به گزارش خبرنگار وسائل، عصر پنجشنبه، 28 شهریور ماه 1398 در راستای سلسه نشست های علمی همایش گام دوم انقلاب، نشست علمی با موضوع «شاخصه های معنویت اسلامی در راستای تحقق بیانیه گام دوم» در در تالار امام مهدی (عج) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
در این نشست، حجت الاسلام باقر طالبی دارابی عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی و دکتر بهزاد حمیدیه عضو هیأت علمی دانشگاه تهران به عنوان ارائه دهنده و دکتر صدیقه رمضانی به عنوان دبیر حضور داشتند.
بخش اول این نشست پیش تر منتشر شد؛ آنچه در ذیل ارائه شده، بخش دوم این نشست و مشروح مطالب ارائه شده توسط دکتر بهزاد حمیدیه است:
مفهوم معنویت
مفهوم معنویت مانند مفهوم دین و برخی دیگر از مفاهیم بسیار بزرگ و مبهم و کدر است. ولیکن به هر حال ما چاره ای از تعریف معنویت نداریم و باید در این مورد تعیین مراد کنیم؛ تعیین مراد باعث می شود که «هر کسی از ظن خود یار ما نشود» و ما در رصد بدانیم که سر چه کسی را باید بتراشیم. تعیین مراد در واقع نزدیک شدن به تعریف قراردادی است؛ یعنی تعریفی که ما می توانیم به آن اتکا کنیم و اطراف بحث را روشن می کند.
ما در این زمینه می توانیم یا به نحو پدیدار شناسی عمل کنیم، یعنی یک سری از صفات و خصوصیاتی که در خارج اتفاق افتاده است را به نحو تجربی و تحلیل پدیدار شناختی جمع آوری کنیم و نام آنها را معنویت بگذاریم. با این بیان، در صورتی که در یک شخص یا مراسم یا نوشتار این ویژگی ها وجود داشته باشد، آن شخص یا مراسم یا نوشتار معنوی هستند.
در مورد معنویت سکولار و آنچه که ما به عنوان معنویت های خالی از دین عنوان می کنیم و می شناسیم، این سوال مطرح است که آیا این معنویت ها با آنچه که ما به عنوان معنویت اسلامی می شناسیم، اشتراک معنوی دارند یا لفظی؟ در اینجا نیز ممکن است نظرات متعددی وجود داشته باشد، ولیکن بر حسب آنچه نگاشته ایم به نظر می رسد که می توان به اشتراک معنوی رسید.
یعنی می توان معنویت را مفهومی عام تلقی کرد که مصادیق گوناگونی دارد. با این بیان، همان طور که ما از معنویت اسلامی سخن می گوییم می توانیم از معنویت بودایی، هندویی و همین طور از معنویت های سکولار و عصر جدید سخن بگوییم. به هر حال، تمام این موارد گونه های مختلفی هستند که در مفهوم معنویت مشترک هستند. اگر ما بتوانیم به صورت اکتشافی از تألیف های متعدد و متنوعی که دانشمندان پیرامون ویژگی ها و مولفه های معنویت داشته اند مفهوم مشترکی را در بیاوریم، می توانیم اشتراک معنوی را نشان دهیم.
مفهوم معنویت اسلامی
معنویت از لحاظ مفهومی و مصداقی جدا از دین داری است. مفهوم معنویت در بافت های دینی مثل اسلام و ادیان دیگر، به معنای تعمیق دین داری است. اگر اعمال دین داری با توجه به معنا و هدف از آنها انجام شوند، عمق دین داری حاصل شده است.
دینداری فرمالیسم نقطه مقابل دینداری معنوی دینداری در همه ادیان حتی دینداری های به نحو سیال امروزی در ورته و در خطر فرمالیسم قرار دارند. دین دینداری ها می تواند کاملا شکلی و صوری، کلیشه ای و شعاری، قشری و خالی از معنا و مفهوم شوند. می توان به دینداری که دچار فرمالیسم شده، دینداری قشری گفت که نقطه مقابل دینداری معنوی یا معنویت است.
