به گزارش خبرنگار وسائل، از نظر مقام معظم رهبري، نرمش قهرمانانه با سه رکن عزت، حکمت و مصلحت، نوعی تاکتیک و سازوکار تهاجمی در حوزه دیپلماسی برای مقابله با دیپلماسی عمومی آمریکا محسوب میگردد که علاوه بر جلب حمایت اخلاقی و سیاسی افکار عمومی سایر کشورها و جذب مردم جوامع به اهداف و ارزشهای خود، از طریق تأثیرگذاری بر اذهان و افکار آنان، زمینه را برای به وجود آوردن تصویر مثبت و مطلوب از تحقق اهداف انقلاب اسلامی، سیاستها و ارزشهای اجتماعی و فرهنگی و اثبات حقانیت پیام انقلاب اسلامی فراهم مینماید.
با توجه به کارکرد حساس دیپلماسی در تأمین منافع و تمامیت ارضی کشور و از سوی دیگر، حساسیت شارع مقدس بر لزوم حفظ عزت مسلمانان و الزام به نفی سلطه حکومت اسلامی در روابط بین المللی، مسئله بازشناسی جایگاه نرمش قهرمانانه به عنوان یکی از تاکتیکهای تطور یافته دیپلماسی اسلامی و نیز شناخت ماهیت آن در حوزه سیاست خارجی و فقه سیاسی، از اهم مسائلی است که ضرورت پرداختن به این موضوع را روشن میسازد.
اسلام به عنوان مکتبی جامع و مشتمل بر آموزههای فرازمانی و فرامکانی، به مبحث سیاست خارجی به عنوان موضوعی مهم و اساسی توجه دارد. اهداف سیاست خارجی اسلام، مانند تشکیل نظام توحیدی در جهان، اقامه قسط و عدالت، ابلاغ دین و رساندن آیات الهی، نفی سلطه و دفاع از مظلومان و... از دیرباز مبتنی بر یک سلسله بنیانها و زیربناهای نظری برگرفته از آیات شریف قرآن و سیره اهل بیت(ع) شکل گرفت. به منظور دستیابی به این اهداف، دولتهای اسلامی سازوکارهای متعدد سیاسی، دیپلماسی، اقتصادی، تبلیغاتی و دفاعی را با لحاظ کردن منابع قدرت در سیاست خارجی و شرایط محیطی در دستور کار خود قرار داده که نرمش قهرمانانه، یکی از این سازوکارها در عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی است.
انقلاب اسلامی ایران نیز نه تنها از این قاعده مستثنا نیست بلکه به مدد نگرشهای اسلامي موجود در آن، چنین دغدغهای را فراروی خود میبیند که همواره در تکاپوی وصول به این آرمانها و اهداف باشد؛ از این رو گرایش به صدور انقلاب، در نظر رهبران انقلاب و کسانی که در راستای به ثمر نشستن آن کوشیدند، امری کاملا موجه و طبیعی به نظر می رسد؛ چراکه صدور انقلاب اسلامی، آرمان احیای بشر و ترویج همان جامعه مدنی ایدهآل پیامبر(ص) را سرلوحه خود قرار میدهد.
با وجود آنکه در راستای تعالی نظام و قوام آن، راهکارهای متفاوتی را میتوان به عرصه عمل آورد اما به عقیده سیاستمداران اسلامی، حساسترین این راهکارها و راهها از کانال سیاست خارجی و دیپلماسی میگذرند. این امر تا آنجا حائز اهمیت است که میتوان گفت، روشهای نوین و خلاقیتهای دیپلماسی باعث می گردد تا انقلاب به طور آشکار و پنهان بتواند در میان دولتها و فراتر از آن، ملت ها جا باز نماید و جایگاه خود را تثبیت کند؛ از اینرو مفهوم نرمش قهرمانانه با این هدف و استراتژی، پا به عرصه ظهور گذاشت.
