vasael.ir

کد خبر: ۱۲۴۹۷
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۷ - ۱۵:۲۴ - 14 January 2019

معرفی کتاب| مفهوم شناسی سیاسی در اندیشه امام خمینی

وسائل ـ امام خمینی(ره) با نفی از خود بیگانگی، تمامی تلاش‌های خود را برای معرفی خود واقعی به کار می‌گیرند و در توصیف آن بر جایگزینی انسان ایرانی ـ اسلامی و انسان خودمانی به جای انسان بیگانه با خود تاکید دارند.
به گزارش خبرنگار وسائل، «مفهوم شناسی سیاسی در معرفی کتاب| مفهوم شناسی سیاسی در اندیشه امام خمینیاندیشه امام خمینی(ره)» به اهتمام اصغر افتخاری و نویسندگان مهدی اسدی، مجتبی باباخانی، میثم بشیر لحاقی، محمد دریکوند، امید شفیعی قهفرخی، مصطفی غفاری، روح الله فرهادی، حسین محمد سیرت، امیر محمودی در ۹ فصل و ۳۱۲ صفحه به همت دانشگاه امام صادق (ع) به رشته تحریر درآمده است.

از جمله فعالیت‌های مهم در حوزه اندیشه و عمل سیاسی، مفهوم سازی است که امروزه از آن به عنوان یکی از منابع مهم قدرت نرم نظام‌ها یاد می‌شود. در این قالب این فعالیت سه سیاست قابل تعریف و اجرا است؛ سیاست اول: اصلاح معنایی، سیاست دوم: تغییر معنایی، سیاست سوم: جعل اصطلاح.

 
معنویت و اخلاق در سیاست

فصل اول «معنویت و سیاست»: معنویت در لغت، مصدری جعلی و از واژه معنوی ساخته شده است و کلمه معنوی خود منسوب و معنی است و به معنای آنچه که با قلب شناخته می‌شود نه با حواس ظاهری می‌باشد. از معنا نیز مفاد، مفهوم و مقصود به ذهن متبادر می‌شود.

در تعریف اصطلاحی معنویت این مفهوم تعریف چندان مشخصی ندارد، اما حقیقتی است که بایستی فرد آن را به علم حضوری همچون وجدانیات درک کرد تا معنای آن را دریابد و همین امر باعث شده است که دیدگاه‌های چندگانه‌ای در مورد آن پدید آید.

در باب معنویت دو سطح مجزا، اما وابسته به هم قابل شناسایی می‌باشد؛ سطح اول: معنویت به عنوان تجربه یا عملی زنده در زمینه دینی است که می‌توان آن را به عنوان فرزانگی دین تلقی کرد. سطح دوم: معنویت به عنوان آموزه‌ای که نتیجه این عمل است و به نوبه خود آن را راهنمایی می‌کند؛ اصول معنوی و اندرز‌هایی است که در ادیان مختلف یافت می‌شود.

یک آرزوی دیرینه شیعیان در ایران جاری ساختن معنویت در حوزه نه چندان سالم سیاست بود که انقلاب اسلامی در پرتو رهبری امام خمینی این امکان را فراهم ساخت تا ابعادی معنوی در زندگی سیاسی وارد شود.
 
بنابراین معنویت گرایی را می‌توان از پایه‌های اصلی اندیشه سیاسی-اجتماعی امام خمینی دانست که خود دارای اصولی است: ۱ـ جتماع معنویت و مادیت ۲ـ اصالت معنویت ۳ـ معنویت و انسانیت ۴ـ معنویت و سعادت ۵ـ معنویت و شهادت.

احیای خدا در ساحت معرفت و احیا و متقویت معنویت در ساحت روابط انسانی و اجتماعی ازمهمترین دستاورد‌ها و پیام‌های امام خمینی و انقلاب اسلامی برای جهان بشریت است. بر این اساس می‌توان معنویت گرایی در اندیشه سیاسی-اجتماعی امام را در دو محور خلاصه کرد: ۱- احیای معنویت در ساحت معرفت ۲- احیای معنویت در ساحت اجتماع و سیاست.

فصل دوم «اخلاق و سیاست»: در اندیشه اسلامی، اخلاق عبارت از مجموعه ملکات نفسانی، صفات و خصایص روحی است که انسان‌ها را به سوی سعادت رهنمود می‌سازد.

