به گزارش خبرنگار وسائل، برای انقلابی شدن، انقلابی فکر کردن، انقلابی بودن و انقلابی ماندن چه باید کرد؟ و اما در پاسخ به این پرسش مهم و کلیدی، سه سرفصل عمده قابل بیان و شمارش است:
یک. تقوا باید سرلوحه زندگی هر انقلابی باشد
از فحوای بیانات و رهنمودهای اخیر رهبرانقلاب استنباط می شود که نگاه ایشان به انقلاب، همواره با پسوند «اسلامی» بودن آن همراه است. از این رو، با توجه به آنکه تقوا، یکی از مهمترین کلیدواژه های اسلام و دین است، بنابراین برای تحقق انقلاب اسلامی نیز، گریزی از تقوا، چه تقوای فردی و اجتماعی و چه تقوای دینی و سیاسی نیست.
در این زمینه متون دینی ما هم مشحون از بحث کلیدی تقوا است که روایت «لِیَکُن زادُک التّقوی؛ زاد و توشه تو باید تقوا باشد»از امیر المومنین(ع) (غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ۱۴۸) از آن جمله است. حضرتش همچنین در روایت دیگری، مخالفت با هوای نفس را به عنوان اصل، اساس و پایه دین معرفی می فرمایند که ناگفته پیداست مخالفت با هوای نفس، همان تقواست (همان، صفحه ۲۴۱).
دو. «انقلابی» باید مبانی را بشناسد
هر فرد انقلابی لازم است که در زمینه اعتقادات خود، همواره به شناخت، تحکیم و تثبیت آن اعتقادات مبادرت ورزد تا عنوان«انقلابی»اش، دچار سستی و تردید نشود. در این زمینه هم می توان گفت که با مرور بیانات اخیر رهبرانقلاب، باید این مبانی را برای انقلاب اسلامی به رسمیت شناخت؛ همان شاخص هایی که هر انقلابی باید از دل و جان به آنها اعتقاد داشته باشد:
الف. دینداری، خودسازی و انسان سازی.
ب. عدالت.
ج. اعتقاد به اسلام ناب در برابر اسلام آمریکایی.
د. حمایت از مظلومان در برابر ظالمان.
ه. اعتقاد عمیق به محوریت مردم در نظام اسلامی.
و. اعتقاد به وجود دشمن برای انقلاب و «توهم توطئه» ندانستن آن.
سه. «انقلابی» باید وظیفه خود را بشناسد و به آن عمل کند
حضرت آیت الله خامنه ای این سرفصل را معادل «دوری از تنبلی، ناامیدی و محافظه کاری» می دانند که به حفظ کرامت ایران و ایرانی منجر می شود. همچنین در این زمینه، شاخص های فراوان دیگری هم در سخنرانی های اخیر رهبر و در سایر بیانات معظم له قابل احصا است که مهم ترین آنها عبارت است از:
الف. حداکثر تلاش برای تحقق استقلال کشور – به عنوان بیت الغزل انقلاب اسلامی – به ویژه تحقق استقلال فرهنگی با انتخاب سبک زندگی ایرانی اسلامی و پرهیز از تقلید از غرب و بیگانگان.
ب. حداکثر تلاش برای تحقق اقتصاد مقاومتی.
ج. شناخت دشمنان حقیقی انقلاب و حداکثر هوشیاری در برابر آنان.
د. حداکثر پایبندی به وحدت کلمه.
ه. حداکثر کوشش برای تحقق پیوند دولت و ملت.
مقام معظم رهبری در بیان شناخت و عمل به وظایف، یک فعالیت عینی هم برای هر «انقلابی» تعیین می فرمایند که همانا زنده نگه داشتن نام و یاد امام به عنوان یک «مومن متعبد انقلابی» و تامل و تعمق مستمر در صحیفه و وصیتنامه امام و انس با گفتار و مواضع آن رهبر الهی است.
و اما در ادامه این گفتار، لازم است تا به چند نکته بسیار مهم در مورد انقلابی گری، برگرفته از سخنان اخیر رهبر انقلاب توجه شود:
یک. ضرورت توجه ویژه به شاخص های انقلابی گری از آن جهت است که علت اصلی فشار دشمنان و قدرت ها بر ضد ملت ایران، همین خصوصیت انقلابی گری ملت و نظام اسلامی است.
دو. انقلاب یک رود جاری است و همه کسانی که بر اساس شاخص های انقلابی گری عمل می کنند، انقلابی هستند؛ حتی نوجوانان و جوانانی که امام را هم ندیده باشند.
سه. انقلابی گری لزوما به معنای افراطی گری نیست.
