vasael.ir

کد خبر: ۱۳۰۱
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۴ - ۲۳:۲۵ - 12 November 2015
درس خارج نظام اقتصادی اسلام استاد اراکی/ 2

نظام حاکم بر بازار به خواست الهی به سود تاجر مخالف هوای نفس می شود

پایگاه اطلاع رسانی وسائل – آیت الله اراکی در دومین جلسه درس خارج نظام اقتصاد اسلامی، هفت میثاق و عهد الهی را برشمرد و گفت: تجارت تجار، یک نظامی بر بازار حاکم است که اگر خداوند بخواهد، این نظام به نفع آن تاجری خواهد شد که خواست الهی را بر هوای خود ترجیح داده است.

 

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله محسن اراکی، دبیر کل مجمع تقریب مذاهب اسلامی دردومین جلسه درس خارج فقه نظام اقتصادی اسلام، که روز دوشنبه ششم مهرماه 1394 در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره قم برگزار شد، در ادامه بحث جلسه قبل  سه روایت را ذکر کرد.

وی همچنین با استناد به آیات شریفه به تبیین و توضیح هفت عهد و میثاق الهی از انسان پرداخت که هریک مبتنی بر موهبت و نعمتی از نعم الهی است.

 

اهم مطالب بیان شده توسط وی به شرح ذیل است.

 

روایاتی مربوط به بحث قبل.

روایت اول:

 

 إِنَّ لِلَّهِ فِی کُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ مِنْهَا وَ مَنْ قَصَّرَ فِیهِ خَاطَرَ بِزَوَالِ نِعْمَتِهِ. نهج البلاغه، کلمات قصار، کلمه شماره 244.

این روایت در سیاق قانون مکافات است که در جهان حاکم است و طبق آن، عمل خیر پاداشش در همین جهان داده می­شود و کار بد، کیفر بد دارد.

 

تبیین هفت میثاق الهی

 

بحثی درباره تفسیر واژه نعمة  در قرآن کریم داریم. درهر نعمتی حق و مسئولیتی وجود دارد. لذا مسئولیت ها و مواثیق الهی با بشر بر مبنای تعدد نعم است. یعنی هر نعمتی همراه آن میثاقی است. در قرآن کریم هفت میثاق است که هر یک برگرفته از یک نعمت است.

 

1-نعمت وجود

نعمت وجود، میثاق توحید یا میثاق الوجود را به همراه دارد. کسی که می پذیرد نظام وجود و عالم هستی را و طبق نظام عالم هستی موجود شود، خود این موجود شدن یعنی پذیرش ربوبیت خدا و پذیرش نظام هستی و پذیرش حاکمیت خدا.

میثاق الوجود هم دو گونه است. میثاقی که در خصوص آدم گرفته شده است: "وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلى‏ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْما". میثاق دوم، میثاقی که از بنی­آدم گرفته شده است:"وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى". چون خلق دو مرحله­ای است، اخذ عهد هم دو مرحله­ای است.

2-نعمت سمع و بصر

همراه این نعمت یک مسئولیتی است: " لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنَّا فِی أَصْحابِ السَّعِیرِ فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِم". یک ذنب آنها که به آن اعتراف می کنند، عدم سمع است. یعنی یک نوع نقض عهد این نعمت است. سمع و بصر را باید به کار گیرد و استفاده کند. اگر استفاده نکرد، یک نوع نقض میثاق است.

3-نعمت تعقل و عقل

‏"لَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُون"  و  " َ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لا یَعْقِلُونَ وَ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ فِیهِمْ خَیْراً لَأَسْمَعَهُمْ وَ لَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ". یعنی حتی اگر شنونده باز هم اعراض می­کنند و تعقل نمی­کنند. این نعمت هم خود یک میثاقی دارد بنام میثاق تعقل.

4-نعمت و میثاق علم

"وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ لَتُبَیِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لا تَکْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا فَبِئْسَ ما یَشْتَرُون". نعمت علم، مسئولیت آن " بیان " است. میثاق بیان و تبیین، میثاقی است که از علماء اخذ شده است.

