vasael.ir

کد خبر: ۱۴۵۴۵
تاریخ انتشار: ۱۶ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۹:۴۴ - 07 September 2019

تأکید قرآن بر رونق تولید و تقویت بنیه اقتصادی مسلمانان

وسائل ـ از تفسیر آیه ۶۰ سوره انفال چنین برداشت می‌شود که بايد بُنيه دفاعى مسلمانان در زمينه‌هاى فرهنگى، اقتصادى، سياسى، نظامى، عقيدتى و ... چنان قوى باشد كه دشمن از هر جهت بترسد و توطئه‌هايش خنثى شود.

به گزارش وسائل، خداوند متعال در قرآن کریم و در آیات متعدد به مسائل اقتصادیتأکید قرآن بر رونق تولید و تقویت بنیه اقتصادی مسلمانان پرداخته است و در واقع بخشی از آیات قرآن به مسائل اقتصادی اختصاص دارد. موضوع اقتصاد و معیشت مردم و آثار اجتماعی و سیاسی و توجه یا بی‌توجهی به آن از سوی حکومت‌ها و سبک زندگی اقتصادی مسئولان و همچنین رعایت نکات شرعی معاملات و مواردی از این قبیل از مسائل مهمی است که مورد تأکید قرآن کریم قرار گرفته است.

همچنین اشاره به موضوعاتی همانند خمس، قرض‌الحسنه، زکات، ربا، رزق حلال، اهمیت کار و تلاش و تولید و سایر موضوعات اقتصادی نشان‌دهنده اهمیت مقوله اقتصاد نزد خداوند متعال است.

در این راستا بنا داریم در قالب سلسله ‌یادداشت‌ها و گزارش‌هایی به بررسی آیات اقتصادی قرآن و تفاسیر مربوط به آنها بپردازیم.

یکی از آیات قرآن کریم که با موضوعات اقتصادی مرتبط است، آیه ۶۰ سوره مبارکه الانفال است که در این آیه آمده است: « وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ؛ و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد تا با اين تداركات دشمن خدا و دشمن خودتان و دشمنان ديگرى را جز ايشان كه شما نمى‌شناسيدشان و خدا آنان را مى‌‏شناسد بترسانيد و هر چيزى در راه خدا خرج كنيد پاداشش به خود شما بازگردانيده مى‌‏شود و بر شما ستم نخواهد رفت».

مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می‌فرماید: اینکه خداوند فرمود: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ» امر عامى است به مؤمنین که در قبال کفار به قدر تواناییشان از تدارکات جنگى که به آن احتیاج پیدا خواهند کرد تهیه کنند، به مقدار آنچه که کفار بالفعل دارند و آنچه که توانایى تهیه آن را دارند، چون مجتمع انسانى غیر از این نیست که از افراد و اقوامى داراى طبایع و افکار مختلف تشکیل مى‏‌یابد، و در این مجتمع هیچ اجتماعى بر اساس سنتى که حافظ منافعشان باشد اجتماع نمى‏‎کنند مگر اینکه اجتماع دیگرى علیه منافعش و مخالف با سنتش تشکیل خواهد یافت، و دیرى نمى‌پاید که این دو اجتماع کارشان به اختلاف کشیده و سرانجام به نزاع و مبارزه علیه هم برمى‌‏خیزند، و هر یک در صدد برمى‏‌آید که آن دیگرى را مغلوب کند.

 

تقویت همه‌جانبه قوا بر جامعه اسلامى واجب است

پس با این حال مسئله جنگ و جدال و اختلافاتى که منجر به جنگ‌هاى خسارت‏‌زا مى‏‌شود امرى است که در مجتمعات بشرى گریزى از آن نبوده و خواه ناخواه پیش مى‏‌آید، و اگر این امر قهرى نبود انسان در خلقتش به قوایى که جز در مواقع دفاع بکار نمى‏‎رود از قبیل غضب و شدت و نیروى فکرى، مجهز نمى‏‌شد. پس اینکه مى‏‌بینیم انسان به چنین قوایى در بدن و در فکرش مجهز است خود دلیل بر این است که وقوع جنگ امرى است اجتناب‌ناپذیر، و چون چنین است به حکم فطرت بر جامعه اسلامى واجب است که همیشه و در هر حال تا آنجا که مى‏‌تواند و به همان مقدارى که احتمال مى‏‌دهد دشمنش مجهز باشد مجتمع صالحش را مجهز کند.

