به گزارش خبرنگار وسائل، از جمله طرحهای مجلس شورای اسلامی که امروزه به شدت مورد گفتوگو واقع شده، طرح استانی شدن انتخابات است. در این مورد یادداشتهای بسیاری نگاشته و همچنین نشستهای علمی، مصاحبه و گفتوگویهای مختلفی برگزار شده است.یکی از این جلسات، نشستی است که با موضوع «استانی شدن انتخابات، فرصتها و آسیب ها» در محل دانشگاه مفید و با ارائه دکتر سید علی منتظری «معاون حقوقی اداره کل بازرسی استانداری قم»، دکتر سید احمد حبیب نژاد «عضو هیئت علمی دانشگاه تهران» و دکتر حسین گودرزی «معاون ارتباطات علمی پژوهشی مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی» برگزار شد.نشست مذکور از این جهت شایسته توجه است که در آن، موضوع بحث هم از دید حقوقی و هم از دید جامعه شناسی مورد بررسی قرار گرفته است. آنچه در ذیل ارائه شده، مشروح مطالب بیان شده دکتر حسین گودرزی «معاون ارتباطات علمی پژوهشی مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی» است:
استانی شدن انتخابات، بدون غرض ورزی مورد بررسی قرار گیرد
با فرض اینکه استانی شدن انتخابات، محاسن و کارکردهای مثبتی دارد و از طرف دیگر، احیانا آسیبها و اختلالاتی در امور ایجاد خواهد کرد، طبیعی است که این بحث باید در فضایی به دور از غرض ورزی و سود گیریها مورد بررسی قرار گیرد و فرصتها و آسیبهای چنین طرح و لایحهای بررسی شود و به ارکان تصمیم گیری منتقل شود.
از منظر جامعه شناسی، موضوع استانی شدن انتخابات را میتوان از جهات مختلف بررسی کرد. جامعه شناسی علمی است که به نوعی جای فلسفه قدیم را میگیرد و در حوزههای مختلف ورود میکند. به همین خاطر، به ناچار در این بحث باید موضوع خاصی را از ساحتهای جامعه شناسی انتخاب کنیم و به مقدار ممکن آن را شرح دهیم.
به طور طبیعی، ساخت اجتماعی جمعیت و انسجام اجتماعی و ملی یکی از مواردی است که در حوزه جامعه شناسی مورد توجه قرار میگیرد و باید آسیبها و فرصتهای این لایحه و این طرح را در این مسیر بتوانیم مورد بررسی قرار دهیم.
محاسن استانی شدن انتخابات
به طور حتم، محاسن این طرح در رسانهها و گفتوگوها به محاسن این طرح پرداخته شده است. پیرامون توافق جمعی بر کارکرد احزاب و تقویت کارکرد احزاب در جامعه، گفته شد که تاکنون احزاب به طور مقطعی در هنگام انتخابات فعال میشوند و پس از آن به قهقرا میروند. جریانهای سیاسی و ضرورت استفاده از جریانها در مشارکت پذیری سیاسی، میتواند فرهنگ مشارکت پذیری سیاسی را عقلانیتر کند.
همچنین این طرح میتواند موضوعات کلان، ملی و منطقهای را در جریان قرار دهد؛ سطح مشارکت کیفی را افزایش دهد؛ نهادهای مدنی و سازمانهای مردمنهاد را تقویت کند؛ رسانههای بخش خصوصی نظیر رسانههای مجازی را فعال کند. سطح و تراز نخبگانی کاندیدها را به دلیل استانی شدن و لیستهایی که تهیه میشود، بالا ببرد. فرهنگ انتخاباتی را به سمت بهره بردن از خرد جمعی و تخصصی شدن فرهنگ انتخاباتی میبرد؛ و محاسنی نظیر این موارد.
