vasael.ir

کد خبر: ۱۲۷۲۳
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۵:۴۹ - 16 February 2019
یادداشت سبک زندگی / بخش دوم

تحلیل عوامل استرس‌زا با رویکرد دینی ـ روانشناختی

وسائل ـ پژوهش‌های مختلف، نشانگر آن است که فشارهای عصبی در کشورهایی که نسبتا از فرهنگ‌های ثابتی برخوردارند پایین‌تر می‌باشد. اما در کشورهای دارای فرهنگ بی‌ثبات، وضعیت معکوس می‌باشد. ورود فرهنگ‌های بیگانه به درون فرهنگی اصیل و سنتی در یک جامعه می‌تواند عوارض نامطلوب و گاه بحران آفرین در پی داشته باشد و سرانجام به بسط و تعمیق تنش‌های اجتماعی و کشمکش‌های اعتقادی بینجامد.

به گزارش خبرنگار وسائل، سبک زندگی اسلامی تمامی هم و غم خود را معطوف به رسیدن انسان به نقطه ای از تعادل و آرامش می داند تا بتواند عومل منفی و موانع رشد را مرتفع نموده و عرصه پرواز و ملکوت بشر را فراهم آورد.

در این بخش از تحلیل فرایند و عوامل استرس زا در زندگی به دو مولفه جسمانی و محیطی اشاره خواهیم کرد و توضیحاتی را تقدیمتان خواهیم کرد.

 

ب) عوامل بیرونی

مولفه های بیرونی که عمدتا بر مبنای تاثیر متقابل جسم و روان شکل می گیرند، مولفه هایی هستند که در زیست طبیعی و زندگی روزمره با آنها مواجه می شویم و بیشتر از طریق اختلال در کارکرد جسم، موجب استرس در انسان می شوند.

 

یک) عوامل فیزیکی

گاهی تنش در انسان ناشی از علل و عوامل فیزیکی است نظیر ضربه، حرارت، برودت، اشعه ماورای بنفش و اشعه ایکس. پدیده هایی نظیر آلودگی های صوتی، آلودگی بصری، ترافیک و برخی مولفه های فرهنگ شهرنشینی در ایجاد استرس نقش آفرینی می کنند. تنش در این گونه موارد دارای پیچیدگی خاصی نیست و بیشتر با ازبین رفتن عامل ایجاد کننده از بین خواهد رفت.

 

دو) عوامل شیمیایی و میکروبی

در پاره ای موارد ممکن است تنیدگی در فرد، ناشی از سموم شیمیایی و مسمومیت های دارویی باشد. در مواردی نیز می توان مواد میکروبی شامل ویروس ها و میکروب ها را عامل تنش در انسان دانست.

قرار گرفتن در برخی موقعیت های اجتماعی مانند سخنرانی کردن برای جمعیت انبوه موجب ترشح هرمون هایی نظیر کورتیزول می گردد و این ماده استرس زا است. این عامل همانند مولفه های فیزیکی از پیچیدگی خاصی برخوردار نبوده با برطرف شدن علل تنش زا، آثار آن هم از بین می رود.

 

سه) رژِیم غذایی

با توجه به کنش متقابل جسم و روان، از دیگر عوامل تاثیر گذار در فشار روانی را می توان در نوع رژیم غذایی جست‌وجو کرد. امروزه دانشمندان علم تغذیه بر این باورند که در برخی مواد غذایی موجب تحریکات مضر شده و به دنبال آن فشار روانی در شخص پدید می آید. تغذیه سالم، تغذیه ای مطابق با نیاز بدن است که در بیشتر موارد، حالات عصبی را متعادل ساخته ضامن آرامش بشر است.

 

چهار) فقدان تحرک بدنی

عدم فعالیت فیزیکی یا کم تحرکی، باعث بروز بیماری های قلبی ـ عروقی می شود. از سوی دیگر وجود بیماری خصوصا بیماری های حاد در اشخاص تنش زا خواهد بود. در مقابل، تحرک بدن و ورزش مناسب می تواند به کارکرد بهتر بدن منتهی گردد که در نتیجه موجب کاهش عوامل تنش زا و افزایش سلامت بدن خواهد بود.

