vasael.ir

کد خبر: ۱۴۸۱۴
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۸ - ۱۹:۱۶ - 02 October 2019

ضرورت اجماع نهادهای رسمی تعلیم و تربیت به منظور آموزش مسائل جنسی

وسائل ـ احمدرضا اخوت، نویسنده کتاب «بایسته های بیان مسائل جنسی بر اساس احکام الهی» گفت: اشکال اصلی در آموزش مسائل جنسی به روز نبودن پژوهش های دینی در این حوزه و هماهنگ نبودن متولیان مختلف است.

به گزارش خبرنگار وسائل، آموزش احکام و بایدها و نبایدهای مسایل جنسی برای کودکان و نوجوانان از موضوعاتی است که به دلیل عدم اهتمام لازم از سوی متولیان و دستگاه های مربوطه و عدم حضور موثر مسئولان در این میدان، عرصه جولان نسخه های بدلی و مبتذلی شده است که از خارج و داخل کشور برای مدارس و دانش آموزان تجویز می گردد. در این بین کتاب «بایسته‌های بیان مسایل جنسی براساس احکام الهی» نوشته احمدرضا اخوت و هانی چیت‌چیان که اخیراً رونمایی شد، یکی از تلاش های مثبت در این راستاست.

امروزه با توجه به زمینه‌های وسیع انحراف، به ویژه انحراف جنسی از طریق عواملی مانند تلویزیون، سینما، اینترنت و ماهواره و شدت تأثیرپذیری کودکان، نوجوانان و جوانان از این عوامل، ضرورت توجه به شیوه‌های کاربردی تربیت صحیح و عوامل پیشگیری از انحراف، بیشتر گردیده است و مراجعه به احادیث و تبیین شیوه‌های کاربردی که معلّمان و مربّیان آشنا به تعلیمات الهی و آگاه از جنبه‌های شناختی، عاطفی و رفتاری آدمی در دوره‌های مختلف رشد مطرح کرده‌اند، ضرورت بیشتری پیدا کرده است.

از سوی دیگر، تربیت فرآیندی کلی و دارای جنبه‌های مختلف است و در تربیت بایدهمه جنبه‌های جسمی، روانی، اخلاقی، جنسی، اجتماعی و ... مورد توجه قرار گیرد. هماهنگی بین این ابعاد و فراهم‌سازی زمینه‌های تربیتی در مراحل گوناگون؛ از یک سو، نیاز به کسب اطلاعات و آموزش و تجربه والدین، معلّمان و مربیان دارد و از سوی دیگر، تربیت جنسی از سخت‌ترین و حساس‌ترین جنبه‌های تربیتی است که لازم است با ظرافت و تکنیک‌های ویژه، در مقاطع سنّی مختلف، از سوی والدین و مربیان، پیگیری شود.

تربیت جنسی علاوه بر رشد سالم و صحیح، از انحرافات و اختلالات و بیماری‌های جنسی پیشگیری می‌کند. همه اینها از ضرورت پرداختن به تربیت و آموزش جنسی، حکایت دارد و با توجه به اینکه جامعه اسلامی باید بر اساس نظام تربیتی اسلام تعیین گردد، کشف شیوه‌های آموزشی و تربیتی هماهنگ با مبانی، اهداف و اصول به‌دست آمده از متون دینی و تکنیک‌های استخراج شده از آیات و روایات، نقطه عطف تربیتی در جامعه ما محسوب می‌گردد. در این مقال تربیت جنسی در مقطع کودکی  مطرح و مورد بررسی قرار می‌گیرد.

 

الف : شیوه‌های تربیت جنسی در دوره کودکی

تربیت جنسی، به تربیت در همه ابعاد وجودی و رشدی انسان بستگی دارد. تربیت هر یک از جنبه‌های رشدی، کل شخصیت انسان را در روند طبیعی و سلامت به پیش می‌برد. این رشد از بدو تولد شروع می‌شود و در زمان بلوغ پیشرفت می‌کند و در جوانی و بزرگسالی به اوج خود می‌رسد. می‌توان گفت که با رشد و تربیت،  شخصیت جنسی کودک شکل می‌گیرد و وی با وظایف جنسی خود آشنا می‌شود، از انحرافات جنسی پیشگیری می‌کند، از بلوغ زودرس جلوگیری می‌نماید، سلامت روانی و جنسی کودک را تضمین می‌کند و در یک کلمه، تربیت جنسی رشد و کمال فرزندان را تسهیل می‌کند.

شیوه‌های تربیت و آموزش جنسی در دوره کودکی، به دو دسته تقسیم می‌شود:

1- تربیت جنسی مستقیم
2- تربیت جنسی غیرمستقیم

تربیت جنسی مستقیم، شامل مسائل و اموری است که مستقیماً به نقش جنسیتی دختر و پسر یاوظایف جنسیتی یا تمایلات و رفتارهای جنسی آنها مربوط می‌شود؛ مانند هویت‌پذیری جنسی، الگو یابی جنسیتی، آشنایی با وظایف هر جنس، آمادگی برای انجام وظایف مادری و پدری، پرهیز از تحریکات جنسی و اموری مانند آن.

