به گزارش خبرنگار وسائل، دومین نشست از سلسله نشستهای تخصصی حقیقت مجازی با عنوان «درمان وابستگی کودک و نوجوان به فضای مجازی» پنجشنبه ۲۰ دی ماه به همت گروه مطالعات فضای مجازی معاونت پژوهش حوزه علمیه در مدرسه تخصصی قرآن و عترت حوزه علمیه خراسان برگزار شد.
حجت الاسلام مصطفی رشید متخصص روانشناسی شخصیت و مشاوره خانواده در این نشست به بیان دلایل و عواملی که سبب اختلال و استفاده از اینترنت میشود، پرداخت که مشروح سخنان وی در ذیل تقدیم خوانندگان محترم میشود:
در واقع صرف استفاده از اینترنت و فضای مجازی به معنای اختلال نیست؛ کسانی که حتی ۱۰ تا ۱۵ ساعت از اینترنت استفاده میکنند به معنای اعتیاد نیست.
ممکن است پژوهشگری ۱۰ ساعت از فضای اینترنتی استفاده کند و به این فرد معتاد و یا وابسته به فضای مجازی گفته نمیشود و در عین حال ممکن است فردی یک تا دو ساعت از اینترنت استفاده کند و معتاد و وابسته به فضای مجازی باشد که این اعتیاد اثراتی دارد.
افرادی که اعتیاد به فضای مجازی دارند همانند معتادی هستند که بدون مواد نمیتواند زندگی کند و حتی ممکن است دزدی و سرقت نیز انجام دهد و به خاطر مصرف مواد حتی از خانواده اش عبور کند.
تحت هر شرایطی باید مواد در دسترس او باشد فردی هم که وابستگی شدید به فضای مجازی دارد همیشه نگران تمام شدن بسته اینترنتی است و نگران قطعی اینترنت و یا خارج شدن از دسترس است.
فرد معتاد و وابسته به فضای مجازی وقتی کوهنوردی و یا مسافرت میخواهد برود شرایط را طوری فراهم میکند که اینترنت در دسترس او باشد و در عین حال استفاده از اینترنت و فضای مجازی را نه میتوان یک اختلال گفت و نه میتوان زمان مشخصی برای آن تعیین کرد.
چه طور برای فرد اختلال و وابستگی به فضای مجازی ایجاد میشود؟
در واقع برای این اختلال یک چرخه تعریف میشود که فرد به دنیای مجازی و فضای اینترنت وابسته میشود و این چرخه در برخی منابع علمی وجود دارد و بخشی آن با توجه به تحقیقات صورت گرفته بر روی سوژههای انتخابی بوده است.
گام نخست این چرخه احساس نیازهای اولیه و یا فرار از مشکلات دنیای واقعی است چراکه انسانها نسبت به نیازهای اولیه از جمله نیازهای عاطفی و جنسی و روابط خودشان شوخی ندارند که از دوران جنینی تا پایان عمر با این نیازها زندگی میکنند و ما نمیتوانیم این نیازها را از انسانها بگیریم.
تأخیر نیاز در کودکی سبب تاب آوری افراد در بزرگسالی میشود و حتی کودکی که تازه به دنیا آمده است بر اساس تحقیقات بهتر است که ۱۵ ثانیه در نیازهای او تأخیر شود تا میزانی که کودک نسبت به نیازهای خود نا امن نشود که این تأخیر باعث تقویت اراده و تاب آوری بالا میشود.
از همین رو در مبانی دینی روزه وجود دارد. کنترل کردن نیازها با یک محدودیت زمانی همراه است و به عنوان مثال نمیتوان نیاز به غذا خوردن را پنج روز به تأخیر انداخت چراکه سبب مرگ میشود.
تأخیر نیازهای جنسی به نفع افراد نیست
نیازهای اولیه مثل نیاز به آب و هوا است؛ حتی نیازهای جنسی نیز که جزو نیازهای اولیه و فیزیولوژیکی است و فرد میتوان نیاز جنسی را از یک بازه زمانی به بازه زمانی دیگر منتقل کند.
در نیاز جنسی زمانی که دختر به سن بلوغ ۱۲ تا ۱۳ سال میرسد هورمونهای جنسی فعال میشود اما با مدیریت میتوان این نیاز را به تأخیر انداخت چراکه نیاز جنسی، نیاز آنی نیست و قابل مدیریت است در عین حال نمیتوان به افراد گفت که نیازهای جنسی را تا ۳۰ سالگی به تأخیر بیندازند که اگر این کنترل صورت بگیرد همراه با آسیبهای روانی است.
