vasael.ir

کد خبر: ۱۲۳۴۸
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۷ - ۱۴:۳۵ - 11 December 2018
نشست «تطورات مباحث فلسفه دین پس از پیروزی انقلاب اسلامی»/ ۱

ایران در فلسفه دین جایگاه نخست را دارد

وسائل ـ دکتر آیت الله با بیان اینکه امروز کشور ما تقریبا جایگاه اول جهان در مباحث فلسفه دین را دارد، گفت: اما در سال‌های اولیه ورود فلسفه دین به ایران به دلیل تفاوت‌های ماهوی و زیربنایی فلسفه دین مسیحیت با فلسفه دین اسلامی مشکلاتی بوجود آمد که سال‌ها جبران آن طول می‌کشد.

به گزارش خبرنگار وسائل، نشست علمی«تطورات مباحث فلسفه دین پس از پیروزی انقلاب اسلامی»ایران در فلسفه دین جایگاه نخست را دارد 15 اذر 97 با حضور حجت الاسلام دکتر ابوالفضل ساجدی عضو هیأت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و رئیس قطب فلسفه دین و دکتر حمید رضا آیت اللهی استاد گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس انجمن علمی فلسفه دین ایران در سالن اجتماعات مجمع عالی حکمت اسلامی قم برگزار شد.

آنچه در ادامه می‌خوانید مطالب ارائه شده از سوی دکتر آیت اللهی به عنوان سخنران اول این نشست است: 

 

تعریفی از فلسفه دین

در فلسفه غرب به ندرت کسی پیدا می شود که در مورد چیستی و دامنه فلسفه دین صحبت کرده باشد. فلسفه دین غربی مسأله محور است یعنی وقتی که با مسائل جدید مواجه شد این مسائل وارد فلسفه دین می شود.

مثلا در سال 1983 کتابی نوشته می شود تحت عنوان گلچینی از فلسفه دین، که در سال 1983 در مواجهه با واقعیت جامعه یک فصل تحت عنوان پلورالیسم دینی به این کتاب اضافه می شود با این روند پلورالیسم دینی وارد فلسفه دین می شود.

منظور ما از فلسفه دین این است که یک تحلیل و تبیین عقلی از گزاره‌های دینی ارائه بدهیم و این تببین به رد یا قبول و اثبات آن گزاره می انجامد در این تحلیل نقش استدلال خیلی مهم است. برخی از عقل، عقل فلسفی محض را اراده می کنند و این در حالی است که عقل می تواند عقل تجربی هم باشد، عقل تاریخی هم می تواند باشد به همین دلیل نباید دنبال تعریف روشنی از فلسفه دین بود.

در مورد جایگاه ایران در مباحث فلسفه دین با قطع و یقین می توان گفت هیچ کشوری به اندازه ایران در بحث فلسفه دین کار نمی کند تقریبا جایگاه اول فلسفه دین از آن ما است. کتاب‌های ما به زبان های دیگر ترجمه می شود. حتی کشورهایی مثل مالزی و اندونزی  دنباله رو ایران هستند اما به دلیل مشکلات سیاسی، محدودیت هایی دارند.  

سیر به وجود آمدن فلسفه دین به این صورت بود که یک سری افرادی بودند که درباره مسائل دینی سوالاتی داشتند و می خواستند ابهاماتی در مورد دین به وجود بیاورند این مقصود و هدف خود را در فلسفه دین طراحی و اجرا کردند. ایران هم از این قضیه مستثنی نبوده است.

 

مشکلات ورود فلسفه دین به ایران

در ایران در مواجهه با مسائل دین پژوهی در غرب یک سری مسائل و مشکلاتی به وجود آمد در نتیجه روشنفکران مسائل را به جامعه منتقل کردند و یکی از مشکلات این بود که این انتقال مسائل دین پژوهی غرب به ایران از مبدأ پروتستان شروع شد حوزه پروتستان نسبت به دو مذهب دیگر مسیحیت محدودیت های کمتری دارد به همین دلیل معارف آن هم سهل و ساده است و هم زیربنایی بسیار دور از عقلانیت و مسائل دینی سایر مذاهب دارد. مثلا می گویند همین که بشر می تواند پیشرفت کند، معاد است.