تاثیر طرح استانی شدن انتخابات بر بافت جمعیتی کشور
از این میان، ما بخشی را تحت عنوان تاثیر طرح استانی شدن انتخابات بر بافت جمعیتی کشور مورد نظر قرار خواهیم داد. کشورهای جهان از نظر بافت جمعیتی به دو بخش تقسیم میشوند: کشورها و ملل همگن و کشورها و ملل ناهمگن و یا متکثر؛ و در تکثر نیز انواعی از قبیل: تکثر قومی، نژادی، فرهنگی، دینی، مذهبی و تکثر زبانی وجود دارد؛ بنابراین ما در این جا تاثیر استانی شدن انتخابات بر تنوع و تکثر جمعیتی کشور را از حیثهای مختلف بررسی میکنیم.
گفتیم که کشورهای جهان از نظر بافت جمعیتی به دو بخش همگن و ناهمگن تقسیم میشوند و غلبه کلی با کشورهای ناهمگن است. میگویند بالای ۹۶ درصد از جمعیت جهان ناهمگن هستند یعنی انواعی از گروههای قومی، مذهبی، سیاسی، فرهنگی و زبانی در کنار یکدیگر زندگی میکنند.
تکثرها و تنوعهای جامعه از بین نمیروند
این تنوعها پایدار هستند. در جامعه شناسی نظریههای مختلفی نظیر «بسیج اجتماعی» و «نوسازی» وجود داشت که معتقد بودند جوامع به تدریج که به سمت مدرنیت پیش میروند انواع تظاهرات سنتی نظیر قوم گرایی را کنار میگذارند و حتی مذهب نیز به حاشیه میرود و مثل سندیکاها، احزاب و کلوبها جای اینها را میگیرند. یعنی تعلق خاطرها و عضویتها در این بخشها تقویت خواهد شد.
ولیکن چنین نشد و حتی در کشورهای توسعه یافته نیز نه تنها قومیتها و تکثرها از بین نرفتند بلکه سبب انقلابهای مختلف و فروریزی ابر قدرتی نظیر شوروی شدند. اصولا از دهه هفتاد به بعد جامعه شناسان اعتقاد دارند که هویتها از بین نمیروند بلکه در زمانهای خاص میتوانند موجب توافق و انواعی از اتحادها باشند.
بنابراین، نوعا میگویند که هویتها با عنوان شکافها و گسستهای ساختاری جامعه همواره وجود دارند. ایرانیان نیز در فراز و فرود تاریخ بلندی که داشتند علیرغم انواع هجومها و اشغال گریها قومیت خود را حفظ کردند و در مواقعی که احساس خطر میکردند بیشتر به هویت خود تعلق خاطر داشتند.
در کشورهای ناهمگن، سطح انسجام اجتماعی پایینتر از حد کشورهای همگن است
مطالعاتی در بیش از ۱۰۰ کشور جهان صورت گرفته و این کلیت و این اصل کلی به دست آمده است که معمولا در کشورهای ناهمگن، سطح انسجام اجتماعی پایینتر از حد کشورهای همگن است. یعنی صرف نظر از هرگونه اختلاف نظری معمولا در کشورهای ناهمگن سطح انسجام اجتماعی به خودی خود پایین است و برای پیشرفت در هر کاری توافق نخبگانی و جمعی لازم است.
بیش از ۷۰ درصد مناقشات، ریشه قومی مذهبی دارند
از طرفی، بر اساس یک مطالعه طولی که در جهان و به مدت بیش از ۱۵ سال صورت گرفته است، بیش از ۷۰ درصد مناقشات، ریشه قومی مذهبی دارند. در تمام کشورهای خاورمیانه مناقشات قومی، مذهبی و فرهنگی وجود دارد و قرار هم نیست که در آینده این اقوام، فرهنگها و یا مذاهب از خاورمیانه حذف شوند. در نتیجه ما با انواعی از این منازعات روبهرو هستیم که بر قرار هم خواهند ماند. از اینرو، هرگونه تصمیم گیری در کشورها باید با لحاظ این نکتهها باشد.
