به گزارش خبرنگار وسائل، نشست نقد کتاب «درآمدی بر فلسفه سیاسی اسلامی» به قلم حجت الاسلام و المسلمین احمد واعظی رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با حضور دکتر سید صادق حقیقت عضو هیات علمی دانشگاه مفید، 26 اردیبهشت، در سالن جلسات حوزه ریاست دانشگاه باقرالعلوم (ع) برگزار شد.
در ابتدای جلسه حجتالاسلام والمسلمین واعظی به بیان توضیحات خود پیرامون کتاب «درآمدی بر فلسفه سیاسی اسلامی» پرداخت و گفت: مطالعات سیاسی اسلامی در سه حوزه قابل بررسی و تامل است؛ حوزه فلسفه اسلامی، حوزه علوم سیاسی و حوزه فقه سیاسی. ممکن است در فضای غیر مطالعات سیاسی به فقه سیاسی، حقوق سیاسی هم بگویند.
وی اظهار داشت: پس از انقلاب اسلامی مطالعات سیاسی در جامعه ما اوج گرفت اما این مطالعات سیاسی به شکل متوازنی انجام نشده است و سهم فقه سیاسی بسی بالاتر از دو قسم دیگر است. ما حرفهایی متفاوت با تولیدات رایج دنیا زدهایم اما در زمینه فلسفه سیاسی تولیداتمان متوازن نبوده است.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در ادامه سخنان خود گفت: اگر ما به فلسفه سیاسی نگاه دانشی داشته باشیم این حوزه دانشی چند محور دارد؛ نخست چیستی، اینکه مراد از فلسفه سیاسی اسلامی چیست و بحث از امکان آن صورت پذیرد، و ادله انکار آن را بررسی و نقد کنیم و تنقیح و تبیین این که مراد از فلسفه سیاسی چیست صورت پذیرد.
حجتالاسلام والمسلمین واعظی افزود: دومین محور مبانی فلسفه سیاسی است؛ این محور با سایرین متفاوت است. بخشی از این تفاوت به مبانی برمیگردد هر کلان نظریه سیاسی یک تئوری از خودش دارد یعنی مبانی انسانشناسی خاص خود را دارد. فلسفه سیاسی اسلامی مبانی معرفتشناسی و نیز مبانی روششناسی خاص خود را دارد. سومین محور مسائل فلسفه سیاسی اسلامی است، اینکه جامعه مطلوب سیاسی چیست و در این مقوله بیشتر جانب و فضای هنجاری پیدا می کند و مسائلی از قبیل آزادی، عدالت، جایگاه مردم و . . . مطرح می شود.
بیان ایده اصلی نویسنده
وی در بیان ایده اصلی خود در این کتاب گفت: من در این کتاب پنج ایده و محور اصلی را مطرح کردهام. در محور اول چیستی فلسفه سیاسی را مورد بحث قرار دادهام و ادله منکرین فلسفه سیاسی را مورد بررسی و نقد قرار دادهام. در این قسمت به تبیین دقیقتر از فلسفه سیاسی پرداخته و تفاوت آن با اصطلاحاتی از قبیل اندیشه سیاسی، ایدئولوژی سیاسی و . . . را بیان کردهام. اثر یا آثاری سراغ ندارم که به این شکل مبسوط و متقن به این مباحث پرداخته باشد.
عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) با اشاره به این مطلب که یک مشکلی که در بحث از فلسفه سیاسی وجود دارد این است که وقتی گفته می شود فلسفه سیاسی، نه راجع به فلسفه و نه راجع به سیاست آن تلقی واحدی وجود ندارد، گفت: همه به فلسفه نگاه ارسطویی ندارند. همه در مرحله و نگاه اول کار فیلسوف را واکاوی پیشفرضها میدانند. در رابطه با چیستی فلسفه سیاسی، نگاه ما به این شکل نیست که فلسفه سیاسی آن گونه که هست را ببینیم بلکه نگاه ما آن گونه که باید باشد، هست. نگاه ما توصیفی نیست که بگوییم در تاریخ فلسفه سیاسی چه نگاههای بوده است بلکه نگاه ما، نگاه مطلوب است.
وی در ادامه با اشاره به تفاوت پرسشهای متداول در سیاست اظهار داشت: در سپهر سیاست این پرسشها متفاوت است این پرسشها حقوقی است به همین جهت دانش فقه و حقوق به وجود میآید برخی از پرسشها به گونهای است که شاخههایی از علم سیاسی باید به آن بپردازد و برخی هم فلسفی است لذا با تاملات عقلی باید به آن بپردازیم. رویکرد من در مساله چیستی فلسفه سیاسی مساله محوری است با نگاه به این که فلسفه سیاسی آن گونه که باید باشد.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: یکی از مباحث معرفتشناسی این است که آیا عقل کشش پاسخگویی به این سوالات را دارد یا خیر؟ که جواب مثبت است. محور دوم که در کتاب مورد بحث قرار دادهام تبیین مراد از پسوند سیاسی اسلامی است. نه تنها واژه فلسفه سیاسی بلکه واژه اسلامی با سوءفهمها و بد فهمیهایی همراه است. اسلامی بودن دو خصیصه دارد؛ اول اینکه گشوده شدن فضای تفکری خاص. مسیحیها این سوال را برای خود مطرح کردهاند که آیا ما فلسفه مسیحی داریم؟ ما هم همین سوال را برای خودمان مطرح کردهایم که آیا فلسفه اسلامی داریم؟
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزره علمیه قم در راستای تبیین نقش دین در عرصه فلسفه سیاسی بیان داشت: یکی از پاسخهای درست این است که دین افقها و موضوعات جدیدی برای فلسفیدن فراهم میکند. در یک مقایسه بین فلسفه اسلامی و یونانی این بخش واضح میشود. در اینجا خیلی از مباحث عقلی، دستمایه فلسفیدن قرار گرفته است. مثلا بحث فلسفه دین در اینجا مطرح میشود. فلسفه اسلامی یعنی دین عرصه را گشوده است و آبشخور تامل عقلی را فراهم کرده است.