5-نعمت ایمان

"وَ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ مِیثاقَهُ الَّذِی واثَقَکُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا" و آیه شریفه " آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا"، "سَمِعْنا وَ أَطَعْنا" همان ایمان است و قالوا بیان کننده حال است و نه لفظ. قالِ لفظی نیست چنانکه می فرماید " إِنَّما کانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنینَ إِذا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ أَنْ یَقُولُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا". بنابراین نعمت ایمان به همراه آن میثاق سمع و اطاعت است.

6-میثاق النبیین

این میثاق، خود دو نوع است. یکی میثاق عام است که شامل همه انبیاء می­شود: "وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثاقَهُمْ وَ مِنْکَ وَ مِنْ نُوحٍ وَ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى‏ وَ عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ مِیثاقاً غَلِیظا" و دیگری میثاقی است که فقط انبیاء قبل از رسول خاتم صلی الله علیه و آله را شامل است: "وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ میثاقَ النَّبِیِّینَ لَما آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتابٍ وَ حِکْمَةٍ ثُمَّ جاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ قالَ أ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى‏ ذلِکُمْ إِصْری قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَکُمْ مِنَ الشَّاهِدین". این میثاق، میثاق آماده سازی است برای ظهور نبی خاتم صلی الله علیه وآله که بوسیله آن حضرت است که غایت عامه آفرینش الهی یعنی عدلِ سراسری و فراگیر، تحقق پیدا می کند.

7-میثاق طاعت و نصرت

میثاق طاعت در آیه شریفه ""وَ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ مِیثاقَهُ الَّذِی واثَقَکُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا" آمده است و میثاق نصرت در آیه شریفه "إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیم". گاهی مؤمنین میثاق طاعت را عمل می کنند ولی میثاق نصرت را عمل نمی کنند.آیه شریفه می­فرماید:"عَفَا اللَّهُ عَنْکَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْکاذِبین". دراین آیه شریفه، نکته ای که در "عفا الله" است به نظر ما این است که درست است که در قعود اذن می گیرند ولی این استیذان، اگرچه مسئولیت میثاق طاعتی را از آنان برمی ­دارد یعنی خلاف طاعت عمل نمی کنند ولی مسئولیت میثاق نصرتی را ازآنان برنمی ­دارد. میثاق طاعت و میثاق نصرت با هم میثاق ولایت می­شود یعنی میثاق الولایه میثاق طاعت و نصرت است.  ‏

 

 

روایت دوم:

 این روایت نیز مانند روایت اول از عجائب کلام است :  مَنْ یُعْطِ بِالْیَدِ الْقَصِیرَةِ یُعْطَ بِالْیَدِ الطَّوِیلَة. نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 232

روایت می فرماید: کسی که با دست کوتاه بدهد با دست گشاده می گیرد. یعنی اگر کسی با وجود تنگدستی و نیاز، بخشش و کارخیر کند و یا حداقل از حرام چشم پوشی کند، دیگران با گشاده دستی به او می­دهند. این اشاره به سنن و قوانین اجتماعی است.

 

روایت سوم:

 مرحوم صدوق درخصال:

  عن أبی جَعْفَرٍ  قَالَ إنَّ اللَّهُ عزّ و جلّ یقول  بجَلَالِی وَ جَمَالِی وَ بَهَائِی و...وَ ارْتِفَاعِی لَا یُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوَایَ عَلَى هَوَاهُ إِلَّا جَعَلْتُ غِنَاهُ فِی نَفْسِهِ ِ وَ ضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ رِزْقَهُ وَ کُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ کُلِّ تَاجِرٍ.

"ضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ رِزْقَهُ" یعنی آسمان و زمین رزقش را به او خواهند رساند.

"وَ کُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ کُلِّ تَاجِر" یعنی تجارت تجار دیگر را به سمت نفع او سوق خواهم داد. این جمله آخر خیلی جمله مهمی است. می­ رساند که تجارت تجار بی­ قانون نیست بلکه یک سازمان و نظامی بر بازار حاکم است که اگر خداوند بخواهد، این نظام به نفع آن تاجری خواهد شد که خواست الهی را بر هوای خود ترجیح داده است.

 

223/907/ش

تقریر: ج.زنگنه

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۱ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۹:۲۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۹:۱۰
اذان ظهر
۱۳:۰۶:۰۰
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۱۰
اذان مغرب
۱۹:۵۹:۴۳