به گزارش وسائل، رهبر معظم انقلاب، روز چهارشنبه هفته جاری، به مناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و ورود جمهوری اسلامی به فصل جدیدی از حیات خود، بیانیهای مهم و راهبردی منتشر کردند که بخشی از آن به اهمیت توجه جدیتر به مسائل اقتصادی همانند کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، توجه به اقتصاد مقاومتی، تحقق عدالت و مقابله با فساد در دوران جدید حیات نظام جمهور اسلامی ایران اختصاص دارد.
در این زمینه حجتالاسلام محمد رجایی باغسیایی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و عضو سابق کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی، درباره اهمیت و راهکارهای تحقق منویات رهبر انقلاب در زمینه کاهش وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی اظهار کرد: نفت یکی از منابع در اختیار ما است و در این زمینه موضوع استفاده درست از نفت اهمیت دارد. منظور از استفاده درست هم این است که نفت را به عنوان سرمایه ملی به حساب بیاوریم و از درآمدهای نفتی در جهت توسعه کشور استفاده کنیم.
مذموم بودن استفاده درآمدهای نفتی در بودجه جاری دولت
وی افزود: آنچه که مذموم است این است که از درآمدهای نفتی در بودجه جاری دولت استفاده کنیم بدین معنی که دولت محترم برای پرداخت حقوق کارمندان خود از درآمدهای نفتی استفاده کند. قطعاً اینکار دارای اشکال است و البته این امکانپذیر است که چنین کاری نکنیم. مگر کشورهایی که نفت ندارند، کشور خود را چگونه اداره میکنند؟
حجت الاسلام رجاییباغسیایی ادامه داد: کشورهای توسعه یافته تلاش میکنند تولید افزایش پیدا کند و از درآمدهایی که ایجاد میشود مالیات دریافت کرده و بدین ترتیب هزینههای کشور را تأمین میکنند. لطفی که خداوند در حق کشورهای نفتی کرده این است که از طریق چاههای نفتی، درآمدی برای آنها ایجاد شود. اکثر کشورهایی هم که دارای نفت هستند، به این دلیل که این درآمد سهلالوصول است و به راحتی به دست میآید، آن را در هزینههای جاری مورد استفاده قرار میدهند و از مالیات غفلت میکنند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به آثار منفی این وضعیت اظهار کرد: این موضوع هم دارای آثار سوء اقتصادی و هم آثار سوء روانی است. آثار منفی اقتصادی این است که ما سرمایه کشور را میخوریم. بچه پولداری را در نظر بگیرید که پولی از پدر به وی به ارث رسیده است و به جای اینکه این پول را سرمایهگذاری کند که درآمدی برای آینده کسب و از آن استفاده کند فقط ثروت را مصرف میکند و بالاخره این پول روزی تمام میشود و از لحاظ اقتصادی آثاری منفی در پی دارد.
وی یادآور شد: از نظر فرهنگی هم دولت به تدریج دچار این احساس میشود که قیّم مردم و آقا بالاسر آنهاست و این هم از آثار سوء فرهنگی است که دولت توجهی به حرف مردم نمیکند و تولید را مورد توجه قرار نمیدهد. بنابراین ضرورت دارد که در یک اقتصاد سالم، از درآمد نفت برای توسعه کشور استفاده شود.
این نماینده سابق مجلس بیان کرد: ما میتوانیم با درآمدهای نفتی اقدام به سرمایهگذاری در بازارهای داخلی یا خارجی کنیم که برای ما درآمد داشته باشد. همچنین میتوانیم در پروژههای عمرانی و زیربنایی و خرید تکنولوژی از این درآمدها استفاده کنیم. همه این اقدامات باعث رشد و توسعه جامعه و همچنین ایجاد درآمد در آینده کشور میشود بنابراین قطع وابستگی بودجه جاری دولت به درآمدهای نفتی، هم امکانپذیر و هم ضروری است.
تورم زا بودن وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی
وی افزود: وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی، علاوه بر ایراداتی که بیان شد باعث تورم میشود. وقتی دولت ارزهای نفتی را به بانک مرکزی میدهد و در مقابل آن ریال دریافت میکند باعث افزایش پایه پولی شده و تورم را در پی دارد. یکی از عوامل اصلی تورم در کشور ما از سال ۱۳۵۳ به بعد همین درآمدهای نفتی و نحوه استفاده از آن بوده است.
