به گزارش خبرنگار وسائل، نشست «تبیین عوامل موثر بر ایجاد و توسعه شبکه بازار اقتصاد جنسی» با حضور وحید ارشدی، عضو هیأت علمی گروه پژوهشی اقتصاد اسلامی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی به همت کارگروه عفاف گرایی و تربیت جنسی دانشگاه فردوسی مشهد در سالن شورا پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی چهارشنبه ۱۶ مرداد با حضور جمعی از پژوهشگران حوزوی و دانشگاهی برگزار شد.وحید ارشدی، در این نشست به بررسی بازارهای مشروع و نامشروع دررابطه با اقتصاد جنسی و چگونگی ضعف و تقویت آنان پرداخت، گفت: در واقع شبکهای بودن و ارتباط بین دستگاههای اقتصادی سبب میشود که یکدیگر را تقویت یا تضعیف کنند که این عوامل جزئی از شبکه بازار هستند و در عین حال بازارها تفکیک کننده یا مکمل یکدیگرند و گاه مستقل از یکدیگر هستند. از لحاظ اقتصادی انواع بازار داریم که شامل بازار عوامل تولید، بازار ارز و بازار پول است که در سطح کلان جامعه با یکدیگر در ارتباط هستند؛ اگر یک عدم تعادل در یک بازار رخ دهد باعث میشود که سایر بازارهای مرتبط هم دچار عدم تعادل شود.
هدف این اقتصاد این است که به تعادل برسد؛ اگر کالاها و خدمات مورد نیاز باشند همه دنبال این تعادل هستند که اگر کالائی باشد که برای جامعه مناسب نیست به دنبال فروپاشی آن بازار هستند. کلمه بازار به معنای مبادله عرضه و تقاضا است و در درون خود یک عرضه کننده و تقاضاکننده وجود دارد.
علم اقتصاد علم انتخاب است
از طرفی این طور نیست که بازار در کوچه و خیابان باشد چراکه هر تبادل کالائی میتواند بازار باشد و مبادله و پردازش تعریف کننده بازار است و اقتصاد تعاریف مختلفی دارد که برخی آن را علم ثروت و یا علم تولید و مصرف و یا علم تبدیل منابع محدود به نیازهای نامحدود میدانند، اما در واقع با توجه به اینکه با پدیدهای به نام محدویت و کمبود مواجه هستیم هر کالائی که مورد نیاز جامعه باشد و منابع آن کالا محدود باشد علم اقتصاد کمک میکند که این منابع محدود را بتوان به نیازهای نامحدود تخصیص زد؛ در این فضا علم انتخاب است و از آنجا که محدودیت داریم با انتخاب مواجه میشویم و در فعالیت جدید، علم اقتصاد را علم انتخاب میگویند.
تعاریف اقتصاد جنسی
اقتصاد یک مضاف به نام اقتصاد جنسی دارد که این اقتصاد به بسیاری از مصارف ورود پیدا کرده است که شامل اقتصاد ازدواج، اقتصاد طلاق است که اقتصاد ورود کرده و درچارچوب و پارادیم خود مبادله را تبیین میکند مثلا در چه نقطهای یک زن و مرد از یکدیگر طلاق میگیرند که این امر تبیین شده است و در اقتصاد خانواده به این سوال پرداخته میشود و یا چه زمانی مرد و زن حاضرند با یکدیگر ازدواج کنند؟
در ادبیات اقتصاد کلاسیک به این پرسشها پرداخته شده است و یا اقتصاد بین خانواده و درون خانواده به معنای تعاملاتی که درون خانواده شکل میگیرد یا اقتصادی که بین دو خانواده انجام میشود تبیین میکند که این انواع اقتصاد در حال حاضر مدل سازی شده است و همه با ادبیات ریاضی با آن کار میکنند و اینها رویکردهائی است که در اقتصاد وجود دارد.
در چارچوب اقتصاد متعارف گفته میشود که انسانها عقلائی رفتار میکنند بدین معنا که رفتارهای خود را براساس عقل معاش چینش میکنند و در اقتصاد جدید و مباحث جدید این موضوع را تبیین میکنند که عقل انسان کامل نیست و ناقص است و متغیرهای رفتاری را بررسی میکند که شامل بهینه و بهینه سازی است.
