به گزارش خبرنگار وسائل، حجت الاسلام والمسلمین علی رضائی تهرانی، رئیس مجمع عالی حکمت اسلامی مشهد در نشست «بررسی و واکاوی نگاه عرفای نجف به مسأله حکومت و سیاست» که ۱۹ تیرماه در محل سالن جلسات این مرکز برگزار شد به تبیین زوایای مختلف این موضوع با ذکر چند مقدمه پرداخت که مشروح سخنان ایشان در این نشست تقدیم خوانندگان محترم میشود: یکی از اتهامات تصوف و عرفان از دیرباز دوری از اجتماع و نگاه منفی به حکومت و سیاست بوده است که ریشه این اتهام آمیزه هائی مانند عزلت، دوری از دنیا و دوری از اجتماع مسلمین حتی در مسجد و پناه آوردن به مکانهای اختصاصی به نام خانقاه است از طرفی دیدن صور برزخی و این مفاهیم که در تصوف یا عرفان یا هردو وارد شده است ملحم این شده است که انسان صوفی یا عارف از اجتماع به دور است و نگاه منفی به حکومت و سیاست دارد.از طرفی دیگر در تراث عرفانی و تصوف ما تأثیرگذاری برخی از نحلههای صوفی یا عرفانی را در بحث سیاست و حکومت در حد اعلاء میبینیم و از گذشته باطن گرائی مانند نحله اسماعیلیه و تصوف و صوفیانی مثل شیخ صفی اردبیلی و جریان صفویه که به ایجاد حکومت شیعه در کشور ایران منجر شد که میتوان به کبرویه، عطار نیشابوری و جنگ با مغولها و سربداریه که تأثیرگذاری این نحلهها و طوافی صوفی یا عرفانی در سیاست و حکومت است اشاره کرد که این امر قابل انکار نیست.
نگاه صوفیان و عرفان به مسأله حکومت و سیاست چیست؟
لذا این سوال مطرح میشود که نگاه صوفیان و عرفان به مسأله حکومت و سیاست چیست؟ میدانیم که طبق گفته مجلسین محمد تقی و محمد باقر علیهما الرحمه و شیخ بهائی و سید حیدر آبادی جریان تصوف و عرفان هم در اهل سنت و هم در میان شیعه ریشه دار است و بگذریم از نظر خاص مرحوم سید حیدر که تصوف را عین تشیع و تشیع را عین تصوف میداند، ولی اینکه از نظر نگاه تاریخی در هر دو طائفه بزرگ اسلامی شیعه و سنی از تصوف بهره دارند قابل انکار نیست.
طبیعی است نگاه مذهبی و دینی میتواند در بحث ما تأثیر گذار باشد بدین معنا که یک سنی حاکم را گرچه ظالم باشد اولی الامر میداند و با روایات جعلی مصداق«أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ» میداند و یک شیعه به تعبیر شیخ انصاری در مکاسب که فروشنده نخ به خیاطی است که لباس برای یک حاکم ظالم میدوزد او را جهنمی میداند پس میشود با اعتقادات مذهبی و دینی اعتقاد مثبت یا منفی در این بحث تأثیرگذار شود.
در شیعه عارفان و صوفیان دو دسته اند مجتهدان و متخصصان در فقه و عوامان و البته در مجموعه عرفان و تصوف چنین است و در حال حاضر در تراث صوفی فردی به نام حبیب اعجمی داریم و کسی است که نام خود را نمیتواند بنویسد و در میان عارفان و صوفیان هم مجتهد و متخصص در فقه داریم و هم عوام و طبیعی است که در بحث ما اجتهاد فقهی مجتهدان و یا رأی مرجع تقلید عوامانه در صوفیان نقش خواهد داشت.
مقصود از عارفان نجف سلسله منتهی به مرحوم آقای شوشتری و آن فرد جولاست و این اصطلاح جدیدی است که در حوزههای علمیه نهادینه شده است پس مقصود از عرفای نجف همه عارفان نجف در این بحث نیست و مقصود ما از نگاه عرفائی نجف به مسأله سیاست و حکومت اصطلاح عرفان نجف است. در عرفای نجف هم ما دوگونه انسان داریم که شامل فقیهان مانند مرحوم ملا حسین همدانی و کسانی که متخصص در فقه نیستند و عوام هستند مثل مرحوم حداد و طیفی از شاگردان مرحوم قاضی هستند که از اهل علم نبوده اند و برقکار و تعمیرکار بوده اند.