در هر حال، فرمالیسم خطری است که همه وجوه دینداری را تهدید می کند و معنویت، مانعی برای خطر فرمالیسم است. آثاری که برای معنویت وجود دارد، عمیق، تاثیر گذار و ماندگار هستند ولیکن دین داری قشری آثاری سطحی، کم اثر و گاهی کارکردها منفی یا کج کارکردها را به دنبال دارد. شخصی که دچار دینداری قشری می شود، ممکن دچار وسواس و بیماری های روحی روانی نظیر خودخوری و خود کم بینی شود و می توان در او یک حالت مطالبه گری از خداوند را ببینیم.
اما نقطه مقابل دینداری قشری، دینداری معنوی است که در تعبیر رهبر معظم انقلاب وجود دارد و می تواند حتی کشاورزی ما را متحول کند؛ در جنگ ها اثر فوق العاده ای داشته باشد. در واقع این معنویت بهروزی دنیای ما را ایجاد می کند. در حالی که در رابطه با دینداری قشری در تقابل با دینداری معنوی چنین آثاری را نمی بینیم؛ یعنی از نماز قشری و روزه صوری و اعمالی که بدون توجه به معنا و اهداف دین انجام می شوند، انتظار نمی رود که اخلاق ما را بهتر کند، فعالیت های اجتماعی را در راه عدالت و مبارزه با ظلم توانمندتر کند.
دینداری معنوی یا معنویت اسلامی نوعی از دینداری است که باعث بروز فوران گونه آثاری می شود که هم در بعد فردی داریم، مثل آرامش، طمأنینه و زندگی معنا دار و هم در بعد اجتماعی.
برخی از واژگان هستند که به صورت ترکیبی از معنویت به دست می آیند. شعور معنوی، هوش معنوی و تربیت معنوی از این قبیل هستند که گاهی از واژه معنویت روشن تر هستند. یعنی یکی از راه های درک واژه معنویت توجه به همین واژه ها است. مثلا همین طور که حس زیبا شناختی ما طبعا از برخی صحنه ها لذت می برد و از برخی دیگر انزجار، شعور معنوی نیز حسی مشابه است که در مواجه با برخی از اعمال، واژگان و صحنه ها رویکرد های مختلفی دارد.
همین طور رشد معنوی که مفهومی قابل توجه است. انسان در طول عمر خود ضمن اینکه رشد مادی دارد، باید رشد معنوی نیز داشته باشد، یعنی معنویت یک شخص 50 ساله باید به مراتب از معنویتی که در 15 سالگی داشته است، بیشتر باشد؛ شخصی که معنوی بوده و شعور معنوی بالایی داشته باشد، با مشاهده یک صحنه معنوی تفکر فرامادی خواهد داشت.
تحلیل این واژه ها باعث می شود که ما درک بهتری از واژه معنویت داشته باشیم. خلاصه آنکه، من در کتاب خود از تالیف های مختلف و کارهای میدانی که برخی از آن را خود انجام داده ام و بحث های مختلفی که در مورد معنویت صورت گرفته است، مفهوم عامی را برای معنویت ذکر کرده ام و بعد آن را در مورد معنویت اسلامی پیاده سازی کرده ام.
به نظر می رسد که اینکه بگوییم «چه چیزی معنویت اسلامی نیست» دقیق تر از این است که بگوییم «چه چیزی معنویت اسلامی است». در سال هایی که گذشت و شاید در بخش عظیمی از تمدن اسلامی ما گرفتاری و مشکل بسیار بزرگ ما در دینداری ما بوده است. یعنی دینداری ما درست نبوده است. ما جامعیت دینداری معصومین (ع) دور شده ایم.
معنویت اسلامی یعنی معنویت اصیل و کامل
به هر حال، معنویت اسلامی یعنی دینداری بالغ آلپورت. البته نمی خواهم بگویم معنویت اسلامی همان دینداری بالغ است، بلکه مقصود استفاده از این دینداری در تعریف معنویت اسلامی است. در واقع معنویت اسلامی همان دینداری اصیل و کامل است؛ دینداری که قشری نیست؛ دینداری که صرفا مبتنی بر مناسک صرف نیست؛ دینداری که تنها فقهی نیست؛ دینداری که تنها ظواهر احکام نیست.
