به گزارش خبرنگار وسائل، دومین پیش نشست کنفرانس تربیت دینی در ادیان ابراهیمی با عنوان «نظام تربیت دینی در دانشگاهها و حوزه علمیه» با حضور نماینده پاپ و اندیشمندان و پژوهشگران داخلی و خارجی ۱۹ دی ماه در سالن آمفی تئاتر دانشگاه علوم اسلامی رضوی برگزار شد.بخش نخست و دوم این گزارش پیش از این منتشر شده است آنچه در ادامه میخوانید بخش سوم این نشست است.
حجت الاسلام جازاری، استاد دانشگاه کاتولیک پاریس با اشاره به تاریخ گفتوگوی مکتب تشیع و مسیحیت کاتولیک، گفت: در این راستا بعد عرفانی و معرفتی شیعه و بعد فلسفی قابل بررسی است. در بعد معرفتی نهضتی ایجاد شد که به لویی ماسینیون با سه اثر ختم شد؛ کتابهای «حضرت فاطمه (س)»، «رساله مباهله» و «سلمان فارسی» مقدمهای برای بحث شیعه شناسی شد.
در بعد فلسفی هم طبقاتی از شاگردان لویی ماسینیون حضور داشتند؛ برخی از مسیحیان به بررسی و شناخت حضرت فاطمه (س) پرداخته اند که چهرههای قرن ۱۹ هستند. کتاب «فاطمه (س) دختر پیامبر(ص)» و «فاطمه (س) مریم روزگار اسلام» و کتاب «تراژدی کربلا» در دوران خود سر و صدا کرد.
درباره ارتباط شیعه و مسیحیت کاتولیک میتوان به جریان دیالوگ بین شیعه و مسیحیت کاتولیک در دوران لیونل و هانری کربن اشاره کرد؛ همچنین برای نخستین مرتبه در سال ۱۹۵۶ کنفرانسی با نام امام صادق (ع) برگزار شد؛ خروجی آن سه کتاب بود. هانری کربن برگزار کننده کرسی رسمی شیعه شناسی بود.
تا قبل از ۱۹۵۶، شیعه به عنوان یک فرقه و نه یک مذهب در دل اسلام شناخته میشد و از آن دوران به بعد وقتی اولین مرتبه کرسی تشیع شناسی برگزار شد، شیعه شناسی به صورت رسمی در دانشگاهها به تدریس شد.
رسمیت پیدا کردن روابط اسلام، شیعه و مسیحیت کاتولیک را میتوان از سفر پاپ به ایران شروع شد؛ در سال ۱۹۷۰ میلادی پاپ سفری به آسیا و خاورمیانه داشت و در بین سفر به دعوت ایران در فرودگاه مهرآباد فرود آمد؛ اقامت پاپ در ایران ۹ ساعت طول کشید؛ دو نفر از علمای وقت مشهد و یک نفر از علمای تهران و اصفهان با ایشان جلسه ای داشتند و سه ساعت دیالوگ داشتند.
چرا واتیکان به فرانسه مربوط میشود؟ ما فرانسه را یک کشور نبینیم؛ این اشتباه را برخی از محققان دارند. فرانسه مجموعهای بالغ بر از ۴۵ کشور دنیا است چراکه ما جریانی موسوم به فرانکو فونی داریم که شیوه اندیشه، فرهنگ و متد فرانسوی است که در بیش از ۴۰ کشور دنیا وجود دارد.
وقتی گفته میشود فرانسه، کشورهای بسیاری مورد نظر است؛ ارتباط واتیکان با فرانسه این است که تئوریسینهای مسیحیت فرانسه تغذیه کننده واتیکان هستند.
اثبات ادعای شیعه در خردگرایی
قبل از انقلاب بستر همکاری مسیحیت و اسلام در ایران فراهم نبود و بعد از انقلاب چند جریان این دیالوگ را با فرانسه متوقف کرد؛ یکی از آنها جریانهای ضد انقلاب بودند. از سال ۲۰۰۰ هزار به بعد جریان شیعه با دو بعد جدید مورد مطالعات غربیها قرار گرفت.
آن زمان که جریانهای تندرو اسلامی فعالیتهای خودشان را در غرب بیشتر کردند مسأله دیالوگ پر رنگ شد و این مسأله ادعای ما را به اثبات رسانید که همان رویکرد تشیع خردگرایی است.
خردگرایی تشیع به تدریج واتیکان را برای برقراری ارتباط تشویق کرد؛ از سال ۲۰۱۲ بحث دیالوگ نیمه رسمی با برخی از علمای قم و اعضای شورای نگهبان و برخی متفکرین حوزه علمیه شروع شد و امسال این هیأت عالی رتبه به ایران آمدند که این امر سبب افزایش همکاریها خواهد شد.
راهکارهای انتقال ایمان به خانوادههای اسلامی و مسیحی
بر اساس گزارش هانری دولهوگ، رئیس حوزههای علمیه مسیحیت در ادامه به بیان راهکارهای انتقال ایمان به خانوادههای اسلامی و مسیحی و بیان چالشهای آنها در تربیت فرزند پرداخت، اظهار داشت: در شرایطی که زنان و مردانی از دو گروه مسیحیت و مسلمانان با یکدیگر ازدواج میکنند چالشهایی به وجود میآید که این چالشها نیاز به ساماندهی دارد.