وقتی انسانها در مواجه با مشکلات روزمره زندگی قرار میگیرند به فضای مجازی پناه میبرند و یا به آدمها وابسته میشوند و قابل مشاهده است مردانی که حتی پس از ازدواج به مادران خود وابسته هستند.
در واقع به دلیل مشکلاتی که در دنیای واقعی دارد و برای فرار از این مشکلات به پدر و مادر و دوست و یا مواد مخدر پناه میبرد و مشکلات دوران کودکی در بازه زمانی صفر تا دو سالگی یکی از مهمترین عوامل گرایش به مواد مخدر و اعتیاد و الکل است.
اضطراب مهمترین علت اختلالهای روانی
دو اتفاق برای افراد میافتد که یکی درگیر شدن با نیازهای اولیه است و دیگری فرار از مشکلات دنیای واقعی است و گام بعدی تأمین نیازهای اولیه و احساس ناامنی در تأمین نیازها که منجر به اضطراب میشود و اضطراب برای ما یک قید جدی است و همه بلاها و مشکلات روانی و فردی به اضطراب برمی گردد.
اکثر شکستهایی که افراد در زندگی با آن مواجه میشوند از شکستهای اقتصادی گرفته تا شکستهای روابط زوجیت غالبا زیربنای اضطراب است و اکثر اختلالات روانی مثل وسواس، اعتیاد و اختلالات شخصیت زیربنای اضطراب دارد که اگر بتوان اضطراب را در فرد کاهش داد اکثر اختلالها کاهش مییابد.
نظام خانواده و دلبستگی ایمن
با احساس ناامنی که فرد این احساس را دارد که نمیتواند نیازهای اولیه خود را تأمین کند و یا همسر و پدر و مادر نمیتوانند این نیازها را تأمین کنند در واقع اضطراب ایجاد میشود. ما در بین این پروسه از احساس نیاز تا تأمین نیاز یک کاتالیزور داریم و کاتالیزور ما این است که اولا نظام خانواده نظام منسجمی باشد.
دوم اینکه فرد از لحاظ شخصیتی دلبستگی ایمن داشته باشد؛ دلبستگی ایمن به دوران کودکی سن صفر تا دو سالگی برمی گردد که رابطه بین مادر و کودک دلبستگیها شکل میگیرد که برای آن سه حالت ایجاد میشود که شامل دلبستگی ایمن است.
نشانه کودک ایمن این است که نیازهای خود را به اندازه و به موقع دریافت کرده است و در از دست دادن انسان و وسائل مهم غمگین میشوند.
همچنین کودک ممکن است ناایمن باشد؛ این موضع دو حالت ایجاد میکند که یکی حالت اضطراب است. زمانی که کودک نیازهای خود را کم و زیاد میبیند و یا بیش از اندازه تأمین میکند که ناایمنی و اضطراب است که این اضطراب در کودک باعث وابستگی به مادر میشود.
در این مقطع به تدریج رگههای اضطراب خودش را نشان میدهد؛ یا ممکن است کودک دچار ناایمنی اجتنابی شود؛ کودکانی که مادران خود را از دست داده اند و نیازهای آنان تأمین نشده است، این چنین هستند.
در روابط دختر و پسر، از آنجا که دختر دلبستگی ناایمن دارد نمیتواند خود را از آن دلبستگی جدا کند و آن پسر از آنجا که نیازهای خود را پاسخ میدهد نمیتواند از او جدا شود چراکه نگران نیازها و منبع نیازها است که اگر دلبستگی ایمن بود و نظام خانواده سالمی داشت و در بستر خانواده نیازها تأمین می شد، دیگر به چنین ارتباطی تن نمی دادند.
بخشی از نیازها فیزیولوژیکی است و بخشی نیز مربوط به آزادی، قدرت، تفریح، مالی و جنسی است که اینها نیازهای روانی است. اگر فرد دلبستگی ایمن داشته باشد در زمان از دست دادن شغل غمگین میشود و دوباره برمی گردد و از آنجا که قدرت حل مسئله بالایی دارند مشکل خودشان را حل میکنند.
انتخاب فضای مجازی نیز برای تأمین این نیازها است؛ از آنجاکه فضای مجازی در دسترس، کم هزینه و پنهانی است افراد به سمت آن رو می آورند.
