به گزارش خبرنگار وسائل، کرسی علمی ترویجی «مقاصد اخلاق خانواده»، سهشنبه 18 دی ماه 1397 به همّت حلقه تخصص مطالعات خانواده و الگوی اسلامی پیشرفت مرکز مطالعات بینارشتهای پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در تالار فرهنگ این پژوهشگاه برگزار شد.
در این نشست علمی حجت الاسلام دکتر محمدرضا جباران، به عنوان ارائه دهنده و حجح الاسلام دکتر فرج الله هدایت نیا و دکتر محمد جداری عالی به عنوان ناقد حضور داشتند و دبیری این جلسه به عهده حجت الاسلام دکتر محمدعلی سوادی بود.
حجت الاسلام دکتر محمد رضا جباران در بخش اول نشست در مورد تبیین اهداف اخلاق در بستر خانواده گفت: نهایتِ حرف این است که این خانواده که هدفش رساندن انسان به خوشبختی و کمال است بدون همیاری اخلاق نمیتواند به این هداف برسد و کسی که میخواهد به این هدف برسد باید بحث اخلاق خانواده را بسیار جدی بگیرد.
حجت الاسلام دکتر جداری عالی در ادامه به بررسی و نقد مطالب ارائه شده پرداخت و اظهار داشت: بنده یکی دو نکته را به صورت کلی عرض کنم. یک نکته در رابطه با تقسیمی است که ارائه دادهاید؛ تقسیمی که شما کردید و سه قسم لوازم و اهداف و مؤلفههای سعادت را ذیل ارکان بحث مطرح کردید و اینها را به عنوان قسیم هم در بحث گنجاندید.
به نظر من باید تبیین و توضیحی پیرامون آن بیان شود که این تقسیم به صورت حصر عقلی و منطقی نیست و باید اشاره شود که این مقدار استقراء شما بوده و چه بسا کسی با تتبع بیشتری بتواند مؤلفههای دیگری هم بر این قضیه اضافه کند.
بحث جدیتری که به ذهن من رسید این است که مقاله شما بیشتر جنبه توصیفی دارد یعنی از روایات استفاده شده که سعادت در مؤلفههایی است که شما مطرح کردید در حالی که انتظار بنده این بود که شما به این شکل در بحث ورود کنید که یک شخصی که عضو گروه خانواده است چه کند که رفتار و صفاتش در خانواده بتواند او را به سعادت برساند.
یعنی این اهدافی که به عنوان مؤلفههای سعادت اینجا مطرح شده است، اغلب مربوط به وضعیت حال است و اینها چه بسا خارج از اختیار خود عضو خانواده است.
مثلا شباهت فرزند به پدر چیزی نیست که پدر بتواند با رفتارش فرزندی شبیه به خودش را درست کند و اینها باید تبیین شود که نقش پدر در ایجاد آن مؤلفه چیست؟
همچنین این اشکال در بیشتر مؤلفههایی که مطرح شده وجود دارد، فرضا در رابطه با همسر گفتید شادیبخشی و زیبایی. خوب این دو مؤلفه در اختیار همسر نیست و سؤال اصلی که در مقاله شما باید به آن پرداخته میشد این است که فرد چه عمل اختیاری از خود نشان دهد که خانواده خوشبخت شود؟
بله موارد دیگری که آوردهاند مثل رفاه و ثروت و ... را میتوان روی آن کار کرد هرچند در آنجا نیز نقیصهای وجود داشت و آن اینکه شما غنا را به ثروت معنا کرده بودید و چه بسا با ثروت تضاد داشته باشد مثل کسی که ثروتمند است ولی غنی نیست.
در هر حال عرضم این است که مواردی مثل دینداری، شایستگی، حریمداری و ... اینها خصلت خوب همسر است و البته مایه خوشبختی همسر است ولی در اختیار شخص نیست و اگر هم احیانا شخص اختیاری نسبت به آن داشته باشد، این نقش باید تبیین شود که شخص چگونه در حریمداری همسر میتواند نقش داشته باشد؟
اینجا عمده چیزی که باید مطرح میشد این بود که نقش من به عنوان پدر یا یک عضو خانواده تبیین شود که چه کنم تا خود و خانوادهام را به سعادت برسانم؟
خوب شمارهگذاری ها یک مقداری اشتباه بود و ما را در تحلیل مطالب گمراه کرده بود و یک سری اشکالات دیگر وجود دارد که از بین آنها عمده اشکال من همان بود که باید درست تبیین شود که من به عنوان یک عضو خانواده چه کنم که به خوشبختی برسم؟
بر اساس گزارش وسائل، در بخش دیگر این نشست ناقد دوم حجت الاسلام دکتر هدایت نیا به تشریح اشکالات مدّ نظر خویش در رابطه با مسائل مطرح شده در جلسه پرداخت و بیان داشت: بنده اشکالات خویش را در ضمن چند نکته به عرض حضّار میرسانم.
اولین نکته که در فرمایشات ایشان بود مسئله هدف از طرح این بحث است و خیلی مهم است که ما با این بحث چه معضلی را قرار است برطرف کنیم؟
ما الان در مسائل فقهی بحث مقاصد را که مطرح میکنیم میخواهیم ببینیم که میشود معضلی را حل کرد یا نه؟ حالا باید بدانیم که آیا اخلاق خانواده چه مقاصدی را دنبال میکند و در صدد حلّ چه مشکلی است؟
نکته دیگر پس از تبیین هدف این است که باید بین احکام و غایات همسویی باشد. ما الان در حوزه فقه الاخلاق مواردی را داریم که به نظر میآید با اهدافی که دنبال میکنیم تنافی وجود داشته باشد.