از طرفی اگر نگاه غیر متخصصان به مسأله حکومت و سیاست بخواهد مورد توجه قرار بگیرد باید با این زاویه دیده شود که رأی آنها به تبع رأی مرجع تقلید آنها چه بوده است و یا اگر میخواهیم از زاویه عرفانی بررسی کنیم باید ببینیم تأثیر آنها از حالات عرفانی و از دریافتهای شهودی آنها در این مسأله چیست.
جای این سوال و شبهه وجود دارد که اگر مقصود از عارفان نجف تیره فقیهان عارف است که بحث متمرکز بر روی این گروه است این پرسش مطرح میشود که عارفان فقیه نجف دو عنوان بر آنها بار است که یکی عرفان و دیگری فقه است و نگاه آنها به این مسأله درباره فقیه در بحث ما ارزشی ندارد چراکه هر فقیهی نسبت به حکومت و سیاست اجتهاد رأیی دارد و نگاه آنها به عنوان عارفان نجف میتواند کم اثر باشد چراکه هر عارفی میتواند با تأثیر از شهودات عرفانی در این مسأله رأیی داشته باشد خلاصه اینکه این بحث را چه ثمرهای است؟
در جواب این سوال باید یاد کنیم که همه این بحث در این است که این سلسلهای که به مرحوم جولا و مرحوم شوشتری منتهی میشود و در اصطلاح اخیر به نام عرفای نجف نامیده میشود به گونهای معاصر و نزدیک ما است و فقهای این سلسله شریفه با تأثیر از دریافتهای درونی و شهود باطنی و یا با تأثیر از عرفان چه نگاهی در نگاه فقهی خودشان به مسأله سیاست و حکومت برایشان پیش آمده است.
اگر به تعبیر مرحوم شهید مطهری فتوای فقیه دهاتی بوی دهات میدهد و فتوای فقیه شهری بوی شهر میدهد و تا این اندازه تأثیر گذاری وجود دارد این پرسش مطرح است که فتوای فقیهی که در مکتب عرفانی فقیه مرحوم همدانی تربیت شده است بر مسأله سیاست و حکومت و مسائل اجتماعی در چه حدی بوده است؟
میدانید که عرفای نجف امروزه در قرائتی که مورد طرح و بررسی است شاخصهایی دارد که به تعبیر شهید مطهری این شاخصهها آنها را در سلسله عرفای شیعی به عنوان یک گروه خاص مطرح میکند؛ شهید مطهری و جناب وکیلی به این مباحث پرداخته اند.
اگر بخواهیم به شاخصههای ممیزه عرفای نجف بپردازیم احتیاج به یک نشست علمی مستقل دارد و جواب سوال مشخص شد که بحث ما در عرفای نجفی است که شاخصههای خاصی دارد و امروزه در عرفان شیعی یک پدیده به حساب میآید و بحث در این است که این عرفای شیعی که فقیه هستند در دریافتهای عرفانی و شهودی خود چه نقشی در نگاه آنها به سیاست و حکومت ایجاد کرده است.
عارفان و سالکان مشهور و گمنام
عارفان و سالکان نجف دو قسم و دو تیره هستند انسان هائی که مشهورند مثل مرحوم قاضی که از مشهورترین عارفان جهان شیعی به حساب میآیند و عارفانی که گمنام هستند که مرحوم نائینی از آن جمله هستند و شناسنامه دار و مشهور به عرفان نیست.
با اینکه ادعا شده است که مرحوم امام امت در نزد تبریزی شاگردی داشته است، اما این ادعا طبق نقل رهبر معظم انقلاب ادعای صادقی نیست و رهبر معظم انقلاب نقل کردند که از امام پرسیدم شما در نزد مرحوم ملکی تبریزی شاگردی کردید و ایشان فرمودند نه متاسفانه و مرحوم امام احساس ضرر میکردند.