 

پنج) بلوغ

بلوغ مرحله ای از زندگی است که انسان در مرز کودکی و بزرگسالی قرار می گیرد. فرد بالغ در این مرحله با نوعی احساسات دوگانه مواجه می شود؛ او از یکسو رفتار کودکانه نشان می دهد که طبعا از احترامش کاسته می شود و از دیگر سو بزرگ منشانه برخورد می کند که در این حال از احساسات کودکانه که با آنها مانوس بوده باز می ماند. این گونه تردیدها و دودلی ها زمینه پیدایش استرس را فراهم می آورد.

 

ج) عوامل اجتماعی ـ محیطی

مولفه های اجتماعی و محیطی غالبا از پیامدهای زندگی در محیط های جمعی گریبان‌گیر انسان می شود. در محیط های اجتماعی و شرایط محیطی حوادثی رخ می دهند که گاهی به ایجاد استرس درون انسان می انجامد و درون آدمی را محیطی آکنده از دلهره، نگرانی و سموم دردآور می کند.

 

یک) نسبت سنجی و مقایسه

یکی از عواملی که وضعیت نابهنجار تنش را برای فرد باعث می شود فرایند نسبت سنجی و مقایسه کردن است. فردی خود را با شخص هم سطح دیگر چه از لحاظ اقتصادی، تحصیلی یا مهارتی مقایسه می کند و از این طریق با دست خویش به درون خود زهر استرس تزریق می نماید.

از آنجا که همه افراد دارای استعدادها و قابلیت های ذاتی و اکتسابی یکسانی نیستند، مقایسه باعث می شود، شخص دچار اجبار درونی جهت همسطح سازی یا همسطح نشان دادن خود گردد. اما شاید نتواند و از این رو، دلهره و اضطراب درونش شکل می گیرد.

حسادت وضعیت درونی است که تقریبا مشابه فرایند پیش گفته عمل می کند؛ شخصی خود را با فردی ناهمسطح می سنجد و به جای این که سعی کند خود را رشد دهد، مانع روند رشد فرد دیگری می گردد.

در حالی که باید توجه کند هر کس هرچه دارد از فضل خداست و به داشته ها در این جهان هرگز نمی توان اعتماد کرد؛ زیرا که دنیا و داشته هایش زوال پذیر است: ام یحسدون الناس علی ما اتاهم الله من فضله: بلکه به مردم برای آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده رشک می ورزند.(نساء/54)

 

دو) کشمکش‌های اجتماعی

وحشت از درگیری های خانوادگی، نزاع های خیابانی و جنگ های رسمی موجب تنش های شدید می شود. این گونه استرس ها گاهی چنان زیان آور و دردناک می شوند که موجب صدمات جبران ناپذیر می گردند.

نمونه ای جالب ما می گوید که پدیده منگولیسم (کودکان عقب مانده ذهنی) فقط 5% به عوامل ارثی وابسته است اما 95% به ترس ها و تنش های شدید مادران در زمان بارداری مربوط می باشد.

از نگاه قرآن خانه و خانواده ای ارزشمند است که به سمت کاهش تنش و عوامل کشمکش برود. مهمترین نقش والدین بسط و توسعه آرامش، نشاط، شادمانی، محبت و صمیمیت در خانه است.

و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون: و از نشانه های او این که از (نوع) خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدان ها آرام گیرید و میانتان دوستی و رحمت نهاد آری در این (نعمت) برای مردمی که می اندیشند قطعا نشانه هایی است.(روم/22)

 

سه) فرهنگی تحمیلی

رابطه مستقیم شرایط روانی جامعه با باورها و اعتقادات افراد، امری انکارناپذیر است. پژوهش های مختلف، نشانگر آن است که فشارهای عصبی در کشورهایی که نسبتا از فرهنگ های ثابتی برخوردارند پایین تر می باشد. اما در کشورهای دارای فرهنگ بی ثبات، وضعیت معکوس می باشد.

