vasael.ir

کد خبر: ۱۴۳۶۱
تاریخ انتشار: ۲۲ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۲ - 13 September 2019

ماهیت حکومت اسلامی

وسائل ـ حقیقت این است که حکومت به مفهوم دموکراسی با حکومت به مفهوم اسلامی متفاوت است. حکومت اسلامی واقعا ولایت و سرپرستی است و در این ولایت رای و اراده مردم دخالت ندارد، نه از قبیل تفویض حق حکومت از طرف مردم است و نه از قبیل توکیل است، بلکه سلطه ای است الهی و واقعا ولایت و سرپرستی و قیمومت است و موضوع یک سلسله احکام شرعیه نیز هست.

به گزارش خبرنگار وسائل، برخی از موضوعات که به برکتمعرفی مفاله | ماهیت حکومت اسلامی تاسیس جمهوری اسلامی ایران، در فضای فرهنگی و سیاسی جامعه اسلامی و حتی جوامع دیگر مطرح شده و امروزه از لازم ترین موضوعات به شمار می آید، پیشتر دارای چنین لزومی نبوده از این رو، در آثار شهید مطهری به تفصیل مورد بحث قرار نگرفته است. در این میان بحث «حکومت اسلامی» و ماهیت آن و نیز مباحث مربوط به آن از جمله مسائلی است که به آنها نپرداخته است.

آنگونه که در سیره شهید مطهری در طرح مسائل بوده و بسا پس از مطالعه و تامل دقیق و طرح آن در جلسات مختلف و حلاجی و پاسخ‌گویی به شبهات و سوالات دست به قلم می برد، در مسئله حکومت و مباحث پیرامونی آن وارد نشده است. بنابراین، نمی توان دیدگاهی جامع و منسجم به ایشان در مورد این موضوع نسبت داد. در این مقاله، تنها ماهیت حکومت در اسلام و نتایجی که بر آن مترتب می شود از دیدگاه آن عالم اندیشمند مطرح شده و بخش هایی از سخنان ایشان نقل گردیده است.

 

آثار الهی و ولایی بودن حکومت اسلامی

شهید مطهری معمولاً در هر مسئله ای به بحث مقایسه ای میان مکتب اسلام و مکاتب دیگر می پرداخته و برجستگی های اسلام را نشان می داد. وی معتقد بود که « فلسفه های اجتماعی اسلام به مراتب حقوقی تر از فلسفه های زندگی غربی است.» چنان که نگاه مکتب تشیع را به مقوله حکومت، متفاوت از نگاه اهل تسنن ارزیابی می کند.

شیعه بر این باور است که امامت از اصول دین است و دارای شئوون مختلفی است که یکی از آنها حکومت است. نباید امامت را مترادف با حکومت معنا کرد تا گفته شود: شیعه حکومت را انتصابی می داند و اهل سنت انتخابی و نظریه اهل سنت با نیازهای امروز بشر سازگارتر است. بلکه مسأله این است که امام جانشین پیامبر در تمام شئون اوست؛ ایشان در بحث شوون پیامبر، امام معصوم و نایبان آنان نیز به این مطلب اشاره کرده که حکومت در اسلام ماهیتی الهی دارد نه مردمی.

نکته دیگر، ایشان نبوت را یک مقام شخصی می داند که قابل انتقال به دیگری نیست. چنانکه امامت نیز مقامی نیست که پیامبر بتواند به طریق کلی بیان کند و بگوید: «هر کسی این صفات را داشته باشد، امام است.»

 

عنایت به نیازهای زمان در عصر غیبت

در عصر غیبت نیز فقیهان واجد الشرایط از سوی امام معصوم به ولایت نصب شده و نایبان آنان به شمار می روند، اما یک تفاوت مهم میان عصر حضور و عصر غیبت وجود دارد که استاد با عنایت به نیاز های زمان، بدان توجه کرده است.

ایشان با اشاره به تاریخچه نفی هر گونه حق مردم بر حاکم و صرفا مکلف و موظف بودن آنان در غرب، آن را با فرهنگ اسلامی در تعارض می داند.

در مکتب اسلام، حقوق مردم از حق الهی سرچشمه می گیرد و  از نظر فلسفه اجتماعی اسلامی نه تنها نتیجه اعتقاد به خدا و پذیرش حکومت مطلقه افراد نیست. حاکم در مقابل مردم مسئولیت دارد، بلکه از نظر این فلسفه تنها اعتقاد به خداست که حاکم را در مقابل اجتماع مسئول می سازد و افراد را ذی حق می کند و استیفای حقوق را یک وظیفه لازم و شرعی می شمارد.

