vasael.ir

کد خبر: ۱۲۸۲۸
تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۴:۳۵ - 02 March 2019
در «شناخت و بررسی حقوق و جایگاه زن در اسلام» بیان شد؛

نگاه فراشرقی و غربی اسلام به حقوق زن

وسائل ـ مدرس دانشکده حقوق در دانشگاه فردوسی گفت: خود زنان غربی، هنرمندان و بازیگران آنان اعتراف می‌کنند که وقتی ما در اجتماع می‌توانیم مطرح باشیم که این قاعده را بپذیریم که آن چیزی را که مردان از ما توقع دارند همان را انجام دهیم که اگر غیر از این باشد جائی برای زنان در این جامعه نیست و انسانیت زنان کمرنگ می‌شود.
به گزارش خبرنگار وسائل، کرسی آزاد اندیشی با کدام دید ببینیم با عنوان نگاه فراشرقی و غربی اسلام به حقوق زن«شناخت و بررسی حقوق و جایگاه زن در اسلام» با حضور طاهره رحیم پور ازغدی، عضو هیأت علمی گروه معارف اسلامی و نادره شاملو، مدرس دانشکده حقوق، به همت جامعه اسلامی دانشجویان دانشکده علوم تربیتی در محل سالن جلسات این دانشکده 7 اسفند برگزار شد.

طاهره رحیم پور ازغدی، در این نشست با بیان اینکه امروز یکی از مطالباتی که در عرصه زنان است رضایت‌مندی آنان از زندگی است، گفت: احساس رضایت مسئله ای است که امروز در حقیقت مطالبه همه افراد است و در عین حال یکی از شاخصه های مهم زندگی حضرت زهرا(س) بحث رضایت‌مندی ایشان از زندگی خودشان بود که این موضوع در همه مقاطع زندگی این حضرت قابل مشاهده است.


رصد فهم نو از بایستگی های زنانه از زندگی حضرت زهرا 

در شرایط فعلی امید است که بتوانیم فهم تازه ای از بایستگی های زنانه از زندگی حضرت زهرا(س) را رصد داشته باشیم چراکه ایشان مدل کاملی بودند و حتی در کتاب های اهل سنت حضرت فاطمه(س) را به عنوان برگزیده برگزیدگان مطرح کردند و همه اعتقادی که در منابع شیعی وجود دارد در منابع غیر شیعی نیز مشهود است.


فاکتورهای زندگی مومنانه

یکی از مباحث مهم زندگی هر انسانی بحث انتخاب همسر و ازدواج است و حضرت برای زوجیت حضرت علی(ع) را انتخاب می کنند در حالی که مورد اعتراض مردم قرار گرفتند چراکه حضرت خواستگارهای ثروت‌مندتری داشت و مردم نسبت به انتخاب حضرت علی(ع) معترض بودند. حضرت فاطمه(س) در پاسخ استدلال هایی ارائه می کنند که فرا فردی است؛ می فرماید من به چیزی راضی شدم که خدا و رسول خدا(ص) راضی شد و این شعار نبود و این فاکتور زندگی مومنانه است.

و اگر شما همه دوره های زندگی ایشان را در مدینه بررسی کنید هیچ روزی، زندگی به ایشان روی خوش نشان نداده است؛ دائما با مشکلات مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دست و پنجه نرم کرده است و برآیند قضاوت و داوری ایشان از اتفاقاتی که در زندگی برای ایشان پیش می آید اینگونه است که می فرمایند در برابر همه اینها تسلیم و راضی هستند و به خدا توکل می کنند. تسلیم ایشان به معنای مقاومت است و این مقاومت را در همه عرصه های زندگی ایشان می بینید.


رضایت‌ها و توکل حضرت فاطمه

مجموعه این رضایت ها و توکل حضرت فاطمه(س) را به بانوئی تبدیل می کند که در عصر ما وجود این چنین بانوهایی مغتنم است و ایشان تبدیل به بانوئی می شوند که حضرت علی(ع) با آن اقتدار و با وجاهت اجتماعی که سمبل مرد شجاعت و عدالت است می فرماید وقتی به فاطمه نگاه می کنم همه غصه هایم از یادم می رود؛ کسی می تواند این حس را منتقل کند که خود سرشار از شور و عشق است چراکه وقتی وجود ما سرشار از شور و نشاط است می توانیم این روحیه را به اطرافیان هم منتقل کنیم. جایگاه عاطفی و محبت ورزی حضرت فاطمه(س) عمیق و محکم است.


