد، رنج ها، مصایب، شکست ها، از دست دادن ها، تلخی ها و ناکامی هایی نیز دارد و روشن است که بشر موظّف است با طبیعت دست و پنجه نرم کند، تلخی ها را به شیرینی تبدیل نماید. اما برخی از حوادث جهان مثل پیری قابل پیش گیری و یا برطرف ساختن نیست.

انسان، خواه ناخواه به سوی پیری گام برمی دارد، چراغ عمرش رو به خاموشی می گراید و ناتوانی، ضعف، پیری و سایر عوارض چهره زندگی را دگرگون و فرد را ناراحت می کنند. علاوه بر این، اندیشه مرگ و نیستی، چشم بستن از هستی، جدایی از کسانی که به آن ها دل بستگی داشته است، رفتن و جهان را به دیگران واگذاشتن، به نوعی دیگر انسان را رنج می دهد و سبب اضطراب می شود.

ایمان مذهبی در انسان نیروی مقاومت می آفریند و تلخی ها را قابل تحمّل می گرداند. انسان با ایمان می داند هر چیزی در جهان حساب معیّنی دارد و اگر واکنش در برابر تلخی ها به نحو مطلوب باشد، به فرض این که خود این تلخی غیر قابل جبران باشد، به نحوی دیگر از طرف خداوند متعال جبران می شود. پیری به حکم این که پایان کار نیست و به علاوه، یک فرد با ایمان همواره فراغت خویش را با تلاش و کوشش و عبادت و انس با ذکر خدا پر می کند، مطبوع و دوست داشتنی می گردد، به طوری که لذت زندگی در دوره پیری برای مردم خداپرست از دوره جوانی بیش تر می گردد.

قیافه مرگ در چشم فرد با ایمان با آنچه در چشم فرد بی ایمان می نماید، انتقال از دنیایی فانی و گذرا به دنیایی باقی و پایدار و از جهانی کوچک تر به جهانی بزرگ تر است. مرگ منتقل شدن از جهان عمل و کشت به جهان نتیجه و محصول است. از این رو، چنین فردی نگرانی ها و اضطراب خویش را از مرگ، با کوشش در کارهای نیک، که در زبان دین «عمل صالح» نامیده می شود، برطرف می سازد و از نزدیک شدن مرگ دچار اضطراب نمی شود.

 

و. سکینه (آرامش خاطر)

«سکینه» در لغت، به معنای وقار، سنگینی و آرامش است. برخی آن را به هیئت خاص جسمانی معنا کرده اند که از آرامش اعضا حاصل می شود. افراد مؤمن دارای نوعی آرامش و اطمینان هستند که هرگونه وحشت و دو دلی از آن ها زایل می شود. این آرامش زاییده ایمان است. افراد با ایمان هنگامی که به یاد قدرت بی پایان خداوند متعال می افتند، امیدوار می شوند و در پرتو آن مشکلات خود را حل شده می بینند.

ویلیام جیمز می گوید: «همان طور که امواج خروشان و غلطان اقیانوس نمی تواند آرامش و ژرفای آن را برهم زند و امنیت آن را پریشان سازد، شایسته است که دگرگونی های سطحی و موقت زندگی، آرامش درونی انسانی را که عمیقا به خداوند ایمان دارد، بر هم نزند؛ چرا که انسان متدیّن واقعی، تسلیم اضطراب نمی شود و توازن شخصیت خویش را حفظ می کند و همواره آماده مقابله با مسائل ناخوشایندی است که احتمالاً روزگار برایش پیش می آورد.

خداوند در قرآن کریم می فرماید: «ثُمَّ اَنزَل اللّهُ سکینتَهُ علی رسولِه و علیَ المؤمنین.»و آرامش را بر کسانی که بهره ای از ایمان را داشته باشند، نازل می فرماید.

علاّمه طباطبائی صاحب تفسیر المیزان، «سکینه» را از ماده سکون به معنای آرامش دل دانسته اند؛ آرامشی که انسان در عزم و اراده خود دارد و هیچ گونه اضطراب و نگرانی به خود راه نمی دهد؛ مانند شخص حکیم؛ یعنی کسی که دارای ملکه اخلاقی (حکمت) باشد که نسبت به کارهای خودش چنین آرامشی دارد. این آرامش را هم از خواص ایمان بر شمرده اند. سپس ایشان برای واضح شدن معنای «سکینه» مقدّمه ای ارائه می دهند:

«انسان روی غریزه فطری، کارهای خود را با تعلیق انجام می دهد؛ یعنی یک سلسله مقدّمات عقلی که مشتمل بر مصالح زندگی و مؤثر در سعادت واقعی و موافق با غرض صحیح اجتماعی است، ترتیب داده و از آن ها نتیجه می گیرد که چه کاری را بکند و چه کاری را نکند، در صورتی که روی اسلوب فطرت مشی کند و جز آنچه برای سعادت حقیقی اش سودمند است، در نظر نگیرد، این کار فکری با آرامش خاطر و بدون هیچ گونه تزلزل و اضطراب انجام می گیرد، ولی در صورتی که به زندگی مادی چسبیده و از هوا و هوس خود پیروی کند، امر بر او مشتبه شده و نیروی وهم و خیال با فریبندگی و آرایشگری مخصوص به خود در افکار و اندیشه هایش مداخله می کند و از طرفی، از راه راست منحرفش ساخته و از طرف دیگر، او را در تصمیم خود سست و در اقدام به کارهای سخت و سنگین، مضطرب می نماید.»