در تعالیم عالیه دین فطرى اسلام که دین قیم است و خداى تعالى آن را براى بشر فرستاده حکومتى را براى بشر اختیار کرده که باید اسم آن را حکومت انسانى گذاشت، حکومتى است که در آن حقوق فرد فرد جامعه را محفوظ و مصالح ضعیف و قوى، توانگر و فقیر، آزاد و برده، مرد و زن، فرد و جماعت و بعض و کل را به طور مساوى رعایت کرده است، حکومتش فردى استبدادى نیست تا قائم به خواسته‏‌هاى شخص حاکم باشد، و او به دلخواه خود در جان و عرض و مال مردم حکومت کند. و حکومت اکثریت یعنى پارلمانى هم نیست تا بر طبق خواسته اکثر افراد دور زده و منافع ما بقى پایمال شود، یعنى «نصف جمعیت به اضافه یک» به مراد خود رسیده و «نصف منهاى یک» آن محروم گردد. و شاید سر اینکه بعد از خطاب به شخص رسول خدا (ص) در آیات قبل یعنى آیه «فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِی الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ» و آیه «فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلى‏ سَواءٍ» و «لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَبَقُوا» و همچنین قبل از آیه «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها» و غیر آن که خطاب در آنها نیز متوجه شخص رسول خدا (ص) است خطاب را متوجه عموم مردم کرده و فرموده: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» همین نکته باشد، زیرا گفتیم که حکومت اسلامى حکومتى است انسانى، به این معنا که حقوق همه افراد انسان‌ها را رعایت نموده و به خواسته‏‌هاى آنان احترام مى‏گذارد، و لو هر که مى‏‌خواهد باشد، نه اینکه خواسته‏‌هاى افراد را فداى خواسته یک نفر و یا خواسته اکثریت کرده باشد.

و چون چنین است دشمن منافع یک جامعه اسلامى دشمن منافع تمامى افراد است، و بر همه افراد است که قیام نموده و دشمن را از خود و از منافع خود دفع دهند، و باید براى چنین روزى نیرو و اسلحه زیر سر داشته باشند، تا بتوانند منافع خود را از خطر دست برد دشمن نگهدارند، گو اینکه پاره‏اى از ذخیره‏‌هاى دفاعى هست که تهیه آن جز از عهده حکومت‏‌ها بر نمى‏‌آید، و لیکن پاره‏اى دیگر هم هست که مسئول تهیه آن خود افرادند، چون حکومت هر قدر هم نیرومند و داراى امکانات زیادى باشد به افراد مردم محتاج است، پس مردم هم بنوبه خود باید قبلا فنون جنگى را آموخته و خود را براى روز مبادا آماده کنند. پس تکلیف «و اعدوا ... »، تکلیف به همه است.

«ارهاب یا ترساندن» به وسیله تدارک دیدن نیرو هر چند خود از اغراض صحیحى است که فواید بزرگى بر آن مترتب مى‏‌شود، و لیکن غرض اصلى از تهیه دیدن قوا، ارهاب نیست، و به همین جهت دنبال آن فرمود: «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْ‏ءٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ» تا تمامى غرض را برساند. چون غرض حقیقى از تهیه نیرو این است که به قدر تواناییشان بتوانند دشمن را دفع کنند و مجتمع خود را از دشمنى که جان و مال و ناموسشان را تهدید مى‏‌کند حفظ نمایند. و به عبارت دیگرى که با غرض دینى نیز مناسب‏‌تر است این است که به قدر تواناییشان نائره فساد را که باعث بطلان کلمه حق و هدم اساس دین فطرى مى‏شود و نمى‏‌گذارد خدا در زمین پرستش شود و عدالت در میان بندگان خدا جریان یابد خاموش سازند.

