vasael.ir

کد خبر: ۱۳۳۵۲
تاریخ انتشار: ۰۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۷ - 29 May 2019
معرفی کتاب جهان‌های اجتماعی؛

مبانی علوم اجتماعی از منظر حکمت صدرایی

وسائل ـ «علوم انسانی» و «علوم اجتماعی» نیز در این اثر، تعریف خود را متناسب با بنیان‌های معرفت شناختی حکمت و فلسفه اسلامی باز یافته اند. به همین دلیل نه علوم انسانی، معادل Humanities است و نه علوم  اجتماعی، معادل Social sciences. تقابل علوم انسانی و علوم اجتماعی در اندیشه مدرن تقابلی است که براساس به رسمیت شناختن معنای پوزیتویستی علم شکل گرفته است. در این تقابل تفاوت علوم انسانی و علوم اجتماعی در موضوع آن‌ها نیست بلکه در روش آنهاست.

به گزارش خبرنگار وسائل، کتاب مشتمل بر سه بخش و هر بخش مرکب از چهارده فصل است. بخش اول با عنوان «کنش و دانش اجتماعی» است. این بخش درباره علوم اجتماعی است و به معرفی علوم اجتماعی می پردازد و در آن مفاهیمی نظیر کنش انسانی، علوم انسانی، کنش اجتماعی، علوم اجتماعی، تاریخچه و پیشینه علوم اجتماعی در یونان و جهان اسلام، به بحث گذارده می شود.

 

کنش و دانش اجتماعی

کنش انسانی و اجتماعی در این بخش مبتنی بر بنیان های هستی شناختی و انسان شناختی حکمت اسلامی تعریف می شود. از یک سو عنصر آگاهی و اراده انسان موجب شده است تا کنش انسانی پدیده ای باشد که بر دو عنصر اراده و آگاهی انسان قوام يابد و از سوی دیگر نگرش توحیدی به هستی موجب شده است تا کنش انسان درجغرافیای توحیدی عالم، در متن مشيت و علم الهی، هویت مسئولانه و متعهدانه پیدا کند. به این معنا که کنش انسانی عنصر نهایی تفسیر و تغییر عالم نباشد؛ بلکه واقعیتی باشد که در متن علم ومشیت خداوند و در چارچوب سنن الهی امکان بروز و ظهور یافته و در تعامل با دیگر پدیده هایی قرار گیرد که براساس مشیت و حکمت خداوند با انسان رفتار می کنند.

علوم انسانی» و «علوم اجتماعی» نیز در این اثر تعریف خود را متناسب با بنیان های معرفت شناختی حکمت و فلسفه اسلامی باز یافته اند. به همین دلیل نه علوم انسانی، معادل Humanities است و نه علوم  اجتماعی، معادل Social sciences.

تقابل علوم انسانی و علوم اجتماعی در اندیشه مدرن تقابلی است که براساس به رسمیت شناختن معنای پوزیتویستی علم شکل گرفته است. در این تقابل تفاوت علوم انسانی و علوم اجتماعی در موضوع آنها نیست بلکه در روش آنهاست. علم در تعریف پوزیتویستی آن، دانش آزمون پذیر است و علوم اجتماعی به شیوه ای آزمون پذير به تبیین موضوعات و مسائل اجتماعی انسان می پردازد؛ مثل جامعه شناسی و یا جمعیت شناسی.

حال آنکه علوم انسانی با روش غیرتجربی و غیرآزمون پذير به فهم پدیده های انسانی و اجتماعی نایل می شود؛ مثل ادبیات، هنر و مردم شناسی. خصلت غیرتجربی و غیرعلمی بودن علوم انسانی موجب شده است تا در معادل انگلیسی علوم انسانی، sciences که به معنای علم است به کار نرود. به همین دلیل باید گفت که ترجمه Humanities به علوم انسانی، ترجمه ای نارس و آشفته است در این کتاب، علوم انسانی بر اساس مبانی معرفت شناختی فلسفه و حکمت اسلامی شکل گرفته است.

علوم انسانی در معنایی به کار رفته که فارابی از آن استفاده کرده است. علم در این ترکیب، مقید به بعد تجربی آن نمی شود و ابعاد غیرتجربی را نیز فرا می گیرد. , موضوع علوم انسانی، هستی هایی است که با اراده و آگاهی آدمیان تحقق می یابند؛ یعنی کنش های انسانی علم انسانی در تعریف فارابی معادل با حکمت علمی است.

علوم اجتماعی نیز در این کتاب در معنای مدرن و تجربی آن به کار نرفته است، و علاوه بر معرفت های تجربی، معرفت های غیرتجربی و آزمون ناپذیری را که در حوزه حیات اجتماعی انسان است فرا می گیرد. براساس این تعاریف، نسبت علوم انسانی و علوم اجتماعی نسبت عام و خاص است؛ یعنی علوم اجتماعی بخشی از علوم انسانی است.

در بخش اول کتاب علاوه بر پرداختن به کنش های انسانی و اجتماعی و علوم انسانی و اجتماعی، تفاوت علوم طبیعی و متافیزیک نیز با علوم اجتماعی و انسانی بیان می شود. در این اثر متافیزیک به علوم انسانی ملحق نمی شود، همانگونه که به علوم طبیعی نیز ملحق نمی گردد، بلکه متافیزیک به عنوان بخش بنیادین حکمت نظری در قبال علوم انسانی و اجتماعی قرار می گیرد.

 

جهان های اجتماعی

بخش دوم کتاب درباره «جهان های اجتماعی» است. عنوان اصلی کتاب با نظر به همین بخش اخذ شده است. در بخش دوم جهان های مختلف اعم از جمادات، نباتات، حیوانات و جهان انسانی و اجتماعی، و نسبت بین این جهان ها بازگو می شود.