در واقع با گفتوگوی بین زنان و مردان مسلمان میتوان این مسأله را سامان داد؛ در این وضعیت خانوادههای مشترک و مختلط به عالمان دینی خود رجوع میکنند که برای اداره و نحوه زندگی با دو منظر دینی چه باید کرد و در عین حال بسیاری از آنها همزمان میخواهند که ازدواج آنها در کلیسا هم مشروعیت پیدا کند. ما به دنبال این هستیم که ازدواج و اهمیت را به کانون خانواده بدهیم و این چالش در مسیر درست قرار بگیرد.
بایستههای زندگی مشترک دو زوج غیر هم مذهب
تعهد ازدواج و همسر در مسیحیت اینگونه است که زن به شوهرش میگوید که من خودم را به تو می بخشم و تو را میپذیرم و در طول زندگی برای لذتها و غیر لذتها همراه میشوم. ما با کسی ازدواج نمیکنیم برای اینکه او را به دین دیگری آوریم و متقاعد کنیم که طرف مقابل از دین خودش بازگردد، ازدواج ما ربطی به دین او ندارد بلکه ما میخواهیم این دو نفر با دو منظر دینی در کنار یکدیگر زندگی مشترک داشته باشند.
بنابراین وقتی میخواهیم ازدواج کنیم از آنجا که او را دوست داریم و پسندیدیم میخواهیم باهم زندگی کنیم نه به خاطر دین او چراکه علاقه و عشق ایجاد شده است.
ما در واقع این تفکر را ایجاد می کنیم که اگر طرف مقابل را دوست دارید به خاطر دین او است که به او علاقهمند شدید و در واقع فرهنگ دینی این فایده را دارد که شما به او علاقه مند شوید و در واقع خانواده محلی برای گفتوگوهای غنی کننده دوطرف میشود که شامل احترام مقابل به یکدیگر و عقیده او است؛ در ضمن فضای آزاد برای دو طرف ایجاد می شود تا هر کس بتواند به دین خود باشد.
در مواجهه با این خانوادهها این پرسشها مطرح میشود که در حوزه تربیت دینی چه راهکارهایی برای خانواده دو دین وجود دارد؟ نخستین پرسش این است که من چه چیزی را باید نسبت به ایمان و وظائف عملی دینی همسرم در نظر بگیرم؟ وقتی همسرم نماز و قرآن میخواند آیا ارتباط او با خدا قطعی است و آیا واقعا او با خدا صحبت میکند و آیا خدا آن طور نیست که در دین من دیده میشود و وقتی طرف مقابل من نماز میخواند میتوانم بفهمم که آن عبادت دارای ارزش و حقیقت واقعی است.
در مرحله دوم این سوال مطرح میشود که آیا من میتوانم با عبادت او همگام شوم؟ اگر پاسخ بله است این کار چه طور صورت میگیرد؟ و چگونه مناسبتهای مذهبی دو زن و شوهر با دو دین مختلف می تواند با یکدیگر جمع شود؟ به عنوان مثال برای یک طرف عید قربان و غدیر است و برای طرف مقابل کریسمس است؛ سومین سوالی مطرح میشود این است که که آن جایگاهی که ما برای خدا در خانواده نظر میگیریم چه طور است؟
فضای سکولاری فرانسه مانعی برای عدم پرداختن به مباحث دینی در خانواده
با توجه به فضای سکولاری فرانسه، بسیاری از خانوادهها ترجیح میدهند که در منزل به مباحث دینی پرداخته نشود تا حاشیهها درست نشود؛ خانوادههایی که بحث ایمانی را کنار گذاشته اند به زودی شکست می خورند چراکه با ولادت اولین بچه این سوال مطرح میشود که فرزند به دین کدامیک از والدین برود؟ بنابراین این سوال پیش میآید که ما باید از دین چگونه سخن بگوییم؟ وقتی همسر من درباره فواید دین خود صحبت میکند آیا باید با او همراه شوم یا این صحبت را رها کنم؟
ما باید چه قاعدهای را برای تأمین این نکتهها در نظر بگیریم و پاسخگویی به پرسشهایی از این دست چگونه است؟ و سوال میشود که اگر در خانواده یک نفر مسلمان است فقط باید گوشت حلال خریده شود و خریدن گوشت غیر حلال قابل قبول نیست در حالی که در آن طرف مسیحی وجود دارد و میتواند گوشت غیر حلال مثل خوک را بخورد.
وضع قوانین مناسب برای خانوادههای دو مذهبی
پیدا کردن قانونهایی که بتواند این احترام خانواده را حفظ کند از پرسشهای مهم ما است. مرحله سوم این سوال است که انتقال این ایمان و عقیده به فرزندان را باید چگونه انجام داد و ما چگونه باید این فرزندان را تقویت کنیم که مخاطب آنان پدر و دین پدر و یا مادر و دین مادر باشد.
آیا باید به فرزندان گفته شود که شما خودتان انتخاب کنید و چگونه باید دین را با وجود همه تفاوتهایی که بین ما وجود دارد در این زندگی مشترک نمایان کنیم؛ این واقعیت بسیار مهم و کلیدی در مباحث تربیت دینی ما است و البته این مسأله تربیت دینی مربوط به جریان الهیاتی و دینی میشود. ما ابتدا باید در حوزه دین این مبحث را روشن کنیم و سپس وارد دیگر مباحث شویم.
گفتنی است، قریب به ۷۰۰ میلیون از این نوع ازدواجها با دو دین متفاوت در سطح دنیا وجود دارد./203/241/ح
تهیه و تنظیم: فاطمه ترزفان