به گزارش خبرنگار وسائل، نشست «عفاف و حجاب، سلامت اجتماعی و تحکیم خانواده» با حضور غلامرضا حسنی درمیان، عضو هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد به همت کارگروه عفاف گرائی و تربیت جنسی دانشگاه فردوسی چهارشنبه ۱۳ شهریور در سالن شورا پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی برگزار شد.حسنی درمیان، در ابتدای این نشست ضمن تأکید بر این مطلب که خداوند از طریق پیامبران و ائمه به دنبال ساماندهی زندگی بشر است، اظهارکرد: در همین راستا چنانچه بحث عفاف و حجاب مطرح میشود از جنبهای به آن پرداخته میشود که در فضای دینی بررسی میشود و سپس از جنبه اجتماعی و تأثیراتی که در جامعه امروز بشری داشته است بحث میشود.
پوشش دارای جنبههای سه گانه قانونی، عرفی و شرعی است
وی با اشاره به پژوهشی که درباره آسیبهای فرهنگی در سطح شهر مشهد از لحاظ اولویتهای فرهنگی در زمینه عفاف و حجاب انجام شده است، گفت: حجاب امر بیرونی و عفاف درونی است و رابطه بین این دو روشن است. از طرفی آنچه که در جامعه به لحاظ عینی دیده میشود این است که پوشش دارای جنبههای سه گانه قانونی، عرفی و شرعی است.
این محقق و پژوهشگر با اشاره به این مطلب که پوشش را میتوان از این سه منظر نگاه کرد، بیان داشت: از منظر عرفی جامعهای را نمیبییند که پوشش نداشته باشند و یا بدون میزانی از عفاف باشد، اما اینکه حدود آن چه طور است نقطه نظرات متفاوت است و در بستر فرهنگهای مختلف این تنوع دیده میشود و بنابراین عفاف و حجاب برای هر دو جنس است. این بحث تاریخی است و همه ملل را شامل میشود و حتی خرده فرهنگها به مسأله پوشش توجه داشته اند.
وی با بیان اینکه پوشش جنبه فطری دارد، گفت: حتی در دانشگاههای جهان قوانین پوشش دیده میشود و از نظر عقل بشری بر آن تأکید شده است و بر این امر به شدت مراقبت میشود که از آن حدود خارج نشود، اما نگاه اسلام خاص است و فقط با دیدگاه دنیوی به مسأله پوشش نگاه نمیکند؛ جنبه و آخرتی نیز دارد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: حجاب و عفاف یک الگوی رفتاری است، این الگوی رفتاری در جنبه هنجاری وابسته به ارزشها است و سلسله مراتب ارزشی برای آن تعریف میشود چراکه بین ارزشها و هنجارهای جامعه رابطه وجود دارد و در داخل جوامع تابع خرده فرهنگها میشود و آنچه که امروز درباره عفاف و حجاب دیده میشود تلفیقی از قانون، عرف و شرع است و اینکه کدام تقدم دارد دارای اهمیت است و این بستگی دارد که آن سلسله مراتب ارزشها تا چه میزان وابسته به ارزشهای اعتقادی است.
ارتباط بین عفاف و حجاب ناگسستنی است
حسنی درمیان با بیان اینکه ارتباط بین عفاف و حجاب ناگسستنی است، اما در جامعه ممکن است تابع قانون باشد تا تابع ارزشهای دینی و برعکس، اظهارکرد: الگوی رفتاری حجاب و عفاف یک الگوی منفک شده از سایر الگوهای رفتاری نیست و در دایره سبک زندگی ما تغییر میکند چراکه نمیتوان حجاب و عفاف را مجزا به سمت ارزشهای دینی و شرعی سوق داد.
وی با اشاره به اثرات ساختاری در پدیده بدحجابی گفت: وقتی گفته میشود عفاف و حجاب بستگی دارد که در سطح ساختاری بررسی شود و عاملیت کنار زده میشود یا میخواهیم عاملیت را پیدا کنیم و به راهکارها برسیم که اینگونه نمیشود چراکه امروزه عاملیتها و ساختارها در هم تنیده هستند و ساختارها از قدرت بالائی برخوردارند و بدون تغییرات ساختاری نمیتوان به تنهائی عاملیت را محکوم کرد، این دو را باید با تناسب نسبت به یکدیگر دید.
