vasael.ir

به گزارش خبرنگار وسائل، در بررسی «ناگفته های ادیان در مورد شیطان پرستی» سلسله مباحث حجت الاسلام «حسین عرب»، پژوهشگر فِرَق و ادیان را  مرور می کنیم:

حجت الاسلام «حسین عرب» با اشاره به اینکه شیطان بر اساس فرقه ای که «آنتوان لاوی» پایه گذاری کرد نماد امیال و لذت های نفسانی است، اظهار کرد: آنها می گویند در جریان شیطان گرایی به این بُعد گرایش دارند، اما آموزه دومی که آنها در کنار رویکرد اومانیسم به آن می رسند بحث ضد مذهب بود، به این معنا که شیطان دست ساز ادیان بوده آن هم از دیدگاه شخصی چون آنتوان لاوی که او در واقع به نوعی نگرش خصومت آمیز نسبت به مذهب را در آیین خود پایه گذای کرد که این رویکرد ها در جامعه او ضد مسیحی به حساب می آمد، به هر صورت لاوی در سال 1997 در آمریکا فوت می کند و اکنون رهبر این فرقه «پیتر گیلمور» است.

آنتوان لاوی

مدیرعامل موسسه بهداشت معنوی ادامه داد: آنتوان لاوی، شواهدی را برای اندیشه‌های اومانسیتی خود ذکر می کند، مثلا در یکی از آثارش، آیین های فرقه را ترسیم کرده و می گوید: از آنجایی که ابعاد مادی و شهوانی انسانی مد نظر ما است در نتیجه بزرگ ترین عید مذهبی برای هر فرد متفاوت است و هر فرد روز تولدش روز خاص و مذهبی اش به حساب می آید!!

وی تصریح کرد: شاخه دیگری که در فرهنگ‌ها و دایرة‌المعارف ها نسبت به جنبش‌های نوپدید مطرح شده و از آن به عنوان فرقه های شیطان‌گرایی نام می‌برند فرقه «ستیانز» است که از سوی «مایکل آکینو» پایه‌گذاری می‌شود، او از اعضای کلیسای شیطان بود و به مراتب بالایی رسید اما بعدها، با آنتوان لاوی اختلاف پیدا کرد و فرقه خود را ایجاد کرد. عامل اصلی اختلاف میان این دو در مورد «شیطان» بود که لاوی معتقد بود موجودی به نام شیطان در عالم خارج وجود ندارد اما آکینو معتقد بود که چنین نیست و وجود دارد.

مایکل آکینو

حجت‌الاسلام عرب ادامه داد: در نگاه یهودی مسیحی، با تحریف هایی که در آن اتفاق افتاده بود ارزش‌هایی را برای شیطان مطرح می کردند تا انسان راغب شود که به آنها گرایش پیدا کند، اما در ادامه آنچه که عنوان شد، شیطان‌گرایی در دوران ما جنبه عمومی پیدا می‌کند، آنها روش های تبلیغی را در پی گرفته‌اند که به چند روش اشاره می کنم، نخست بحث نمادپردازی است که از این طریق خود را مطرح می کنند.

وی بیان کرد: اگر بخواهم در مورد نمادهای شیطان گرایی صحبت کنم دو بخش دارد که یک بخش آن به هویت شناسی این نمادها بر می گردد، به این معنا که نمادها شامل چه مواردی هستند و بحث دوم تاثیرگذاری این نمادها است. تصور کنید که نمادی رواج یافت این چه اشکال و چه سودی دارد؟ چه اثری دارد که بر فرض مثال این نماد تصویر روی لباس من باشد؟ به نظر من در سال های اخیر ورود اشتباه در این حوزه انجام شده و بعضا سبب شده تا شیطان گرایی بیشتر ترویج پیدا کند. اولین توصیف آن است که نماد ممکن است در مناطق جغرافیایی یا زمان های مختلف رواج داشته باشد.