در ایران هم که خیلی ها دنبال مسائل نو و تازه بودند بعد از انقلاب و بعد از جنگ مباحث فلسفه دین وارد ایران شد ولی فقط مسائل آن آمد و راه حل ها نیامدند، نهضت ترجمه در ایران شروع شد و مشکلات زیادی را با خود آورد.

 

تفاوت فلسفه دین مسیحیت با فلسفه دین اسلام

نکته مهم و قابل تأمل دیگر این است که فلسفه دین غربی ناظر به مسیحیت است برخی نادانسته مسائل فلسفه دین غرب را وارد ایران کردند، یعنی در کشوری که زیربنای اعتقاداتش اسلام است وارد کردند.

برای مثال شرور یکی از موضوعات اصلی مسیحیت است چون که خدای مسیحیت خدای عشق و محبت است و فقط جنبه های جمالی دارد از این خدا توقع شر نمی توان داشت. یا مثلا وحی در مسیحیت 1500 سال طول کشیده است در حالی که در اسلام فقط 23 سال طول کشیده است.

بنابراین نوع بحث های مسیحیت با اسلام متفاوت است و طرح آنها در اسلام اشتباه است؛ در اسلام مسأله قضا و قدر مهمتر از شر است. ایمان گرایی غرب به اسلام نمی چسبد. آنها در دین‌شان تناقضاتی دارند که نمی توانند آن را حل کنند.

ما یک فلسفه دین داریم و یک دین پژوهی داریم. این دو متفاوت از یکدیگر هستند. دین پژوهی در ایران سابقه بسیار زیادی دارد اما فلسفه دین با تأخیر وارد ایران شد و با خود معضلات و مشکلاتی را به ارمغان آورد تا اینکه الان به صورت یک نظام دانشگاهی و مدون درآمده است.

در ایران در دهه 50  همه به دنبال برهان نظم بودند مهندس بازرگان و دیگران مباحث دویست سال قبل را مطرح می کردند کتاب هایی هم در این زمینه توسط بزرگانی مثل حضرت آیت الله مکارم شیرازی، حضرت آیت الله نوری همدانی و حضرت آیت الله سبحانی نوشته شد. این در حالی است که در همان سال ها در غرب مسائلی مثل زبان دین مطرح بود.

مطلب دیگر که باید مورد توجه قرار گیرد این است که مباحث غربی که وارد ایران شد دو مقوله را شامل می شد یکی فلسفه اخلاق بود و دیگری فلسفه دین. حوزه و حوزویان به مباحث فلسفه اخلاق پرداختند و دانشگاهیان به مباحث فلسفه دین پرداختند. کتاب هایی ترجمه شد و مورد استفاده قرار گرفت.

 

مشکل آفرین شدن برخی از اشخاص

یکی از کسانی که نقش بسیار مهمی در این جریان داشت آقای ملکیان بود. ایشان کتاب ها را ترجمه می کردند و همواره مطالب جدیدی را مطرح می کردند. اما مشکل ایشان این بود که گزینشی عمل می کردند به گونه ای که من نگران سکولاریسم در حوزه شدم. علاوه بر اینها مجله نقد و نظر هم در این زمینه نقش ایفا می کرد و بی اثر نبود.

مشکل آقای ملکیان این بود که با وجود اینکه متقن و به صورت محکم و هدفدار سخن می گفت اما مطالب را گزینشی مطرح می کرد. این برهان ها در غرب رد شده است و بقیه هم می پذیرفتند. در این حال و هوا بود که رفت و آمد دانشگاهیان از تهران به قم بیشتر شد و افرادی مثل آقای خاتمی از تهران می آمدند قم و جلساتی را برگزار می کردند.