ما در مباحث فقهی نمیتوانیم بپذیریم که یک حکمی داشته باشیم و آن حکم با اصول بنیادین همسو نباشد. حالا سؤال این است که آیا احکامی که شما در این مقاله از اخلاق خانواده برداشت کردهاید با اهداف و مقاصد اخلاق خانواده همسو است؟
نکته دوم این است که ما برای اهداف شریعت تقسیمبندی داریم و میگوییم که اهداف بدوی، میانی و نهایی هستند همچنین در تقسیم دیگری میگوییم اهداف کلی، بخشی و جزئی هستند. در فقه از غایات جزئی به علل احکام تعبیر شده و از بخشی و کلی به غایات و غایات نهایی تعبیر شده است.
شما در مقاله خود از تعبیر غایات نهایی استفاده کرده اید، سؤال من این است که در استفاده از این تعابیر به این تقسیم و تعابیر آن توجه داشتهاید؟
نکته سوم در نوشتههایتان این جمله را دارید که گفتهاید انسان در بستر خانواده رشد میکند و در خارج از آن امکان رشد و سعادت نیست.
این تعبیر اشتباه است چون اگر چنین مسئلهای واقعاً وجود داشته باشد، به لحاظ فقهی هم باید قائل به وجوب تشکیل خانواده باشیم. بله کسی که خانواده تشکیل ندهد سعادتش با دشواری حاصل میشود اما اینکه بگوییم امکانپذیر نیست شاید درست نباشد.
نکته چهارم من این است که شما در متن مقاله خود از کلمه خوشبختی و معادل آن سعادت استفاده کردهاید ولی تصور من این است که کلمه سعادت، خوشبختی، نیکبختی به کمال منجر نمیشود و لذا بین سعادت و فلاح تفاوت وجود دارد هرچند در برخی موراد همپوشانی دارند.
اینکه انسان همسرش زیبا باشد چقدر میتواند او را به سعادت برساند؟ اینکه انسان مرکب راهوار داشته باشد چقدر در سعادت او مؤثر است؟ آیا انسان را به کمال خواهد رساند؟ اینکه باید توجه شود که فرق بین سعادت، فلاح و کمال چیست. این نکتهای است که باید در مقاله شما واقعاً به آن توجه شود.
ممکن است کسی مثل ایوب در گرفتاری های زیادی غرق باشد ولی به فلاح برسد، ممکن است کسی همسر مناسب نداشته باشد مثل امام حسن علیه السلام یا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ولی به فلاح و کمال هم برسد.
آخرین نکته این است که باید اختلافات فلسفی بین سعادت، لذت، فایده، کمال و فلاح مشخص شود و جایگاه لذت دنیوی و فایدهگرایی در این مفاهیم مشخص شود.
بنده با خواندن مطالب شما دیدم که بارها از کلمه سعادت استفاده کردهاید و اینطور برداشت میشود که از این کلمه منظورتان حداکثر استفاده دنیوی بوده است.
به گزارش خبرنگار وسائل، در بخش بعدی، حجت الاسلام دکتر سوادی دبیر جلسه نیز به چند نکته پیرامون مطالب ارائه شده پرداخت و گفت: اینکه ارائه دهنده محترم آسایش و آرامش را خود خوشبختی دانستهاند درست نیست بلکه آسایش و آرامش از مؤلفه های خوشبختی هستند و خود خوشبختی نیستند.
اینکه خانواده بتواند موجب امنیت و آرامش بشود، بله کارکرد خانواده اینطور باید باشد ولی بحث ها چون ساختار خوبی ندارد اشکالات ناقدان به آن وارد شده است. ساختار باید تغییر کند و هدف غایی در نظر گرفته شود و اجزاء با غایات هماهنگ شود. لذا شما باید در تنظیم مسائل بحث، غایات و مبانی را در نظر داشته باشید.
حجت الاسلام دکتر جباران بر اساس آنچه که در گزارش خبرنگار وسائل آمده است در پایان با توجه به اشکالات مطرح شده، اظهار داشت: چون بحث به نظر خودم جای کار دارد، بنده بسیاری از اشکالات دوستان را میپذیرم.
نسبت به اینکه گفتند مقاله شما جنبه توصیفی داشت، این را قبول دارم اما آیا میشود ما بحث تجویزی هم داشته باشیم یا اینکه باید توصیفی باشد؟ خوب وقتی که ما داریم بحث مقاصد را مطرح میکنیم یک بحث توصیفی خواهد بود و نمیتواند تجویزی باشد.
اینجا امکان تجویزی بحث کردن وجود نداشت و بنده میخواستم این را برسانم که از نگاه دین اینها مؤلفه و عوامل و یا سبب سعادت است و دین اینها را سعادت میداند؛ خانواده اینها را تأمین میکند و اخلاق برای رساندن خانواده به این اهداف به او کمک میکند.
شباهت پدر و فرزند یک نشانه عرفی است بر اینکه این پسر حلال زاده است و این باور و ارتباط باعث تحکیم خانواده میشود. روایت میگوید این جزء خوشبختی مرد است به این معنا که استحکام خانواده موجب خوشبختی مرد است.
ما قرار نیست در داشتن یک مؤلفه سعادت کاری کنیم یا فعلی انجام دهیم که مستشکل بگوید شما در این مؤلفه چه نقشی دارید؟ ما قصدمان این است که بگوییم مؤلفهای مثل شباهت پسر به پدر اگر وجود داشته باشد موجب استحکام خانواده است.
بحث دیگری که به عنوان اشکال مطرح شد این است که ما باید بین خوشبختی و کمال فرق بگذاریم، بله رفاه و زیبایی و ثروت موجب خوشبختی دنیا است و بنده این را قبول داریم که بین خوشبختی و کمال فرقی نگذاشتهام./503/422/ح
تهیه و تنظیم: محرم آتش افروز