این پژوهشگر فرق و ادیان تاکید کرد: من گاهی می دیدم که مثلا یک نماد شیطان گرایی یا نمادهایی را که به آن نسبت می‌دادند، می آوردند و به سیر تطور زمانی معنای یک نماد توجه نمی کردند و می گفتند که این نماد در فلان جا هم هست پس فلان جا هم اندیشه شیطان‌گرایی رشد یافته است، اما بهترین توضیح آن است که نماد به عنوان رسانه‌ای که معنا را منتقل می‌کند در طول زمان دچار دگردیسی می شود و نمی‌توان یک نماد را در همه مکان‌ها به یک معنا تعریف کرد. مثلا الفاظی هستند که معنای موازی دارند، به عنوان نمونه زمانی که لفظ شیر را به کار می برید ممکن است منظور شیر آب باشد، شیر بیشه باشد یا شیر لبنیات باشد. پس نباید بگوییم که این نماد چون فلان منطقه هم به کار رفته است پس فلان گروه هم شیطان پرست هستند، بعضا ممکن است در منطقه ای دیگر اصلا چنین معنایی نداشته باشد.

حجت الاسلام عرب اضافه کرد: با این مقدمه ها وارد بحث می شوم و نمادهای شیطان گرایی را توضیح می دهم، مشهورترین نماد آنها «بز بافومت» است که این نگاره و کاراکتر را اولین در سال 1855 شخصی به نام «الیفاس لوی» از افرادی که دنبال علوم خفیه بوده است تصویر و شیطان را با این انگاره معرفی می کند، یعنی بزی که روی کره زمین نشسته و سلط بر جهان داشته و بال دارد، از آنجایی که در نگاه یهودی مسیحیت، شیطان را فرشته تصویر می کردند لذا برایش دو بال کشیده شده به همراه شعله ای که میان دو شاخ او دیده می شود که نشانه ای از نبوغ است و اشاره به داستان راهنمایی آدم و حوا از سوی شیطان به سمت درخت علم دارد. مسئله دیگر اینکه او موجودی دوجنسه است، حالت دست هایش معنای حاصی دارد. دو ماه در طرفین او در این نقاشی کشیده شده که یکی از آنها نماد رحمت و دیگری نماد عدالت است و این دو را از نماد کابالا اخذ کرده اند.

بز بافومت

وی ابراز کرد: دومین نماد در شیطان‌گرایی، نماد کلیسای شیطان با عنوان «طلسم باموفت» است. در این نماد سر همان بز را در ستاره پنج پر وارونه قرار دادند، نماد ستاره  پنج پر در حالت عادی به شکل فوق العاده ای با سنت های جادوگری و کابالا گره خورده است.

رئیس موسسه بهداشت معنوی در ادامه تصریح کرد: از وقتی که «لئوناردو وداونیچی» نقاشی «مرد ویترووین» را می کشد این نقاشی در برهه ای  به عنوان نماد اومانیسم مطرح می شود. در این میان آنتوان لاوی می گوید من آمدم این نماد را وارونه کردم به این معنا که در نقاشی مرد ویترووین سر انسان را که بالا قرار داشت و به نشان ابعاد روحانی آدمی بود، وارونه کردم چون در آن صورت انسان ارزشمند نشان داده می شود، اما در شیطان گرایی بر اساس ابعاد شهوانی است، لذا سر بز بافومت را در داخل این ستاره قرار دادم. این نماد در 90 درصد مواقع نماد شیطان گرایی است.

حجت الاسلام عرب بیان کرد: نماد دیگر، شیطان پرستان صلیب برعکس است، صلیب در حالت عادی نماد مسیحیت و تدین در جامعه مسیحی است، آنها صلیب را برعکس کشیدند تا بگویند ما مخالف مذهب هستیم، در همین بخش اشاره ای می کنم به این مساله که متاسفانه چه در داخل و چه خارج از کشور جریانی افتاق افتاد که طی آن کمک کردند شیطان گرایی برجسته شود، این جریان ها، نمادهایی را که اصلا متعلق به آنان نبود در جو شانتاژ به خود منتسب کردند و از نمادهای جهانی تفسیر شیطانی ارایه کردند.