پنهانی بودن فضا به اعتیاد به فضای مجازی کمک میکند؛ برخی از طیفها شخصیت پنهانی دارند در عین اینکه مسأله اهمیت ندارد و اما همین اندازه که موضوعی برای پنهان کردن دارند برای این طیف حائز اهمیت است و این موضوع برای آنها لذت بخش است.
مقایسه روابط فضای مجازی و واقعی
مرحله بعد این است که تأمین نیازها در فضای مجازی همراه با دریافت مشوقها است و جذابیت بالا دارد؛ گاه همدلیها در فضای مجازی تشویق کننده است و کسانی که کسب و کار اینترنتی دارند مشوقهایی دریافت میکنند.
کسانی که درگیر با فیلمهای پورن هستند در واقع در هیچ شرایطی در دنیای واقعی نمیتوانند آن رابطه را تجربه کنند به همین دلیل برای این افراد جذاب است.
گام بعدی این است که فرد ممکن است برای مدتی از دنیای مجازی فاصله بگیرد و در این وضعیت مقایسهای بین دنیای مجازی و دنیای واقعی انجام میدهد، لذتها، تأییدها و مشوقهایی که در دنیای مجازی میگیرد در دنیای واقعی با همسر و دوستان همراه با شور و نشاط نیست و این چرخه دوباره با یک کاتالیزور دیگری به نام اضطراب ناشی از دنیای واقعی صورت میگیرد.
ویژگیهای افراد هیجان طلب
این اضطراب ناشی از دنیای واقعی فرد را دوباره درگیر نیازهای اولیه میکند و این چرخه دوباره ادامه پیدا میکند؛ وقتی فرد برای نیازهای خود درگیر یک چرخه میشود میگوییم اعتیاد دارد و وابسته به فضای مجازی است.
فرد برای اینکه نیازهای خود را تأمین کند نیاز به دوپامینهای فراوانی دارد و این دوپامینها را به سمت سرخوشیها میبرد و از آنجا که برخی از انسانها هیجان خواه اند برای تأمین هیجانات خودشان به شرایط مختلف پناه میبرند و تکانههای بالای رفتاری دارند.
هیجان خواهان دو قسم هستند که قسمی از آنها به دنبال این هستند که با یکسری مواد مخدر هیجانات خودشان را کم کنند و مخدری که با آن راحت بخوابد؛ اگر سمت مصرف مواد برود به سمت تریاک و هروئین کشیده میشود.
برخی در مخدرها دنبال تحریک پذیری بالا هستند بنابراین به سمت الکل یا شیشه و کراک میروند؛ یکی از آن مخدرهای واقعی برای این دسته از افراد هیجان خواه، فضای مجازی است چراکه در این فضا نعشگی و سرخوشی بالاتری هستند زیرا سرخوشیهای دنیای واقعی آنها را آرام نمیکند.
فرد در مصرف شیشه ۱۷۰۰ دوپامین آزاد میکند، اما در یک روابط مشروع جنسی ۴۰۰ دوپامین آزاد میکند که چهار برابر کمتر از شیشه است و در مصرف الکل دو هزار دوپامین آزاد میکند؛ گاه افرادی که درگیر این مصرفها میشوند روابط زناشویی شان بهم میخورد چراکه این روابط تأمین کننده نیازهای آنان نیست.
دو طیف شخصیتی به سمت اینگونه مسائل بیشتر میروند کسانی که دچار افسردگی هستند و کسانی که دچار شخصیتهای اجتنابی هستند؛ زیربنای افسردگی اضطراب است.
سه نوع افسردگی داریم که یکی شامل احساس افسردگی است که کمتر از دو هفته است و گاه فرد دچار اختلال افسردگی و همراه با احساس ناامیدی و افکار خودکشی است که حالت بیشتر از دو هفته طول می کشد؛ این افراد کم خوابی یا پرخوابی و کم خوری یا پرخوری بیش از حد دارند.
اعتیاد به فضای مجازی؛ ریشه بسیاری از تن فروشیها و برهنگیها
در عین حال برخی افسرده خوی هستند و مدت زمان افسردگی آنها بیش از دو سال است که غالبا اینگونه افراد برای اینکه از افسردگی خودشان فرار کنند درگیر فضای مجازی میشوند چراکه تمایلی به ارتباط ندارند و دوست ندارند با دیگران رابطه بگیرند.
افراد معتاد اغلب انزوا طلب و بدبین میشوند و سوءظن شدید و فرار از مسؤولیتها دارند؛ این شاخصههای اصلی افرادی است که دچار اعتیاد هستند که درباره اعتیاد به فضای مجازی نیز صحت دارد. از طرفی بسیاری از تن فروشیها و برهنگیها درگیر چرخش اعتیاد به فضای مجازی شده است.