در تعریف اصطلاحی سیاست، پیچیدگی و دشواری وجود دارد. یکی از دلایل پیچیده بودم مفهموم سیاست این است که هر کس آن را بر ایستار و فرهنگ پذیرفته خود معنا می‌کند.

در این بین تبار شناسی اخلاق و سیاست در چند بخش قابل بررسی است: ۱ـ جریان عرفی گرا ۲ـ جریان دینی ۳ـ جریان اسلامی.

مفهوم اخلاق از منظر امام خمینی(ره): خلق عبارت از حالتی است در نفس که انسان را بدون رویه و فکر دعوت به عمل می‌کند. تا نفس به واسطه ریاضت و تفکر و تکرار به این مقام نرسد دارای خلق نشده و کمال نفس حاصل نگشته است.
 
از نظر این معلم اخلاق، انسان زمانی به اخلاق حسته دست می‌یابد و زمانی این صفات انسانی پایدار می‌گردد که قوای ظاهری تابع و مقهور ملکوت گردد و یا مودب به آداب شریعت باشد.

امام(ره) حکومت را فلسفه عملی فقه می‌داند: حکومت در نظر مجتهد واقعی فلسفه عملی تمامی فقه در تمامی زوایای زندگی بشریت است، حکومت نشان دهنده جنبه عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است.

اندیشه‌های اخلاقی ـ سیاسی امام(ره) نیز در همین چارچوب قابل بررسی است. در واقع شناخت جهان بینی امام(ره) و فهم اندیشمندانه وی از هستی و انسان، منبع مهم بررسی رابطه اخلاق و سیاست به حساب می‌آید.
 
امام خمینی(ره) تلاش کرد نظریه یگانگی و پیوستاری اخلاق و سیاست را بر اساس اصول اسلامی استوار سازد. به اعتقاد وی سیاست و اخلاق دو جنبه مکمل از یک پیکره هستند.
 
بنیاد‌های پیوستاری اخلاق و سیاست نزد امام خمینی(ره) در چند بخش قابل بررسی است: ۱- هستی شناسی امام خمینی(ره) ۲-انسان شناسی امام خمینی(ره) ۳-اسلام شناسی امام خمینی(ره).

ویژگی مهم دیگری که در مباحث اخلاقی امام(ره) وجود دارد توجه ایشان به معرفت دینی است. امام(ره) در همگان نمودن دین و فلسفه به ویژه در عرصه اخلاق، گامی مهم برداشت. جمع برهان و عرفان و قرآن و کلام، امکانات خوبی در اختیار امام قرار داد تا این مسئله معرفتی را حل کند.


تربیت و هویت

فصل سوم «تربیت سیاسی»: عمیق‌ترین و مهم‌ترین وجه تربیت سیاسی در سطح بینش‌ها قابل رد یابی و مشاهده است. در این وجه از شخصیت اجتماعی و انسان، تصورات کلی و گرایشات عمده وی نسبت به سیاست، فعالیت‌های سیاسی و نظام حکومتی تعیین می‌شود.

در نظام تربیتی مورد نظر امام(ره) شاخصه‌هایی مورد نظر است از جمله: ۱- آرمانگرایی ۲- اصول گرایی ۳- اصلاح گرایی.

از جمله ابزار‌هایی که در کنار اطلاع از رویداد‌های سیاسی برای تحلیل سیاسی لازم است آشنا بودن به برخی مفاهیم و مقوله‌های علم سیاست است بنابراین تعلیم سیاسی نیز قسمتی از تربیت سیاسی در حوزه دانشی را تشکیل می‌دهد.
 
به نظر می‌رسد در نظام تربیتی مورد نظر امام خمینی(ره) حوزه‌های گفته شده، در سطح دانش مد نظر قرار گرفته اند که شامل: ۱- اطلاع رسانی ۲- آموزش ۳- تحلیل، است.

از نظر امام(ره) تربیت سیاسی باید به گونه‌ای باشد که در عرصه عمل، فعالیت‌های منتقدانه و اصلاح گرایانه را مد نظر خود قرار دهد و بدین ترتیب، زمینه رشد دیگر ابعاد انسان‌ها را فراهم کند. بنابراین، وجه عملی تربیتی سیاسی، در رابطه‌ای فراگردی با وجوه دانشی و بینشی قرار دارد و تقویت هر یک به تقویت دیگری می‌انجامد.

