به گزارش خبرنگار وسائل، «فقه حکومتی»، عنوانی است که رهبر معظم انقلاب برای فقه آرمانی و جامعه ساز مکتب اهل بیت(ع) برگزیده است. کاربرد این واژه در مقابل «فقه فردی» میباشد و مراد از آن، نگرشی است کل نگر و حاکم بر تمام ابواب فقه که بر اساس آن استنباط های فقهی می باید مبتنی بر فقه اداره نظام اجتماعی بوده و تمامی ابواب فقه، ناظر به اداره کشور و امور اجتماع باشد.
از اینرو، گستره ای که در فقه حکومتی مورد بحث قرار می گیرد، منحصر به مباحث سیاسی نخواهد بود و تمامی ابواب و مسائل فقه را شامل میشود؛ چه اینکه حکومت و نظام اسلامی، شؤون و زوایای مختلفی دارد و فقیه می بایست برای رفع نیازهای حکومت، جامعه انسانی و نظام اسلامی همه آن مسائل را مورد بررسی قرار دهد؛ مباحثی در حوزه اقتصادی، فرهنگی، حقوقی، سیاسی، نظامی، انتظامی، خانواده، احوالات شخصیه و تمامی مسائل مربوط به زندگی بشری در مقوله مادی و معنوی. با توجه به اهمیت و ضرورت بحث با حجت الاسلام عبدالاحد قراری از اساتید سطوح عالی گفتوگویی انجام دادیم که تقدیم خوانندگان می کنیم:
وسائل ـ به نظر حضرتعالی تعریف فقه حکومتی چیست؟ بعضی فقه حکومتی را منحصر در ولایت فقیه قلمداد می کنند آیا به نظر شما دیدگاه آنها صحیح است؟ چرا؟
به یک اعتبار لطیف همه فقه بلکه به یک اعتبار خیلی لطیف همه دین فقه حکومتی است یعنی ما مثلاً تواضع للاخ المسلم و تکبر علی الکافر را یک گزاره از ابحاث فضائل اخلاقی نمی دانیم مگر اینکه با آن در اداره جامعه کار داریم و هکذا حسن حیا و عفت و شجاعت و سخا و زهد و قبح اضداد اینها و در نیز اعتقادات؛ مثلاً توحیدی می خواهیم که در یک حکومت جلوه گر شود و همه شؤون آن حکومت مصداق عبودیت مخلصانه حق گردد و نیز سیاست خارجه او جلوه گر ارتداع از شرک باشد و ... .
حال می گوییم که فقه مصطلحمان نیز همه اش فقه حکومتی است زیرا شیوه نامه اداره جامعه بایست برخواسته از آن باشد حتی اگر معیار در اطلاق تعبیر حکومتی بر فقه محتوای مسأله فقهی ما باشد باز مسائل فقه محدود به ولایت فقیه نیست.
وسائل ـ بررسی مبحث فقه حکومتی از سوی حوزههای علمیه و نقش آن در اداره جامعه اسلامی را تا چه اندازه ضروری میدانید؟
نکته اول این است که باید ببینیم حوزههای علمیه چه وظیفه ای دارند؟ آیا اداره جامعه اسلامی جزء وظایف اصلی حوزههای علمیه هست یا نه؟ روشن است که حوزههای علمیه نقش اصلیشان کار اجرایی نیست اما اداره جامعه اسلامی با آن قید اسلامی اقتضاء آن را دارد که آن مجری جامعه اسلامی، در ضوابط و طبق اصول اسلام، جامعه را اداره کند غیر قابل قبول است ادعای امکان رسیدن به جامعه اسلامی از راهی و کانالی و با اصول و ضوابطی غیر از دستورات اسلام.
وقتی که ما پذیرفتیم اسلام در مورد تمام ابعاد زندگی انسان برنامه دارد (قضیه مسلمه همه فقها) و از طرفی دیدیم بالوجدان که از ابعاد زندگی بشر مباحث اجتماعی و حکومتی است لابد میپذیریم که اسلام برای حکومت برنامه دارد وانگهی معلوم است که اجرای آن برنامه و اداره جامعه نیاز به مجری و حاکم دارد پس بایست مجری و حاکم آنگونه تربیت شود که برنامه اسلام را قبول داشته باشد و غربزده نباشد و ثانیاً برنامه مدون اسلام (با وصف قابل اجرائی بودن و نه ذهنی بودن) در اختیار آن مجری قرار بگیرد.