فضای نجف در دوره علمای نجف فضای بستهای است
از طرفی فضای نجف در دوره علمای نجف فضای بستهای است و اگر خاطرات مستر همفر را جعلی نداینم گزارشی که او از فضای نجف دارد مشخص میکند که چقدر فضا بسته و دور از مباحث سیاسی و حکومتی و اجتماعی است؛ در همین دوره اخیر که مرحوم امام(ره) فرمودند که حوزه نجف خواب است حتی اگر خاطرات مستر همفر را در نظر نگیریم همه گزارشاتی که خاطرات میدانی از آن دوره نجف داریم نشانگر آن است که جو حاکم بر نجف جو بی خبری از جهان و دوران و زمان است.
مجموعه نگرشهای عارفان نجف در حوزه سیاست و حکومت
اگر بخواهیم مجموعه نگرشهای عارفان نجف را در حوزه سیاست و حکومت گزارش کنیم یقینا به کتابی چند جلدی نیاز داریم و بلکه به نظر میآید نسبت به برخی از شخصیتها نیاز به کتاب چند جلدی است و برخی از شخصیتهای عرفانی عرفای نجف است که اگر بخواهیم نگاه آنها به مسائل سیاسی و اجتماعی و حکومتی بازخوانی شود نیاز به چند جلد کتاب است و آنچه در اینجا مطرح میشود قطرهای از دریا است که آغازگر بحثی باشیم.
راههای کشف نگاه یک شخصیت علمی به یک موضوع
برای کشف نگاه یک شخصیت علمی به یک موضوع راههای متعددی وجود دارد؛ راه اول صرف تصریح خود شخصیت به رأی خودش بدون تفسیر است و راه دوم تصریح خود شخصیت به همراه بحث علمی و بررسی تفصیلی است و راه سوم گزارش نزدیکان آن شخصیت که نزدیکان نسبی، علمی و شاگردان است و چهارم عملکرد فردی است که نگاه را نشان میدهد و پنجم نگرشها و عملکردهای دست پروردگان و متأثران یک شخصیت است که ما در این نشست در بررسی شخصیت افراد این مجموعه از همه اینها استفاده کردیم و خود را منحصر در یکی از این روشها نکرده ایم.
آثار مستقیم عرفای نجف
منابع این بحث را میتوان به چند گونه تقسیم کرد که منبع اول آثار مستقیم عرفای نجف است که عارفان نجف در زمینه حکومت و سیاست آثار مستقیم دارند مثل مقالات سید جمال در عروه الوثقی و دوم کتابها و مقالاتی که با همین موضوع با عنوان عام نوشته شده است مثل کتاب آقای جلالی و سوم کتابها و مقالاتی که در این زمینه به صورت خاص نوشته شده است.
منظور از خاص بررسی یک شخص خاص است، اما به صورت عمومی آن شخصیت بررسی شده است و مرحله آخر بررسی این موضوع نسبت به شخصی به صورت اخص است و تأثیرگذاری دریافتهای عرفانی و شهودی شخص در شخصیت سیاسی و نگاه او به حکومت و سیاست است که در این زمینه متاسفانه خیلی کاری نشده است.
اگر گفتیم عرفان انسان را به اوج تقوا میرساند و انسان متقی بصیر است و انسان متقی فرقان به دست دارد و انسان متقی وظیفه محور است و انسان عارف شجاع است و ترسی از مرگ ندارد و شخصی را در نظر گرفتیم که حقایق را میبیند وظیفه محور است و سلاح تقوی دربردارد و ترس ندارد علی القائده چنین انسانی باید نگاهش به سیاست و حکومت نگاه درست و براساس این نگاه، عملکرد او عملکرد درستی باشد.
بهترین نمونه آن بنیانگذار جمهوری اسلامی است که درست میفهمد و درست عمل میکند که اگر کسی نگاهش به سیاست درست نبود و یا درست بود و اقدام و عمل نکرد و ضعف بصیرتی و ترس دارد اینها در مورد یک عارف بی معنا است.