حجت الاسلام رجاییباغسیایی اظهار کرد: مسئله دیگر این است که چون این درآمد را با صادرات نفت، از خارج کشور به دست میآوریم بنابراین اقتصاد ما به این درآمد عادت میکند و با توجه به اینکه قیمت نفت و صادرات آن کاملا در اختیار ما نیست بنابراین کشور ما از این ناحیه ضربهپذیر میشود و هنگامیکه دشمنان تصمیم بگیرند مانع صادرات نفت ما شوند یا قیمت نفت را کاهش دهند و ایادی منطقهای آنها هم در این زمینه همکاری کنند، آنگاه باعث تزلزل اقتصاد ما میشود؛ در حالیکه اگر نفت را به عنوان سرمایه مورد استفاده قرار دهیم، هرگز این تزلزل ایجاد نخواهد شد.
وی افزود: در چنین شرایطی، زمانیکه درآمد نفتی داشته باشیم، میتوانیم بیشتر سرمایهگذاری کنیم و زمانیکه درآمد نفتی نباشد سرمایهگذاری ما کمتر خواهد شد اما اقتصاد کشور متزلزل نمیشود اما اکنون وضعیت به گونهای است که نوسانات قیمت نفت به شدت بر روی اقتصاد ملی و معیشت مردم اثر منفی میگذارد و گاهی اوقات در داخل کشور بحران ایجاد میکند.
حجت الاسلام رجاییباغسیایی با اشاره به تأکید رهبر معظم انقلاب بر تحقق عدالت و اهمیت تحقق این موضوع در این برهه از حیات انقلاب اسلامی ادامه داد: عدالت دارای ارزش ذاتی است و در اسلام بسیار مهم تلقی میشود. گرچه میتوانیم بگوئیم که عدالت دارای ارزش ابزاری هم هست و باعث تقرب انسانها به خداوند میشود. عدالت در نظام اقتصادی اسلام بسیار اهمیت دارد و حتی برخی فقها مطرح میکنند که عدالت در سلسله علل احکام است؛ یعنی آنقدر اهمیت دارد که هر حکمی که فقیه میخواهد صادر کند و فتوایی که میخواهد بدهد، اگر این حکم با عدالت ناسازگار باشد، این حکم فاقد مشروعیت است و حتماً باید عدالت در آن لحاظ شده باشد.
تحقق عدالت اجتماعی از اهداف بزرگ انقلاب اسلامی
عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: یکی از اهداف بزرگی که انقلاب اسلامی ما به دنبال آن بود، تحقق عدالت اجتماعی است. خوشبختانه در اوایل انقلاب گامهای بزرگی در این زمینه برداشتیم و در سطح وسیعی فقرزدایی شروع شد و یکی از مصادیق آن هم واگذاری زمین به افراد فاقد مسکن در تمام شهرها بود و این خیلی کمک کرد که مردم صاحب مسکن شوند. تشکیل کمیته امداد امام خمینی(ره) و حساب ۱۰۰ حضرت امام(ره)، تقویت بهزیستی و طرح شهید رجایی، همگی در راستای پیاده کردن عدالت اجتماعی بود.
وی یادآور شد: اما در دوران بعد از جنگ تحمیلی، تفکری مطرح شد که ما فعلاً باید خرابیهای جنگ را بسازیم و رشد ایجاد کنیم بنابراین اگر توجه زیادی به عدالت داشته باشیم، به معنای توزیع فقر است چراکه کیک ما کوچک است. عدهای مطرح میکردند که اول باید کیک خود را بزرگ کنیم تا آنگاه نوبت عدالت فرا برسد. این تفکر، متأثر از دیدگاه سیمون کوزنتس بود که در سال ۱۹۵۵ مقالهای نوشت و در آن مقاله رابطه بین نابرابری و رشد را اینگونه نشان داد که در مراحل اولیه رشد، نابرابری افزایش پیدا میکند و تا مقطعی ثابت میماند اما بعداً این نابرابری از بین میرود بنابراین باید اجازه دهیم رشد تحقق پیدا کند و بعد به عدالت بپردازیم. در داخل کشور هم برخی همین دیدگاه را داشتند.
این نماینده سابق مجلس بیان کرد: مطالعاتی که انجام شد و پایاننامههایی که نوشته شد نشان داد که در ایران این تئوری کوزنتس جواب نمیدهد. البته برخی از اقتصاددانان هم از جمله آمارتیا سن که یک اقتصاددان هندیالاصل ساکن آمریکا است و جایزه نوبل هم گرفته است، در دهه ۱۹۸۰ در مقابل دیدگاه کوزنتس دیدگاه جدیدی مطرح کردند.