امّا تربیت جنسی غیرمستقیم شامل جنبه‌هایی است که به‌نحوی بر رفتارهای جنسی تأثیر می‌گذارد؛ مانند محبت به کودک، ارضای نیازهای روانی، پرورش فضایل اخلاقی، رشد باورهای دینی و مذهبی و اموری مانند آن. مسائل مربوط به تربیت جنسی غیرمستقیم، اگرچه جنبه عام تربیتی دارند و مستقیماً با تربیت جنسی مرتبط نیستند، امّا از آنجا که به‌نحوی با مسائل جنسی ارتباط پیدامی‌کند، رشد طبیعی جنسی در دختر و پسر را تسهیل می‌نمایند و آنها را از انحرافات و اختلالات جنسی مصون نگه می‌دارند. در اسلام، والدین موظفند تا از همان آغاز تولّد فرزند، زمینه رشد و تربیت طبیعی از جمله رشد و تربیت جنسی او را فراهم سازند.

1. شیوه‌های تربیت جنسی مستقیم

1.1. تربیت هویت جنسی

منظور از هویت جنسی، پذیرش ویژگی‌های زیستی، شناختی، عاطفی و اجتماعی هر یک از دختر و پسر است که به صورت متفاوت در دو جنس پدیدار می‌گردد. از آنجا که ویژگی‌های یاد شده، حتی نگرش‌های والدین، گرایش‌های فرهنگی آنها و نوع تربیت و برخوردشان با پسر و دختر در شکل‌دهی هویت فرزند مؤثر است، هنگامی که بینش و عملکرد والدین از این امر حکایت کند که هیچ جنسیتی بر دیگری برتری ندارد و هر دوی آنها ارزشمندند؛ آنگاه فرزندان می‌توانند به راحتی و بدون آرزوی داشتن جنسیتی مخالف به هویت جنسی خودشان دست یابند و در آینده، نقش پدر و مادری خود را نیز به خوبی ایفا کنند.

والدین در تعیین هویت جنسی فرزندان خود با ابرازهای احساسی و عاطفی و رفتارهای متناسب با هر یک از  دختر و پسر، ارزشمندی و عزت آنها را آشکار می‌سازند. در این رابطه، روایات فراوانی در متون دینی آمده که به نمونه‌ای از آنها اشاره می‌شود.

امام صادق(ع) فرمودند: «البنون نعیم و البنات حسنات، و الله یسأل عن النعیم و یثیب علی الحسنات؛ پسرها نعمت هستند و دخترها حسنه و نیکی، و خداوند در مورد نعمت‌ها سؤال می‌کند و بر حسنات پاداش می‌دهد». (فروع كافی: 6 /7)
برای تربیت لازم است، نقش جنسیتی هر یک از فرزندان دختر یا پسر به آنها آموزش داده شود تا هویت جنسی آنها تقویت گردد. مثلاً دختر یا پسر باید بدانند که جامعه از هر یک از آنها چه انتظاری دارد و هر کدام از نظر رفتاری، گفتاری، پوشاک و مانند آن چه نقشی را باید ایفاکنند و از اجرای نقش‌های جنس دیگر خودداری نمایند.

امروزه علم روان‌شناسی، در بررسی اختلالات جنسی به این نکته رسیده است که تمامی افرادی که مبتلا به انحراف نارضایتی جنسیتی هستند، بدون استثنا در کودکی به چشم جنس مخالف به آنها نگریسته شده و با ظاهری متناسب با جنس مخالف، آراسته شده‌اند.

این مسئله وظیفه والدین را سنگین می‌کند و هشداری است برای آنانی که در این زمینه کوتاهی می‌کنند. به‌ویژه برای پدران که متأسفانه امروزه بر خلاف گذشته وقت بسیار کمی برای بودن با فرزندان و به‌ویژه پسران خود دارند و عوارض ناشی از این مسئله با نگاهی به رفتارهای پسران جوان و نوجوان در جامعه مشخص می‌شود. متأسفانه روزبه‌روز شاهد افزایش رفتارهای زنانه در بین پسران هستیم که این مسئله حتی پس از ازدواج آنها نیز ادامه پیدا می‌کند.

1.2. پیشگیری از تحریکات جنسی کودکان

غریزه جنسی از ابتدای تولد در وجود انسان وجود دارد، اما هدف و مقصد آن مشخص نیست و تا زمان بلوغ (اگر مسیر رشد بدون تحریکات پیموده شود) آشکار و سازمان یافته می‌شود.

روایاتی که در این زمینه وارد شده، مؤید این مطلب است که کودکان هم میل جنسی دارند و لذا باید از تحریک کردن آنها خودداری کرد.

پیامبر(ص) فرمودند: «قسم به آنکه جانم در دست او است، اگر مردی با همسرش هم آغوش شود و در خانه کودکی باشد که بیدار باشد و آنها را ببیند و صدا و نفس آنها را بشنود، هیچ‌گاه رستگار نمی‌شود، اگر پسر باشد یا دختر، زنا کارمی‌شود». (کافی:5 /500)

بنابراین اگرچه غریزه جنسی کودک در آغاز، متوجّه عمل جنسی یا لذت جنسی نیست و باید یک سیر رشدی و تحولی را بپیماید تا در زمان بلوغ رشد آن کامل شود؛ اما تحریک پیش از موعد این غریزه، کودک را زودتر از وقت مناسب نسبت به آن هوشیار می‌کند و آنگاه ضربات جبران‌ناپذیری به او وارد می‌شود. این امری است که همه روان‌شناسان بر آن اتفاق نظر دارند.