حجتالاسلام والمسلمین واعظی با اشاره به مثال دیگری در این عرصه، گفت: در بحث از آزادی با توجه به این که ما یک سری الزاماتی را در حوزه گفتار و کردار داریم این پرسش برای یک فیلسوف سیاسی مسلمان مطرح میشود که چگونه میتوان حق آزادی را مجلل کرد که با پارهای محدودیتهای اخلاقی و محذورات شرعی تناسب داشته باشد.
وی افزود: خصیصه و کارکرد دوم بالانس کردن فیلسوف بین دادههای عقلی و دادههای دینی است چون فیلسوف مسلمان هم عقل و هم وحی را معرفت بخش می بیند لذا باید بتواند به لحاظ معرفتشناختی تعارض بین این دو را حل کند به گونه ای که یکی دیگری را اقوا و حجت قرار بدهد.
عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) با اشاره به محور و آورده سوم کتاب خود گفت: نقش حکمت متعالیه در فلسفه سیاسی اسلامی چیست؟ چگونه تفسیرهایی از واژه متعالیه حق است و چگونه تفسیرهایی حق نیست. اینگونه نیست که حکمت نظری یک محتوا و یک حکمت عملی بدون فلسفیدن باشد. حکمت نظری مبانی بعدی را برای ما تبیین میکند در تکاپوی ما در در حکمت عملی، حکمت عملی نباید با آن مبانی ناسازگار باشد بلکه باید ابتناء داشته باشد.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزره علمیه قم خاطرنشان کرد: تبیین نسبت میان فلسفه سیاسی و فقه سیاسی دست آورد چهارم کتاب است این دو هم افزا هستند و هیچ کدام جای دیگری را نمیگیرد. و در نهایت دستاورد پنجم کتاب پاسخ به ادله منکرین فلسفه سیاسی اسلامی است.
نقاط قوت و ضعف کتاب
در ادامه نشست دکتر حقیقت به بیان نقاط قوت و ضعف کتاب پرداخت و گفت: بنده در چهار محور مطالب خود را بیان میکنم؛ اولین نقطه قوت کتاب شما این است که حاصل تامل و نوآوری شما است شما دغدغه ای داشتید و به دنبال حل آن هستید؛ نسبت بین فقه و فلسفه سیاسی را گسترش دادهاید.
وی افزود: امروز فقه سیاسی ما خیلی فربه شده است و فلسفه سیاسی ما خیلی نحیف شده است. رهبری در بهمن 96 فرمودند ما در بحث عدالت عقب ماندهایم و باید از مردم معذرت خواهی کنیم چون عدالت را در فقه سیاسی دنبال کردهایم در حالی که باید در فلسفه سیاسی به دنبال آن باشیم. فقه سیاسی محدودیتهایی دارد و نمیتواند ماهیت دولت را بحث کند.
عضو هیات علمی دانشگاه مفید اظهار داشت: در مورد مباحث صوری کتاب باید گفت که من در این کتاب یک حریتی را مشاهده کردم که بیان داشتهاید که مدرکات عقلی خود را بیان کردهاید. اما من فصلبندی کتاب را قبول ندارم چراکه عنوان کتاب فلسفه سیاسی است ولی فقط در قسمت آخر و در فصل سوم کتاب به فلسفه سیاسی پرداخته شده است.
حقیقت در ادامه نقدهای خود به این کتاب، تصریح کرد: کتاب فاقد نتیجه است اهل تتبع نیستید ادبیات موضوع را در کتابهای دیگر بررسی نکردهاید و دیگر اینکه در نسبت بین فقه سیاسی و فلسفه سیاسی به وجوه مختلف آن نپرداختهاید.
این محقق و پژوهشگر حوزه سیاست در ادامه مباحث خود به مسائل مربوط به فلسفه سیاسی که در این کتاب مطرح شده است، پرداخت و گفت: شما در این کتاب اصطلاح علوم سیاسی را به کار بردهاید در حالی که علوم سیاسی یک حیث جمعی است چون اعم از فلسفه سیاسی، روانشناسی سیاسی و . . . است. علم سیاست تا زمان سلطه پوزیتویستها جنبه تجربی دارد ولی امروزه وجه تجربی غالب نیست./502/241/ح