وی تصریح کرد: کوزنتس میگفت سرمایه فیزیکی عامل رشد و توسعه است و ما برای اینکه به رشد برسیم باید سرمایه فیزیکی همانند پول و کارخانه را بیشتر کنیم و برای بیشتر شدن این موارد باید پس انداز بیشتر شود و برای بیشتر شدن پس انداز باید اجازه دهیم درآمدها به میزان بیشتری در اختیار پولدارها قرار بگیرد چراکه میل نهایی به مصرف در پولدارها پائین است و پولی که به آنها داده میشود، بیشر آن را پس انداز و میزان کمتری را مصرف میکنند اما اگر پول بیشتری را به فقرا بدهیم، چون میل نهایی آنها به مصرف بالاست و گاهی اوقات بالای صد درصد است، هر پولی به آنها داده شود، آن را مصرف کرده و پساندازی نخواهند داشت بنابراین باید اجازه دهیم که اختلاف طبقاتی بیشتر شود تا رشد بیشتر را شاهد باشیم.
ارزش ذاتی عدالت در اقتصاد اسلامی
حجت الاسلام رجاییباغسیایی اظهار کرد: آمارتیا سن گفت که عامل رشد، سرمایه فیزیکی نیست بلکه سرمایه انسانی است و مثالهایی هم میآورد. یکی از مثالهای وی این بود که در آلمان بعد از جنگ جهانی دوم، تمام سرمایه فیزیکی آنها از بین رفت و طرح مارشال هم کمکی جزئی به آنها کرد اما چون نیروی انسانی ورزیده، کارکشته و متخصص داشتند، توانستند در فاصله زمانی بسیار کمی، کشورشان را بسازند و عقب ماندگیها را جبران و در نهایت پیشرفت کنند بنابراین باید سرمایه انسانی خودمان را تقویت کنیم و برای تقویت سرمایه انسانی هم باید عدالت را توسعه دهیم چراکه آنها که رشد ایجاد میکنند افراد مبتکر و خلاق هستند.
این نماینده سابق مجلس بیان کرد: از دیدگاه آمارتیا سن، اگر عدالت نباشد، چه بسا در یک خانواده فقیر، فردی باشد که از نظر توان و قوه، پتانسیل ایجاد تحول بزرگی در اقتصاد کشور داشته باشد اما به خاطر فقر نتواند آن را به فعلیت برساند لذا باید به خاطر رشد هم که شده است، عدالت را تقویت کنیم. این دیدگاه در مقابل تفکر کوزنتس بود.
تفکر آمارتیا سن با تفکر اسلام
وی افزود: تفکر آمارتیا سن با تفکر اسلام هم سازگارتر است. حضرت امام علی(ع) میفرماید که رشد در سایه عدالت ایجاد میشود. مقام معظم رهبری هم مکرراً بر تقویت عدالت تأکید کردهاند و حتی اخیراً به خاطر اینکه عدالت آنگونه که باید و شاید تحقق پیدا نکرده است عذرخواهی کردند. البته بنده معتقد نیستم که عدالت را به طور کلی رها کردهایم بلکه کارهایی هم در چارچوب عدالت صورت گرفته و پیشرفتهایی هم حاصل شده است.
حجت الاسلام رجاییباغسیایی اظهار کرد: برای مثالی در این زمینه میتوان گفت که ضریب جینی که یکی از شاخصهای سنجش نابرابری است، در قبل از انقلاب ۵۱ صدم بود که الان ۳۸ صدم است. ضریب جینی، نسبتی بین دهکهای درآمدی و دهکهای جمعیتی است و هرچه این ضریب به ۱ نزدیک شود علامت نابرابری بیشتر و هرچه به صفر نزدیکتر شود علامت برابری بیشتر است بنابراین بعد از انقلاب، کارهایی در جهت بهبود عدالت اجتماعی انجام دادهایم اما کافی نیست.
وی افزود: برای اینکه به آرمانهای عدالتمحور انقلاب اسلامی دست پیدا کنیم باید کارهای زیادی انجام دهیم. در این راستا باید دانشگاهها و مراکز علمی بسیج شوند و دولت هم در راستای اجرایی کردن فرامین مقام معظم رهبری اهتمام داشته باشد که فرامین اسلام ناب محمدی(ص) هم هست./909/422/ح
منبع : ایکنا با تصحیح