به گزارش خبرنگار وسائل، دومین نشست علمی تخصصی «روششناسی اجتهادی آیتالله العظمی خامنهای در فقه الجهاد»، سهشنبه 9 بهمنماه 1397 در تالار اجتماعات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به همّت مرکز تخصّصی امام خامنهای برگزار شد.
در این نشست علمی حجتالاسلام محمدحسین ملکزاده، به عنوان ارائه دهنده به تبیین مطالب خود پرداخت و دبیری این جلسه به عهده حجتالاسلام مسعودیان بود.
در ابتدای این نشست دبیر جلسه حجتالاسلام مسعودیان به معرفی مرکز تخصصی آیتالله خامنهای پرداخت و گفت: مرکز تخصصی آیتالله خامنهای یک نهاد حوزوی است که از سال 1395 تحت اشراف آیتالله عابدی با رویکرد تبیین اجتهادی و معرفتی در امتداد علوم اسلامی مرتبط با نیازها و مقتضایات روز و نظام اسلامی بر اساس مبانی فکری و عملی امامین انقلاب شکل گرفته است.
در همین راستا و در چشم انداز مرکز، علاوه بر تحوّل حوزه، تربیت نیرو در سطح نیازهای انقلاب اسلامی دیده شده است.
تبیین بخش علمی زندگی رهبری
در بخش بعدی این نشست حجتالاسلام ملکزاده به تبیین مطالب خود حول موضوع این کرسی پرداخت و گفت: بنده با توجه به موضوع این بحث که روششناسی اجتهادی حضرت آیتالله خامنهای در فقه الجهاد است لازم میدانم که نخست یک نگاهی به زندگی علمی آیتالله خامنهای داشته باشیم.
با توجه به اینکه وقت برای این کار وجود ندارد بنده دوستان را ارجاع میدهم به سایت KHAMENEI.IR که سایتی جامع و کامل در این زمینه است.
یکی از مدرسین حوزه تعبیرشان نسبت به رهبری این بود که من از زندگی رهبری خیلی خبری نداشتم ولی کتابی را خواندم از یکی از آمریکا نشینان که بر علیه رهبری نوشته بود و او بخشهایی از زندگی رهبری را آورده بود و دیدم که چه بخشهای جذابی دارد و رفتم به دنبال آن و با ایشان آشنا شدم.
گاهی اوقات برخی از امور آنقدر آشکار جلوه میکند که به سراغش نمیرویم و زندگی رهبری نیز یکی از همان موارد است و باید بیشتر به آن پرداخته شود.
تعریف روش و روششناسی
عرائض بنده در دو بخش ارائه شده: 1 ـ بخش روش و روش شناسی، 2 ـ تطبیق این بحث بر فقه الجهاد. اما در رابطه با روش اگر بخواهیم برای روش مترادفهایی ذکر کنیم میتوانیم از کلماتی مثل شیوه، اسلوب، راه، طرز، طریقه و متد یاد کنیم و میتوان از آن به جریانی سنجیده و سازمانیافته برای دستیابی به هر هدفی نظیر دانش یا قدرت تعریف کرد.
حالا ازهمین تعریف استفاده میکنیم و وارد عنوان روششناسی میشویم؛ روششناسی عبارت است بررسی و شناسایی شیوه شناخت و پژوهش و عمل انسانی برای فراگرفتن یک موضوع معین یا دستیابی به یک هدف.
تعریف دیگر آن هم عبارت است از: بررسی نحوه استفاده از منبع معرفتی برای دستیابی به نظریه. به این معنا که اگر بخواهیم از یک منبع معرفتی استفاده کنیم برای یک نظریه از چه روشی باید مشی کنیم؟
روششناسی در حوزه سابقه طولانی ندارد ولی در فلسفه غرب بخش زیادی از منابع و کتب را به خود اختصاص داده است. ما در کتب سنّتی اصولی خودمان به طور پراکنده با مبحث روش و روششناسی سروکار داریم ولی مدوّن و منظم نیست.
تبیین تعریف اجتهاد
با توجه به موضوع این کرسی لازم است اجتهاد را نیز معنا کنیم. اجتهاد از جهت لغوی یا از جُهد (طاقت و توان) است یا از جَهد (مشقّت) البته میتوان میان این دو معنا جمع کرد بدین صورت که بگوییم: انسانی که تمام جُهد و توان و طاقت خود را برای انجام کاری و از جمله استنباط احکام شرعی به کار میگیرد و بذل جُهد و طاقت میکند دچار جَهد و مشقت هم میشود.
پس مشقت و طاقت (جهد و جَهد) ملازم یکدیگر هستند همچنین میتوان گفت اجتهاد در لغت یعنی: تلاش و کوشش و به کارگیری تمام توان برای انجام کاری دشوار. به طور خلاصه الاجتهاد لغةً: تحمل المشقّه.
تبیین معنای اصطلاحی اجتهاد
در معنای اصطلاحی بزرگان دو گونه این واژه را تعریف کردهاند: برخی اجتهاد را از مقوله مَلکه و توانایی و امکان تعریف کردهاند: «ملکةً یقتدر بها علی استنباط الحکم الشرعی الفرعی من الاصل (ای الدلیل) فعلاً او قوةً قریبة.»
اجتهاد یک ملکه و توانایی و امر درونی است که یا فعلاً قدرت دارد که ملکه استنباط حکم شرعی فرعی را به کار گیرد یا قوه قریب به فعل دارد.
برخی دیگر گفتهاند که اجتهاد یک فعل است و ملکه نیست و این طور تعریف کردهاند که : «استفراغ الوسع فی تحصیل الحکام الشرعیه الفرعیه من ادلتها التفصیلیه» این تعریف از میرزای قمّی صاحب قوانین الاصول است.