ورود فرهنگ های بیگانه به درون فرهنگی اصیل و سنتی در یک جامعه می تواند عوارض نامطلوب و گاه بحران آفرین در پی داشته باشد و سرانجام به بسط و تعمیق تنش های اجتماعی و کشمکش های اعتقادی بینجامد.

به دو نمونه جالب توجه کنیم: نمونه اول ورود افکار و باورهای بیگانه و بعضا الحادی در زمان ائمه اطهار(ع) خصوصا امام صادق(ع) به بلاد اسلامی بود. افرادی با عناوینی نظیر دهریون یا زنادقه باورهای انحرافی را به میان مسلمانان آوردند و البته این افکار، پیامدهای شوم و بی ثباتی اعتقادی را موجب شد.

در این میان رفتار و موضع گیری امامان (ع) به ویژه امام صادق(ع) جالب توحه است؛ زیرا که آن بزرگواران در مواجهه با افکار انحرافی و الحادی به هیچ وجه موضع تند، خشن و حذفی اتخاذ نکردند و فقط با استفاده از روش مباحثه، گفت‌وگو و مواجهه مستدل همراه با خلقی زیبا سعی تمام در خشکاندن ریشه های انحراف داشتند.

نمونه دوم ماجرایی است که قرآن از زمان و زبان موسی(ع) نقل می کند. موسی(ع) جهت رفتن به میقات با خدا از قومش فاصله گرفت و هارون (ع) را به جای خویش برای امر هدایت قوم گمارد. در غیاب موسی (ع) سامری از طریق گوساله اش قوم موسی (ع) را فریفت و گویا زحمات موسی (ع) بر باد رفت.

موسی (ع) به هنگام بازگشت آنچنان غضبناک شد که محاسن و سر هارون (ع) را گرفت. ظهور سامری حکایت از ایجاد تنش و کشمکش اجتماعی و اعتقادی در قوم موسی(ع) دارد؛ فرجع موسی الی قومه غضبان اسفا؛ پس موسی خشمگین و اندوهگین به سوی قوم خود برگشت.(طه/86)

 

چهار) فقر و محرومیت

بازداری فرد توسط محیط و جامعه و نیز عدم برخورداری در اموری که لازمه رشد و شکوفایی انسان در سنین مختلف است، می تواند منجر به تنش های روانی گردد.

محرومیت که شکل نابهنجار و نامتعادل بهره مندی از مواهب طبیعی است، می تواند به صورت های گوناگونی نظیر محرومیت اقتصادی، اجتماعی و عاطفی ظهور کند. محرومیت به حالتی که در اثر ایجاد مانع در راه خواسته های انسان حاصل می شود، تعریف شده است.

محرومیت اشاره به وضعیتی دارد که در آن تلاش فرد به شکست منجر شود، فرد مانع یا موانعی را در راه ارضای نیازها یا اهداف خود ببیند و او را به ناکامی کشد.

واکنش به محرومیت، بسته به ویژگی های فردی و شدت محرومیت، متفاوت است. در شرایط محرومیت، برخی به کوشش خود ادامه داده تحمل خویش را بالا می برند.

آنان ناکامی و محرومیت را به عنوان یکی از واقعیت های زندگی می پذیرند و سعی می کنند آن را مدیریت نمایند. در مقابل، بعضی دیگر تسلیم شده رفتارهای ناسازگارانه و گاه پرخاشگرایانه از خود نشان می دهند.

پیامدهای محرومیت طیف وسیعی را شامل می شود؛ محرومیت در ابتدا اورگانیزم انسان را به تلاش مضاعف وا می دارد اما اگر از حد معینی گذشت، سلامت انسان به خطر خواهد افتاد. فشارهای مداوم برخاسته از ناکامی و محرومیت به تنش ها و کشمکش های درونی منجر می شود.