حضرت فاطمه تکمیل کننده نبوت و پایه گذار امامت است

حضرت فاطمه (س) نه تنها نسبت به امامت در مقابل پیامبر(ص) هم نقش دارد و ام ابیها می شود. ایشان تکمیل کننده نبوت و پایه گذار امامت است. از طرفی سیره و مشارکت اجتماعی حضرت فاطمه(س) را در چهار سطح می توان تعریف کرد که تصمیم سازی، تصمیم گیری، نظارت و کنترل است که در همه این چهار سطح حضور حضرت پررنگ است. رفتار ایشان در زمان خلیفه اول و دوم یک جریان تصمیم ساز بود و در پایان خطبه ای که در مسجد مدینه داشتند یکی از مطالبه های حضرت همین است که دائما جامعه را به بیداری دعوت می کنند.


بررسی دیدگاه حقوقی غرب درباره زنان

در ادامه این نشست نادره شاملو، ضمن تبریک به مناسبت ولادت حضرت فاطمه (س) و روز مادر و زن گفت: اگر ما درباره حقوق زن در اسلام بخواهیم صحبت کنیم در ابتدا باید ساختاری را تعریف کرد و با توجه به ساختار حقوق و تکلیف را تعریف کنیم.
 
درباره نظام های حقوقی که حاکم هستند در واقع هر کدام از این نظام ها به نوعی یک هدف و بحث مبنائی را دنبال می کنند که فلسفه این حقوق از کجا نشأت گرفته است و باید دید که این نظام های حقوقی هر کدام با چه هدفی شکل گرفته اند و نیاز به شناخت درست از قوائد آن نظام حقوقی است.

اگر بخواهیم فلسفه ها را بر مبنای ریشه و اساس نگاه دید در دو دیدگاه کلی جمع می شود یکی اینکه وجود و خلقت انسان در این دنیا بر چه اساسی بوده است و فلسفه وجودی انسان چیست؟
 
وقتی در بحث فلسفه وجودی نگاه می کنیم، فلسفه وجودی به این امر است که انسان براساس یک تصادف محوریت پیدا کرده است و از آنجا که برتری طبیعی نسبت به همه موجودات دارد پس همه جهان در اختیار اوست و او جهان خلقت را تعریف می کند که مطامع او چگونه باشد. این محوریت انسان در عالم هستی است که همه چیز برای انسان است که بر این اساس فلسفه وجودی اومانیسم و انسان محوری شکل می گیرد.

در عین حال در این دیدگاه بحث هدف ها جزئی تر می شود و لذت جوئی بیشتر انسان از هر چیز که در خدمت اوست محور است و و قتی حقوق درباره این دیدگاه می خواهد قاعده ها را مشخص کند محور با هدف استفاده آزاد در جهت لذت بیشتر از انسان است و بایدها و نبایدهای حقوقی نباید انسان را محدود کند و تأکید دارد که تداخل حقوق در بحث روابط اجتماعی مانع از این نشود که برخی استفاده کنند بلکه همه باید استفاده کنند.

بحث دیگر این است که انسان فقط برای استفاده کردن در این دنیا و برای محدودیت این دنیا خلق نشده است چراکه دنیا ابزاری برای سعادت جوئی بالاتر است و محور لذت جوئی نیست و خدامحوری ملاک است که فلسفه دیگر از وجود انسان است که قواعد حقوقی در این محور است و اینجا می توان فهمید که چرا در دو نظام حقوقی قاعده ها با یکدیگر فرق دارند.
 
اگر بخواهیم نظام حقوقی زن را اینجا نگاه کنیم زن را به عنوان یک فرد مجزا از مرد نمی داند چراکه هر دو انسان هستند و در جهت حرکت به کمال انسانی یکی هستند و در عین حال تفاوت هائی وجود دارد پس به دلیل این تفاوت ها، آن نظام حقوقی، نظامی است که این تفاوت ها را بشناسد و ببیند و برای آن تعریف داشته باشد.


حقوق در دیدگاه غربی شناور و در جهت پاسخگوئی به نفسانیات است

در این دو دیدگاه یک جهت برای لذت جوئی است و انسان مدیریت روی نفسانیات ندارد؛ خواهش ها و تمایلات انسانی هستند که او را مدیریت می کنند و حقوق این دیدگاه شناور در جهت پاسخگوئی به این نفسانیات است و اینجا حتی خود وجودی انسان را غرایز مدیریت می کند.
 
در آن نظام حقوقی دوم انسان یک مدیر است و برای رسیدن به آن سعادت در جهت رشد کمالی است که باید بتواند خود و نفسانیات را مدیریت کند که در این دیدگاه قواعد حقوقی در این جهت زمینه ها را محیا می کند و باید و نبایدها در جهت لذت جوئی نیست و این دو نظام را با دو مبنای متفاوت نمی توان مقایسه کرد.