والدین باید از روش‌های پیش‌گیری از انحراف کودکان مطلع شوند. با توجه به عواقب نامناسب تحریک جنسی کودکان و بلوغ زودرس آنها، رعایت موارد زیر در این زمینه اهمیت دارد:

1. خودداری از انجام عمل جنسی در برابر کودکان؛
2. اجازه گرفتن کودکان برای ورود به اتاق والدین؛
3. خودداری از دست زدن به عورت کودک؛
4. خودداری از بوسیدن و در آغوش گرفتن کودکان نامحرم پس از سن معین؛
5. جدا سازی بستر کودکان؛
6. جلوگیری از بازی‌های جنسی کودکان.

1.3. پاسخ به پرسش‌های جنسی کودکان

برای کودک درباره مسایل جنسی سؤالاتی مطرح است که می‌خواهند جواب درست آن را پیدا کند. با توجه به رشد سنی کودکان و آگاهی از تولدهای مکرر و اطلاع از رفت و آمدهای مادران به بیمارستان و مشاهده نوزادان و میزان شکوفایی حس کنجکاوی کودکان، سؤالاتشان در زمینه مسایل جنسی متفاوت و متنوع است. نمونه‌هایی از سؤالات آنها عبارت است از اینکه بچه از کجا آمده است؟ چطور خدا این نوزاد را به ما داد؟ چگونه بچّه ازشکم مادر بیرون آمد؟ چرا بچّه با من تفاوت دارد؟
بعضی از پدران و مادران از پاسخ دادن طفره می‌روند و پرده‌پوشی می‌کنند و با تعابیری چون: این پرسش‌ها به تو نیامده، بزرگ می‌شوی می‌فهمی، بعداً برایت می‌گویم، بچّه‌ها را ساکت می‌کنند و بعضی جواب‌های نادرست و خلاف واقع می‌دهند، مثل اینکه گفته می‌شود خدا این بچّه را از آسمان برای ما فرستاده یا از بیمارستان خریدیم. کودک معمولاً می‌فهمد که این پاسخ‌ها، جواب درست سؤالات او نیست و پدر و مادر او را فریب می‌دهند.
به‌نظر می‌رسد باید در سطح فهم کودکان، سؤالات آنها در مسائل جنسی پاسخ داده شود و از پرده‌پوشی و پاسخ‌های خلاف واقع پرهیز گردد؛ زیرا عوارض متعددی دارد، از جمله ممکن است آنها به دوستان و یا منابعی غیر مطمئن روی آورند که چه بسا زمینه انحرافات جنسی را در آنان موجب می‌گردد.    

بنابراین برای پیشگیری از انحرافات جنسی کودکان، لازم است به پرسش‌های جنسی آنان درست و متناسب با درکشان پاسخ داد و البته با دقت به معیارهایی که ذکر خواهد شد، پاسخ اغلب سؤالات آنان مشکل نخواهد بود. ابراهیم امینی می‌نویسد: «اغلب سؤالات جنسی کودکان، به‌گونه‌ای نیست که نتوان به آن جواب داد. ممکن است کودک سؤال کند که نی‌ نی کوچولو قبلاً کجا بوده و از کجا آمده است؟

در اینجا پدر و مادر می‌توانند پاسخ دهند که مدتی در شکم مادر زندگی می‌کرد، بعداً بیرون آمد. ممکن است بپرسد از کجا بیرون آمد؟ می‌توان پاسخ داد که زیرشکم مادر، راهی است که بچّه می‌تواند از آنجا بیرون بیاید. ممکن است بگوید چگونه در شکم مادر به‌وجود آمد؟ می‌توان پاسخ داد که در شکم مادر به‌وجود می‌آید، تدریجاً بزرگ می‌شود تا یک بچّه کامل گردد، آنگاه از شکم مادر خارج می‌شود. در این قبیل سؤالات، صلاح نیست که والدین مسائل پیچیده زناشویی را به میان بیاورند و مطالبی را بگویند که کودکب رای فهم آنها کاملاً آمادگی پیدا نکرده است. تصور نکنید که می‌خواهد همه حقایق را بفهمد. او می‌خواهد مطالب را به مقداری که سؤال می‌کند بداند نه بیشتر». (آيين تربيت: 346 و 347)

2. شیوه‌های تربیت جنسی غیرمستقیم

منظور از شیوه‌های تربیت جنسی غیرمستقیم کودکان، امور شناختی، عاطفی و عملکردی است که والدین در ارتباط با فرزندشان انجام می‌دهند که با واسطه، در تربیت جنسی مطلوب فرزندان اثر می‌گذارد. به تعدادی از این شیوه‌ها می‌پردازیم:

2.1. تأمین نیاز روانی عاطفی

کودکان با نیازهای عاطفی روانی متعددی به دنیا می‌آیند که ارضای آنها زمینه تربیت صحیح جنسی را فراهم می‌سازد و عدم ارضای آنها آثار نامناسب روانی فراوانی داشته و از جمله انحرافات جنسی را سبب می‌شود.
نیازهایی که نقش محوری‌تری در تربیت جنسی دارند:

1. نیاز به محبت

محبت در دین اسلام جایگاه ویژه‌ای دارد؛ تا حدی که دین چیزی جز محبت دانسته نمی‌شود. امام باقر(ع) فرمود: «الدین هو الحب و الحب هو الدین؛ دین همان محبت و محبت همان دین است». (ميزان الحکمه:2 / 215، ح 3098)

2. نوازش کردن

از جمله کارهای مستمر حضرت پیامبر(ص) این بود که به دیدن انصار می‌رفتند و بر فرزندان آنها سلام می‌کردند و بر سرشان دست نوازش می‌کشیدند. با نوازش کودک، نیاز درونیش تأمین می‌شود و احساس کمبود نمی‌کند تا برای ارضای آن نیاز، جذب افرادی شوند که بخواهند از وی سوء استفاده جنسی کنند.

