به گزارش خبرنگار وسائل، رفتار و سلوک حاکمان متاثر از دریافتی است که از مفهوم حکومت دارند. اگر ذهنیت آنان از حچومت، تسلط بر مردم و استخدام آنان در جهت اهداف و منافع حاکم باشد، طبعا رفتارشان متناسب با آن خواهد بود. اما اگر مراد از حاکم از حکومت، خدمت به مردم و هدایت و مدیریت آنان باشد. همان اهداف را دنبال خواهد نمود و رفتارش به سوی خدمت، هدایت و مدیریت جهت گیری خواهد داشت.
اهداف حکومت
۱- نظریات سعادت گرای کلاسیک
۲- دیدگاه فیلسوفان مدرن و معاصر غرب
۳- اهداف حکومت در نظام سیاسی اسلام
تعیین اهداف حکومت به لحاظ برون دینی
در رویکرد برون دینی، توجه به مقدمات ذیل می تواند در تعیین نوع حکومت به لحاظ اهداف آن یاری رساند. از دیدگاه اسلام، هستی دارای مراتبی است که در اعلی مرتبه آن، هستی بی نهایت قرار دارد که مبدا و سر سلسله هستی است و آن خدای تبارک و تعالی است. از یک سو، این سلسله که نازل ترین مرتبه می باشد، همین عالم محسوس و مشهود است.
انسان دارای روح فنا ناپذیر است که حقیقت و بعد اصلی انسان را تشکیل می دهد. از این رو، حیات بشری محدود به همین حیات مشهود مادی نمی شود. زندگی وی مرحله دیگری نیز دارد که از جهت کمیت و کیفیت نسبت به زندگی حاضر او بسیار بالاتر است.
دو مرحله دنیوی و اخروی زندگی انسان، منفصل و کنترل از یکدیگر نیستند، بلکه بین این دو مرحله از زندگی انسان، پیوند ژرف و ناگسستنی وجود دارد. نوع حیات اخروی انسان ثمره ی بینش و کنش انسان در این جهان است. عالم دیگر محصول و نتیجه عمل و سیرت انسان در این جهان است.
انسان به دلیل محدودیت قوا و منابع عادی معرفت، از تشخیص همه مفاسد و مصالح و نتایج اعمال خود به خصوص ثمرات اخروی اعمال، عاجز است. به همین دلیل، در رسیدن به کمال حقیقی و نیل به سعادت دنیا و آخرت نیاز به هدایت وحیانی دارد. شاخصه های حکومت مطلوب، وظایف و اهداف آن، از جمله مهمترین مصالح حیات جمعی بشر است؛ زیرا حکومت و سلطه سیاسی بیشترین نقش را در تربیت جهت دهی و گرایش انسان به سوی ارزش ها دارد.
اهداف حکومت دینی به لحاظ درون دینی
در رویکرد برون دینی، انسان برای نیل به کمال حقیقی خود، نیازمند محیط امنی است که شرایط هدایت، پرورش استعداد و شکوفایی کمالات حقیقی او را فراهم سازد. فراهم سازی چنین محیطی جز با تشکیل حکومت دینی امکان پذیر نخواهد بود. ویژگی حکومت دینی آن است که تابع اصول و ارزش های دینی است.
بنابراین قلمرو دین اسلام شامل امور دنیوی است و حکومت دینی، تدبیر امر معاش و معاد مردم را بر عهده دارد. در اندیشه مسلمانان صدر اسلام، تشکیل حکومت و ایجاد نهاد حاکمیت، وظیفه دینی قلمداد می شده است. دین اسلام علاوه بر احکام عبادی ـ فردی مشتمل بر سلسله ای از احکام است که غرض از آن تنظیم و تعدیل روابط اجتماعی است.
مراجعه به متون دینی و توجه به سیره عملی مسلمانان در مواجهه با امر حکومت نیز نشان دهنده ی این امر است که حکومت دینی علاوه بر تامین امنیت و اجرای قوانین و محافظت از مال و جان مردم، وظیفه دارد اهداف و ارزش های دینی را استوار سازد. رویکرد درون دینی نیز به صراحت جایگاه حکومت را معین می سازد.
عمده ترین محورهای وظایف و اهداف حکومت دینی
۱- امنیت
۲- عدالت
۳-ازادی
۴-آبادانی و مبارزه با فقر
۵- شکوفایی علمی
۶- تربیت و هدایت جامعه به سوی کمال
۷-اجرای حدود احکام الهی
۸- حمایت از محرومان
نتیجهگیری
خداباوری و حق محوری، روح حاکم بر سیاست دینی در اسلام است. بر اساس خداباوری و در چارچوب حق مداری و عدالت ورزی، تامین رفاه مادی، کرامت و آزادی انسان از اهداف میانی حکومت اسلامی است و هدایت و سعادت مندی نهایی انسان، در زمره ی اهداف نهایی حکومت اسلامی قرار دارد.
مقاله «اهداف و وظایف حکومت دینی» نوشته آقای احمد علی نیازی است. که در فصلنامه معرفت سیاسی، سال دوم، شماره اول، بهار و تابستان ۱۳۸۹منتشر شده است.
علاقه مندان به منظور دریافت فایل PDF این مقاله می توانند اینجا کلیک کنید./204/241/ح