این استاد دانشگاه درباره راهکارهای پیشگیری از بدحجابی گفت: برای پیشگیری از بدحجابی فقط رجوع به فرد کافی نیست که موضوع را فقط به عنوان روانشناسی ملاحظه کرد چراکه پدیدهها گاه از این سطح عبور کرده اند و هر رفتاری که در جامعه پاداش ببیند تکرار میشود بنابراین کاهش میزان پوشش براساس موازین دینی دلیل آن پاداشی است که گرفته است و این پاداشها لزوما اقتصادی نیست و به توجه افراد بستگی دارد.
سیستم پاداش دهی امروز به سمت حجاب نیست
وی ادامه داد: طرد افرادی که پوشش مناسب را در برخی کنشها و تقابلها دارند و این فشار هنجاری به تدریج تغییر در رفتار ایجاد میکند. سیستم پاداش دهی امروز به سمت حجاب نیست چراکه ساختارها باید ارزشها را تقویت کند.
عضو هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به نظامهای پاداش دهی به نوع پوشش در فرهنگ غرب گفت: هالیود اگر میخواهد بازیگر زنی را مشهور و برجسته کند شرایط آن تنزل حوزه پوششی اوست به همین دلیل به سطح عاملیت و ساختار به صورت توام برای تصحیح رفتار باید نگاه کرد و در هر الگوی رفتاری این موضوع مطرح است.
رصد فرهنگی مقدمه برای ساماندهی و بسط فرهنگی است
وی با تأکید بر این مطلب که رصد فرهنگی مقدمه برای ساماندهی و بسط فرهنگی است که تناسب این عوامل را میطلبد، تصریح کرد: در عین حال در همین راستا نیاز به برنامه ریزی میان مدت، کوتاه مدت و بلند مدت و به صورت توام دارد.
این استاد دانشگاه ضمن ارائه گزارش فرهنگی در حوزه آسیبها و تهدیدهای اجتماعی در سطح شهر مشهد، گفت: نتایج اینگونه است که مسأله اولویت بندی آسیبهای فرهنگی و اجتماعی در سطح شهر مطرح است و ۱۴۸۵ پاسخگو بودند که ۵۱ درصد خانه دار هستند در عین حال ۵۰ درصد زنان مورد مطالعه خانه دار نیستند.
وی با بیان اینکه حضور اجتماعی زنان به شدت در حال افزایش است، تصریح کرد: در این شرایط این پرسش مطرح میشود که آیا این بستر اجتماعی رو به رشد حضور اجتماعی زنان بر روی الگوی عفاف و حجاب زنان تأثیر نمیگذارد و در عین حال حضور زنان بحث نیست بلکه در ضرورتها است و حضور زن بر اساس ضرورت تعریف میشود و ساختار این ضرورت را پذیرفته است.
درباره چگونگی حضور زنان ساختار تعریف شدهای وجود ندارد
وی ضمن انتقاد نسبت به این امر که در چگونگی حضور زنان ساختار تعریف شدهای وجود ندارد، خاطرنشان کرد: به لحاظ جامعه شناسی الگوهای رفتاری ما در جامعه به دنیا میآیند و در جامعه از بین میروند و افراد بر جامعه میتوانند تأثیر بگذارند در عین حال به شدت تابع ساختارهای اجتماعی هستیم پس اگر میخواهیم تغییر را ببینیم تغییر را باید همه جانبه دید چراکه پدیدهها چند سطحی و چند متغیره هستند.
این استاد دانشگاه با تأکید بر این مطلب که واقعیت و پیامدها را باید در سطوح مختلف دید و راهکارها را در سطوح متفاوت بررسی کرد تا بتوان به سازندگی جامعه آینده کمک کرد، ابراز کرد: آموزش و پرورش خروجیهای آینده هستند و در همین راستا وقتی تکنولوژی وارد میشود باید رصد کرد که چه تأثیری روی حجاب و عفاف دارد و اگر رصد نشود بازنده هستید و برای دفاع از ارزشها باید ساختارها را متناسب با آن تنظیم کرد و شعار به تنهائی کافی نیست و در عین حال کار سخت و دشواری است.
عادی سازی الگوهای رفتاری نادرست یک پروژه است
وی با بیان ارتباط عفاف و حجاب، سلامت اجتماعی و تحکیم خانواده گفت: تغییر در فرصتهای شغلی زنان با عفاف و حجاب میتواند ارتباط داشته باشد که آن را تقویت یا تنزیل دهد چراکه به تدریج الگوهای رفتاری نادرست عادی میشود که این عادی سازی یک پروژه است.
این استاد دانشگاه با اشاره به مثالهایی درباره پروژه عادی سازی الگوهای رفتاری نادرست خاطرنشان کرد: افکار ساختاری مدیریت شده برای باربی شدن و عملهای جراحی طراحی شده است که ذیل سلامت عنوان میشود و از طرفی در چارچوب قالبهای عقل ابزاری که پذیرفته شده است القاء میشود که الگوهای رفتاری نادرست را ترویج و اشاعه میدهد.