نظام حقوقی زن در اسلام

در نظام حقوقی اسلام این بحث به وجود انسان بر می گردد که به زن به عنوان یک انسان نگاه می شود و تفاوت ها در خلقت متفاوت آنها است و وقتی از حقوق برتر زنان صحبت می شود اسلام نکات ظریفی را بیان می کند امام خمینی(ره) می گوید که حق کرامت الهی زن بالاترین حقوق است و حق و حقوق زنان وقتی به فعلیت می رسد که کرامت او به عنوان انسان حفظ شود.
 

برای حفظ کرامت زنان پیام اسلام چیست؟

اینجا قواعدی را می گذارد و بعضی وقت ها دیدگاه شرقی به زنان همان دیدگاه اسلام معرفی می شود که خانه نشین است و حضور فعال اجتماعی ندارد و زنی که در حیطه خانه سرویس دهی داشته باشد. دیدگاه دیگر در غرب است که بیشتر از آنکه بر روی انسانیت زن تأکید کند بر روی جنسیت او متمرکز و بحث های زنان را جنسی نگاه می کند و ابزار بودن زن در غرب بر انسان بودن او غالب می شود و ابزاری در اختیار سرمایه می شود.

خود زنان غربی و هنرمندان و بازیگران آنان اعتراف می کنند وقتی ما در اجتماع می توانیم مطرح باشیم که این قاعده را بپذیریم که آن چیزی را که مردان از ما توقع دارند همان را انجام دهیم؛ اگر غیر از این باشد جائی برای زنان در این جامعه نیست و انسانیت زنان کمرنگ می شود و در این دیدگاه الگوی غربی معرفی و نمایش داده می شود.
 
 
الگوی غربی همجنس‌گرائی را قانونی می‌کند
 
الگویی که اسلام برای حضور زن و مرد در جامعه دارد الگوی خانواده است که این الگو برای مدیریت احساسات، نفسانیات و غرایز است. غریزه جنسی را نمی توان انکار کرد؛ اسلام برای پاسخ به این غریزه الگو می دهد؛ در این زمینه دو مبنا وجود دارد که شما می خواهید زندگی سالم داشته باشید و کرامت انسانی حفظ شود و در عین حال به این غریزه پاسخگویی شود. اسلام تجرد را توصیه نمی کند.
 
اگر پاسخ به غرایز به صورت آزاد باشد به جامعه و فرد صدمه می زند و این دور از کرامت و جایگاه انسانی است و اینجا طهارت را سفارش می کند؛ این طهارت آثاری دارد که غرایز جنسی را مدیریت می کند. این مدیریت در حیطه خانواده است تا این حیطه محترم شمرده شود و از آن حیطه خارج نشود. اگر اینجا الگوی لذت جوئی غرایز را ببینیم قابل مشاهده است که در جامعه اروپائی همجنس‌گرائی تا جائی پیش می رود که قانونی می شود.
 
 
 
با پیشرفت علم پزشکی دیگر چه نیازی به عده نگه داشتن است؟
 
از طرفی در مباحث حقوقی درباره زنان پرسش هائی مطرح است که چرا عده وجود دارد؟ این یک بحث روانشناسی دارد که به تکنولوژی بدن ربط دارد برخی می گویند این قاعده با تکنولوژی های جدید امروز عملی نیست و چه لزومی برای عده است در عین حال فلسفه حقوقی قاعده عده فقط بحث طهارت نسل نیست بلکه به جنبه های وجودی شخص برمی گردد.

در پژوهش های جدید به این نتیجه رسیده اند که زن ها به لحاظ فیزیولوژی اگر بخواهند ارتباطات متعدد جنسی داشته باشد سیستم بدن برهم می ریزد؛ وقتی زنان در یک ارتباط سالم خانواده هستند این فیزیولوژی خودش را تنظیم می کند و حتی سلامت افراد را تأیید می کند.
 
اگر فرد بخواهد ازدواج دیگری داشته باشد نیاز به زمان دارد تا بدن به حالت عادی بازگردد و پژوهش ها اثبات کرده که این امر سه ماه زمان لازم دارد. اگر با تأملات روحی باشد زمانش طولانی تر است و به همین دلیل در اسلام عده طلاق با وفات متفاوت است که این امر نشان از جامعه گری نظام حقوقی اسلام در سلامت جسم و روح انسان است./504/241/ح
 

تهیه و تنظیم: فاطمه ترزفان




ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۷:۵۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۷:۵۸
اذان ظهر
۱۳:۰۵:۴۷
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۵۸
اذان مغرب
۲۰:۰۰:۳۳