وی شخص مؤمن را همچون کسی می داند که بر تکیه گاهی استوار و پایه ای ویران نشدنی تکیه زده و امور خود را بر معارف حقّه و اعتقادات غیرقابل شک و شبهه، مبتنی ساخته است. او در کارها طبق فرمان الهی اقدام می کند و چیزی را متعلّق به خودش نمی داند تا ترس از بین رفتنش را داشته باشد. شخص مؤمن از فقدان چیزی اندوهگین نمی شود و برای تشخیص خیر و شر دچار اضطراب و دودلی نمی گردد. در ادامه، ایشان شخص بی ایمان را همچون افراد بی سرپرستی می داند که به کارشان رسیدگی نمی شود و خیالات و احساسات شوم، از هر طرف بر آن ها حمله کرده آن ها را دچار اضطراب شدید می کند.

 

اشاره به نتایج برخی از تحقیقات انجام شده

افراد و گروه هایی از محققان در سراسر جهان درباره تأثیر ایمان به خدا، مذهب و محیط های مذهبی و آداب و رسوم دینی در سلامت روانی افراد، بهداشت روانی جامعه و بهبود بخشی بیماران روانی و مقاوم کردن افراد در برابر حوادث و وقایع دردناک و ایجاد آرامش به نتایج مثبت و قابل توجّهی دست یافته اند.

به رغم اختلاف روش ها، محیط ها و موضوعات مورد بررسی، تقریبا تمامی این تحقیقات بر این موضوع اتفاق نظر دارند که در محیط های مذهبی و جوامعی که ایمان مذهبی آن ها بیش تر است، میزان اختلال های روانی و بخصوص اضطراب و افسردگی به طور محسوسی کم تر از میزان آن ها در محیط ها وجوامع غیر مذهبی است و افراد مذهبی به طور کلی، از سلامت روانی بیشتری نسبت به دیگران بر خوردار هستند.

 

نقش باورهای دینی در کاهش اضطراب

 

حجت‌الاسلام «اوسطی»  برخی از انسان‌ها در این عالم به آرامش دست پیدا می‌کنند و مقابل سختی‌ها هیچ‌گاه خود را نمی‌بازند.

این استاد حوزه با طرح این سوال که چه کنیم که به آرامش دست پیدا کنیم، ابراز کرد: روز عاشورا همه عالم در اضطراب و نگرانی بودند اما امام حسین(ع) در کمال آرامش به سر می بردند، آنچه انسان را به آرامش می‌رساند باور قلبی به رحمت و مهربانی خداوند است.

حجت‌الاسلام اوسطی با بیان اینکه باور غیر از اعتقاد است، اظهار کرد: گاهی ما به مرگ و حساب و کتاب روز قیامت اعتقاد داریم اما به باور عمیق قلبی نرسیدیم.

این استاد حوزه علمیه با بیان اینکه باور این است که اعتقاد قلبی انسان ریشه دار شود، ادامه داد: بر اساس باور درست یا نادرست، کردار و رفتار انسان تعریف می‌شود، جوانان ما در انقلاب و دوران دفاع مقدس بر اساس باورهای قلبی خود اجازه ندادند دشمنان یک وجب از خاک کشورمان را تصرف کند.

وی بیان کرد: برای رسیدن به آرامش باید باور کنیم که مقدرات و برنامه‌ریزی زندگی ما توسط خداوند رحمن و رحیم اتفاق می‌افتد، اگر ما مهربانی خداوند را باور کنیم مقابل مشکلات و گرفتاری‌ها دچار اضطراب و نگرانی نمی‌شویم.

حجت‌الاسلام اوسطی با تاکید بر اینکه اگر ما مهربانی خداوند را باور کنیم آرامش خواهیم یافت، گفت: خداوند دوست ندارد بندگانش در سختی و رنج باشند رابطه خدا با ما بر اساس قلدری نیست بلکه بر مبنای رحمت و شفقت است. اگر هم سختی ایجاد می‌کند دنبال دادن مهربانی برتر است.

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه هر کس نیت کار خیر کند خداوند چندین برابر او را پاداش می‌دهد اما برای یک گناه او یک کیفر قرار می‌دهد اگر هم استغار کند سریع او را می‌بخشد، ابراز کرد: محبت مادر به فرزند شعاعی از محبت خداوند به بنده است، همه نعمت‌های الهی در آسمان و زمین شعاعی از محبت خداوند هستند.

وی با استناد به روایتی از ائمه معصومین(ع)، تاکید کرد: این دنیا کشش محبت خداوند را ندارد اگر محبت خداوند را صد قسمت تصور کنیم دنیا کمتر از یک درصد آن را گنجایش دارد.

این استاد حوزه علمیه در پایان خاطرنشان کرد: پیامبر اسلام(ص) گاهی به شدت گریه می‌کردند به این دلیل که مردم با اعمال، خود را جهنمی‌ می‌کنند، این حالت پیامبر(ص) ناشی از رحمت و شفقت ایشان بود./503/422/ح

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۰ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۵:۰۰:۵۸
طلوع افتاب
۰۶:۳۰:۲۴
اذان ظهر
۱۳:۰۶:۱۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۱:۲۳
اذان مغرب
۱۹:۵۸:۵۳