به طورکلی، دو دیدگاه و نظریه معروف دربارة نظام بینالملل وجود دارد؛ نظریه اول که نظریه واقعگرایی میباشد، معتقد است جهان از دیدگاه عقلانی ناقص و حاصل نیروهای ذاتی بشر است. برای اصلاح جهان باید همراه این نیروها و نه علیه آنها کار کرد از آنجا که این جهان ذاتا دنیای تضاد و تعارض منافع است، هرگز نمی توان اصول اخلاقی را به طور کامل محقق ساخت اما باید به بهترین شکل از طریق توازن موقت منافع و حل و فصل تعارضات به این اصول نزدیک شد.
این نظریه در نظام بینالملل به توازن قوا اعتقاد دارد. نظریه دوم که بر مبنایی آرمانگرایانه استوار است، چنان فرض میکند که انسان سرشتی نیک دارد و از انعطافپذیری مطلق برخوردار است. آرمانگرایان، سبب توفیق نظام اجتماعی در دستیابی به معیارهای عقالنی را فقدان شناخت، وجود نهادهای اجتماعی یا فساد برخی از افراد یا گروههای منفرد میدانند و به آموزش و پرورش، اصلاحات و استفاده مقطعی از زور برای اصلاح کاستیها اعتقاد دارند.
از نظر اسلام، نرمش مادامی باید سرلوحه سیاست و دیپلماسی خارجی قرار گیرد که این نرمش با عزت اسلامی و مصالح نظام در تضاد نباشد و در واقع، واجد سه رکن عزت، حکمت و مصلحت باشد. این یکی از شرط های بسیار مهم و وجه تمایز دیپلماسی اسلامی در تلاقی با سایر دیدگاههاست که با عنوان «نرمش قهرمانانه» شناخته میشود.
در ارتباط با پیشینه موضوع تاکتیکهای اسلامی دیپلماسی در حوزه بررسیهای فقه سیاسی شیعه، در برخی آثار نویسندگان اشاراتی به این موضوع شده، از جمله کتاب «سیاست خارجی پیامبر اسلام» كه نویسنده، کتاب را به چهار فصل جغرافیای سیاسی جهان در عصر پیامبر(ص)، اهداف و زیربناهای نظری سیاست خارجی پیامبر(ص)، ساختار تصمیمگیری پیامبر(ص) و استراتژی های پیامبر(ص) تقسیم نموده که در فصل اخیر، سه استراتژی رسول اکرم (ص)، یعنی استراتژی دعوت، استراتژی جنگ و استراتژی صلح را بررسی کرده است.
مقاله «نرمش قهرمانانه در دیپلماسی خارجی از منظر فقه سیاسی» به قلم رضا سلیمانی، عارف بشیری و سجاد علی محمدی، در زمستان 1392 در فصلنامه مطالعات راهبردی بسیج به چاپ رسیده است
این مقاله که با روش توصیفی ـ تحلیلی مسئله را مورد ارزیابی قرار داده، ضمن بررسی پیشینه نرمش قهرمانانه در اسلام و مقایسه آن با نرمش قهرمانانه جمهوري اسلامي ايران و تحلیل واقعیتهای دیپلماسی هستهای، به شناسایی ابعاد مفهومی و اصول نرمش قهرمانانه و برشماری سه مدل دیپلماتیک ایران با آمریکا در ضمن قواعد فقه سیاسی پرداخته و چنین به دست آورده که اگر در عرصه دیپلماسی قرار است نرمشی صورت پذیرد، باید بر طبق ضوابط و اصول قهرمانانه استوار باشد و نرمش قهرمانانه تحت عنوان یک تاکتیک برای ارتقای سطح روابط خارجی، ظرفیت الزم را برای کسب قدرت و امنیت و در نتیجه، ایجاد موازنه داراست.
اصل مقاله را می توانید از اینجا دانلود کنید./204/241/ح