و این خود امرى است که فرد فرد جامعه دینى از آن بهره‏‌مند مى‏‌شوند، پس آنچه را که افراد و یا جماعت‌ها در این راه یعنى جهاد براى احیاى امر پروردگار انفاق مى‏‌کنند عیناً عاید خودشان مى‏‌شود، چیزى که هست صورت آن عوض مى‏‌شود، چون اگر در راه خدا مال و جاه و یا نعمت دیگرى نظیر آن را انفاق کرده باشند، در حقیقت در راه ضروریات زندگى خود خرج کرده، و چیزى نمى‏‌گذرد که همان به اضافه منافع دنیایى و اخروی‌اش دوباره عایدش مى‏‌شود، و اگر جان خود را در این راه داده باشد در راه خدا شهید شده و در نتیجه به زندگى باقى و جاودانه آخرت رسیده است، زندگى حقیقى که جا دارد تمامى فعالیت‌هاى هر کس در راه به دست آوردن آن باشد.

این است اثر شهادت و کشته شدن در راه خدا از نظر تعلیمات دین، نه افتخار و نام نیک و امثال آن که احیاناً بعضى‏‌ها دل خود را به آن خوش کرده و در پاره‏‌اى از مقاصد دنیوى خود را به کشتن مى‏‌دهند، صاحبان این فکر هر چند به این تعلیم اسلامى که جامعه به منزله فرد واحد است که تمامى اعضایش در نفع و ضرر شریک هستند توجه دارند، اما این اشتباه را هم دارند که خیال کرده‏‌اند آن کمال و هدفى که فطرت بشرى انسان را به منظور رسیدن به آن وادار به زندگى دسته جمعى و تشکیل اجتماع مى‏‌کند همان زندگى دنیایى است و بس. آن وقت وقتى پاى دادن جان به میان مى‏‌آید فکر مى‏‌کند این چه کارى است که من براى اینکه دیگران به لذایذ مادى بهترى برسند خود را به کشتن دهم غافل از اینکه تعلیم دینى نتیجه از خودگذشتگى و شهادت را صرف نام نیک و یا افتخار نمى‏داند، بلکه زندگى دیگرى دائم و جاویدان مى‏‌داند.

 

دلایل تأکید قرآن بر تقویت بنیه مسلمانان

آیت‌الله جوادی آملی در تفسیر این آیه بیان می‎کند: برای روشن شدن محتوای این آیات بررسی فضای نزول این آیات و احکام مدینه و اصل نظام جنگی در اسلام لازم است وقتی وجود مبارک پیغمبر اسلام (ص) بر اثر فشار مشرکین مجبور به تبعید و مهاجرت شد از مکه به مدینه تشریف آوردند فضای حاکم مدینه این بود که برخی با آن حضرت بیعت کردند و ایمان آوردند این یک گروه، گروه دیگر با آن حضرت مصالحه کردند و تعهد سپردند که علیه او قیام و اقدامی نکنند؛ چه اینکه به او هم مومن نشدند گاهی نقض عهد می‌کردند گاهی نمی‌کردند ولی به حسب ظاهر مصالحه کردند گروه سوم محاربه کردند نه مصالحه یا در داخل همان محدوده مدینه و اطراف مدینه مثل خیبر و اینها به جنگ حضرت برخاستند یا ملحق شدند به مشرکین گروه چهارم منافقانه رفتار می‌کردند یعنی ظاهراً ایمان آوردند و باطناً کافر بودند حالا یا با یهودی‌ها هماهنگ بودند یا با مشرکین مکه گروه پنجم فرصت طلب بودند یا در حقیقت منتظر مصلحت روز بودند ببینند آینده چه می‌شود. خب موضع خاصی نداشتند نه اسلام آوردند نه به جنگ پرداختند نه مصالحه کردند نه منافق شدند.

منافق این بود که ظاهراً مسلمان باشد و باطناً کافر، اینها همان راهی که قبل از ورود حضرت داشتند همان راه را بعد از ورود هم داشتند منتها می‌گفتند ببینیم آینده چه می‌شود آیا اسلام پیروز می‌شود یا شرک و وثنیت پیروز می‌شود یا یهودیت پیروز می‌شود بالأخره منتظر آینده بودند این چهار پنج گروه وضعشان روشن بود یک گروهی از درون یا بیرون دشمن بودند ولی دشمن ناشناس که اینها را هم قرآن کریم به عنوان ﴿لا تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ﴾ یاد می‌کند حالا خواه دشمن نزدیک خواه دشمن دور ظاهراً این مِن دونهم همان طوری که در نوبت دیروز اشاره شد یعنی کسانی که در ناحیه دیگر اقلیم دیگر در سمت و سوی دیگر هستند که شما نمی‌شناسید نظیر کسراهای ایران قیصرهای روم و این دو تا امپراطوری همیشه مزاحم مسلمان‎ها بودند.

