به گزارش خبرنگار وسائل، جامعهای که نظامات سیاسی و اجتماعی سالمی ندارد، قطعا نمیتواند ظرف مناسبی برای اقامه قسط و عدل باشد، زیرا در وهله نخست جریان سراسری و حیات بخش مجموعه امور مورد نیاز زندگی بشر که در تمام زمینههای مربوط به سیاست، فرهنگ، اقتصاد، خدمات و امنیت میتواند ظهور داشته باشد، به طور جدی با مشکل روبرو میشود و چه بسا معطل میماند.
لذا در هر جامعهای به منظور جریان سالم و فراگیر و عادلانه امور مردم، قبل از هر چیز میبایست به دو عامل اساسی توجه شود که یکی همان« نظام سیاسی حاکم بر جامعه» است و دیگری « ظرف و سازمان شهری و جمعیتی» در برگیرنده این نظامات، زیرا اولی به منزله محوری میباشد که جریان فعال امور بر حول آن استقرار دارد و به وسیله آن هدایت میشود و دومی نقش ظرف و جایگاهی را دارد که کلیه فعالیتهای مربوط به جریان امور و هدایت این جریان در جهت رفع نیازهای جامعه، همواره در این ظرف جای میگیرد و در دل آن جریان مییابد.
در هر جامعهای که این دو عامل حداقل از سلامتی نسبی برخوردار نباشد، قطعا زمینه مناسبی برای اقامه قسط و عدل وجود ندارد، زیرا هر گونه نقصانی در اولی برابر است با نقص « هدایت اجرایی» ودر دومی اغتشاش « جریان امور» را در پی دارد. به همین دلیل هر گونه بحث در رابطه با خود امور، مثلا امور فرهنگی یا اقتصادی یا خدماتی یا حقوقی و امنیتی و تلاش در رفع مشکلات آنها قبل از پرداختن به دو امر اصلی فوق در واقع کاری بسیار عجولانه است که هیچ نمره ارزشمندی ببار نمیآورد وتنها اسباب اتلاف وقت و هدر رفتن بسیاری از نیروها و امکانات است.
بر این اساس هدف بزرگ اقامه قسط وعدل در جامعه انسانی که آرزوی دیرین بشر بوده است و اساسا از اهداف مهم بعثت انبیاء و رسولان الهی در میان جوامع انسانی به شمار میرود، مبتنی بر دو عامل اصلی فوق است، یعنی در واقع هر گونه تحقق آن در حوزه یک جامعه مشروط به شرایط مطلوب آن جامعه از نظر برخورداری از نظامات سیاسی و سازمان شهری سالم و فراگیر میباشد و لذا چون ایفا نقش انبیاء و اولیاء الهی در این مسیر هرگز نمیتواند از این قاعده مستثنی باشد، عملا لازم نبوده که آنها در جهت تحقق این آرمان بزرگ بشری بیش ار هر چیز سعی در استقرار هر چه کاملتر عوامل فوق در حوزه زندگی بشر داشته باشد، یعنی ابتدا میبایست نظام عادلانه حکومت و جمعیت را در جوامع بشری سامان و سازمان میدادهاند و آن در حقیقت بستر مناسب اقامه قسط و عدل در این جوامع بوده است.
هر چند که مع الاسف در نگرش به سیره انبیاء، کمتر به این عوامل پرداخته شده است و گویی بسترسازی مهم انبیاء در این دو زمینه بنیادی و مهم کاملا به دست فراموشی سپرده شده است. لذا در قصص مربوط به این بزرگواران غالبا سعی میشود از آنها به عنوان کسانی یاد میشود که در دنیای ظلمانی و تاریک بشر بیشتر به دنبال هدایت و ارشاد کسانی بودهاند که که زمینه های مساعدتری برای پذیرش دعوت آنها داشتهاند و کمتر در پی آمادهسازی شرایط سیاسی و اجتماعی جوامع بشری برای ظهور فراگیر هدایتها و ارشادات الهی در حوزه عمومی جامعه و استقرار آن در میبان اکثریت مردم بودهاند.
این در حالی است که مطابق آیات صریح قرآن کریم نه تنها انبیاء هیچگاه نقش حاشیهای و کمرنگ نداشتهاند، بلکه آنها اساسا عوامل اصلی و محوری تحولات زندگی بشر بودهاند، چنانکه این تحولات اساسا بر محور وجود مقدس آنان شکل گرفته و تداوم یافته است و لذا خط حرکت انبیاء در طول تاریخ جوامع بشری همواره خط اصلی و زیربنایی حرکت بشر بوده است.
انبیاء همواره سعی می کردهاند ابتدا شرایط را برای هدایت و رشد انسانها آماده کنند و این آمادهسازی اگر چه در وهله نخست با هدف پاکسازی صحنه زندگی انسان از هر گونه مظاهر تاریکی و پلیدی آغاز میشده است، لکن در مرحله بعد در مسیر آمادهسازی شرایط سیاسی واجتماعی جامعه انسانی قرار داشته است، یعنی آنطور که که گفتیم ایجاد سازمان مناسب سیاسی و جمعیتی در حوزه زندگی اجتماعی بشر و تکمیل تدریجی این بستر برای اقامه کامل قسط و عدل در همه ارکان و اجزاء زندگی انسان وجود داشته است، لذا خط سیر ظهور انبیاء و رسولان الهی در طول تاریخ همواره همراه با اقدام موثر آنان در این مسیر بوده است.
کتاب« نظام حکومت اسلامی» به قلم محمد علی رازانی، توسط انتشارات مام، به چاپ رسیده است. این کتاب در یک مقدمه و چهارده بخش تنظیم شده است. پایههای تشکیل نظام، ظهور دورهای نظام، گسترش نظام اسلامی، امور اجرایی، استقرار نظامات شهری و ظهور جامعه امن ابراهیمی از بخشهای مختلف این کتاب میباشند./601/241/ح