vasael.ir

کد خبر: ۱۴۵۳۹
تاریخ انتشار: ۲۵ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۸:۱۳ - 16 September 2019
گزارش از مقاله؛

دولتِ تمدنی و کنش‌گری در روابط بین‌الملل

وسائل ـ فهم نظام بین الملل و نظم جهانی، وابسته به شناخت پدیده‌هایی است که به عنوان متغیر‌های مؤثر در آن ایفای نقش می‌کنند، مشاهده و توصیف این پدیده‌ها نیازمند منظر‌ها و رویکردها و حتی نظریه‌های جدیدی است که بتوانند ضمن شناخت پدیده‌های نوظهور، ارتباط این پدیده‌ها و نظم جهانی را تبیین نمایند.
به گزارش خبرنگار وسائل، هدف پژوهش حاضر بررسی نحوه اثرگذاری دولتِ تمدنی و کنش‌گری در روابط بین‌المللتمدن، به عنوان یک پدیده نوظهور در نظام بین‎المل است، روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی بوده و اطلاعات به شیوه کتابخانه‌ای گردآوری شده‌اند؛ حاصل این پژوهش، فهم چگونگی کارگزاری دولت تمدنی و تمایز آن با سایر بازیگران (همچون دولت ملی) و نحوه کنشگری آن‌ها در نظام بین‎الملل معاصر بود.
 
پیامد دانشی تحلیل فرآیندی اثرگذاری تمدن در نظم جهانی و اثبات وجود چنین فرآیندی، ما را به ضرورت سطح تحلیل تمدن و یا نظریه‎ های تمدنی رهنمون می ‎سازد، برای بازیگران تمدنی، ادامه کنشگری در وضعیت سرزمینی و ملی، مخاطره ‎آمیز بوده و باعث مسکوت ‎ماندن بخشی از ظرفیت‎ های این بازیگران و در نهایت تکرار تجربه اوایل قرن بیستم ایران، ترکیه و... می‌ شود.
 
باقی ماندن در وضعیت دولت ملی و دولت سرزمینی، هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی، سبب می‎شود که بخشی از منابع اثرگذار بر این دولت‎ ها از چرخه بهره ‎برداری خارج شوند، حفظ حد و مرز‌های مشخص براساس یک قرائت ملی و سرزمینی، در حالی که عناصر تشکیل ‎دهنده هویت تمایل به برون ‎گرایی حداکثری دارند، زمینه ساز نوع خاصی از توقف است.
 
فهم چگونگی ظهور دولت تمدنی می‎تواند ما را به فهم کنشگری دولت تمدنی در روابط بین‎الملل برساند و به چگونگی ایجاد صلح در منطق‌های خاص یا در نظام بین الملل و نظم جهانی و افزایش سطح همگرایی رهنمون شود.
 
دولت تمدنی در عرصه کارکردی، باید در کنار صلح، نظم، رفاه و... به عناصری نظیر سعادت نیز توجه کند؛ زیرا دولت تمدنی صرفا محدود به کارکرد‌های قانونی خود نیست؛ بلکه از کارکرد‌های ارزشی نیز برخوردار است؛ این امر در مورد سیاست خارجی به این صورت است که دولت تمدنی، علاوه بر حضور اقتصادی و امنیتی، باید در محیط پیرامونی خود به حضور فرهنگی توجه کرده و قلمرو اعتبار تمدنی فرامرزی خود را نیز در دستور کار قرار دهد.
 
برای دولت تمدنی ـ برخلاف دولت ملی ـ هر حضور فرامرزی‌ای برای رسیدن به منافع ملی، بدون در نظر گرفتن مقدمات آن (یعنی وجود منابع لازم که در قلمرو عمق استراتژیک قرار بگیرد و دستاورد‌های آن بیش از هزینه‌های آن باشد) اهمیت می‌یابد.
 
به عنوان مثال، اگر شیعیان (لبنان، عراق، آذربایجان و ...) بخشی از حوزه‌ اعتبار تمدنی جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شوند، صرف حضور فرهنگی و یا نظامی در این مناطق کفایت نمی‌کند؛ بلکه حضور اقتصادی نیز برای تکمیل ارتباطات تمدنی به جهت تضمین پازل بقا برای هر دو طرف اهمیت می‌یابد؛ مثلا حضور ایران در عراق چه در مقابله با داعش (نظامی)، چه در احیای زیارت اربعین (فرهنگی) و... بسیار چشمگیر است.
 
مطالعات میدانی نشان می‌دهند حضور تمدنی ایران به عرصه‌های اقتصادی جدی نبوده و کشور‌هایی نظیر ترکیه سهم به مراتب بیشتری از عرصه‌های اقتصادی این کشور داشته اند؛ از این رو مثلث علقه‌های تمدنی دو کشور ایران و عراق به خوبی شکل نمی‌گیرد و فرآیند همگرایی و نزدیکی دو کشور با اختلال مواجه می‌شود.
 