آثار نامطلوب جسمی از پیامدهای عدم ارضاء نیازهای زیستی بشر است. درصد زیادی از زندانیان، معتادان و بیماران بیمارستان های روانی و گروه‌های بزهکار اجتماعی را افرادی تشکیل می دهند که از محرومیت های عاطفی، اقتصادی یا اجتماعی رنج برده اند. خشونت و پرخاشگری از پیامدهای محرومیت است.

اگر کسی از فقر و محرومیت شدید رنج ببرد چه بسا دست به خودکشی زند و بی شک فشارهای روانی، تنش های اجتماعی، تضادهای درونی، افسردگی ها، کسالت ها و رنجوری ها پیامدهایی است که بعد از محرومیت و ناکامی رخ می دهند.

خداوند سبحان با بیانی عتاب آمیز می فرماید که چرا انسان ها از اموری که قابل استفاده است و پاک می باشد استفاده نمی کنند و خود را از آنها محروم نمایند. 

یاایها الذین آمنوا لا تحرموا طیبات ما احل الله لکم و لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین؛ ای کسانی که ایمان آورده اید چیز های پاکیزه ای راکه خدا برای (استفاده)شما حلال کرده حرام مشمارید و از حد مگذرید که خدا از حد گذراندگان را دوست نمی دارد.(مائده/87)

 

 پنج) نقش جدید

قرار گرفتن در جایگاه و نقش جدید چه خانوادگی و چه اجتماعی، می تواند برای افراد تنش آفرین باشد؛ نظیر نقش شوهر، همسر، پدر و یا نقشی که جامعه به خاطر توانمندی های فرد از او انتظار دارد.

ورود فرزند جدید به خانواده گاهی رقیب عاطفی تلقی می گردد و منشا ایجاد فشار روانی می شود. لذا قرار گرفتن یا قرار دادن فرد در جایگاه و نقشی نو، می تواند او را با تنیدگی مواجه سازد.

 

شش) فشار شغلی

ضرورت های اقتصادی در زندگی امروزه، آدمی را وادار به قبول مشاغلی جهت کسب درآمد و امرار معاش می کند، حال آنکه تردیدی نیست که برخی از مشاغل بار روان آدمی بیشتر درگیر بوده وی را دچار تنیدگی روانی می کند.

برخی تحقیقات حاکی از آن است که بعضی مشاغل و حرفه ها تنش زا هستند چنان که بیکاری هم می تواند استرس آفرین باشد؛ لذا پیوندی معنادار میان شغل و استرس وجود دارد.

 

هفت) سبک زندگی جدید

پذیرش سبک زندگی جدید می تواند در ایجاد تنش و استمرار اضطراب موثر باشد. هرگاه شیوه زندگی انسان تغییر کند و آدمی در شرایط نوین اجتماعی همراه با سبک های نو قرار می گیرد، ممکن است عواقبی استرس زا شکل گیرد.

شایان ذکر است که عوامل تنش زا محدود به موارد پیش گفته نبوده می توان مواردی دیگر نظیر مشاهده مردگان، ترس، خشم، خستگی، عمل جراحی، موسیقی های تند، ثروت و ریاست را به آن فهرست افزود./704/241/ح

 

منابع:

1. مستدرک الوسائل جلد11

2. بهداشت روانی خانواده. افضل نیا

3. معجزه اعتماد به نفس. میچام با ترجمه ضیاءالدین رضاخانی

4. زمینه روانشناسی تندرستی. گاچل با ترجمه خوئی نژاد

5. روانشناسی کاربردی. کلینگ باترجمه علی محمدگودرزی

6. روانپزشکی آکسفورد. با ترجمه نصرالله پورافکاری

7. غرررالحکم

8. روانشناسی سلامت. سارافینو باترجمه علی احمدی

 

علیرضا محمدلو

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۶ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۰:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۲۲:۰۷
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۵۲
غروب آفتاب
۱۹:۴۶:۵۸
اذان مغرب
۲۰:۰۴:۴۵