چهار. توقع یک اندازه «انقلابی گری» از همه کسانی که در مسیر انقلاب هستند، توقعی بیجاست. بنابراین همینکه فردی در خط انقلاب باشد، «انقلابی» است و در جرگه انقلابیون قرار می گیرد.
شایسته است این گفتار را با عین جمله مقام معظم رهبری در این زمینه به پایان بریم که نشان دهنده سیاست «جذب حداکثری و دفع حداقلی» نظام مقدس جمهوری اسلامی هم هست: «ممکن است فردی نسبت به مفاهیم انقلاب و عمل انقلابی، بهتر حرکت کند و فرد دیگری با شدت و جدیت او حرکت نکند، اما هر دو انقلابی هستند و نمی توان هر فردی را که در مسیر شاخص های انقلاب قرار دارد، اما خوب حرکت نمی کند؛ متهم به غیر انقلابی گری و ضد انقلاب بودن، کرد.»
کوتاه سخن آنکه این مختصر، تلاشی بود برای شناخت یک «نقشه راه انقلابی گری» با محوریت رهنمودهای رهبرانقلاب؛ نقشه راهی که هر ایرانی علاقه مند به اسلام و انقلاب و به ویژه بسیجیان مخلص و ایثارگر بتوانند بر اساس آن، دورنمایی برای خود تعریف کنند و در راستای عزت و سربلندی هرچه بیشتر ایران عزیز اسلامی همراه با توسعه همه جانبه کشور، به ویژه توسعه فرهنگی و اقتصادی گام بردارند و در جهت تحقق اعتلا و اقتدار بیشتر انقلاب شکوهمند اسلامی بکوشند. در این راستا نشست کرسی های آزاد اندیشی را که در این راستا برگزار شده ارائه می کنیم:
حجتالاسلاموالمسلمین محسن مهاجرنیا، استاد و پژوهشگر مسائل سیاسی، در دهمین نشست کرسیهای آزاداندیشی مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم که با موضوع «تبیین بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی» در دانشگاه طلوع مهر قم برگزار شد، گفت: اگر کسی میگوید من انقلابی هستم، قبل از دیگران باید وفاداری، التزام و پایبندیاش را به اصول انقلاب اسلامی اثبات کند. نمیشود کسی پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی نظام، قانون، اخلاق و عقلانیت دینی نداشته باشد؛ ولی مدعی انقلابیگری باشد.
وی افزود: فهم درست بیانیه گام دوم مبتنی بر فهم مبانی، اصول و پیش فرضهای آن است. در نشستهای گذشته مبانی عقلی، تجربی، غایی، فطری و اخلاقی را بیان کردیم و در این جلسه به بحث اصول بیانیه میپردازیم. مقصود از اصول، قواعد و دستورالعملهای کلی مبتنی بر مبانی است که راهنمای عمل در مسائل و تدابیر جزئی هستند. اگر مبانی زیرساختها و پی ریزیهای یک ساختمان باشند، بقیه سازه و ساختمان را بنا میگویند و مصالحی مثل سیمان، ستون و آهن، اصول ساختمان میشوند. «مبانی» نقش علّی و قوام بخش و هستی بخش دارند. «اصول» پیکره اصلی سازه هستند و صورت نهایی ساختمان «بنا» است. کسی که فقط سازه را میبیند، نمیتواند دلایل و علل شکل گیری و چارچوبها و مقومات اساسی پیکره را درک کند. بیانیه گام دوم هم دارای مبانی، اصول و مضامین عالی است که باید شناخته شوند.
این پژوهشگر مسائل سیاسی با بیان اینکه اولین اصلی که در این جلسه به آن میپردازیم «اصل انقلابیگری» است، گفت: در ابتدای بیانیه، مقام معظم رهبری اصل «نظام انقلابی» را مطرح کردند و از اصلی که پایه سبک زندگی چهل ساله انقلاب است با عنوان «نظریه نظام انقلابی» یاد کردند.