تداخل و ترکیب حقیقی و اتحادی جهان ها، و تفاوت آن با ترکیب اعتباری و صناعی و شیوه تعامل آنها با یکدیگر بیان می شود. در این بخش بر این نکته تأکید می شود که به رغم ترکیب اتحادی جهان های یاد شده، هیچ یک از آنها قابل تقلیل به دیگری نیست.

از مهم ترین مباحث مربوط به این بخش، نسبت بین اجرا اجتماعی» و «جهان انسانی» است. رابطه فرد و جامعه، و رابطه عاما ساختار با این بحث پیوند می خورد.

در این بخش کوشش می شود تا بخشی از ظرفیت های حکمت صدرایی برای تبیین این نسبت به کار گرفته شود. اصالت وجود، تشکیک در وجود، اشتداد در وجود، تجرد وجود علم، جسمانية الحدوث و روحانية البقاء بودن نفس و معرفت آدمی، اتحاد عاقل و معقول و اتحاد عامل و معمول، برخی از اصول و بنیان های حکمت صدرایی است که در تبیین مسئله فوق راهگشا هستند. نوع متوسط بودن انسان نیز، امری است که می تواند به اثبات تكثر جهان های اجتماعی بپردازد.

اجزا، سطوح و لایه های مربوط به جهان های اجتماعی فرصت شناخت لایه های هویتی جهان های اجتماعی را پدید می آورد و چگونگی تعامل و پیوند جهان انسانی و جهان اجتماعی و فرصتی را که انسان در آمدوشد بین جهان های مختلف پیدا می کند و چگونگی جدال و تکاپوی وجودی انسان، برای ماندن و یا عبور را بیان می کند.

قرار دادن اراده و آگاهی آدمی در سایه و ظل مشیت و حکمت خداوند سبحان، مانع از فرو غلطیدن مباحث اجتماعی و انسانی - در حوزه نسبیت فهم و حقیقت می گردد و امکان سنجش و مقایسه بين جهان هایی مختلف و همچنین، زمینه طرح بحث بیگانگی اجتماعی را پدید می آورد.

جهان اسلام و دنیای مجدد دو نمونه از جهان های معنوی و دنیوی هستند. تبیین هویت این دو جهان و شناخت مرزهای فرهنگی هریک از آن دو، امکان تصمیم بخردانه انسان مردد امروز را برای عبور از مرزهای فرهنگی و خط های هویتی، فراهم می آورد.

 

شناخت اجتماعی

بخش سوم به شناخت اجتماعی می پردازد. شناخت عمومی و شناخت علمی، انواع شناخت علمی جامعه، شناخت اجتماعی، تجربی، عقلی و شهودی و بالاخره شناخت اجتماعی در قرآن، برخی از مفاهیم اساسی مربوط به این فصل است.

ویژگی های فهم عمومی چیست و شناخت علمی چه رابطه ای با زیست جهان دارد؟ تأثيرات متقابل آن دو چگونه است؟ تولید اجتماعی معرفت با کاشفیت علم چگونه جمع می شود و بالاخره چه نسبتی بین هریک از معانی تجربی، عقلی، شهودی و وحیانی علم با فرهنگ وجود دارد؟ پرسش های فوق نخستین پرسش هایی است که در بخش سوم مطرح می شوند.

در ادامه مطالب این بخش، زمینه های تاریخی علم پوزیتویستی و پیامدهای فرهنگی و تجربی این مهم بازگو می شود و از تنزلی که جامعه شناسی و علوم اجتماعی در اثر غلبه نگرش پوزیتویستی پیدا . می کنند، سخن گفته می شود.

حلقه فرانکفورت و رویکردهای بعد تجربی و پسامدرن ، پیامدهای فرهنگی و تاریخی مناسب با خود را دارند. این رویکردها منزلت علوم اجتماعی و جامعه شناسی را از یک دانش تکنوکرات به سوی یک معرفت هنجاری و انتقادی ارتقا می دهند و نقش مهمی در انتقال این علم از محدوده جامعه شناسی مصطلح به سوی دیگر حوزه های مطالعات اجتماعی دارند.

نسبت عقل و علوم اجتماعی از جمله مسائل دیگر این بخش است.شناخت اجتماعی عقل و علوم اجتماعی از جمله مسائل دیگر این بخش است.

شناخت اجتماعی عقلی صورت جدیدی از علم اجتماعی را به دنبال می آورد.علم اجتماعی با رویکرد عقلی خود، نقاط قوت ویژه ای در مقیاس با جامعه شناختی پوزیتویستی، تفهمی و یا انتقادی پیدا می کند. علم، نسبت هایی با اسطوره و شهود و تخیل و تمثل نیز دارد و شناخت علمی در برخی صور خود، هویتی اساطیری پیدا می کند.انسان در بسیاری از مقاطع تاریخی در تفسیر و تبیین حوادث اجتماعی از این نوع شناخت بهره برده است.خصوصیات این نوع از شناخت اجتماعی نیز فصلی از مباحث بخش سوم را به خود اختصاص می دهد./601/241/ح

 

شناسنامه کتاب:

عنوان کتاب: جهان های اجتماعی

مولف: حمید پارسانیا

ناشر: کتاب فردا

تعداد صفحات کتاب: 305 صفحه

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۰ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۵:۳۱:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۵۶:۵۱
اذان ظهر
۱۳:۱۱:۳۵
غروب آفتاب
۱۹:۲۵:۴۱
اذان مغرب
۱۹:۴۲:۳۹