vasael.ir

کد خبر: ۱۲۴۴۴
تاریخ انتشار: ۰۴ دی ۱۳۹۷ - ۱۴:۱۰ - 25 December 2018
در نشست«نقش انقلاب اسلامی در تحوّل فقه» تبیین شد؛/ ۱

درک مقتضیات و نگاه حکومتی؛ دو رکن مهم در فقه پویا

وسائل ـ حجت الاسلام مقیمی حاجی در تبیین دیدگاه امام(ره) نسبت به مقتضیات زمان و مکان، گفت: فقهاء اگر به زمان و مکان توجه کنند و شرائط جدید را بفهمند، در این شرائط موضوعات و بستر‏ها و فهم‏‌هایی برایشان ایجاد می‌‏شود که با این فهم از نظام جامعه و فهم از حکومتی بودن دین اگر دوباره به همان نصوص گذشته مراجعه کنند، یک کشف جدید و فهم نویی برایشان اتفاق می‌‏افتد که در گذشته برایشان وجود نداشته است.

به گزارش خبرنگار وسائل، هجدهمین پیش نشست علمی در راستای همایش درک مقتضیات و نگاه حکومتی؛ دو رکن مهم در فقه پویاملی نقش انقلاب اسلامی در تأسیس و توسعه علوم انسانی با موضوع «نقش انقلاب اسلامی در تحوّل فقه»، دوشنبه سوم دی‏ ماه 1397 به همّت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در تالار فرهنگ این پژوهشگاه برگزار شد.

در ابتدای این نشست حجت الاسلام دکتر سید سجاد ایزدهی به عنوان دبیر نشست گفت: موضوع این نشست نقش انقلاب اسلامی و تأثیرات آن در فقه است و چنانچه استحضار دارید پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در اوائل اسفند ماه همایشی را به مناسبت چهل سالگی انقلاب برگزار می‏ کند که به رویکردهای معرفتی به دانش در انقلاب اسلامی می‏ پردازد.

به این مناسبت پیش ‏نشست ‏هایی در این زمینه برگزار می‏ شود و هر یک از عزیزان ارائه کننده مطالب‌شان را با توجه به سه دوره تاریخی انقلاب، یعنی پیش از انقلاب، بعد از انقلاب و افق و چشم‎انداز پیش‌ ‏رو ارائه می ‏دهند.

موضوع امروز ما به طور خاصّ بحث فقه است که در ارتباط انقلاب اسلامی چه آثاری برای فقه رقم خورده و چه مراحلی را طیّ کرده و اجالتاً چه خواهد شد.

 

بررسی پییشینه تراث فقهی

حجت الاسلام دکتر مقیمی حاجی در ادامه این نشست به عنوان ارائه دهنده به تبیین مطالب خود پرداخت و اظهار داشت: ما وقتی به پیشینه تراث علم فقه مراجعه می‏ کنیم می‌بینیم که علم فقه در بستری از آموزه‌های قرآنی و روایات شکل گرفته و سامان یافته است.

منابع ما تا حدّی است که حدود 40 هزار روایت در زمینه فقه و احکام داریم و ائمه در زمان خودشان به فراخور نیاز احکامی را بیان کرده‎اند علاوه بر اینکه قواعد عام و استنباط احکام فقهی را نیز به شاگردان شان تعلیم کردند. این امر در زمان غیبت نیز ادامه پیدا کرد و تراث ارزشمند فقهی توسّط فقهاء رشد کرد تا زمانی که به دوران معاصر می‎رسد.

 

تشریح مراحل شش‏‌گانه تاریخ تطوّر فقه

تاریخ ‏نگاران فقه، دوران فقه را به شش دوره تقسیم کردند که این ادوار در بستر زحمات فقهای بسیاری رشد کرد و گسترش یافت تا زمانی که به دوره معاصر می‏ رسد. این تاریخ از دوره کتب فقهی روایی شروع می‎شود و از زمان مرحوم شیخ طوسی تفریع فروعات آغاز و در زمان علامه حلی و محقق تفریعات بسط پیدا می‎کند.

در دوران بعدی و قرون 12 و 13 و 14 فقه ما بسط استدلالی پیدا می‎کند که این توسعه در زمان صاحب جواهر و کاشف الغطاء صورت می ‏گیرد. در این دوران روش اجتهادی و روش فقاهت و استدلال به فروعات در ابواب مختلف توسعه زیادی می‎یابد به گونه‎ای که روش استدلال در این دوره به عنوان یک معیار در روش فقاهتی معرفی می ‏شود.