مثلا با برطرف شدن چالش امنیتی داعش، حضور نظامی ایران حداقلی خواهد شد و برای جبران آن، حضور در اربعین افزایش چشمگیرتری خواهد یافت، نقص در ارتباطات اقتصادی، ضعف در اثرگذاری در سیاست خارجی را نیز در پی خواهد داشت؛ همچنین حضور نظامی بدون حضور اقتصادی و فرهنگی، براساس الگوی تحلیلی تمدنی ناکام خواهد ماند.
 
فهم نظام بین الملل و نظم جهانی، وابسته به شناخت پدیده‌هایی است که به عنوان متغیر‌های مؤثر در آن ایفای نقش می‌کنند، مشاهده و توصیف این پدیده‌ها نیازمند منظر‌ها و رویکردها و حتی نظریه‌های جدیدی است که بتوانند ضمن شناخت پدیده‌های نوظهور، ارتباط این پدیده‌ها و نظم جهانی را تبیین نمایند.
 
در این مقاله نحوه اثرگذاری تمدن به عنوان یک پدیده نورظهور در نظام بین الملل، مورد واکاوی فرآیندی قرار می‌گیرد؛ تأثیرات این فرآیند را می‌توان در اثرگذاری بر هویت تمدنی، دولت تمدنی، ایجاد حوزه اعتبار تمدنی، تأثیر بر سیاست خارجی و در نهایت تعیین نوع و سطح کنشگری در روابط بین الملل مشاهده کرد، پیامد دانشی تحلیل فرآیندی اثرگذاری تمدن در نظم جهانی و اثبات وجود چنین فرآیندی، ما را به ضرورت سطح تحلیل تمدن و یا نظریه‌های تمدنی رهنمون می‌ سازد.
 
امروزه بدون وجود تحلیل تمدنی از سیاست خارجی و روابط بین الملل یا بهره مندی از نظریه تمدنی روابط بین الملل، فهم کنش‌های برخی از کنشگران مهم و کلیدی در نظام بین الملل همچون: چین، ایران، ترکیه، مالزی، اتحادیه اروپا، روسیه و... امکانپذیر نیست، از سوی دیگر برای بازیگران تمدنی، ادامه کنشگری در وضعیت سرزمینی و ملی، مخاطره آمیز بوده و باعث مسکوت ماندن بخشی از ظرفیت‌های این بازیگران و در نهایت تکرار تجربه اوایل قرن بیستم ایران، ترکیه و... می‌شود.
 
باقیماندن در وضعیت دولت ملی و دولت سرزمینی، هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی، سبب می‌شود که بخشی از منابع اثرگذار بر این دولت‌ها از چرخه بهره برداری خارج شوند؛ این تجربه‌ها حاکی از آن هستند که حفظ حد و مرز‌های مشخص بر اساس یک قرائت ملی و سرزمینی، در حالی که عناصر تشکیل دهنده هویت (نظیر: دین، تاریخ، تجربه مشترک بشری، زبان و ...) تمایل به برون گرایی حداکثری دارند، زمینه ساز نوع خاصی از توقف است.
 
دولت‌های ملی تمایل دارند که به یک قوم، نژاد، سرزمین، دین و... محدود شوند؛ این محدود ماندن ممکن است، منجر به عدم شناخت از ملل، نژادها، زبان‌ها و... دیگر شود و نوعی خودبرترانگاری را در پی داشته باشد، تجربه اتحادیه اروپا و بسیاری از مناطق غیراروپایی، همچون ناسیونالیسم در جهان عرب، ایران، ترکیه و... در تعقیب دولت سرزمینی و بحران‌های ناشی از آن سبب کم توجهی به دولت ملی شده است.
 
از سوی دیگر، تجربه مثبت دولت‌هایی همچون: چین، ایران، ترکیه، مالزی و... و افزایش سطح همگرایی با محیط پیرامونی در پیگیری الگوی دولت تمدنی سبب شده است نوع جدید دولت‌های تمدنی، با افزایش سطح صلح در محیط پیرامونی، مشارکت در نظم و کاهش آثار منفی از آنارشی را در پی داشته باشند؛ به بیان دیگر، فهم چگونگی ظهور دولت تمدنی می‌تواند ما را به فهم کنش گری دولت تمدنی در روابط بین الملل برساند و به چگونگی ایجاد صلح در منطقه‌ای خاص یا در نظام بین الملل و نظم جهانی و افزایش سطح همگرایی رهنمون شود.
 
اصل مقاله را از اینجا دریافت کنید./204/241/ح
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۷:۵۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۷:۵۸
اذان ظهر
۱۳:۰۵:۴۷
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۵۸
اذان مغرب
۲۰:۰۰:۳۳