البته ما نمی خواهیم بگوییم که ظواهر احکام اهمیت ندارند بلکه ما نیز معتقدیم که در دینداری شریعت، طریقت و حقیقت مطرح هستند. ما می گوییم اینکه شخصی تنها به مستحباتی نظیر زیارت ها اهمیت دهد و تنها به قالب هایی برسد که در شریعت به عنوان قالب معنویت بیان شده اند، دچار فرمالیسم و قشری گری شده است و این، منجر می شود که ما از پتانسیل عظیم ظواهر دین هیچ استفاده ای نکنیم.
اربعین با این عظمت رخ می دهد و آثار شگرفی دارد ولیکن می تواند بسیار بیش از این اثر گذار باشد. البته تاکید می کنم که زیارت اربعین بسیار خوب است و ما باید آن را تقویت کنیم ولیکن سخن این است که ما باید معنویت اصیل را به آن تزریق کنیم. دینداری مبتنی بر صرف مناسک، معنویت نیست.
دین داری جزم اندیشانه معنویت نیست
ما باید دین داری جزم اندیشانه را از معنویت جدا بدانیم. یعنی دین داری که خالی از استدلال و عقلانیت و مبتنی بر تعصب و سوگیری است. شهید مطهری نیز تاکید می کردند که امروزه جوان ها به دنبال استدلال هستند. اگر ما قبل از اینکه وارد احکام دین داری نظیر قصاص، حد و ارث شویم، یعنی قبل از اینکه وارد وجوه ظاهری تر دین شویم، به تقویت روح جست و جوگری معنوی بپردازیم و پس از آن به ظاهر دین بپردازیم، خود عقلانیت است. در نتیجه می توان گفت معنویت عقلانیت می آورد.
دینداری عقل محور صرف، معنویت نیست
دیندار عقل محور صرف نیز با معنویت جدا است. آندرهیل در کتاب «حیات معنوی» خود برای معنویت چند وجه را می شمارد. یکی از وجوه این است که معنویت نیازی به استدلال های پیچیده ندارد. مثلا نیازی نیست که ما برای معنویت استدلال های پیچیده ملاصدرا را بدانیم؛ البته دانستن این نکات خوب است ولیکن اینکه برای داشتن معنویت جامعه را مشروط بر خواندن این کتاب ها کنیم، صحیح نیست. دانستن استدلال های پیچیده برای معنویت الزاما منجر به معنویت نمی شود چراکه معنویت دریافت شهودی و قلبی است.
دینداری اخلاق محور صرف، معنویت نیست
گاها برخی خلط کرده و می گویند رعایت قواعد اخلاقی دقیقا عین معنویت است. حقیقت این است که معنویت ساحتی است که مفهوما غیر از مفهوم اخلاق است. ما در اخلاق ورزی به دنبال حسن و قبح هستیم و می خواهیم که اخلاقمان حسن شود، اما در معنویت ما نوعی ارتباط، وصل شدن، تقرب، فراتر رفتن و تعالی را دنبال می کنیم. ما در معنویت به دنبال تعالی از مادیت، تعالی از ماتریالیسم دین دارانه هستیم.
معنویت غیر از دینداری عادت محور است
همچنین، معنویت غیر از دینداری عادت محور است. دینداری عادت محوری که در اثر حاکمیت روزمرگی در دینداری است. یعنی ما طبق عادت به استمرار دینداری بپردازیم. البته نفس عادت نیز خوب است ولیکن معنویت این نیست؛ معنویت بدین معناست که ما دینداری زنده انجام دهیم. عبادت های افرادی که به تازگی از دین مسیحیت وارد اسلام شده اند، زنده و به نوعی خاص است. معنویت یعنی تجربه این حالت خاص در هر عمل عبادی که انجام می دهیم. در واقع معنویت تعمیق دینداری در زندگی روزمره است.
معنویت غیر از دینداری اسطوره ای است
دینداری اسطوره ای نیز با معنویت ناسازگار است. اینکه ما در رابطه با مفاهیم دینی خود، حتی در رابطه با مفهوم خدا، تفکر اسطوره ای داشته باشیم، معنویت نیست./504/241/ح
تهیه و تنظیم: مجتبی گهرگزی