 

رشد اصول در دوران شیخ انصاری

در زمان شیخ انصاری هم اصول رشد بیشتری پیدا کرد و ما در دوران معاصر شاهد حضور اندیشمندان اصولی بسیار زیادی هستیم که غور زیادی در استدلالات و مباحث فقاهتی داشته ‏اند. بزرگانی مثل صاحب کفایه، محقق نائینی، عراقی، مرحوم اصفهانی، آقای خویی، شهید صدر، امام و اساتید ما در دوران معاصر به رشد فقه و فقاهت و اصول فقه کمک کرده ‏اند.

در فقه علاوه بر مسائل فقه قدیم، مسائل مستحدثه هم به تراث فقه ما اضافه شد به طوری‏ که فروعات موجود در مبسوط در شرایع نیست، و فروعات مرحوم علامه در شرایع نیست و همین طور فروعاتی که در عروة وجود دارد در کتاب‎های قرون قبل وجود ندارد.

 

تفاوت مسائل فقهی در دوران حکومت اسلامی با دیگر دوران

بنای فقه در دوران مختلف پاسخگویی به سؤالات مردم بوده و در همین راستا رساله‏ هایی از شیخ مفید و سید مرتضی در پاسخ به استفتائات مناطق مختلف صادر شده است.

در این میان مجموعه احکام را که نگاه می‏ کنیم مسائل فردی، اجتماعی و مسائل حکومت و حاکمیت نیز وجود دارد ولی در عین حال پرداختن به مسائل غیر از مسائل شخصی و اجتماعی به خاطر نکاتی که در ادامه خواهم آورد محدود بوده است ولی انقلاب اسلامی یک بستر جدید و مسائل جدید و مجالی برای خودنمایی مسائل و نکات مختلف فقه را به روی فقها باز کرد.

 

انگیزه فقهاء برای بررسی و نقد آثار و تئوری‏‌های امام خمینی

امام(ره) در دو بعد، فقه و فقهاء را با مباحث جدیدی درگیر کرد: یک بعد نظری و دیگری بعد عملی. نکات و مبانی که امام(ره) در روش‏شناسی فقهی مطرح کرد و نکاتی که در رابطه با تئوری ‏های نظام سیاسی به وجود آورد، مباحث جدید و بحث ‏برانگیزی بود که همیشه موافقان و مخالفان خاص خودش را داشت.

نکاتی که امام(ره) در روش‏شناسی فقهی مطرح کرد و نکاتی که در رابطه با بحث جامعه و ولایت فقیه و تئوری‏ های دیگر ایشان، مباحث بحث برانگیزی بود و طبیعی است که در بستر علمی مباحث همیشه موافق و مخالف خود را داشته است.

این مباحث سبب شد که فقهاء نتوانند نسبت به آن‏ها ساکت باشند و به نحو اثبات یا نفی در رابطه با آن اظهار نظر کردند و به خاطر موقعیّت امام(ره) در انقلاب و سکان‏داری ایشان نسبت به کشور، انگیزه بیشتری برای فقهاء بود که مطالب‌شان را ارائه دهند.

 

عینیتبخشی امام به تئوری‏‌های فقهی با تأسیس جمهوری اسلامی

نکته دوم تحقق و عینیت بخشی به تئوری‏ هایی بود که امام(ره) انجام داد و آن را در قالب تأسیس جمهوری اسلامی تحقق بخشید. تأسیس جمهوری اسلامی باعث شد که فقه با برخی از مسائل و موضوعات درگیر شود.

نظامی که امروز به وجود آمده برای اداره نیاز به فقه دارد، از تفکیک قوا و اختیارات و نحوه اداره سیستم گرفته تا مباحث جزئی‏ تر مثل نظام اقتصادی و قضائی، مباحثی هستند که در حیطه نظریه ‏های فقهی هستند و باید فقه تکلیف آن‏ها را مشخص کند. مواجهه با این مسائل باعث شد که باب بحث‏ های فقهی بر فقهاء باز شود و فقهاء مجبور شدند آن مباحث را پاسخ دهند.

 

اقبال مردم به مسائل فقهی در ضمن حکومت اسلامی

نکته سوم بنده مربوط به اقبالی است که به مسائل دینی توسّط حکومت ایجاد شد و مردمی که اقبالی به مسائل دینی و ارتباط با حوزه فقه نداشتند، نیز با مسائل مواجه شدند و بحث رجوع به کارشناسان دینی در میان عموم پررنگ ‏تر از گذشته شد.

مثلاً مردم در رابطه با نظام بانکداری، گمرکات، بیمه و مسائلی از این دست به مراجع به طور گسترده مراجعه می‏ کردند تا تکلیف شرعی خودشان را بدانند. پیرو این استقبال، استنباطات نیز گسترش یافت و فقهاء به فکر افتادند که مسائل فقهی را گسترش دهند تا بتوانند به خوبی پاسخگوی مسائل مردم باشند.