برخی معتقدند که احساسات و عواطف رفتار ما را میسازند و بیشتر این نکته اهمیت دارد که ما در چارچوب عقلائی رفتار نمیکنیم و در اقتصاد رفتاری این عوامل توجیه میشود که به ادبیات اصلی کمک کند که آن ادبیات بتواند تفهیم بهینه گی را داشته باشد.
میخواهیم یک جامعه سالم با رویکردهای تربیتی داشته باشیم، اما یکسری موانعی در این مسیر و نظام اقتصادی وجود دارد که در درون آن منافعی نهفته است که عملا اجازه نمیهد تربیت متناسب با آن چیزی که انتظار است شکل بگیرد.
شما میخواهید یک روند عادی به نام تربیت جنسی را طی کنید که با سرفصلهای دینی باشد و احساس میشود که این تربیت محقق میشود و به نتیجه برسد، اما اینجا عوامل ساختاری اثر می گذارد؛ این عوامل بسیاری از مسائل تربیتی را تحت الشعاع خود قرار میدهد و عاملهای خارجی اثرگذار است.
انواع بازارها
لذا بحث از اینجا شکل میگیرد که از بعد اقتصادی وضعیت این نوع بازارها که از لحاظ ساختاری بر روی تربیت جنسی اثر میگذارد مطرح شود و در عین حال کالاها به دو دسته کلی کالاهای شایسته و کالاهای ناشایسته هستند که در ادبیات اقتصاد بهینه گی است و کالاهای شایسته کالاهائی هستند که نیازهای اساسی و مشروع و قانونی جامعه را تأمین کند.
یکسری کالاها ناشایست هستند که در دسته کالاهای حرام هستند و به نوعی جامعه را از مسیر تعالی و رشد باز می دارد مثل انواع غذاهائی که از لحاظ دینی تحریم شده اند؛ با نگاه دینی اینگونه است و بین کالاهای شایسته و ناشایست ارتباط است و بازارهائی دارد که در درون خود قیمت دارد و هر دو یک نظام عرضه و تقاضا در درون خود شکل میدهند.
از طرفی دو بحث وجود دارد یکی اینکه قواعدی در پشت صحنه در عرضه و تقاضا وجود دارد که آن قواعد عرضه و تقاضا را شکل میدهند و عملا فرهنگ جامعه، آداب و رسوم جامعه، تعاملات جامعه منجر به یکسری نیازهائی میشوند که آنها تبدیل به نظام عرضه و تقاضا میشوند.
پیوند ثروت و قدرت میتواند جامعه را از هم بپاشد
پس پشت این عرضه و تقاضا یکسری مسائلی است که پشتوانههای آن را دارد و تدابیر و سیاستهای آن جامعه هم اثرگذار است و به مباحث خرد و کلان آن جامعه بستگی دارد از تدابیر کلان جامعه تا ارزشمند کردن یک کالا اثرگذار است و بازار خودش را شکل میهد و آن واحدهای خرد براساس سیاستها و تدابیر کلان از خودشان واکنش نشان دهند.
برخی از نهاد بازار به نهاد قدرت نزدیک میشوند و تلاش دارند که طوری سیاستگذاری شود که کالای بازاری خود را در جامعه به فروش برسانند؛ پیوند ثروت و قدرت میتواند جامعه را از هم بپاشد بنابراین بهتر است که حاکمان وارد کار اقتصادی نشوند و کسانی هم که کار اقتصادی میکنند حاکم نشوند چراکه این کار ایجاد فساد میکند. در بسیاری مواقع جامعه چوب پیوند قدرت و ثروت را میخورد و این بازارهای ناشایسته حاصل همین فضای همبستگی این دو است.