چه بسا در رویکردهای عملی تفاوت رفتاری دیده میشود و این امر به اعتبار اجتهاد در مسأله است که شرایط را مهیا میبینند یا نه و این منافاتی به این موضوع که عارف نگاه و عملکرد درست و صحیح در بحث حکومت و سیاست داشته باشد، ندارد.
نگاه مرحوم ملا حسینقلی همدانی به سیاست و حکومت از دو عامل
در این باره به قدما و متأخرین این سلسله میپردازیم که در گام نخست مرحوم ملا حسینقلی همدانی است که نگاه ایشان را به سیاست و حکومت از دو عامل میتوان کشف کرد؛ عامل نخست در پرداختن به مباحث اجتماعی فقه است و بزرگترین درس تقریر خارج فقه القضا مربوط به مرحوم همدانی است.
از طرفی در عصر ایشان حکومت اسلامی برپا نبوده است و مرحوم ملا حسین قلی همدانی در آن زمان با بصیرتی که داشته است و میدانستند که شاگردانش به مسائل اجتماعی مبتلا میشوند و به همین دلیل مسائل قضا را نوشتند.
دومین علتی که میتوان از آن نگاه مرحوم ملا حسینقلی همدانی را کشف کرد شاگردانی است که از ایشان باقی مانده است و به تصریح مرحوم آقابزرگ تهرانی میگوید من با شاگردان ملا حسینقلی همدانی بوده ام که بعد از همدانی، سید سعید حبوبی است که در جنگ ایتالیا فتوای جهاد دادند و در حمله انگلیسی فتوای جهاد دادند و علما زیر بیرق او جمع شدند و ۹۰ هزار نفر را رهبری کردند و پرداختن با این حجم به مباحث قضا نگاه ویژه به موضوعات اجتماعی است.
شاگردان مرحوم ملا حسینقلی همدانی
اولین کسی که فتوا به جواز تأسیس مدارس جدید در بغداد برای آموزش زبان خارجی داد سید سعید حبوبی بود و بعدها مرحوم شیخ حائری میخواست در قم مقداری از سهم امام را صرف آموزش زبان انگلیسی به طلاب کرد و از طرفی میتوان به همفکری و ارتباط نزدیک او با سید جمال الدین اسد آبادی در نجف اشاره کرد.
در عین حال در این شرایط عثمانیها به خاطر خیانتی که شد عقب کشیدند و لشگر شیعه که در عراق زیر نظر سید سعید حبوبی متمرکز بود ضعیف شد و عشایر تحت تأثیر قرار گرفتند و به خاطر آشوب آن زمان اسب نبود و بخشی از اشعار ناب خود را به ترغیب جهاد اختصاص دادند که بارها دیوان و اشعار حماسی او چاپ شد و وقتی لشگر شکست خورد از غصه این ماجرا آقابزرگ تهرانی دق کرد و از دنیا رفت.
سیدعبدالحسین لاری که مرقد ایشان در جهرم است و این فرد عجیبی است و اولین کسی است که در ایران حکومت اسلامی در منطقه لار تشکیل داد و اعتقاد به ولایت فقیه و ضرورت حکومت اسلامی داشت و تصریح داشت که حکومت طاغوت محمد علی قاجار مشروع نیست و همکاری با او حرام است و حکومت اسلامی تشکیل داد که شامل تشکیل نیروی نظامی و انتظامی بود و از جمله دیگر فعالیتهای او چاپ و تکثیر تمبر مخصوص با عنوان پست ملت اسلام و سوم اجرای حدود اسلامی مانند قصاص و حدود و چهارم اخذ مالیات شرعی از مردم است.
پنجم اعطای نشان و القاب به سرداران نظامی و مذهبی نهضت و ششم عدم اعتنا به واکنش دولتمردان و سردمداران فاسد و هفتم احیا و اقامه نماز جمعه و نصب ائمه نماز جمعه و مثل یک حاکم ائمه نصب میکرد و کار دیگر او فتوا به جهاد بر علیه انگلیسیها است و رای به عدم مشروعیت قرارداد ۱۹۰۷ که ایران را دوپاره کردند و روشنفکرها در همان دوران یا در دامن انگلیس یا روسیه بودند و ایشان تأکید بر اینکه همه زمین هائی که استعمارگران روسی و انگلیسی گرفتند باید برگردد و سه رساله سیاسی چاپ کرده است؛ لاری آغازگر نهضت بر علیه انگلیسیها در جنوب ایران بود.
