به گزارش خبرنگار وسائل، اگر مفهوم حزب را به معنای عام و وسیع آن در نظر بگیریم، پدیده ای است همزاد جوامع سیاسی که در آن افرادی برای کسب قدرت دست به ایجاد نوعی گروه عملیاتی می زنند.
شکل گیری نظامهای حزبی آخرین مرحله از فرآیند توسعه سیاسی است و اندیشمندان جامعه شناس در تاریخ توسعه جوامع اروپایی سه مرحله را از هم تفکیک می کنند که عبارتند از مرحله ساخت مرکز سیاسی، مشارکت مردمی و پیدایش نظامهای حزبی.
در مرحله سوم یعنی در عصر مشارکت، احزاب سیاسی ابتدا به مثابه ضرورتی بیشتر فنی تا سیاسی، در یک خلأ تئوریک و سکوتی توأم با بدبینی، آرام آرام قدم به صحنه نهادند و بنا به طبیعت منازعهانگیز خویش بعضا با شکافهای موجود در بدنه جامعه تطابق پیدا کرده و سپس آن را متحول کردند. نظامهای حزبی آخرین وجه از تفاوتهای سیاسی جوامع اروپایی با یکدیگر است.
تخالفی که اینک در عمل پیش آمده است این است که نظامهای حزبی از یک سو معرفی نظام دموکراسی و تبلور جامعه مدنی هستند و از سوی دیگر بنیانهای دموکراسی را در عمل متحول ساخته است.
وقتی حزب پیروز، همزمان قوه مقننه و قوه مجریه را در دست می گیرد، عملا اندیشه تفکیک قوا را بی معنا می سازد؛ و وقتی بنا به ماهیت فعالیتهای سازمانی، مناع حزب، اهداف و آرمانهای آن بر همه چیز اولویت پیدا می کند، در واقع اندیشه منافع عمومی یا اراده همگانی به فراموشی سپرده می شود و قربانی منافع گروهی می شود.
با وجود همه این ایرادها، هیچ جامعهای نتوانسته است دموکراسی را بدون وجود احزاب حفظ و توسعه دهد. چنین است که این تشکلها همچنان مانند مهرههای اجتناب ناپذیری بر عرصه شطرنج سیاست جولان می دهند و سرنوشت زندگی سیاسی را رقم می زنند.
کتاب «احزاب سیاسی و گروههای ذی نفوذ» به قلم دکتر احمد نقیب زاده، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، توسط انتشارات قومس، در سال 1388 به چاپ رسیده است.
مروری بر فصول کتاب
این کتاب در هفت فصل تنظیم شده است. در فصل اول کتاب تاریخچه مختصری از شکل گیری احزاب را بیان می شود. در فصل دوم گونه شناسی احزاب بیان می شود و دو نوع گونه شناسی سنتی و جدید را بیان می شود.
نویسنده در فصل سوم به جامعه شناسی درون حزبی می پردازد. در شروع این فصل عوامل همبستگی حزب از جمله طبقه، ایدئولوژی و سازمان را بیان می کند.
مهمترین عامل را ایدئولوژی می داند با این توضیح که دوره تولد احزاب دوره برخوردهای ایدئولوژیک بوده است از این رو نطفه های اولیه حزب با نوعی ایدئولوژی گره خورده است و مضاف بر این اگر احزاب به عنوان واحدهای رزم سیاسی به حساب می آیند همه منتظر خواهند بود استراتژی آنها چیست.
در فصل چهارم نویسنده به مبحث کارویژههای احزاب می پردازد. و مواردی از جمله کارویژههای انتخاباتی، کارویژههای آموزشی را به عنوان کارویژههای عام حزب بیان می کند.
در بخش دیگر این فصل به بیان کارویژههای خاص احزاب پرداخته می شود و مواردی از جمله کارویژه نظارت، ارتباطات، حفظ نظام سیاسی، تجمیع منافع، تربیت نخبگان سیاسی، تکوین سیاستهای حکومتی، نقش خرابکارانه حزب و . . . ، را بیان می کند.
در فصل پنجم نویسنده سعی در تبیین انواع نظامهای حزبی دارد و مواردی از جمله نظامهای رقابتی( دو حزبی و چند حزبی، حزب مسلط)، نظامهای غیر رقابتی(تک حزبی) بیان می کند.
در فصل ششم نویسنده تلاش می کند وضعیت حزب در جهان سوم و به ویژه ایران را تبیین نماید و مواردی از جمله ساختار قبیلهای و اجتماعی، جامعه توده وار، ضعف نخبگان سیاسی، شخصی شدن قدرت و ضعف قدرت سیاسی را به عنوان موانع رشد حزب در جهان سوم بیان می کند.
در نهایت در فصل ششم نویسنده مولفه گروههای فشار یا ذی نفوذ را مطرح می کند و ضمن بیان مختصری از گونه شناسی گروههای نفوذ و فشار، برخی از کارویژههای آنها را بیان می کند./602/241/ح