عضو هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد با طرح این پرسش که منشأ تغییر الگوهای رفتاری تا چه میزان داخلی و خارجی است؟ فرهنگ چه طور عوض میشود و مرکزیترین عناصر فرهنگی چیست؟ گفت: مرکزیترین عنصر فرهنگی توحید است و گام به گام تغییرات صورت میگیرد و فرآیندی تغییر حاصل شده است و فرآیندی باید بهبود در این مسیر حاصل شود.
وی ادامه داد: در واقع ساختارها بر روی ارزشها و باورها اثر گذاشته است و زیربنا فرهنگ است و روبنا اقتصاد است که الگوی مصرف ما اقتصاد را نابود میکند چراکه در آینده هر شاغلی باید ۲۵ درصد حقوق خود را مالیات پرداخت کنند وگرنه بازنشستگان حقوق ندارند و وقتی خانواده با تهدیدها مواجه میشود پیامد آن اقتصادی میشود و در آینده نیروی انسانی جایگزین ندارد و در حال حاضر خروجی بازنشستگی سه برابر ورودی آن است و این مساله ایجاب میکند که مالیاتها افزایش مییابد و بر تحکیم خانواده تأثیر میگذارد.
حسنی درمیان با اشاره به عوامل متعدد در تحکیم و سلامت خانواده اظهارکرد: ما در حال حاضر در تشکیل و تحکیم و توسعه و فرزند آوری و تعالی خانواده مشکل داریم و از سوئی این عوامل در عفاف و حجاب اثر میگذارد و در عین حال اثر میپذیرد و باید تناسب بین نحوه اشتغال، نوع حضور و چگونگی در اشتغال و مکان اشتغال و نوع مشاغل تناسب ایجاد کرد.
وی ضمن رد این موضوع که برای اشتغال و حضور اجتماعی زنان در جامعه نباید از یک الگوی لیبرالیستی در این زمینه استفاده کرد، بیان داشت: چنانچه آن الگو در توسعه اقتصادی پذیرفته شود توسعه فرهنگی خود را همراه خواهد کرد. فرهنگ نیاز به مدیریت دارد که تناسب و تنظیم است.
ایدئولوژی زدائی بزرگترین تهدید / همباشی حاصل زدون عفاف و حجاب در غرب
این استاد دانشگاه با بیان اینکه ارزشها ذهنی و هنجارها عینی هستند، گفت: درونی سازی ارزشها به عنوان یک پدیده اجتماعی دارای اهمیت است و از طرفی نظارت در این راستا در آموزش و پرورش و مهدکودکها اهمیت پیدا میکند چراکه کنترل اجتماعی مکمل است و اصل نیست؛ در عین حال ایدئولوژی زدائی بزرگترین تهدید است.
وی با اشاره به تجربه نادرست غرب درباره کنار گذاشتن حجاب و عفاف گفت: اگر عفاف و حجاب زدوده شود که در غرب رخ داده است از هر صد جوانی که در غرب در سن بلوغ است ۴۰ جوان خارج از ازدواج متولد شده اند که حاصل همباشی بوده اند که اگر این امر تنزل کند بر روی مسائل مختلف اثر دارد. با شرایط فعلی بلوغ اجتماعی به تأخیر افتاده است و سن بلوغ جنسی پایین آمد که به خاطر تبلیغات و ابزاری است که وجود دارد و این شکاف پیامدهای تأخیرهای ازدواج را به دنبال دارد و در عین حال تجردهای قطعی زنان رو به افزایش است وارزشهای اخلاق بنیان تضعیف شده است که این همان تهاجم و شبیخون است.
پوشش زنان به خاطر سلامت اجتماع است نه به دلیل محدود کردن زنان / رسوخ فرهنگ تظاهری و نمایشی
این محقق و پژوهشگر با بیان اینکه الگوهای رفتاری ما به شدت تحت تأثیر الگوهای رفتاری تظاهری و نمایشی است و حتی گاه مناسک مذهبی جنبه نمایشی پیدا میکند و فرهنگ تظاهری رسوخ کرده است، تصریح کرد: این فرهنگ به آن دلیل که احساس حقارت در افراد ایجاد میکند درست نیست و در همین راستا عفاف و حجاب را باید به صورت غیر مستقیم ترویج داد. تأکید بر پوشش زنان به خاطر سلامت اجتماع است نه به دلیل محدود کردن آنها./502/241/ح