وسائل ـ آیا فقه حکومتی جهت پاسخگویی به این نیازهای جمهوری اسلامی و متناسب با مسائل ضروری مبتلابه، رشد کرده است؟
باید بگوییم خیر، فقه حکومتی باید به اندازه ای رشد کند که دشمنان اسلام نتوانند به جمهوری اسلامی اشکالات ایدئولوژیک داشته باشند در حالیکه ما می ببینیم در گوشه و کنار دارند این اشکالات را انجام میدهند. ما باید در بحث فقه حکومتی به اندازهای قوی باشیم که نه تنها شبهات را دفع کنیم بلکه باید نقش بازدارندگی هم داشته باشیم یعنی دشمنان نتوانند در مورد مبانی جمهوری اسلامی ایجاد شبهه کنند.
در بحثهای اجرایی هم باید نرم افزارهای لازم و محتواهای عالمانه و امتداد یافته از ذهن به مقام عمل جهت ارگانهای مختلف نظام تهیه میشد که متاسفانه در این زمینه هم به اندازه کافی رشد نکردیم.
فقه حکومتی چه در بحث اثبات مشروعیت جمهوری اسلامی و چه در مبحث نحوه اداره نظام، در هر دو قسمت نیازهایی دارد و باید به حدی برسیم که مکاتب غلط و غیراسلامی غربی نتواند در بین نخبگان دانشگاهی و غیر دانشگاهی ما با القای شبهات خود نمایی کند. (حد بازدارندگی) ولی ما میبینیم اینها دارند جولان میدهند و این نشان میدهد که ما به اندازه کافی رشد نکردیم.
وسائل ـ آیا حوزه علمیه در این راستا کم کاری کرده یا ابزارهای لازم را در اختیار نداشته است؟
حوزه علمیه در این مورد کم فعالیت داشته است. ابزار لازم برای این کار بودجههای سنگین نیست ما ابزار لازم را داریم چون ابزار لازم ما در این زمینه استعداد و اراده طلاب و محتوای آیات و روایات است، که الحمدالله این نعمتها را ما داریم اما مهم برنامه ریزی است که ما بتوانیم طلبههای خودمان را استعداد سنجی کنیم و هرکسی را نسبت به استعداد خودش در مسیری که نظام نیاز دارد و نیازهای جامعه برطرف میشود پرورش بدهیم. عمده کار برای حوزه علمیه تولید محتوا و نیروسازی است که متاسفانه در این زمینه کوتاهی شده است و این مدیریت در حوزههای علمیه شکل نگرفته است.
وسائل ـ به نظر شما در عرصه فقه حکومتی در کدامیک از زمینههای حقوقی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، پژوهش اولویت دارد؟
با توجه به کم و کیف نیروهای حوزه، ما جیره بندی خاصی لازم نمیبینیم. آیا شرایط ما از شرایط شاگردان امام صادق (ع) خیلی محدود تر است که ایشان در ابعاد مختلف شاگردهایی را تربیت کردند؟ و یا به مراتب ما در شرایط بهتری نسبت به آن زمان قرار داریم.
هم اکنون حکومت جمهوری اسلامی مستقر شده است و نباید چنین نگاه کرد که یک تزاحمی بین اینها وجود دارد. همه نیازهای نظام باید تأمین شوند و البته از جهت زمانی در این برهه نگاه اولویت، رسیدن به مرحله دولت اسلامی است یعنی مرحله سوم از مراحل فرایند تحقق اهداف انقلاب اسلامی. ما باید این را در اولویت خاصی پیگیری کنیم.
وسائل ـ به منظور توسعه فقه حکومتی چه فعالیتهایی را در برنامههای آینده خود پیشبینی کرده اید؟
پرورش جهتدار طلاب یعنی طلبه باید با همه جدیت دروس رسمی حوزه را خوب بخواند اما درس خواندن خودش را قطعهای از پازل مبارزه جبهه حق علیه باطل بداند و در پی تقویت نظام و رفع نیازهای آن باشد.
وسائل ـ وضعیت برگزاری دروس خارج و درس گفتارهای تخصصی در زمینه فقه حکومتی در حوزههای علمیه چگونه است؟
صد البته خبرهای خوب در حوزه با توانایی عظیمی که دارد هر از گاهی به گوش میرسد ولی یک حس جدی فراگیر بین مدرسین و محصلین نسبت به ضرورت توجه به نیازهای نظام، هنوز مفقود است.