از نظر امام(ره) آزادی در آموزه‌های اسلام و در سطح جامعه نباید موجب این توهم شود که تخلف از قانون امکانپذیر است. ایشان چنین گوشزد کرده اند که آزادی در حدود اسلام است، در حدود قانون است؛ تخلف از قانون نشود به خیال اینکه آزادی است.

تربیت سیاسی، مسئله‌ای است که دارای ابعاد گوناگونی است و گستره‌ای به اندازه تمتم افراد جامعه داراست. با توجه به آنچه در این پژوهش، از بیانات امام مستفاد شد، به نظر می‌رسد تربیت سیاسی مطلوب ایشان دارای سه بعد بینشی، دانشی و عملی است.

تربیت سیاسی نهایتا با رفتار‌های سیاسی پیوند می‌خورد و به دنبال تنظیم رفتار شهروندان و کارآمد کردن آنان برای نظام سیاسی است.

فصل چهارم «هویت»: مولفه‌های تشکیل دهنده هویت با توجه به انسان شناختی، هستی شناختی و نوع نگاه هر اندیشمند یا مکتبی، متفاوت است. در یک نگاه کلی می‌توان مولفه‌هایی از قبیل: تاریخ، زبان، مذهب و نژاد را، سازنده هویت مختلف و متفاوت دانست.

هویت عبارت است از مجموعه خصائصی که شخص یا احساس درونی را تعیین می‌نماید. احساس هویت از مجموعه متفاوت احساس‌ها ترکیب می‌شود: مانند احساس وحدت، همسازی، تعلق، ارزشی، استقلال و احساس اعتماد سازمان یافته بر محور اراده موجود.

در مورد هویت ایرانی حداقل ۵ دیدگاه در ایران وجود داشته است. دیدگاه آزادی خواه ملی، شاهنشاهی، گروه‌های چپ، طرفداران تلفیق هویت ملی با هویت دینی و دیدگاه طرفداران امت اسلامی.

بحث از هویت ملی منوط به پذیرش ملت به عنوان مجموعه‌ای از افراد می‌باشد که در یک سرزمین معین و تحت حاکمیت سیاسی خاص زندگی میکنند. در سخنان امام خمینی(ره) واژه‌های ملت، ملیت، ملی، ملی گرایی. به کرات به چشم می‌خورد.

امام خمینی(ره) با نفی از خود بیگانگی، تمامی تلاش‌های خود را برای معرفی خود واقعی به کار می‌گیرند و در توصیف آن بر جایگزینی انسان ایرانی ـ اسلامی و انسان خودمانی به جای انسان بیگانه با خود تاکید دارند.
 
امام خمینی(ره) وقتی لغت «ما» را در کلام خود به کار برده اند، هویت این ما را که همه افراد جامعه ایران را در بر می‌گرفته است، هویت دینی و اسلامی معرفی می‌کرده اند.

امام خمینی(ره) آن هویتی را اصیل و با ارزش می‌داند که جنبه‌های معنوی و دینی منشا گرفته و صبغه الهی داشته باشد. به نظر می‌رسد در دیدگاه امام(ره) عنصر اصلی و کلیدی هویت ملی ایرانیان، فرهنگ اصیل اسلامی است که فرهنگی انسانی، سالم و مستقل است و توانایی ساختن انسان‌هایی مستقل و کشوری قدرتمند را دارد.


سرمایه اجتماعی، مشارکت سیاسی

فصل پنجم «سرمایه اجتماعی»: یک از مفاهیم جدید در حوزه مطالعات اجتماعی موضوع سرمایه اجتماعی است که امروزه به عنوان یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های رشد و توسعه در هر نظام اجتماعی مطرح است و همچنین شرط لازم برای پیشرفت جامعه، توسعه همه جانبه و گسترش انسجام و همبستگی به شمار می‌رود.

سرمایه اجتماعی مجموع منابع واقعی یا بالقوه است که در نتیجه شبکه بادوامی از روابط کم و بیش نهادی شده از آشنایی و شناخت متقابل به وجود می‌آید.

از حیث تحلیلی برای اندیشه‌ها می‌توان سه سطح اصلی را شناسایی نمود: ۱- «فلسفه سیاسی» که بر اساس مهم‌ترین اصول فلسفه سیاسی امام عبارتند از: توحید محوری، سعادت محوری، یکی بودن دیانت و سیاست، ضرورت حکومت. ۲- «نظریه سیاسی» که بر اساس بنیان‌های فکری امام(ره) نظریه ولایت فقیه مطرح می‌شود.
 