وی در پایان این بخش از سخنان خود خاطرنشان کرد: برای مثال در مورد نماد صلیب برعکس که نمادی ضد مسیحی است یکی از مصادره ها صورت گرفت. نماد دیگر صلح جهانی بود که می گویند تصویری از جای پای فاخته به عنوان موجود نماد صلح است، آنها این نماد را نیز به نفع خودشان مصادره کردند یا نمادی که به آن را به عنوان نماد آلمان نازی می شناسیم که لبه های آن را شکسته نقاشی کردند و به عنوان نماد شیطان پرستی مطرح شد و بعضا برخی گفتند که هیتلر نیز شیطان پرست بود تا جریان شیطان گرایی را بزرگ نمایی کنند. اینکه هیتلر سفاک و جلاد بود، حرفی نیست ولی اینکه او را به نمادی بچسبانیم، در واقع کمک کردن به بزرگ نمایی جریان شیطان گرایی است.

حجت‌الاسلام عرب با اشاره‌به آنچه که از سوی شیطان‌پرستان مطرح می‌شود، گفت: آنان نوعی از اومانیسم را با تکیه بر لذت‌گرایی ترویج می‌کنند. تعریف آنها از شیطان انتزاعی است تا بتوان برای عموم بیانش کرد، آنها معتقدند اساساً خدا و شیطانی وجود ندارد!

حجت الاسلام «حسین عرب» با بیان اینکه شیطان گرایان مقام و شانی را که شیطان برای خود قایل بود، تایید می کنند، گفت: در قرآن در وصف نافرمانی ابلیس آمده است: «وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ». گویا شیطان به خداوند گفت که خدایا تو نعوذبالله متوجه نیستی و من می فهمم. این دستگاه جداگانه ای بود که شیطان برای خود قایل شد و اکنون نیز شیطان گرایان همین گونه هستند.

مدیر عامل موسسه بهداشت معنوی ادامه داد: این موارد نشان دهنده آن است که شیطان موجود عالِمی بود، اما علم داشتن واقعا به چه معنا است؟ سوال آن است که حقیقت و ارزش علم به چیست؟ علم این نیست که شیمی و فرمول فیزیک یاد گرفتی، نمی خواهم از حرف های من سوء برداشت شود، منتهی ملاک عالم بودن آنجایی خود را نشان می دهد که معلوم شود که آیا این عالِم، عبد خدا می شود یا نمی شود؟ بنابراین منظور ما علمی است که به عبودیت انسان منجر شود، بعضا ممکن است فردی علمی را بداند اما باعث کبر و تکبرش شود. پس صرف محفوظات و بهره مند بودن از دانش، علی القاعده مطلوب نیست. وقتی که کوچکترین نکته ای در قلب انسان پاک قرار بگیرد، در ارتقای درجه بندگی او و نگاهش به درگاه الهی موثر است.

این پژوهشگر عرفان با بیان اینکه کید شیطان ضعیف است، اظهار کرد: اگر به یک معنا متقی باشیم شیطان اثری بر ما نمی گذارد، اگر شیطان را از جنیان بدانیم او قابلیت های آنان را دارد شامل انتقال اشیاء، تصرف در عواطف، غواصی و معماری و بنایی که جنیان توانایی اش را دارند و کارهایی که در قرآن در وصف آنان آمده است. در نگاه ظاهربینانه اگر این موارد را قدرت بدانیم، آنها قدرت دارند اما قدرت در محدوده ای تعریف شده است که خداوند تکوینا در حوزه قدرت جن مطرح می کند.

وی افزود: با همه این اوصاف وجود شیطان، سلطنتی بر انسان ندارد، خدای متعال در سوره مبارکه «نحل» می فرماید: «إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ» «تسلط او فقط بر كسانى است كه وى را به سرپرستى برمى‏ گيرند و بر كسانى كه آنها به او [=خدا] شرك مى ‏ورزند». این نگاه تحریف شده است که در رسانه و سینما نشان می دهند حتی انسان های متدین هم از شیطان ضربه می خورند در حالی که چنین نیست و بنابر نگاه اسلامی، شیطان در مقابل انسان مومن ضعیف است.