افراد اجتنابی چه ویژگیهایی دارند؟
افراد اجتنابی بازداری اجتماعی و دلبستگی نا ایمن دارند. میتوان گفت هر اختلال روانی از سن نوجوانی به بعد ریشه در کودکی دارد و دوره کودکی از بدو تولد تا پنج سالگی است. بستر اختلالات روانی از نوجوانی به بعد است. پیامبر اکرم (ص) می فرماید هفت سال اول سن تربیت است.
از طرفی برای تربیت فرزندان در ابتدا خود پدر و مادر باید تربیت شوند چراکه کودکان تفکر عینی دارند و مشاهدهای هستند و طبق رفتار پدر و مادر عمل میکنند؛ اگر میخواهیم فرزندان خوبی تربیت کنیم در گام نخست باید مشکلات والدین حل شود.
افراد اجتنابی در سنین بزرگسالایی به بازداری اجتماعی مبتلا میشوند و خیلی اهل کار نیستند؛ ازدواجهای آنان به تأخیر میافتد و دوره تحصیل آنها به کندی پیش میرود و احساس بی کفایتی میکنند.
احساس طرد شدگی؛ عاملی مهم در اعتیاد به فضای مجازی
افراد اجتنابی میل به ارتباط با دیگران ندارند و آدمهای به شدت خویشتن دار هستند؛ ترس از صمیمت دارند و تقاضا نمیکنند و در تأمین نیازها خودکنترلی بالایی دارند و از دوست پیدا کردن میترسند. این درحالی است که در سن نوجوانی یکی از شاخصههای سلامت روان نوجوانان، ارتباط سالم با دوستان است.
کسانی که تمایل به دوست یابی ندارند و اشتغالات ذهنی و یا ترس از انتقاد شنیدن و طرد شدن دارند و بیشتر تمایل دارند در ذهن خودشان با آدمها ارتباط بگیرند؛ این از ویژگیهای افراد اجتنابی است.
احساس طرد شدگی یکی از مهمترین عوامل اعتیاد و وابستگی به فضای مجازی است که به دوره کودکی بر می گردد؛ این افراد در کارهای خود نظم ندارند و از سرمایه گذاری و ریسک میترسند و مستعد فضای مجازی هستند.
علائم اعتیاد اینترنت و درمان آن
برای اینکه تشخیص بدهیم که فرد دچار اعتیاد و وابستگی به فضای مجازی شده است یا خیر باید به این پرسشها پاسخ داد که آیا حضور در فضای مجازی در انجام تکالیف مدرسه، افت نمرات درسی، اشتغال، روابط خانوادگی، روابط با همسر، فرزند و نظام شغلی مشکلی ایجاد کرده است یا نه؟
آیا در بروز احساسات فرد دچار مشکل شده است یا نه؟ وقتی افراد به فضای مجازی اعتیاد پیدا میکنند در واقع بروز احساس ندارند.
آیا فرد به خاطر حضور در فضای مجازی از مسؤولیتها شانه خالی میکند یا نه؟ آیا تا به حال برای کم کردن حضور در فضای مجازی اقدامی انجام داده است یا نه؟ غالبا افرادی که وابسته هستند این اقدامات را ندارند با وجود اینکه از این ناحیه آسیبهایی متوجه آنها میشود.
آیا دیگران نگران حضور فرد در فضای مجازی هستند یا نه؟ آیا زمانی که درگیر فضای مجازی است از مشکلات آزادمی شود یا نه؟ آیا استفاده از اینترنت به طور مداوم در طول زمان افزایش مییابد یا خیر؟
آیا خطرات ناشی از استفاده کردن از فضای مجازی باعث تغییر خلق و رفتار فرد شده است یا نه؟ زود عصبانی شدن و زود رنج شدن شامل آن میشود.
در واقع اعتیاد عوامل روانی و فیزیکی و رفتاری دارد که علائم روانی آن شامل این است که برای استفاده از اینترنت توجیههای غیر منطقی دارند و از لحاظ روانی این افراد علاقهای به مشارکت ندارند.
زمانی که اینترنت در اختیار آنها قرار می گیرد رضایت و شادمانی بالایی دارند؛ علائم فیزیکی آن شامل کاهش وزن، سوء تغذیه، سردرد، گردن درد و مشکلات کمری است و این افراد معمولا عادت غذایی نامناسبی دارند./504/241/ح
تهیه و تنظیم: فاطمه ترزفان