وسائل ـ حضرتعالی به عنوان استاد سطوح عالی چه راهکارهایی برای توسعه فقه حکومتی در حوزههای علمیه پیشنهاد می دهید؟
به منظور توسعه فقه حکومتی، آنچه که به نظر میرسد در حوزه علمیه باید اتفاق بیفتد اولاً پیدا کردن یک نگاه به ضرورت این بحث است. «يا كُمَيلُ ما مِن حَرَكَةٍ إلاّ و أنتَ مُحتاجٌ فيها إلى مَعرِفَةٍ». ما باید اول شناخت پیدا کنیم و ضرورت این بحث را درک کنیم. بحث فقه حکومتی هم اکنون یک اولویت مهم برای حوزه علمیه است و مقدار زیادی از پتانسیل حوزههای علمیه متاسفانه در ما لایعنی هدر میرود.
حوزههای علمیه باید ابتدا این را بپذیرند که فقه حکومتی فوریت دارد. حوزههای علمیه باید بر اهمیت تأمین نیازهای جمهوری اسلامی و نظام ولایی تمرکز کنند. مرحله بعدی این است که باید ریز مطالبات مقام معظم رهبری برای ما ترسیم شود و جلوی ما گذاشته شود و با توجه به این افق ما در اداره حوزه شروع به برنامه ریزی کنیم.
مسئله دیگری که در اینجا وجود دارد این است که باید طلاب جوان در این راستا تربیت و جذب شوند. معطلیها در سالهای تحصیل به حداقل برسد. در عین عمق که حتماً اهمیت رکینی دارد بحث سرعت رشد طلاب نیز مد نظر قرار گیرد.
مسئله دیگر این که حتماً باید بدان توجه کرد این است که حوزههای علمیه یک آکادمی علمی نیست که در آن تراکمی از گزارههای علمی در مخاطب ایجاد میکند. حوزههای علمیه در همه ابعادی که یک طلبه را به رشد میرساند در حقیقت طلبه را تربیت میکند؛ تربیت معنوی، تربیت علمی و تربیت بصیرتی و سیاسی. یعنی طلبه را طوری رشد میدهد که استعدادهای درونی او باز شود و طلبه بتواند در مسائل علمی اجتهاد کند.
نظام آموزشی حوزه استعداد درونی طلبه را باز میکند و لذت علم را به او میچشاند و او از درون به تولید علم میپردازد. این مسأله بسیار مهم است. این نیست که ما بخواهیم به بهانه فقه حکومتی طلاب مانند یک «سی دی» باشند مملو از گزارهای اخبار و حتی تحلیلهای سیاسی و مانند اینها. خیر، این نیست. گرچه این موارد تا حدی در مراحل رشد استعداد درونی یک طلبه برای این که بتواند فقه حکومتی را فهم کند و در آن به اجتهاد برسد و آن را توسعه بدهد و نیازهای نظام اسلامی را بر طرف کند لازم است.
مسئله بعدی این است که فقه و اصول کنونی بسیار غنی است و ما به هیچ وجه احساس نمیکنیم که برای تأمین نیازهای نظام اسلامی نیاز داریم که علم اصول را به صورت کلی خانه تکانی و زیر و رو کرده و یک مکتب اصولی جدیدی غیر از مکتب اصول شیخ انصاری ایجاد کنیم. چنین نیازی احساس نمیشود اما همین فقه و اصول سنتی ما باید به عمق آن پرداخته شود. این کاری است که باید در مراحل تحصیل طلبه اتفاق بیفتد.
وقتی طلبه لمعتین را میخواند آن را عمیق بخواند. لمعتین را تراکمی از گزارههای فقهی و احکام نبیند. این چراییها و این علتها و این نظامی که اسلام میخواهد با آن جامعه را مدیریت کند و آن را به قله برساند با این دید لمعه و مکاسب را بخواند و در ذهن خود اینها را کنار هم قرار دهد به عنوان دستوراتی که قرار است جامعه اسلامی ایجاد شود و به کمال برسد.
و البته در کنار این، بحثهای دیگری که باید حتماً وجود داشته باشد عبارت است از انس با فرمایشات حضرت امام و مقام معظم رهبری و تعمق در آنها و بالاتر از آن تعمق در قرآن و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و سایر آن چه که از اهل بیت(ع) به ما رسیده است./402/422/ح
تهیه و تنظیم: محرم آتش افروز