3. نیاز به عزت

از دیگرنیازهای طبیعی و سرشت آدمی که تأمین آن به صورت غیرمستقیم در تربیت صحیح جنسی مؤثر است، نیاز به عزت و ارزشمندی است. ارضای نیاز به ارزشمندی و عزت نفس از آن‌جهت در رشد سالم جنسی اثر دارد که فردی که عزت در او رشد کرده، برای خود ارزش قائل است و حاضر نیست آن را به ذلت بکشاند و از کشیده شدن به وادی شهوات و ارتکاب انحرافات از جمله انحراف جنسی خودداری می‌کند. حضرت علی(ع) می‌فرماید: «من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته؛ آنکه در جان خود احساس کرامت و بزرگواری کند، مخالفت با شهوت حیوانی برای او آسان است». (نهج البلاغه: حكمت 441، ص 1293)

1.3. شکوفا سازی فطرت

پرورش و شکوفاسازی فطرت کودک، باعث می‌گردد وی از انحرافات فطری و گرایش به نابهنجاری‌های اخلاقی و معنوی و از جمله انحرافات جنسی مصونیت پیدا کند. در آیات و روایات تصریح شده است که کودکان با فطرتی معنوی و خدایی متولد می‌شوند و تمایل به خداپرستی از ابتدای تولد با آنها وجود دارد. این والدین کودکان و یا عوامل محیطی دیگر هستند که با تربیت نادرست چه بسا آنها را از فطرت اولیه منحرف می‌کنند.

2.3. زمینه‌سازی ادب نیکو

در متون حدیثی غالباً ادب به سه مفهوم آداب فرهنگ اسلامی، اخلاق و سجیه، تربیت و تزکیه آمده است و منظور از تأدیب کودک این است که بر اساس آداب فرهنگ اسلامی و اخلاق انسانی که در دین مطرح است، تربیت شود.  حضرت علی(ع) می‌فرماید: «أحسن الآداب ما کفک عن المحارم؛ بهترین نوع ادب، ادبی است که تو را از زشتی‌ها و آنچه حرام است باز دارد». (همان: ح391)

3.3. آموزش احکام

از روش‌های غیرمستقیم تربیت جنسی، آموزش احکام به کودکان است. آشنایی با احکام دینی و انتظاراتی که خدا و اولیای الهی از کودک دارند، باعث می‌شود کودک شخصیتی متعهد و علاقه‌مند به راهنمایی‌ها و قوانین خداوند بیابد و از مسیر هدایت فطری، اخلاقی و الهی منحرف نگردد و به انجام رفتارهای نابهنجار روی نیاورد و نسبت به آنها حیا نموده، حساسیت نشان دهد.

حضرت پیامبر(ص) به بعضی از کودکان نگاه کردند، رفتار آن‌ها حکایت از عدم آشنایی به آداب و احکام دینی بود و برای توجه دادن اولیاء کودکان فرمودند: وای بر فرزندان آخر الزمان از دست پدرانشان، یکی از اصحاب گفت: ای رسول خدا  از دست پدران مشرکشان؟ فرمودند: نه، بلکه از دست پدران مؤمنشان، که هیچ چیز از فرائض و احکام الهی را به آن‌ها نمی‌آموزند و حتی ممکن است اگر کودکان خود یاد بگیرند، والدین مانع آن‌ها شوند. این اولیاء به اندک کارهای دنیوی از ناحیهٔ کودکان، به آن راضی می‌شوند و هیچ توجهی به اخلاق و معنویت آن‌ها نمی‌کنند. من از این‌ها بیزارم و آن‌ها از من بیزار». (جامع الاخبار، ج102؛ مستدرك الوسائل: 15 /164، ص17871)

 

نیاز به اجماع نهادهای رسمی تعلیم و تربیت درباره آموزش مسائل جنسی / شیوه‌های آموزش و تربیت جنسی با نگاهی به سبک زندگی اهل بیت(ع)

 

در ادامه از احمدرضا اخوت، نویسنده کتاب «بایسته های بیان مسائل جنسی بر اساس احکام الهی» گفتگویی ارائه شده است که تقدیم خوانندگان می کنیم:

اصول صحیح بیان مسائل جنسی برای کودکان چیست و در این کتاب چگونه به آن پرداخته اید؟

احکامی است که پدران و مادران و مربیان در خصوص مسائل جنسیتی از زمان کودکی باید رعایت کنند. این کتاب پیرامون مراعات ها، آموزش ها، اطلاع دادن ها و رعایت هایی است که از جنس تقوا است و والدین و مربیان باید نسبت به فرزندان‌شان و البته نسبت به خودشان اعمال کنند. این نکات در این کتاب در چند فصل بیان شده است. یکی این که اساس آموزش بایسته های بیان مسائل جنسی بر چه استوار است. در پاسخ این سوال باید گفت که بیان این مسائل بر اساس عفاف و حیا استوار است و آیات و روایات مربوط به آن در کتاب آمده است.