بازار اقتصاد جنسی
جامعه نیاز به تأمین نیازهای جنسی دارد و اسلام هم به نوعی نیازهای جنسی را تجویز کرده است و در بازار مشروع انواع ازدواجها را تجویز کرده است که دو بازار را در درون بازار مشروع توصیه کرده است که میتوانند جانشین یکدیگر باشند و فرهنگ حاکم بر جامعه میتواند برخی از بازارها را محدود کند؛ مشکل از سیستم حاکم اجتماعی است و در درون بازار مشروع انواع بازارهای تأمین نیاز جنسی وجود دارد که هر کدام فعالتر باشد میتواند جانشین بازار دیگر شود و به هر میزان که بازار کالاهای شایسته تقویت شود بازار کالاهای ناشایسته تضعیف میشود.
چه عواملی باعث میشود که بازار کالاهای شایسته تضعیف شوند؟
در این بازار شایسته به هر میزان که هزینههای فرهنگی، عرفی و مادی ازدواج دائم و موقت سنگینتر شود و جامعه این موضوع را به عنوان بازار مشروع نپذیرد، عملا بازارهای نامشروع شکل میگیرد پس منافع این دو بازار به یکدیگر گره میخورند.
اینجا باید نوع کالا مشخص شود؛ در بازار اقتصاد جنسی به آن فرد تن فروش گفته میشود و علاوه بر آن عوامل دیگری مانند فیلم پورن هم در این دسته قرار میگیرند و جزو آن به حساب میآیند و مربوط به امکان این نیاز است و بسیاری از بازارها به این بازار گره میخورد. در عین حال یک بازار نامشروع و مشروع داریم که دود ناشی از آن آثار خارجی دارد و بر بنای جامعه موثر است.
هر بازاری میتواند اثرات خارجی مثبت و منفی باشد؛ واکسن زدن هم نوعی مبادله است و اثر خارجی آن مثبت است که بیماریهای واگیر توسعه پیدا نکند. گاه بازار اثرات منفی دارد که باید سیاستگذار دخالت کند و به نفع عموم مردم سیاست گذاری داشته باشد و بازار شایسته و ناشایسته اثرات خارجی مثبت و منفی دارند و بسیاری از بازارهای مشروع را به خود گره میزنند که شامل بازار مسکن، پوشاک، حمل و نقل، لوازم آرایش و بهداشتی است که به بازار تن فروشی و بازار مشروع نیازهای جنسی ارتباط پیدا میکنند. اگر خواستید این بازارها قوت نگیرند باید بر روی انگیزهها و منافعی که این بازارها به آن متصل هستند ورود پیدا کرد.
در بازار سینمایی که در حال حاضر فیلمها ضد فرهنگی کار میشوند اگر دقت شود بسیاری از موارد به این امر گره خورده است که در حال تقویت است. بسیاری از منافع افراد به این عوامل متصل است و در واقع آن منافع اجازه نمیدهد که سیستم سیاستگذار بتواند آنها را تضعیف کند که فیلمهای ضد فرهنگی است. از طرفی اگر دیده میشود که بازار لوازم آرایشی و بهداشتی، بازار پوشاک و بازار مسکن منفعت دارد به این دلیل که بازار ناشایست تن فروشی میخواهد تقویت شود.
چرا بازار تن فروشی در بازارهای مسکن، حمل و نقل و لوازم آرایش رسوخ کرده است؟
در واقع این امر اثر خارجی است که باید حذف شود؛ مسیر دیگر مسیر موازی است که باید روی آن کار شود که بازار شایسته است. باید هزینههای ورود به ازدواج دائم و موقت را کم کنیم و منافع حاصل از بازار تن فروشی کم شود برای این هدف میتوان بازار ناشایست را تضعیف کرد که گاه به حوزههای اقتصاد سیاسی گره میخورد و منافع قدرت به این است که بازارهای ناشایست گسترش یابد و مردم به دنبال دولتی میروند که آزادیهای جنسی را افزایش یابد.
افزایش خانههای مجردی در بازار ناشایسته
نظام قیمت گذاری و ارزش گذاری کار خود را در این قسمت که کدام بازار تقویت میشود انجام میدهد و در حال حاضر خانههای مجردی در این بازار ناشایسته تقویت میشود؛ با توجه به اینکه هزینه ازدواج و مسکن گران است بازار نامشروع خانههای مجردی را تقویت میکند و بازار تن فروشی افزایش مییابد؛ این دو با یکدیگر نسبت مستقیم دارند و از طرفی بازار پوشاک و لوازم آرایش، نیز تقویت همین بازار نامشروع است.