شیخ محمد باقر همدانی که مرقد او همدان است؛ ایشان غیر از شیخ محمد بهار همدانی است که قبر ایشان در بهار است و ایشان ۶۰ کتاب نوشته است و ایجاد جنبش به نفع مشروطه در همدان داشت و اعتقاد داشت که مشروعیت در ذات مشروطیت است.
تشکیل نیروی نظامی بر ضد محمد قاجار از جمله دیگر فعالیتهای او است و مانند مرحوم لاری در منطقه خود حکم شرعی دارد و مخالفت با سالارالدوله بردار محمدعلی قاجار است و چند بار ترور نافرجام شد و در این وضعیت پس ما باید در مصداق ببینیم عرفان، سلوک و شهود و دریافتهای واقعی چه تأثیری دارد.
شخصیت بعدی سید جمال الدین اسدآبادی است و درباره او این پرسش مطرح میشود که آیا ایشان اهل عرفان و شهود بوده است؟ در واقع براساس سخنان شهید مطهری سید جمال بیدارسازی در کشورهای اسلامی را آغاز کرد و دردهای اجتماعی مسلمین را با واقع بینی خاصی بازگو کرد و راه چاره جوئی را نشان داد و نهضت سید جمال فکری و اجتماعی بود؛ سیدجمال هم زمان و هم موقعیت خود را شناخت؛ ایشان مهمترین درد جامعه اسلامی را استبداد داخلی و استعمار خارجی تشخیص داد و با این دو مبارزه کرد.
اهداف سید جمال
مبارزه شدید و هدفمند با استبداد داخلی و مبارزه شدید با استعمار خارجی و تأثیر در بصیرت بخشی نخبگانی جهان اسلام و ارتقای فهم و بصیرت بخشی به تودههای مسلمان و پنجم تقریب بین مذاهب و شناخت صحیح غرب آن زمان و اهمیت به فلسفههای مضاف مثل فلسفه التربیه از جمله مهمترین اهداف او بود. از طرفی اینکه سید جمال اهل عرفان بوده است این مسأله قابل شک نیست که در نامههای ایشان است و ایشان به حکمت ابن سینا مشهور بود. پس استناد سید جمال به این سلسله قابل شک نیست.
عارفانی که نگاه عرفانی و شهودی آنان در اندیشه سیاسی آنها تأثیر داشته است
از جمله دیگر افراد علامه طباطبائی به ضرورت تشکیل حکومت اسلامی معتقد است و به ضرورت زمینه سازی برای اسلامی سازی واقعی حکومت عقیده دارد و در جلسات سیاسی اجتماعی علمای تهران و مذاکرات برای شناساندن اسلام به غرب و کوتاه کردن دست کمونیستها از کشور شرکت کرده است؛ کتاب اصول فلسفه را نوشت و پرورش شاگردان انقلابی از دیگر دستاوردهای او است و تلاش برای تأثیرگذاری بر نخبگان جامعه داشتند و به ایدئولوگ انقلاب اسلامی تبدیل شد.
از عارفان دیگری که نگاه عرفانی و شهودی آنان در اندیشه سیاسی آنها تأثیر فراوان داشته است میتوان به مرحوم علامه طهرانی اشاره کرد که مرقد او در مشهد است و اندیشه سیاسی سید محمد حسین طهرانی حدود ۳۰۰ صفحه به آن پرداخته شده است و در زندگی ۱۵ سالهای که در خدمت ایشان بودم ایشان معتقد به روش کار اهل عرفان بودند و در عین حال بسیاری از بخشهای زندگی ایشان که بعد اجتماعی داشته مغفول مانده است./502/241/ح
تهیه و تنظیم: فاطمه ترزفان