باید به این توجه داشت که وقتی مسائل جنسی می‌خواهد در خانواده طرح و نسبت به آنها آگاهی داده شود، حتماً باید در حالتی از پوشش و حیا این موضوع مطرح شود و راجع به آن صحبت شود. در فصل اول موضوع عفاف به عنوان مدیریت کننده امیال و لذت‌ها مطرح شده است. وقتی شما امیال و لذت ها را مدیریت می کنید، تازه لذت های حقیقی خود را نشان می دهد و قوای انسان از قوای طبیعی به سمت قوای فکری و شکوفایی عقل سوق پیدا می‌کند. به همین دلیل مفاهیم مختلفی مثل امساک، حفظ، حریم، تقوا، رعایت، کفاف و ... برای انسان پدیدار می شود و مقوله هایی مثل هجر، حصن، حرم، حریم و ... به واسطه این مسأله فهم می شود و جریان پیدا می کند.

به تدریج کتاب وارد مسائل احکام می‌شود و بایدها و نبایدهای آگاهی از مسائل جنسی مطرح می شود. به هر حال انسان باید نسبت به مسائل جنسی آگاهی پیدا کند و برای اینکه از افراط و تفریط در این مسأله به دور باشد، باید یک سری احکامی را رعایت کند. پس بنابراین آگاهی به موقع نسبت به مسائل جنسی برای خارج شدن از افراط و تفریط نسبت به این مسئله ضرورت و موضوعیت پیدا می‌کند. 

به هر حال مسائل جنسی که خداوند در انسان قرار داده به خاطر همین امر ازدواج و فرزنددار شدن است و این غرایز را باید به این سمت کشاند. به همین دلیل پرهیز از فعال شدن زودهنگام مسائل جنسی خیلی مهم است و پرهیز از تقویت قوه خیال و وهم در مسائل جنسی اهمیت زیادی پیدا می‌کند. مسایلی که منجر می شود این قوه و خیال در این زمینه فعال شود ولو این‌که به نام آموزش یا مواردی از این دست باشد منع می‌شود. از طرفی شکوفایی عفاف با توجه به آموزش های سوره نور اهمیت پیدا می‌کند.

خداوند یک سوره را به نکات مربوط به مراعات مسائل مرتبط با غریزه جنسی اختصاص داده و مسائل خانواده را به ویژه از نظر مسائل جنسی و جنسیتی در این سوره مطرح کرده است. هم از لحاظ آسیب شناسی موضوع را مطرح کرده و هم مراعات هایی که لازم است و عدم رعایت آن‌ها می تواند تبعاتی را برای جامعه به وجود بیاورد. در ادامه کتاب به صورت مفصل چگونگی آموزش مسائل جنسی در چهارچوب احکام گفته شده است؛ به خصوص با رویکرد مبتنی بر کتاب تحریر الوسیله حضرت امام. مطالب این کتاب برای آموزش مسائل جنسی از کتب مختلف استخراج شده است.

آموزش مسائل جنسی متناسب با دوره های سنی در این کتاب مطرح شده است. مثلاً اینکه در دوره طفولیت در مقطع اول و دوم و سوم چه بخش‌هایی از این مسائل باید مورد توجه قرار بگیرد. مثلاً مراقبت‌هایی مثل محل خواب اطفال، آموزش عفاف به اطفال و مسائلی از این دست. آموزش مسائل جنسی بعد از بلوغ تا ازدواج در ادامه کتاب مطرح شده است. این دوره نیز مقطع بندی شده و ملاحظات مربوط به هر دوره بیان شده است. سپس به آموزش مسائل جنسی از مرحله ازدواج تا فرزندآوری پرداخته ایم. سپس آموزش مسائل جنسی بعد از فرزند آوری.

در انتها نیز فصلی به عنوان ضرورت پاک‌سازی محیط در کتاب وجود دارد که به این سوال می‌پردازد که چرا باید محیط پاک باشد. ضرورت بحث حجاب و عفاف در این جا به طور خلاصه عنوان شده و طیب سازی بسترها و ضرورت آن به صورت بیان شده است.

این مسایلی که عرض می کنم در حد بیان احکام و حکم های آن موضوعات بیان شده است. مثلاً بر اساس سوره نور لازم است افراد جامعه نه‌ تنها از انتقال خبرهای مربوط به گناهان جنسی خودداری کنند، بلکه آن‌ها را درجا دروغ بدانند و نسبت به آن‌ها موضع گیری سریع و قاطع داشته باشند. حکم های مربوط به این مسئله گفته شده است. یا این نکته که رواج کنایه های جنسی اکیداً ممنوع است و باید جلوی آن گرفته شود. هر کس به نوبه خودش باید جلوی این مسئله را بگیرد.

این ها مواردی است که دشمنان ما سعی می‌کنند روی آن‌ها سرمایه‌گذاری کنند. مثلاً تلاش می کنند مسائل جنسی را با طنز در جامعه ما فعال کنند و با لطایف‌الحیل مختلف کاری می‌کنند که این مسائل در جامعه به شکل نادرست تکثیر شود. لازم است که از این مسئله جلوگیری شود. در خیلی از کارها نباید فریب ظاهر آن کار را خورد.