تمرکز منازعات آینده در درون کشورها و حکومتها است
همچنین، بر اساس مطالعهای که در سال ۲۰۱۳ صورت گرفته است، از میان ۴۱۴ مخاصمه و منازعه جهانی که بررسی شد، ۳۳۷ مورد از آنها در درون کشورها بوده است. به عبارت دیگر، تمرکز منازعات آینده در درون کشورها و حکومتها است. در نتیجه، ما در آینده منازعات مختلفی را در درون حکومتها و متاثر از تصمیم گیریها خواهیم داشت. ما باید متوجه این نکته باشیم که هرگونه تصمیم گیری، قانون گذاری و جهت گیری میتواند موجب منازعات در درون کشور باشد.
بسیاری از افرادی که این روزها مشکلات کشور را بررسی میکنند، این هشدار را میدهند که اگر منازعهای صورت گیرد میتواند به تجزیه ایران و فعال شدن گسستهای قومی و مذهبی بینجامد. کشور ایران نیز تکثر قومی، فرهنگی، دینی و مذهبی، زبانی و نژادی دارد.
حداقل ۴۵ درصد از جمعیت ایران در شش گروه آذری ها، کردها، لرها، بلوچ ها، اعراب جنوب، ترکمنها و تالشها هستند. البته این امر قابل توجه است که هیچ یک از این قومیتها اقوام اقلیتی نیستند؛ یعنی تمام این قومیتها از بدو ورود ایرانیها به سرزمین فعلی، بوده اند منتهی تحت عنوان اقوام قبیلهای رشد کرده اند و امروزه بخشی از ملت ایران هستند. ما در میان این اقوام، لاحق و سابق نداریم. این اقوام با یکدیگر کشور را ساخته اند.
ماهیت تنوع قومی در ایران، اصالتا ماهیت فرهنگی و اجتماعی است
ماهیت تنوع قومی در ایران، اصالتا ماهیت فرهنگی و اجتماعی است. یعنی وقتی ما به عناصر هویتی نگاه کنیم آداب و رسوم، زبان، پوشش و تمایزات فرهنگی مایه تنوع این اقوام هستند؛ به ویژه اینکه اقوام ایرانی از نوع اقوام قبیلهای هستند.
از اینکه یک موضوع فرهنگی و اجتماعی را سیاسی کنیم، پرهیز کنیم
این ساخت فرهنگی با ورود نخبگان قومی، سیاسیون و بازی گران داخلی و منطقهای در زمانهای مختلف مخصوصا پس از انقلاب اسلامی و مخصوصا در هنگام انتخابات رنگ سیاسی گرفته است. از اینرو، ما باید از اینکه یک موضوع فرهنگی و اجتماعی را سیاسی کنیم، پرهیز کنیم؛ و این امر باید در طرح استانی شدن انتخابات مد نظر قرار گیرد.
بر اساس مطالعاتی که در تنوعات قومی داشته ام، احساس میکنم که استانی شدن انتخابات این نتایج را روی تنوع قومی و فرهنگی جامعه ایران خواهد داشت. تنوع فرهنگی، تنوع زبانی و مذهبی را نیز شامل میشود.
انسجام اجتماعی درون واحدهای هویتی بالا میرود
این طرح در کنار تقویت کارکرد و احساس ضرورت وجودی احزاب، سطح تجانس و انسجام اجتماعی درون واحدهای هویتی را نیز در استانهای دارای تکثر به عنوان عینیترین و ملموسترین عامل انسجام اجتماعی بالا میبرد. در جامعه شناسی عامل انسجام اجتماعی موضوع بسیار مهمی است؛ انسجام اجتماعی یعنی «آگاهی، احساس، تعلق و فاداری به عوامل هویتی در درون جامعه» که با انسجام ملی تفاوتهایی دارد.
به این دلیل میگویم «عینیترین و ملموس ترین»، چراکه احزاب ما در بدنه اجتماعی آنچنان که باید حضور ندارند و در مورد آنها توافق جمعی وجود ندارد. ولیکن در مورد قومیتهای ما و پاره فرهنگ هایمان، خود آگاهی وجود دارد. همه اقوام ما حداقل از هزار سال پیش اسم خود را میدانند؛ سرزمین نیاکانی دارند؛ گویش خاص خود را دارند؛ بنابراین به سرعت در ذیل این واحد هویتی تجمیع میشوند و انسجام پیدا میکنند.