همچنین حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی، در تفسیر این آیه به چهار نکته زیر اشاره کرده است:

۱- اين آيه دستور آماده باش همه جانبه‌ مسلمانان در برابر دشمنان و تهيه هر نوع سلاح، امكانات، وسايل و شيوه‌هاى تبليغى حتى شعار و سرود را مى‌دهد كه رعايت اين دستورات، سبب هراس كفار از نيروى رزمى مسلمانان مى‌شود.

۲- پيامبر(ص) وقتى با خبر شد كه در يمن اسلحه‌ جديدى ساخته شده، شخصى را براى تهيه‌ آن به يمن فرستاد. از آن حضرت نقل شده كه با يك تير، سه نفر به بهشت مى‌روند: «سازنده‌ آن، آماده كننده و تيرانداز».

۳- در اسلام، مسابقات تيراندازى و اسب سوارى و برد و باخت در آنها جايز شمرده شده تا آمادگى رزمى ايجاد شود.

۴- ضمير «لَهُمْ»، به كفّار و كسانى كه در آيه‌ قبل مطرح بودند و بيم خيانتشان مى‌رفت، برمى‌گردد. يعنى در برابر دشمن كه همواره احتمال خيانت او حتّى در صورت عهد و پيمان‌ مى‌رود، آماده باشيد.

تأکید قرآن بر رونق تولید و تقویت بنیه اقتصادی مسلمانان

 

ضرورت همکاری مردم و حکام اسلامی در تقویت بنیه اقتصادی

ایشان همچنین در تفسیر این آیه به ۲۷ پیام به شرح زیر اشاره کرده است:

۱- مسلمانان بايد آمادگى رزمى كامل، از نظر تجهيزات، نفرات و ... داشته باشند و آماده‌ مقابله با خيانت و حمله دشمن باشند. «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ»

۲- هدف از آمادگى نظامى، حفظ مكتب و وطن مسلمانان است، نه غارت و استعمار و .... وَ أَعِدُّوا لَهُمْ‌ ...

۳- دولت بايد حدّاكثر توان خود را براى تأمين بودجه دفاع از نظام اسلامى و ترساندن دشمنان خدا اختصاص دهد. «مَا اسْتَطَعْتُمْ»

۴- تمام مسلمانان بايد آماده‌ى رويارويى با توطئه‌هاى دشمن باشند و دوره‌هاى رزمى را ديده باشند. «مَا اسْتَطَعْتُمْ»

۵- همه جا گفت‌وگو و مذاكره كارساز و كافى نيست، گاهى هم بايد توان و قدرت به ميدان آيد. «مِنْ قُوَّةٍ»

۶- در هر زمان، پيشرفته‌ترين امكانات رزمى را براى دفاع آماده كنيد و از هيچ چيز فروگذار نكنيد، چه قدرت سياسى و نظامى، چه امكانات تبليغى و تداركاتى. «مِنْ قُوَّةٍ»

۷- ايجاد رعب در دل دشمن با هر وسيله‌اى حتّى با ظاهرسازى لازم است. «مِنْ قُوَّةٍ» در حديث آمده است: با خضاب كردن موى صورت، دشمن را بترسانيد، تا نگويند ارتش اسلام پير است.

۸- براى ارعاب و ترساندن دشمنان، آموزش نظامى براى زنان هم لازم است. مِنْ قُوَّةٍ ... تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ‌

۹- به امكانات امروز قانع نباشيد و تجهيزات نظامى و دفاعى را تا مرز تهديد دشمنان گسترش دهيد. مِنْ قُوَّةٍ ... تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ‌

۱۰- وحدت و يكپارچگى هم نوعى قدرت است، چون با تفرقه، نمى‌توان دشمن را ترساند. مِنْ قُوَّةٍ ... تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ‌

۱۱- در اسلام، همه‌ مسلمانان سربازند و بسيج مردمى ضرورى است. أَعِدُّوا، تُرْهِبُونَ‌، تُنْفِقُوا و ...