این‌ها مواردی است که به طور کلی در کتاب بایسته های بیان احکام مسائل جنسی آمده است. این کتاب چهار فصل اصلی دارد که عبارتند از عفاف، بایدها و نبایدهای بیان مسائل جنسی، چگونگی بیان آن و ضرورت پاک‌سازی محیط. در انتها نیز فصلی وجود دارد که به نظرم خیلی مهم است و مهم‌تر از بقیه بخش‌های کتاب است.

در این فصل به تفاوت نگاه قرآن با رویکردهای انحرافی غربی در حوزه مسائل جنسی پرداخته ایم. این که قرآن چگونه با این مسائل برخورد می کند و آن‌ها چگونه برخورد می‌کند و چه توصیه هایی می کنند. ۱۲ مورد را مقایسه کرده ایم که معلوم می شود دقیقاً عکس یکدیگر هستند. مثلاً در مکتب الهی، تقویت خیال نسبت به مسائل جنسی به هر نحو مذموم است، اما در مکاتب غیرالهی با شیوه ها و بهانه‌های مختلف بر تقویت این مسئله تاکید می شود؛ خواه با موسیقی و یا ابزارهای دیگر.

منظور مکاتب الهی به طور کلی است. چون مکاتب الهی نوعاً همه شان نسبت به حجاب نگاه واحدی دارند. فصل آخر این کتاب که این تفاوت‌ها را بررسی می‌کند خیلی اهمیت دارد. چون اگر افراد این تفاوت‌ها را بدانند به راحتی می‌توانند تشخیص دهند که چه کارهایی در بیرون دارد انجام می شود که خلاف قرآن است.

 

چه تفاوت هایی میان آموزش هایی که والدین در این زمینه باید به کودکان بدهند و آموزش های معلمان وجود دارد؟ اساساً بهتر است کدام یک وارد عرصه آموزش این مسائل به کودکان بشوند؟

اگر مربیان هم در این زمینه وارد شوند در واقع کمک به پدر و مادر است. خیلی قیدی وجود ندارد که کدام یک باید به این حوزه ورود پیدا کنند. مرزی بین معلم و والدین نمی‌دانیم، اما در بعضی مواقع برای برخی از پدر و مادرها طرح بعضی موضوعات سخت‌تر است، اما برای معلمین راحت‌تر است.

البته این در صورتی است که معلم هم به مسئله وارد باشد و هم این‌که جو عمومی ایجاد نکند. در این باره محدودیت‌هایی وجود دارد. چون وقتی پدر و مادر روی یک فرزند خود می خواهند کار کنند و این مسائل را برای او بیان کنند، فقط با یک کودک مواجه هستند، اما وقتی مثلاً در یک کلاس درس تعداد بچه ها زیاد می شود ممکن است بیان این مسائل مشکلاتی را به وجود بیاورد.

معلم باید هنگام طرح این مسائل مراعات عفاف را بکند. اگر سوء برداشت هایی می‌شود که جنبه‌های عفاف را کمرنگ می کند، حتماً به صورت فردی و موردی تذکر بدهد و مسائل را به فضای کلاس نکشاند. نوعاً مسائل مربوط به بلوغ را اگر معلمین بگویند بهتر است. حتی اگر بتوانند با مسائل علمی این نکات را مخلوط کنند و سپس احکام مسائل بلوغ را بیان کنند و این مسائل با استحکام و جدیت در کلاس درس مطرح بشود، تأثیرش خیلی بیشتر است. به نظر می‌رسد یکی از مهم‌ترین مسائلی که باید مطرح شود همین مسائل مربوط به بلوغ است.

 

 

درباره کودکان مهم‌ترین مسئله، بحث اِذن و آموزش آن است که در سوره مبارکه نور به این مسئله اشاره شده است. به نظر می رسد آموزش اذن، قدرتی در مورد ولایت پذیری به فرد می‌دهد. در آیه قرآن آمده است که باید به آن‌ها یاد بدهیم که چه موقع اذن بگیرند.

به نظر می‌رسد این مسئله نکات جذاب و جالبی دارد؛ برای این که قوه تخیل تفکر اجتماعی کودک را هم فعال می کند. پدر و مادرها دوست دارند در همه موارد بچه ها اذن بگیرند. در صورتی که وقتی روی یک مورد تمرکز می کنید بقیه مسائل را نیز فعال می کنید.

 

این نکته که در مدارس چگونه باید این مسائل بیان شود در کتاب آمده است؟

بله آمده است و به جزئیات آن نیز پرداختیم. نکات و اصول اساسی را گفته ایم. اما این که یک معلم چگونه آن‌ها را به کار می‌گیرد و آن را برای دانش آموزان خود مطرح می‌کند به خلاقیت و مهارت او و پای‌بندی او به احکام دین بستگی دارد.

اگر این پای‌بندی را داشته باشد خیلی راحت می تواند بر اساس آن اقدام کند و خیلی از مسائل را به کودکان انتقال دهد. این مسئله در بخش آموزش کتاب که دوره های مختلف را تفکیک کرده ایم آمده است و به صورت اصل‌های مختلف شمرده‌ایم.

 

چرا در جامعه ما کسانی که باید این مسائل را بیان کنند این کار را نمی‌کنند و کارشناسان دینی به این مسائل نمی پردازند؟ آیا از نگاه اسلام خلاف عفت و حیا است که این مسائل در فضای عمومی مطرح شود؟

انفعال نسبت به آموزش معارف دینی در همه موضوعات وجود دارد و مختص این موضوع خاص نیست. خیلی از حوزه ها و موضوعات دیگر را نیز باید ورود کنیم، اما این کار را نمی کنیم. به طور کلی نسبت به معارف دینی منفعلانه برخورد می کنیم. یک زمانی ما در سن ۱۶، ۱۷ سالگی بودیم و به نوجوانان ۱۲، ۱۳ ساله این مسائل را در کلاس ها آموزش می‌دادیم و هیچ مشکلی هم نبود.