پس ما می‏ توانیم محصول انقلاب را در این چند محور خلاصه کنیم هر چند محورهای دیگری هستند که از آن‏ها سخنی به میان نیامده و همین محورها هم نیاز به تبیین‏ هایی دارند که از حوصله بحث خارج است.

 

تحول در روش اجتهادی پس از انقلاب

ما می ‏توانیم محصول تحول فقه و اصول را پس از انقلاب در این چند دسته خلاصه کنیم: دسته اول تحولات مربوط به جریانی است که پس از انقلاب شکل گرفت و خود امام خمینی(ره) در آن دخیل بودند که این جریان دخیل در تحول در روش عملیات استنباط احکام فردی از منابع معتبر بود.

نکته اول در رابطه با تحول این است که امام(ره) همیشه بر فقه جواهری تأکید داشتند و این تأکید به این دلیل بود که ایشان در مواجهه فقه با مسائل جدید این دغدغه را داشتند که نکند از منظر فقهی چارچوب‏ های فقهی رعایت نشود و لذا تأکید کردند که من قائل به فقه جواهری هستم به این معنا که در استنباط مسائل جدید باید از شیوه و روش صاحب جواهر استفاده کرد.

 

وجود روش‌‏های جدید اجتهاد در فقه جواهری

اما باید به این نکته توجه داشت که صاحب جواهر هم این‏طور نیست که جمود بر یک روش خاص داشته باشد بلکه حرف جدید هم دارد مثلا در باب جهاد ابتدائی در عصر غیبت، نظر مشهور فقهاء عدم جواز است ولی صاحب جواهر در این بحث قائل به جواز است و مسائل دیگری که حرف جدید است و سایر فقهاء اشاره‏ای به آن نداشته ‏اند.

امام(ره) در عین تأکید بر فقه جواهری بر این نکته نیز پافشاری می‏ کند که در عین حال می ‏توان روش جدید هم داشت و در کنار استخدام این روش به مسائل جدید بپردازیم.

ایشان قائل است فقه باید پویایی خودش را حفظ کند و نوع نگاهش را تغییر بدهد و لذا می‏ گوید فقه ما جواهری است و در عین حال پویایی دارد و به مسائل جدید توجه دارد.

 

توجه به نقش زمان و مکان در حوزه استنباط

امام(ره) بر این باور بود که اجتهاد مصطلح برای اداره کشور کافی نیست، چون جمود بر اجتهاد سنّتی قابلیّت پاسخگویی نسبت به مسائل جدید را از انسان سلب می‏ کند. در کنار این مطلب، امام(ره) به یک نکته دیگر توجه می ‏دهند و آن اینکه ما باید به نقش زمان و مکان در حوزه استنباط توجه کنیم.

ایشان قائلند زمان و مکان در استنباط مؤثر است و نظرات مختلفی در تلقّی نقش زمان و مکان تبیین شد. برخی می ‏گفتند زمان و مکان در موضوعات مؤثرند و یک موضوع در طول ایّام ممکن است دستخوش تغییر شود.

برخی از نقش زمان و مکان در اجتهاد، تعبیر به تغییر ملاکات کرده ‏اند که موضوعات در طول زمان، ملاکات کُهن خود را از دست می ‏دهند. یک چیزی یک زمان نفعی نداشت و بذل مال در مقابل آن عاقلانه نبود ولی امروز یک شیء مانند خون، ارزش دارد و بذل مال در مقابلش منفعت دارد در حالی که در گذشته چنین نبود. برخی دیگر از نقش زمان و مکان، روش و متد اجتهاد و برخی دیگر تغییر فهم مجتهد را فهم کرده‎اند.

 

مقصود امام از نقش زمان و مکان در اجتهاد

به نظر می ‏رسد آنچه که مدّ نظر امام(ره) است به این معناست که زمان و مکان سبب بازفهمی و فهم‌‏های جدیدی از نصوص گذشته است. فقهاء اگر به زمان و مکان توجه کنند و شرائط جدید را بفهمند، در این شرائط موضوعات و بستر‏ها و فهم‏‌هایی برایشان ایجاد می‏ شود که با این فهم از نظام جامعه و فهم از حکومتی بودن دین اگر دوباره به همان نصوص گذشته مراجعه کنند، یک کشف جدید و فهم نویی برایشان اتفاق می‌‏افتد که در گذشته برایشان وجود نداشته است./200/422/ح

 

تهیه و تنظیم: محرم آتش افروز

 

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۶ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۰:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۲۲:۰۷
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۵۲
غروب آفتاب
۱۹:۴۶:۵۸
اذان مغرب
۲۰:۰۴:۴۵