جامعه ی اسلامی همچون دیگر جوامع بشری سریر قدرت است و از آنجا که سه هدف نظم و امنیت و عدالت به عنوان اهداف اصلی جامعه در مسیر رشد و تعالی و فوز به علیین با قدرت به ثمر می رسد، عقل حکم به تنظیم و تنسیق قدرت در روابط افراد جامعه می کند، چراکه قدرت با فساد ملازمه ای تنگاتنگ دارد؛ بنابراین اگر این قدرت بی بند و بار باشد منجر به یکی از رژیم های سیاسی مونوکراسی (سلطنتی)، تیرانی (استبدادی)، آریستوکراسی (اشرافی)، الیگارشی (صورت فاسد)، پلوتوکراسی و تیموکراسی (حکومت مبتنی بر زر و زور) و... می شود.
در جهت کنترل و پیشگیری از چنین طغیان هایی، احکام دین مقدس اسلام به شیوه های گوناگون به بشریت عرضه شده و حدود و ثغور آن برای رسیدن به کمال مطلوب در تمام عرصه ها طراحی و شیوه ی اجرای آن بیان گشته است.
در نظام هر حکومتی با توجه به تمرکز قدرت و ثروت و وجود زمینه های ایجاد فساد، نظارت یکی از شیوه های کنترل آن محسوب شده که توسط شارع مقدس اسلام به شیوه های مختلف به مکلفین ابلاغ شده است؛ چراکه به حکم عقلا باید سازوکاری برای مهار چنین قدرتی طراحی شود چه آن که قدرت با قدرت مهار می شود و نظارت مردمی بهترین قدرت خارج از سیستم می باشد.
اما نظارت به عنوان یکی از راهکارهای مورد تایید شریعت، به هر شیوه نمی تواند ما را به اهداف متعالی خود یعنی سلامت سیستم حکومتی برساند چراکه تعارض بین احکام شرع و شیوه های مختلف نظارت شکل می گیرد.
بنابراین به حکم عقل و با توجه به پشتوانه شرعی چنین راهکاری(نظارت)، حل چالش های پیش رو در مقابل شیوه های نظارتی نوین بهترین عملکرد بوده و نمی توان به بهانه ی مخالفت ظاهری با برخی احکام شرعی از راهکارهای جدید نظارتی چشم پوشی کرد./103/241/ح