۱۲- اسب‌هاى جنگى، آن روز و ابزار نظامى امروز، بايد به حال آماده باش نگهدارى و تغذيه شود. «رِباطِ الْخَيْلِ»

۱۳- هم آمادگى نيروها لازم است، هم تجهيزات. «مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ»

۱۴- اسلام، بايد نظام و حكومت داشته باشد، چون بدون آن، دشمنان هراسى ندارند. «تُرْهِبُونَ بِهِ»

۱۵- بايد بُنيه دفاعى مسلمانان در زمينه‌هاى فرهنگى، اقتصادى، سياسى، نظامى، عقيدتى و ... چنان قوى باشد كه دشمن از هر جهت بترسد و توطئه‌هايش خنثى شود. ( «تُرْهِبُونَ بِهِ»، به طور مطلق بيان شده است)

۱۶- هم ارزشهاى الهى بايد حفظ شود و هم حقوق انسانى. «عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ»

۱۷- در اسلام، مكتب و كرامت انسانى مطرح است، نه اغراض شخصى، نژادى و قومى. «عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ»

۱۸- همه‌ دشمنان، شناخته شده نيستند. «لا تَعْلَمُونَهُمُ» شايد مراد منافقان باشند، چون همين تعبير درباره‌ آنان هم آمده است. «لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ»

۱۹- تنها براى دشمنان شناخته شده برنامه‌ريزى نكنيد، بلكه پيش‌بينى لازم حتّى براى دشمنان ناشناخته‌ حال و آينده هم داشته باشيد. «لا تَعْلَمُونَهُمُ»

۲۰- تأمين قدرت دفاعى، بودجه لازم دارد، موعظه و شعار كافى نيست. «تُنْفِقُوا»

۲۱- مردم بايد در بودجه‌ جنگ و تأمين جبهه، مشاركت كنند و اين تنها مخصوص زمان جنگ نيست. وَ ما تُنْفِقُوا ... (آيه مطلق است و مى‌رساند كه مسلمانان بايد همواره براى آمادگى، پول خرج كنند.)

۲۲- اسلحه و نفرات كافى نيست، پشتيبانى‌هاى مالى هم لازم است. «وَ ما تُنْفِقُوا»

۲۳-كمك به جبهه، از هر راهى؛ مالى، جانى، آبرو، اطلاعات، قلم و ... لازم است. «مِنْ شَيْ‌ءٍ»

۲۴- هرگونه تلاش و انفاق و به‌كارگيرى امكانات براى تقويت بنيه نظامى حكومت اسلامى، از مصاديق انفاق در راه خداست. «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‌ءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»

۲۵- به شرطى خير و بركت انفاق به شما برمى‌گردد كه در راه خدا باشد، نه از روى ريا، سُمعه، خودنمايى و روابط و ملاحظات. «فِي سَبِيلِ اللَّهِ»

۲۶- كمك‌هاى مالى، سبب قدرت امّت مى‌شود و نتيجه‌ آن به خود مردم و وضع اقتصادى جامعه و عزّت مسلمانان برمى‌گردد. «يُوَفَّ إِلَيْكُمْ»

۲۷- تضييع حقوق ديگران و پرداخت نكردن مزد و پاداش كارها به طور كامل، ظلم است. «يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ»

 

نتیجه‌گیری

از مجموع تفاسیری که در مورد این آیه بیان شد می‎توان چنین نتیجه گرفت که جامعه اسلامی همواره باید به فکر تقویت توان داخلی و به ویژه از بُعد نظامی و اقتصادی باشد. یکی از تأکیدات قرآن کریم در این آیه بر تقویت توان داخلی مسلمانان است و یکی از راهکارهای مهم در این زمینه قدرتمند شدن مسلمانان در زمینه اقتصادی است که مسلماً با توسعه اقتصادی و حمایت از تولید داخلی محقق خواهد شد. البته بنا بر فرموده قرآن کریم، علاوه بر تلاش‎های حکام اسلامی، مردم نیز باید همواره آمادگی پشتیبانی همه جانبه از حکومت اسلامی و به ویژه از جهت حمایت‎های اقتصادی را داشته باشند./910/241/ح

 

منبع: ایکنا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۷:۵۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۷:۵۸
اذان ظهر
۱۳:۰۵:۴۷
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۵۸
اذان مغرب
۲۰:۰۰:۳۳