 

شکل گیری سه نوع جریان در مواجه با فلسفه دین غرب

در کل در مواجهه با فلسفه غرب سه نوع جریان شکل گرفت. یک عده فلسفه غرب را به تمامه پذیرفتند و تحت تاثیر آن قرار گرفتند.  دسته دوم کسانی بودند که مسائل فلسفه غرب را نمی پذیرفتند و خیلی زود و بی درنگ و بدون تأمل آن را رد می کردند. برخی هم تصور می کردند که خیلی راحت می توان همه مسائل آن را جواب داد در نتیجه خیلی ساده با آن مواجه می شدند.

امروزه فلسفه دین در ایران از اروپا خیلی قوی تر است. در غرب فلسفه دین در دانشگاه ها جایگاهی ندارد. امروز در ایران در مسائل فلسفه دین وضعیت حوزه وضعیت خوبی است اما وضعیت مطلوب نیست از حوزه توقع بیشتر وجود دارد.

اما اینکه چرا امثال سروش و ملکیان مشکل آفرین شدند پاسخش این است که این گونه افراد ایدئولوگ هستند. مطالب خودشان را بیان می کنند ولی به حرف ها و سخنان دیگران گوش نمی دهند. ایجاد شبهه می کنند، موضوع و نظریه طرح می کنند ولی جواب ها را نمی شنوند.

 

برخی از مشکلات ما در فلسفه دین

یکی از مشکلات حوزه این است که صدور نداشته است. صدور بستگی به تعامل ما دارد. حوزه توانایی بسیار بالایی دارد ولی برای بیان آن باید ببینیم طرف مقابل ما در چه فضایی است تا بتوانیم با او تعامل داشته باشیم و ارتباط برقرار کنیم.

یکی دیگر از مشکلات این است که بین حوزه و دانشگاه تعامل مناسبی وجود ندارد. ما نیاز به یک اورژانس کلامی داریم. یعنی به محض اینکه برای یک نفر مشکلی پیش آمد افراد به کمک او بشتابند.

علماء مرزداران دین هستند. مرحوم شهید مطهری وقتی بحث ملیت و ایرانیت بود وارد عرصه شدند و خدمات متقابل اسلام و ایران را نوشتند و در مجله زن روز مطالبی نوشتند. این یعنی اینکه ما مشکل توزیع علم داریم و مشکل تولید علم نداریم.

من مخالف فلسفه اسلامی هستم بلکه فلسفه با رویکرد اسلامی را قبول دارم به این معنا که ما نیاز داریم با کسانی که فلسفه دین کار می کنند تعامل داشته باشیم برای این کار نباید بگوییم قرائت ما از فلسفه دین همه فلسفه اسلام است بلکه باید بگوییم قرائت ما یکی از رویکردهای موجود می باشد.

مشکل دیگر ما این است که مسأله محور نیستیم پژوهش های ما باید مسأله محور باشد یعنی در ابتدای کار مسأله به خوبی مطرح شود و در ادامه به خوبی جواب داده شود. مرحوم شهید مطهری مسأله محور بود به همین دلیل برخی دیدگاه های او مثل پلورالیسم دینی بین المللی شد.

پیشنهاد من این است که تدوین اولیه کتب فلسفه اسلامی به زبان انگلیسی باشد تا دیدگاه‌های‌مان نقد و پخته شود؛ تعداد زیادی از افراد بیایند و این دیدگاه‌های ما را از جوانب مختلف نقد کنند./504/241/ح

  

تهیه و تنظیم: کاظم محدثی

  

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۹ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۵:۳۳:۱۱
طلوع افتاب
۰۶:۵۸:۱۴
اذان ظهر
۱۳:۱۱:۵۳
غروب آفتاب
۱۹:۲۴:۵۴
اذان مغرب
۱۹:۴۱:۵۲