استاد مهاجرنیا گفت: انقلابی بودن در بیانات رهبری چهار ویژگی معنایی دارد: یکی به اعتبار ویژگیهای شور و احساساتی که در مفهوم انقلابی بودن هست که ایشان قبلاً از آن به «کوره آتشفشانی و پرانرژی» تعبیر کردند. در تعریف دیگری، به اعتبار کنشگری و رفتار فعالانه فرموده اند: «انقلابی بودن به معنای کنش فعالانه در همه عرصههای انقلاب اسلامی است.» در رویکرد سومی به اعتبار وفاداری و پایبندی به ارزشهای انقلاب میگویند: «انقلابی بودن، یعنی التزام فکری و عملی به مبانی، اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی» و در رویکرد جامع اوصاف و التزامات فکری، اعتقادی و عملی آن را به «عادلانه، خردمندانه، دقیق، دلسوزانه، منصفانه، قاطعانه و بدون رودربایستی عمل کردن» تعریف کردهاند.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به دو اصطلاح «انقلابی مثبت و منفی» در بیانات مقام معظم رهبری گفت: بر اساس تعریف جامع؛ انقلابی کسی است که اعتقاد نظری و فکری و التزام عملی فعال دارد. اما در عبارات رهبری کسانی که در هر دو بعد عمل و نظر، در میدان انقلاب حضور دارند به آنها «انقلابی مثبت» میگویند. حتی کسانی که در دورهای انقلابی نبوده اند، ولی حالا به تمام معنا انقلابی هستند آنها هم انقلابی مثبت هستند. اما کسانی که به لحاظ فکری و نظری انقلاب را قبول دارند، اعتقاد دارند؛ ولی پای عمل که وسط میآید متوقف میشوند، اهل جبهه نیستند، اهل حضور نیستند، اهل حمایت نیستند، قاعدتاً این آدمها دیگر انقلابی نیستند، اما ایشان با همان مبنای جذب حداکثری اینها را هم داخل در صف انقلابی میکند و با عنوان «انقلابی منفی» از آنها یاد میکند.
مهاجرنیا با بیان اینکه شاخصههای انقلابیگری از جمله رویکردهایی است که مورد توجه خاص مقام معظم رهبری است، گفت: ایشان در بیانات سالگرد ارتحال امام راحل پنج شاخصه اساسی برای انقلابی بودن بیان کردند. اولین شاخصه را پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی اسلام و انقلاب دانستند. این ویژگی از ویژگیهای اصلی و مهم انقلابیگری است. اولین و مهمترین شاخصه و ترجیعبند انقلابیگری و اصولگرایی است. اگر کسی میگوید من انقلابی و اصول گرا هستم، قبل از همه، این پایبندیاش را باید اثبات کند. نمیشود کسی پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی نداشته باشد؛ ولی بگوید من انقلابی هستم، بگوید بقیه نظام را قبول دارم. اما پایبند به مبانی و ارزشهای اساسی اسلام نیستم.
وی افزود: شاخصه دوم این است که اگر کسی میخواهد ادعا بکند من انقلابی هستم و میخواهد وصف انقلابی بودنش را حفظ کند، باید نسبت به آرمانهای انقلاب هم جهتگیریش درست باشد و هم به صورت راهبردی به آن سمت حرکت بکند.
این پژوهشگر مسائل سیاسی با بیان اینکه شاخصه سومی که مقام معظم رهبری ذکر میکنند، پایبندی به استقلال کشور است، اظهار کرد: استقلال سیاسی معنایش این است که ما در زمینه سیاسی، فریب دشمن را نخوریم. استقلال فرهنگی که از همه مهمتر است در این است که سبک زندگی را سبک زندگی اسلامی ایرانی انتخاب کنیم. استقلال اقتصادی هضم نشدن در هاضمه اقتصاد جامعه جهانی است. استقلال هم از شعارهای اصلی انقلاب بوده. اصلاً شعاری بود که از درون جامعه برخاسته است. بحث استقلال و آزادی شعار اولیه انقلاب بود و جالب این است که در گام اول یکی از اصول اساسی بوده. در گام دوم هم مقام معظم رهبری، تأکید میکنند که حفظ استقلال جزء شعارها و اصول اساسی انقلاب اسلامی است که باید حفظ بشود.
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: چهارمین شاخصهای که راجع به انقلابیگری میگویند، حساسیت در برابر دشمن و نقشه دشمن و عدم تبعیت از آن است. دشمن شناسی یکی از کلیدواژههای مهم در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری است. واژههای دشمن، استکبار، استعمار و سایر مفاهیم همسو و معادل آن، بیشترین حجم فراوانی در ادبیات رهبری را تشکیل میدهد. در همان اوایل بیانیه ایشان میگویند: «روزی که ما انقلاب کردیم در میان قطب بندی جهان آمدیم. دو دشمن بزرگ ما را محاصره کرده بودند. میخواستند ما نیاییم؛ ولی آمدیم؛ بنابراین از روز اول ما دشمن داشتیم. آن هم نه دشمنهای معمولی. دو دشمن بزرگ که همه جهان دستشان بود؛ بنابراین انقلاب اسلامی در محیطی، شکل گرفته که همزاد با وجود دشمنان بزرگ بوده. در طول این چهل سال، هیچ گاه دشمنان ما را راحت نگذاشتند؛ یعنی دائماً در تخریب و توطئه بودند. بعد از چهل سال، ما تجربه زیادی به دست آوردیم.» امروزه، به رغم اینکه در محاصره، در تحریم و در فشار هستیم، نگاه تیزبینانه و دشمن شناسانه رهبری کاری کرده که دشمنان ما احساس ناتوانی در مقابل انقلاب دارند.