مهم‌ترین اصول برآمده از نظر سیاسی امام(ره) عبارتند از: ولایت مبتنی بر نصب عام، مردم سالاری دینی. ۳- «الگوی سیاسی»: که در نگاه امام مهم‌ترین این‌ها شامل: مشارکت و نظارت و خلوص و اعتبار می‌باشد.

با توجه به سطح اندیشه سیاسی امام(ره) که پیش از این ذکر شد، نسبت سرمایه اجتماعی را با اندیشه سیاسی ایشان باید به تفکیک در هر یک از این سه سطح جست وجو کرد: ۱-برادری دینی و سرمایه ایمانی ۲- نظام امت-امامتی و سرمایه ولایی ۳-مسئولیت جمعی و سرمایه انسانی.

فصل ششم «مشارکت سیاسی غیر انتخاباتی»: در اندیشه سیاسی دموکراتیک، یکی از مهم‌ترین شاخص‌های مشروعیت نظام‌های سیاسی دانسته شده، اما تا کنون تعاریف متعدد و متنوعی از این مفهوم صورت گرفته است.

در تعریفی دقیق تر، مشارکت سیاسی به هر گونه کنشی اشاره دارد که هدف از آن مستقیما تاثیرگذاری بر نهاد‌ها و جریان‌های سیاسی و یا به صورت غیر مستقیم تاثیرگذاری بر جامعه مدنی یا تلاش برای تغییر الگو‌های رفتار اجتماعی باشد.

یکی از مهم‌ترین ابعاد سیاسی اسلام از دیدگاه امام خمینی(ره) عبادت و مناسک است که با سیاست و اجتماعیات درآمیخته است. روشن است که دامنه عبادات در اسلام به گستردگی همه زندگی بشر است و اصولا هیچ یک از اعمال بشر نیست که از موضوع احکام اخلاقی و شرعی اسلام خارج باشد.

بدیهی است که مشارکت سیاسی در چنین بستری از لحاظ نظری، محدود به انتخابات نخواهد بود و هر یک از اعمال و مناسک عبادی و دینی به طور بالقوه می‌تواند موضوع مشارکت سیاسی واقع شود.

با توجه به آنچه گفته شد دو مصداق مهم در اندیشه‌های سیاسی امام(ره) به عنوان مناسک سیاسی جالب توجه هستند: نخست نماز جمعه که بیشتر محدود به مرز‌های جغرافیایی رسمی کشور است و ماهیت همایتی نسبت به نظام سیاسی اسلام دارد؛ و دیگری مراسم حج که دایره آن همه مسلمانان شرکت کننده در حج را در بر می‌گیرد و ماهیت اعتراضی نسبت به نظام جهانی استکبار دارد.


تحجر، مستکبر، مستضعف، ملت

فصل هفتم «تحجر و تحجرگرایی»: تحجر در اندیشه سیاسی معنا و کارکرد خاص خود را دارد و واپس گرایی در این حوزه تحولات مهمی را در عرصه زندگی اجتماعی منجر می‌گردد. در رویکرد‌های غربی به سیاست تاکید بر ارزش‌ها و آموزه‌های ایدئولوژیک تحجر محسوب می‌شود و دین محوری در سیاست نوعی کهنگی و عقب ماندگی تلقی می‌گردد.

اما در رویکرد‌های دین محور بر خلاف رویکرد غربی دین بن مایه و اساس اندیشه سیاسی است و سیاست در چارچوب‌های آن تعریف می‌گردد.

تحجر بر مبنای نمود خارجی به سه نوع قابل تقسیم است: ۱-تحجر در عقیده ۲-تحجر در علم ۳-تحجر درعمل. شاخصه ریشه تحجر عبارت است از: ۱-گذشته باوری ۲-شخصیت گرایی ۳-مرجعیت هوا‌های انسانی ۴-عدم تحمل.

امام خمینی(ره) مفهوم تحجر در ادبیات رایج معاصر را که بر اساس دیدگاهی برون دینی مصطلح گردیده بود نمی‌پذیرد و در نقش یک آسیب شناس دین مدار و با دیدگاهی درون دینی، مفهموم تحجر را متفاوت با تعریف رایج معنا می‌کند.