و می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که چون در عصر حضور حاکم جامعه به دستور الهی به اشخاصی واگذار شده مردم در اصل انتخاب حاکم نقشی ندارند و به عبارت دیگر حاکمیت از آن امام معصوم است که به جانشینی پیامبر، امامت در رهبری جامعه در شئوون مختلف بر عهده دارد.

مردم نیز وظیفه دارند به حاکمیت او تن بدهند و با وی بیعت کنند. اما در عصر غیبت که حاکمیت به عنوان « فقیه جامع الشرایط» واگذار شده، مردم مصادیق این عنوان را شناسایی کرده و از میان آنان یک نفر را انتخاب می کنند. بدین ترتیب آموزه های دینی با نیاز روز جامعه در تعیین سرنوشت خود همنشین شده و نظامی با هویت و اصالت دینی و برخاسته از خواست و اراده مردم مومن شکل می گیرد.

 

رهبری تکلیف و امانت است نه حق و امتیاز

یکی دیگر از آثار و فروع الهی بودن حکومت، آن است که ولایت و زمامداری جامعه از مقوله وظیفه و تکلیف و امانت است، نه از مقوله حق و امتیاز.

در فرهنگ اسلامی، رهبری و زمامداری تکلیفی است که خداوند بر عهده پیامبر و جانشینان معصوم او در عصر حضور و جانشینان عادل وی در عصر غیبت نهاده است. در صورت فراهم نشدن شرایط به عنوان یک تکلیف الهی موظف به تصدی آن هستند. قرآن نیز از آن به « امانت» یاد می کند که باید به اهلش سپرد. «ان الله یامرکم ان تودوا الامانات الی اهلها»

 

شرایط دشوار حاکم اسلامی

حاکم اسلامی فقط مسئول نظم و امنیت و رفاه مادی شهروندان نیست، آنگونه که در نظام های غیر دینی متداول است، بلکه او وظیفه دارد عدالت اجتماعی را در شئون مختلف در جامعه تحقق بخشد. حقوق مردم را ادا کند، حدود و دستورات الهی را اجرا نماید، به تعلیم و تربیت مردم همت گمارد.

ویژگی هایی که در نظام های سیاسی برای دولتمردان لازم شمرده شده، متناسب وظیفه ای است که برعهده ی آنان نهاده می شود. زیرا در نظام اسلامی، حاکم مسئولیت بیشتری در مقایسه با نظام های دیگر دارد، طبعا شرایط دشوارتری لازم شمرده شده؛ از همین روست که حاکم اسلامی شرایط لازم را از کف بدهد بدون آنکه نیازمند عزل از سوی مردم باشد مشروعیت خود را از کف داده و از مقامش معروف می گردد.

 

اختیارات وسیع حکومت

آنچه از صحبت های شهید مطهری بر می آید این است که حکومت از دو جنبه دارای اختیارات وسیعی است :

الف)هر حکومتی برای اداره مطلوب جامعه نیازمند اختیارات لازم است و اساساً مسئولیت‌ها و اختیارات متناسب با خود را لازم دارند و الا ایفای مسئولیت ها با مشکل روبرو خواهد شد. این امر در مورد حکومت اسلامی که وظایفی به مراتب بیش از حکومت های بشری دارد و رسالت تامین عدالت اجتماعی و رشد و تعالی معنوی مردم را نیز عهده دار می باشد، از اهمیت بیشتری برخوردار است.

ب) علاوه بر آن، شهید مطهری بر اساس دیدگاه خود در مقوله«حکومت»

که آن را امری الهی و مقدس دانسته و ولایت و سرپرستی شمرده، از جنبه دیگری هم از اختیارات وسیعی سخن گفته است.

ایشان در مباحث مختلف، که از قدرت پاسخگویی مکتب اسلام به نیازهای زمان دفاع کرده و یکی از علل آن را، « اختیارات وسیع حکومت» می داند که راهی است که اسلام در بطن خودش قرار داده برای آسان بودن انطباق با نیاز های واقعی، نه با پسند ها که همیشه این دو با هم اشتباه می شوند و ما به غلط پسند زمان را مقیاس می گیریم.

مقاله «ماهیت حکومت اسلامی» نوشته سید جواد ورعی است که در فصلنامه حکومت اسلامی، شماره اول، سال نهم در بهار ۱۳۸۳ منتشر شده است.

علاقه مندان به منظور دریافت فایل PDF این مقاله می توانید اینجا کلیک کنید./204/241/ح

 

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۱ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۹:۲۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۹:۱۰
اذان ظهر
۱۳:۰۶:۰۰
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۱۰
اذان مغرب
۱۹:۵۹:۴۳