به عبارت دیگر، این طرح هویتهای قومی را فعال میکند و در خدمت یک موضوع سیاسی قرار میدهد. یعنی طرح جدید هویت قومی را از کارکرد خود خارج میکند و به سمت دیگری میبرد. این طرح میتواند دو نوع از مطالبات اقوام را که در اصطلاح به آن هویتخواهی مجدد و یا اتحاد مجدد میگویند، فعال میکند. یعنی هویتهای غیر فعال را فعال میکند و در خدمت این موضوع قرار میدهد.
همچنین، به خرده هویتهای پراکندهای که انسجام لازم را ندارند و شاید در یک مجاروت مکانی هم نیستند، امکان سازمان دهی و بازیابی مجدد میدهد. کاندیدها و لیستها به دنبال جای پایی میروند که امکان حضور در آنجا را داشته باشند. بنابراین، بازیگران پراکنده و هویتهای پراکنده را به بازیگران فعال و موثر در مناطق مختلف جهت میدهد.
همچنین، روابط اجتماعی درون هویتها را مستحکمتر میکند. جامعه شناسی علم مطالعه روابط و مناسبات اجتماعی است. ما روابط اجتماعی درون هویتی را در درون اقوام داریم که عوامل مختلف بیرونی میتواند باعث استحکام آنها شود. نوعی تقابل هویتی با دیگران را ایجاد کند؛ به عنوان مثال، لرستان میتواند به سه بخش لر، لک و بختیاری تقسیم شود که در انتخابات بر این اساس به دنبال لیست میروند.
در استانهای دارای تنوع جمعیتی، مشارکت سیاسی مبتنی بر شهروندی را یک فرد در درون فرهنگ شهروندی و مشارکت سیاسی مبتنی بر شهروندی به سمت مشارکت مبتنی بر هویتهای جمعی سازماندهی میشود. یعنی ما به جای فرد، هویت جمعی را به میدان میآوریم و فعال میکنیم؛ بنابراین فرهنگ شهروندی و فردگرایی در انتخابات که یک اصل در حوزه دموکراسی است کنار میرود و پاره فرهنگها شکل میگیرند و هویتهای جمعی میدان دار عرصه و کانون آراء هستند.
فعال شدن مطالبان قومی و منطقهای به جای مطالبات شهروندی
به جای مطالبات شهروندی، مطالبات قومی و منطقهای فعال میشود و در نتیجه، پس از انتخابات نیز مطالبه قومی گری افزایش پیدا خواهد کرد. تصمیم گیری از فرد به سمت تقویت هویتهای جمعی پیش خواهد رفت و مبنای عمل خواهد شد.
از طرف دیگر، طرح مذکور هویتهای قومی که ساخت فرهنگی و هویت اجتماعی دارند را به سمت سیاسی شدن هدایت میکند و طبیعتا وقتی مطالبات سیاسی به عنوان پیشانی و جبهه اقوام قرار گرفت، کشور به سمت سیاسی شدن و امنیتی شدن و مداخله نیروهای امنیتی و سایر مباحثی که در اوائل انقلاب وجود داشت، پیش میرود.
در مجموع، استانی شدن انتخابات در استانهای ناهمگن بر تقویت هویتهای قومی، فرهنگی، زبانی و مذهبی خواهد افزود؛ سطح مطالبات شهروندی را به مطالبات قومی سوق خواهد داد؛ به برجسته سازی پاره فرهنگهای هویتی در استانها دامن میزند و سطح مطالبات را به تدریج به این سمت خواهد آورد. این نکته میتواند یکی از مسائلی باشد که در این طرح باید مورد مدیریت و مداقه قرار گیرد. متاسفانه در مجموع به این موضوع توجه نشده است./200/241/ح
تهیه و تنظیم: مجتبی گوهری