امام خمینی(ره) نتایج و ویژگی‌هایی را برای تحجر و تحجرگرایی بر می‌شمرند که عناصر اصلی آن را در دو عنصر تقدس مآبی و عقل ستیزی می‌توان خلاصه کرد.

نقد امام خمینی(ره) نسبت به تحجرگرایی در سطوح و ابعاد مختلف قابل بررسی است، و این نقد ریشه در اصول فکری ایشان دارد که مهم‌ترین این اصول عبارتند از: ۱-اعتبار بخشی به عقل و عقل گرایی ۲-توجه به نقش اساسی زمان و مکان در اجتهاد ۳-نفی جدایی دین از سیاست ۴- نفی سکولاریسم.

امام خمینی(ره) در چارچوب معنایی خود طرحی را در انداخت که ثمره و نتیجه آن بخ ثمر نشستن انقلاب شکوهمند اسلامی گردید، این طرح نوین که حاوی نوآوری‌های بسیاری در فقه، اصول، کلام و فلسفه اسلامی است، تولید کننده اندیشه سیاسی است که جمود و عدم تحرک در سیاست را نمی‌پذیرد.

فصل هشتم «مستکبر و مستضعف»: یکی از شاخصه‌های خاص انقلاب اسلامی که هیچ شک و تردیدی برای ابر قدرت‌ها و دولت‌های استعمارگر غربی برای مخالفت با انقلاب نوپای اسلامی در ایران باقی نگذاشت، شعار مبارزه با ظلم و استکبار در هر کجای عالم بود.

با نگاهی دقیق به اندیشه‌های امام خمینی می‌توان ادعا نمود که مفهوم استکبار ستیزی در اندیشه ایشان از یکی از کلیدی‌ترین بنیاد‌های فکری ایشان نشات می‌گیرد. حضرت امام(ره) مبارزه با ظالم را در راستای سنت همیشگی مبارزه حق و باطل در طول حیات بشریت تفسیر می‌نماید.

با بررسی زمینه‌های شکل گیری اندیشه مبارزه با مستکبر و یاری مستضعف در آرای امام خمینی می‌توان ریشه‌های آن را در مواردی چون؛ عوامل محیطی و شرایط خانوادگی و نیز آموزه‌های دین مبین اسلام جست و جو نمود.

عوامل موثر در شکل گیری رابطه استکباری: ۱-عوامل درونی: الف) حب نفس ب) جهل و بی خبری مسلمین ۲-عوامل بیرونی: الف) دست نشاندگی دول اسلام ب) عدم وحدت مسلمین.

امام(ره) دو گونه ارجحیت برای مستضعفین در جامعه اسلامی قائل می‌شوند: اول، اولویت در خدمات رسانی و دوم، اولویت در انتخاب جهت تصدی مسئولیت ها.

راه‌های رهایی مستضعفان از نگاه امام(ره): ۱- آگاه نمودن مستضعفان جهان ۲-ایجاد وحدت میان مستضعفین جهان ۳-قیام مستضعفین علیه سران وابسته شان.

ویژگی‌ها و اصول حکومت مستضعفین: ۱-محرومیت کشیده بودن مسئولین ۲-عدم خوف مقابل قدرت‌ها ۳-برخورداری از حمایت مردم ۴-تحقق عدالت اجتماعی.

فصل نهم «ملت»: در پژوهش صورت گرفته واژه ملت در سه جلد صحیفه در سه معنا به کار رفته است. معنای اصلی و تخصصی ملت دارای بیشترین فراوانی بوده است که نود و شش درصد تعداد واژه‌های ملت را شامل می‌شود.

امام(ره) در اکثر اظهار نظر‌های خویش ملی گرایی به معنای حاکمیت ملت را نفی نکرده اند بلکه قومیت گرایی و قبیله گرایی و آثار نامطلوب آن را که موجب جدایی و افتراق امت اسلامی می‌شود مورد نفی و طرد قرار داده اند.

امام(ره) غالبا واژه ملت را در معنای تخصصی سیاسی آن بکار برده است. موارد مربوط به کاربرد واژه ملت در معنای امت مربوط به گفتمان دینی امام و نشات گرفته از ادبیات قرآنی است./601/241/ح
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۷:۵۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۷:۵۸
اذان ظهر
۱۳:۰۵:۴۷
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۵۸
اذان مغرب
۲۰:۰۰:۳۳