عوامل تقویت بازار جنسی نامشروع / بیکاری و نبود اشتغال
کمیابی منابع و تخصیص زمان در این موثر است و در واقع این پرسش مطرح است که آیا کمیابی وجود دارد یا نه؟ در واقع گاه کمیابی وجود ندارد و زمان ما را محدود کرده است و از آنجا که زمان محدود است در این زمان محدود هر کاری نمیتوان انجام داد.
جامعهای که اشتغال کم و بیکاری فراوان باشد در آن زمان جایگزین پیدا میکند که فساد است. به هرمیزان که جامعه فقیرتر باشد بازارهای نامشروع خودبهخود شکل میگیرد چراکه به نیازهای اساسی برمی گردد و از آنجا که زمان محدود است هر چه قدر بیکاری بیشتر باشد به سراغ کالاهائی میرود که هزینه کمتری در زمان محدود داشته باشد که در بازار نامشروع و کالاهای ناشایسته است.
بیکاری و فقر از عوامل تقویت بازار نامشروع است
از طرفی وقتی نظارتهای دولتی نیست این هزینهها کاهش مییابد و دسترسی سهل میشود و در عین حال نمیتوان همه مسیرها را برای تأمین نیازهای اساسی بست چراکه منجر به آشوبهای اجتماعی میشود و فضای کل جامعه را ملتهب میکند.
گاه سیاستمداران به اجبار اینکه بتوانند جامعه را ساکت نگه دارند تا بتواند آن را اداره کنند، این مسیرها را باز می گذارند؛ اگر مسیر نیازهای اساسی بسته شود آشوبها چندبرابر میشود و به همین دلیل در برخی موارد به اشتغالهای کاذب در شرایط خاص مشروعیت میبخشد؛ بیکاری و فقر از عوامل تقویت بازار نامشروع است.
نبود تعریف مشخص از تفریح سبب تقویت بازارهای نامشروع جنسی
تفریح طلبی سبب تقویت بازار نامشروع میشود چراکه حوزه تفریح افراد تعریف و مشخص نمیشود و برنامه ای در این زمینه نیست بنابراین سیستمهای نامشروع وارد این عرصه میشوند. این جامعه ثروتمند به راحتی به ثروت رسیده اند و منابع هنگفتی وارد اقتصاد میکنند که دنبال تفریح خود است و نمیداند با این منابع چه کار کند و تبعات آن باعث میشود که طبقه متوسط و ضعیف جامعه این روند را پیگیری کنند؛ در واقع طبقه مرفهین و اشرافی گرایان خط میدهند. هزینههای تأمین شده از سوی آداب و رسوم سبب تقویت بازارهای ناشایست میشود و ازدواج کار سختی میشود.
از طرفی هر بازاری کالای مکمل دارد؛ قیمت مسکن مجردی پایین است و این بازار ناشایسته رشد میکند و در عین حال روشنفکران و غرب گرایان جامعه به دنبال جامعه آزاد بدون مرز هستند و از این مسیر برای خود نان آوری می کنند و در نهادهای قدرت قرار میگیرند و به این کارها به صورت نانوشته مقبولیت و مشروعیت میبخشند و ازدواجهای محدودی اتفاق میافتد که در آنها مهارت نیست و زندگیهای مشروع را تضعیف و بازار روابط نامشروع را تقویت میکنند.
در بازار تبلیغات نباید از زنان استفاده شود، اما در حال حاضر در صدا و سیمای ملی این کار را انجام می دهد چراکه منافع آن سیاستمدار به این امر گره خورده و جامعه این امر را پسندیده و واکنش نشان نداده است؛ بازاهای پوشاک و لوازم آرایشی نیز بازار نامشروع را تقویت میکند؛ هر چقدر بازار مشروع قویتر باشد بازار نامشروع تضعیف خواهد شد./502/241/ح
تهیه و تنظیم: فاطمه ترزفان