حجت الاسلام عرب تاکید کرد: با این وجود شیطان پرستان او را دانشمند می دانند، اگر بخواهیم به صورت مصداقی به برخی فرقه ها که در دوران معاصر وجود دارد اشاره کنیم و سیر شکل گیری آنها که  قابل تامل است را مورد توجه قرار دهیم، بسیاری از مسایل مطرح می شود و اینکه واقعا چه کسانی پشت پرده هستند و از این جریانات سود می برند.

وی در ادامه گفت: در دایرة المعارف هایی که در حوزه ادیان نوشته شده است، وقتی موضوعات مربوط به شیطان و شیطان گرایی مطرح می شود،  دو فرقه بیشتر مطرح می شوند و البته  این مساله به دلیل حمایت های رسانه ای است که از آنها انجام شد. یکی از آنها «سیتنیسم» و دیگری «ستیانز» است. وقتی آنها خود را با ادبیات جریان ساز معرفی می کنند و می گویند سیتنیسم هستیم در واقعا سعی می کنند خودشان را به عنوان شبه جنبش القا کنند. در مصاحبه هایشان یکی از اولین نکاتی که مطرح می کنند آن است که ما شیطان پرست نیستیم بلکه شیطان گرا هستیم.

این محقق تصریح کرد: «آنتوان لاوی» که کلیسای شیطان را راه اندازی کرد از خاندان یهودی به نام لاویان بود، این خاندان متصدی امور کهانت و ... بودند. در سال 1966 بود که لاوی فرقه خود را راه اندازی کرده و در منزلی که پایگاه اصلی اش بود کلیسای شیطان را معرفی می کند. منزلش را سیاه رنگ کرده بود و اصلا معماری عجیب و غریبی در آن وجود داشت، او اعلام می کند که کتابی را به نام انجیل شیطان نوشته است، یکی از علت های شهرت کلیسای شیطان انتخاب این عناوین است چون تا قبل از آن عنوان هایی مخوف و جادوگری در این مورد مطرح می شود اما او اولین بار با جسارت اسم کلیسا را آورد و از الفاظ خاص مسیحیت استفاده کرد و از این جهت در آن زمان دیده شد.

حجت الاسلام عرب در ادامه بیان کرد: اما از یک زمان به بعد در دهه هشتاد به شیطان گرایان حمله می کنند و بعضاً گزارش هایی از اعمال شیطانی آنها می دهند، ظاهرا فیلمی از یکی از خانه های تیمی آنها منتشر می شود که طی آن نشان می داد انسان ها را قربانی و مُثله می کردند و خون شان را می خوردند، یک مرتبه در جامعه بازخوردی ایجاد شد که چرا این اتفاقات افتاده است و به کدامین سو می رویم، با این وجود اما آنها دوباره ژست آزاداندیشانه گرفتند و گفتند باید حق دفاع به آنها بدهید تا بگویند چرا چنین کردند، این بود که کلیسای شیطان از این اعمال برائت جست و عنوان کرد این کارهای نوجوانانی بود که تندروی هایی داشتند و ما منظورمان شیطان نیست.

این محقق فِرَق و ادیان اضافه کرد: حرف اساسی که کلیسای شیطان می زد، بسیار عجیب است، او در کتاب «انجیل شیطانی» بیان می کند که اصلا اعتقاد ما این است که چیزی در عالم خارج به نام شیطان وجود ندارد، او می گوید شیطان نماینده لذت های نفسانی ما است و کلیسای شیطان اومانیستی را با تاکید بر ابعاد لذت گرایی و مادی گرایانه ترویح می کند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: آنها از شیطان تعریف انتزاعی می کنند و لبه های تیز شیطان گرایی را حذف می کنند تا بشود برای عموم صحبت کنند. معتقدند که خدا و شیطانی وجود ندارد و اصل نفس اماره است که باید به آن اهمیت بدهیم./910/422/ح