اگر بنا بر آموزش احکام دینی داشته باشیم، بخشی از احکام دین نیز احکام مربوط به بلوغ و مسائل جنسی است. این‌که چرا به این موضوعات نمی پردازیم فقط مختص این موضوع نیست و در باقی موضوعات نیز به وظایف خود عمل نمی کنیم.

 

نهادهای رسمی تعلیم و تربیت تا الان چقدر از این اثر شما استقبال کرده اند؟

نهادهای تعلیم و تربیت اگر به عنوان نهادهای رسمی که کار ستادی می کنند بخواهیم بگوییم، تقریباً هیچ کدام استقبالی نکردند. دلایلش بخشی ممکن است به نو بودن این کار مربوط باشد که هنوز نیاز به رایزنی و کار رسانه ای دارد تا این ها متوجه شوند.

یکی از دلایلش هم این است که این نهادها خیلی برای خودشان هم شفاف نیست که این موضوع به چه صورت باید باشد و ممکن است خیلی نتوانند اعتماد کنند. ممکن است یک مرجع قوی تری مثل حوزه و شورای عالی انقلاب فرهنگی یا جاهای دیگر اگر ورود پیدا می کرد برای شان خیلی موجه تر بود تا این که یک سازمان مردمی و موسسه دانشجویی مثل مدرسه قرآن و عترت چنین کاری کند.

ولی مدرسه ها و مدیران آموزشکده‌ها استقبال شان خوب بوده و خیلی هم سریع پیشرفته است. در عرض این چند ماه مراجعات زیادی داشتیم برای آموزش مباحث که البته چون مطالب خیلی دم دستی است و بیشتر حالت پرده‌دری نکردن است، اغلب خودشان یک دور مطالعه کنند دست شان می آید و کافی است فقط روایت کنند و آموزش‌های خاص پیچیده ای هم ندارد و خودشان با هم می خوانند و خیلی هم روی عموم مردم تأثیر داشته است، اما از نظر نهادی هنوز احتیاج به کار هست و شاید راهش همین باشد که کسانی که واقعاً متولی این داستان هستند و از آن ها انتظار می رود مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی و حتی حوزه علمیه، یا باید این کتاب را قبول کنند یا مشابه این را تبدیل به یک متن سندی و چارچوب دار کند و به آموزش و پرورش و جاهای دیگر ابلاغ کند و به صورت رسمی زیر بار بروند. ولی در این حالتی که ما نوشته ایم هنوز موفق نشده ایم این دستگاه ها را توجیه کنیم و بعید هم هست که با حرف ما توجیه شوند چون برای این کار پشتوانه‌ بیشتری احتیاج است.

 

در حال حاضر دو گروه در داخل کشور دغدغه آموزش مسایل جنسی به کودکان را دارند. یک گروه کسانی هستند که سوابق شان مشخص است و نمودش هم سند ۲۰۳۰ بود و یک گروه هم کسانی هستند که دغدغه این معضل را دارند و نمی‌توان گفت لزوماً نیت سوئی دارند. چه نقدهایی به این گروه ها وارد است و چه ایراداتی وجود دارد و اساساً دشمنان ما چرا چنین دغدغه ای دارند؟

یکی از بخش‌هایی که در کتاب «بایسته‌های بیان مسایل جنسی براساس احکام الهی» آورده ایم نقش هایی است که دشمن دارد برای ما طراحی می‌کند و می‌خواهد فرهنگ خودش را که یک فرهنگ آشفته و توهم زده ای است به ما انتقال دهد. او می خواهد ما را شبیه خودش کند و منطق خودش را که استکبار است به ما تحمیل کند و این بحثش جداست.

به همین دلیل مواردی که از طرف دشمن می آید ولو این که یک بخش هایی ممکن است به ظاهر درست هم باشد، اما چون یک منظومه است، منظومه معیوبی را تحویل ما می دهد و با آن خیلی کاری نداریم و آن ها هم ادعای درست بودنش را به این معنایی که ما می‌گوییم ندارند. وقتی مسایل شرعی را به نسبت ما که مسلمان هستیم رعایت نمی کنند چه چیزی ممکن است برای گفتن داشته باشند؟ موضع گیری ما از ابتدا با این ها مشخص است که موضع ایمان و کفر است.

آن دوستانی که در لباس کارشناسان این موضوع و یا اساتید دانشگاه مروج این مسایل در کشور هستند، این ها هم دو سه گروه می شوند؛ گروه اول کسانی هستند که با شرع و شریعت یک سوگیری جدی دارند و علناً هم مطرح می کنند و دین را تخدیرکننده می‌دانند. با این ها کاری نداریم چون این ها رسانه غرب می شوند و وضعیت شان مشخص است.