استفراغ الوسع در این تعریف به معنای به کار بردن نهایت تلاش در تحصیل احکام شرعی فرعی از ادله تفصیله است. آخوند هم اینطور تفسیر کرده است که: «استفراغ الوسع فی تحصیل الحجه علی الحکم الشرعی».
البته اگر بخواهیم یک سطح بالاتر تعریف کنیم آنطور که ما در نوشتههایمان هم آوردهایم باید بگوییم: «اجتهاد در معارف اسلامی عبارت است تکاپوی روشمند برای رسیدن به نظریهپردازی اسلامی».
تبیین روششناسی اجتهاد و فقاهت
با توجه به اینکه تعریف اجتهاد و روش و روششناسی مشخص شد، اگر بخواهیم روششناسی اجتهاد و فقاهت را تعریف کنیم، میتوانیم بگوییم: شناخت ابزار و ادوات مشروع در فرآیندهای استنباط دیدگاههای شارع مقدس و بررسی چگونگی و شیوه استفاده و بهرهگیری از آن ابزار و ادواتی که در فرآیند استنباط مشروعیت دارد. این تعریف سابقهای ندارد و تعریفی است که خودمان تدوین کردهایم.
با توجه به این تعریف در روششناسی اولین مرحله شناخت ابزار است و مجتهد در اجتهاد باید بداند که اولاً چه ابزاری را برای اجتهاد قبول دارد و در مرحله دوم از مهارتهای خاصّ خودش به اضافه این ابزار استفاده کند و به استنباط برسد.
شخصی که میخواهد دست به اجتهاد بزند باید پیشنیازهای دانشی، مهارتی و اعتقادی داشته باشد که اینها همان ابزار مجتهد هستند برای عملیات استنباط.
به مجموعه این امور و این پیشنیازهای شناختی، دانشی، مهارتی و اعتقادی که در خدمت امر خطیر اجتهاد قرار میگیرد اصطلاحاً مقدمات، مبانی یا مبادی اجتهاد گفته میشود که منطق و درایه و ... را میگیرد تا برسد به حدیثشناسی، قرآنشناسی، علم اصول و مباحثی از این قبیل.
شیوه بهرهگیری
شیوه بهرهگیری و همچنین چگونگی به کار گیری ادلّه فقاهی در فرآیند استنباط شریعت را میتوانیم روش استنباط شریعت نام بگذاریم و بررسی و شناسی این روش را روششناسی اجتهاد نام بگذاریم.
عناوینی شبیه روششناسی تفقّه، منطق فقاهت و استدلالورزی فقهی، و شیوهنامه کشف متون مقدس نیز نامهای دیگر روششناسی فقهی هستند.
رابطه علم اصول با روششناسی فقهی
نکته مهمی که وجود دارد این است که گاهی که از روششناسی اجتهاد و فقاهت که سخن به میان میآید به ذهن میرسد که همین علم اصول روششناسی فقاهت است در حالی که باید نسبت میان روششناسی اجتهاد و علم اصول روشن شود.
گرچه دانش اصول فقه بخش قابل توجهی از اجتهاد و فقاهت را به خود اختصاص میدهد اما بدون شک این دو مساوی با یکدیگر نیستند و روششناسی اجتهاد نسبت به علم اصول اعم مطلق است.
البته ممکن است با لحاظ قسمتی از بحثهایی که در دروس و کتب اصول مطرح میگردند و کاربرد مستقیم و جدی در استنباط و استخراج شریعت ندارند بتوان گفت روششناسی اجتهاد و علم اصول عامّین من وجه هستند.
ما الان بیش از دو دهه است که روششناسی اجتهاد را بر سر زبانها داریم و خیلی از افراد بر این باورند که جای روششناسی در حوزه خالی است ولی متأسفانه یک اثر تدوین شده نیز در این مسئله وجود ندارد.
اما یکی دیگر از مباحثی که ما باید در این جلسه به آن بپردازیم مبحث فقه الجهاد است. در این زمینه کتابی از رهبر معظم انقلاب به چاپ رسیده است با عنوان بیان قرآن در تفسیر سوره برائت که حضرت آقا این مباحث را در مشهد ارائه کردند و نوارهای آن تازه پیدا شده و پیادهسازی شده و به صورت یک کتاب مدوّن در آمده است.
در این کتاب که تفسیر سوره برائت هست در ذیل آیه 73: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ» مصنف مکرّم آمدهاند و بحثی را راجع به جهاد و معنای جهاد مطرح کردهاند و تذکر دادهاند که اصطلاح فقهی با قرآنی جهاد فرق دارد و نباید این دو باهم خلط شوند.
ایشان گفته اند جهاد در منظر قرآن عبارت است از: «هرگونه مقاومت و مبارزه در برابر دشمن اسلام برای إعلای کلمه اسلام که می تواند در قالب جنگ مسلحانه یا مجاهدت فکری و زبانی باشد یا از طریق صبر بر اذیّت دشمن یا صبر بر فقدان دوستان و مال و همسر و فرزند.»
ایشان در صفحات بعد تأکید میکنند این معنا از جهاد بسیار گسترده است و اختصاص به جهاد نظامی ندارد و حتّی شعر گفتن برای تقویت روحیه مبارزان را نیز شامل است.ایشان از نظر لغوی نیز جهاد را مورد بررسی قرار دادهاند و از قول راغب گفتهاند که: «استفراغ الوسع فی مدافعة العدوّ»/504/422/ح
تهیه و تنظیم: محرم آتش افروز