وی با بیان اینکه رویکرد دیگری که پیش فهم بیانیه گام دوم است و در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری بیان شده است راجع به «سطوح انقلابی» است، تأکید کرد: ایشان معتقدند انقلابیگری یا صفر یا صد نیست. یعنی اگر انقلابی هستی، باید صددرصد انقلابی باشی و انقلابی بیست درصد، سی درصد، پنجاه درصد نداریم؛ مقام معظم رهبری معتقدند هر کس هر مقدار به انقلاب اسلامی به اصول و مبانی به اهداف و آرمانها به مواضع و رفتارهای انقلاب تعلق دارد به همان نسبت انقلابی است؛ بنابراین ایشان به اصطلاح «مقول به تشکیک» و ذو مراتبی بودن انقلابی معتقدند.
مهاجرنیا گفت: یکی از پیش فرضهای فهم اصل انقلابی در بیانیه گام دوم؛ نسبت سنجی انقلابیگری با سایر امور است. ما یکی از مشکلاتمان این است که به صورت گسستی رفتار میکنیم؛ یعنی اگر یک بعدی را گرفتیم، از بقیه بخشها دیگر غافل میشویم. اگر گفتیم اهل نماز هستیم، اینقدر نماز میخوانیم که خانواده را ولش میکنیم. اگر گفتیم زاهد هستیم، کلاً پشت پا میزنیم به دنیا. اگر گفتیم اهل دنیا و کسب و کار هستیم، دین را رها میکنیم؛ یعنی به هر سمتی میرویم بقیه قسمتها کمرنگ میشوند. انقلابیگری هم گاهی دچار همین مشکل میشود. تعبیرهایی از مقام معظم رهبری در بیانیه هست که مخالف این رویه است. ایشان مینویسند: «میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریّهی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند» یعنی؛ای آقایان انقلابی؛ شما باید در چارچوب جمهوری اسلامی، مردم سالاری دینی و قوانین این نظام انقلابی باشید. در عین حال که انقلابی هستیم، باید قانونمند باشیم. شور و حرارت و انرژی و تحرک و پویایی انقلابیگری نباید، ثبات و نظم و قانون را نادیده بگیرد.
استاد علوم سیاسی در ادامه به نسبت میان انقلابیگری و عقلانیت اشاره کرد و با نقل بیانات مقام معظم رهبری در سالگرد امام اظهار کرد: عقلانیّت واقعی در انقلابیگری است. نگاه انقلابی است که میتواند حقایق را به ما نشان بدهد. عقلانیّت معنایش این است که انسان اصالتها را بشناسد؛ عقلانیّت، تکیهی به مردم است؛ عقلانیّت، تکیهی به نیروی داخلی است؛ عقلانیّت، تکیه و توکّل به خدای بزرگ است.
وی در پایان تصریح کرد: فهم مرزبندی و نسبت سنجی میان انقلابیگری با مقوله آتش به اختیار و با افراط گرایی در اندیشه رهبری بسیار مهم است. ایشان آتش به اختیار را در چارچوب نظام، قانون، تکلیف امر به معروف و نهی از منکر با رعایت بعد قلبی و زبانی و رعایت نزاکت اجتماعی و شئون اخلاقی در جامعه اسلامی و پرهیز از اختلال نظام، ناامنی و هرج و مرج در جامعه اسلامی میدانند و این پایبندی همان انقلابیگری است. غیر از این را ما انقلابی نمیدانیم. حتی انقلابی منفی هم نیست؛ بنابراین انقلابیگری هیچ نسبتی با افراطی گری ندارد. ایشان دو تعبیر در این خصوص دارند: یکی اینکه میفرمایند نباید این باب شود که هر کسی متعهد و دیندار و با حجاب و مرام دینی است به او افراطی گفته شود. از طرف دیگر هم میگوید که انقلابیها باید در چارچوب دین و شریعت و قانون و نظم و اخلاق و روشهای صحیح، وارد بشوند و ارزشهای انقلابی را در لوای اخلاق و معنویت ارائه بدهند. تا زمینه آن اتهام فراهم نشود./504/422/ح