یک گروه هم هستند که واقعاً دغدغه دارند و قبل از ماجرای این سندها، به این مسأله و طراحی برای آن اشتغال داشتند. این گروه هم دو دسته هستند؛ یک تعدادی کارشان را خوب انجام می‌دهند مثلاً احکام شریعت را به بچه‌ها در زمان های خودش یاد می دهند. اصرار داشتند که به خوبی مسایل حکمی الهی در زندگی جاری شود. این ها تعدادشان خیلی زیاد نیست، ولی اغلب افراد با تجربه و افراد خیلی مومنی که در آموزش و پرورش کار می کنند از این گروه هستند.

یک گروه دیگر هم هستند که آدم های خوبی هستند ولی مبانی شان را از اندیشه غرب گرفته اند و مباحث غربی برایشان به عنوان حجت تلقی می‌شود. به آمارهایی که از طرف غرب داده می‌شود اعتماد می‌کنند و سعی می کنند مطابق مواردی که در کتاب‌های روان‌شناسی غربی گفته شده عمل کنند. ذهن شان از مباحث دینی خالی است و احساس شان این است که در دین اصلاً در مورد این مسایل سکوت شده و تحت تأثیر حرف های روانشناسی غربی قرار می گیرند.

اگر بخواهیم خوشبینانه برخورد کنیم، این ها کتاب‌ها و اندیشه‌های مختلف را وارد و ترجمه می کنند و خودشان مبلغ جریانات غربی می شوند. البته مباحث را ممزوج می کنند با مباحث دینی و یک رنگ و لعاب دینی هم بعضی جاها به آن می‌دهند که خیلی هم جو خطرناکی می تواند ایجاد کند که این گروه فعلاً غلبه دارند.

یک گروه هم بعضی وقت ها آن قدر شکل و شمایل غربی به خودشان می گیرند که شکل معاند پیدا می‌کنند و بعضی وقت ها هم حرف های دینی می زنند و شکل موجه به خود می گیرند. حتی رسانه هایشان را هم ببینید مثل درخت است که می توان فصل به فصل حالت های مختلفش را دید. به شکل موسمی کار می کنند و گاهی از آن طرف غش می‌کنند و گاهی هم به سمت مسایل دینی می‌آیند.

در عین حال خلأ برنامه‌ریزی از طرف نهادهای مسئول به صورت واضح دیده می شود. الان اگر بخواهیم بگوییم همه افرادی که در این زمینه کار می‌کنند، قصدشان این است که متدیّنانه کار کنند، باید پرسید طبق چه سند و متنی دور هم جمع شوند و این کار را انجام دهند؟ باید متنی باشد که به روز باشد و به نیازهای امروز جامعه جواب دهد.

پس این خلأ وجود دارد که بایستی سریع برطرف شود تا کسی نگوید که ما در حوزه مسایل جنسی کار نکرده‌ایم و غربی ها خوب کار کرده اند. خیر ما هم کار کرده ایم حتی تجربه های میدانی داریم و سوالاتی را در آورده ایم. جواب سوالات را هم کار کرده ایم. مشخص کرده ایم که اگر این مشکلات به سمت اختلال برود مشکل شان این گونه حل می‌شود و اگر به سمت آسیب برود این گونه حل می‌شود.

برای پیشگیری و آموزش باید چه کارهایی را انجام دهیم. کاری که به صورت گام به گام باشد و سرفصل های مشخصی داشته باشد و مورد وفاق همه قرار بگیرد وقتی وجود ندارد از این خلأ خیلی ها استفاده های منفی می کنند یا اگر خوشبینانه بگوییم دچار غفلت می‌شوند و اشتباه می‌کنند.

به نظر بنده اصل ماجرا و اشکال اصلی به روز نبودن پژوهش های دینی در این حوزه و هماهنگ نبودن است. باید یک جبهه واحدی و مورد اتفاقی باشد و کارش مورد قبول همه متدینین قرار بگیرد یا حداقل یک بخش عمده را پوشش دهد. در خلأ این سه ایراد، هم دشمن و هم گروه میانه و هم گروه سوم - که البته بعضی شان خوب هستند و یک عده شان التقاطی عمل می‌کنند - شکل می گیرد.

روزبه‌روز هم افرادی که متدین هستند چون کارشان شبیه به کار غیر دینی ممکن است بشود، ممکن است برچسب های بدی بخورند و اصلاً نسبت به آن ها موضع‌گیری بدی گرفته شود. فرض بگیرید کسی می‌خواهد در کلاس فوق برنامه اش، احکام پسران یا دختران را بگوید و ممکن است مخالفت هایی صورت گیرد و بگویند روی این ها باز می شود یا مسایل مختلفی را معلمین بخواهند گوشزد کنند که مربوط به دوستی ها و انواع دوستی ها است، ممکن است با آن ها برخورد شود که دارید مسایل جنسی را می‌گوید و این کار زشتی است و در مجموع احتمال این که جلوی کاری که باید انجام شود گرفته شود زیاد است.

به هر حال این خلأ خوب نیست و این که ما خودمان را در جایگاه پر کردن این خلأ می گذاریم این هم خوب نیست. چون ما برای این کار جلوه موجهی که همه بتوانند به آن اتکا کنند را نداریم اما می‌خواهیم بگوییم چنین کاری باید بشود و شکل آن هم باید طوری باشد که همه بتوانند به آن استناد کنند. به همین خاطر از نهادهای مسئول دعوت می کنیم که شما بیایید و این کار را انجام دهید./504/422/ح

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۶ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۰:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۲۲:۰۷
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۵۲
غروب آفتاب
۱۹:۴۶:۵۸
اذان مغرب
۲۰:۰۴:۴۵