به گزارش خبرنگار وسائل، کرسی ترویجی رویکرد قرآن در تعلیم و تربیت ارزشها، سه شنبه ۱۳ آذرماه در مؤسسه امام خمینی(ره)، طبقه چهارم، سالن اندیشه برگزار شد؛ در این نشست علمی حجت الاسلام سید احمد رهنمایی به عنوان ارائه دهنده و حجج اسلام عباسعلی شاملی و حمید آریان به عنوان ناقد حضور داشتند و دبیری این جلسه به عهده حجت الاسلام مرتضی حدادی پیشه بود.
در بخش اول نشست حجت الاسلام رهنمایی پیرامون رویکرد پند و اندز در قرآن کریم گفت: این رویکرد مبتنی بر شیوههای برجستهای مثل التزام به ارزشها به صورت صریح و مستقیم برای مخاطبان زودپذیر است. بعضی از پند و اندرزها در لایه و به صورت غیر مستقیم است برای کسانی که نیاز به استدلال دارند و استنتاجهای قرآنی بیشتر برای این افراد استفاده میشود. بخشی از آیات هم با اشاره و کنایه اشاراتی دارند و مخاطبین این آیات سختپذیرها هستند. احتجاجات حضرت ابراهیم با نمرود این قضیه در آن مشهود است.
حجت الاسلام رهنمایی در ادامه اظهار داشت: رویکرد انذار و تبشیر در قرآن که با شیوههای برجستهای مانند برخوردهای قاطع با شرک و کفر ارائه شده است و از طرفی هم پاداش اهل ایمان را با صراحت بیان میکند و بعضی وقتها هم آرام و ملایم در مقام برحذر داری وارد عمل میشود.
بنده در طرحی که ارائه داده بودم استاد راهنمایم که شخصی مسیحی بود و خود بحث تعلیم و تربیت ارزشهای در مسیحیت را کار کرده بود از من خواست که بحث تعلیم و تربیت ارزشها در اسلام و قرآن را طبقهبندی کنم و گفت دانشجوی دیگر من که یهودی هست هم قرار است تعلیم و تربیت ارزشها در تورات را آماده کند.
من در این کار پایه و اساس را اخلاص قرار دادم و در طبقه، بقیه ارزشها را طبقهبندی کردم و طبقه آخر را رضوان الهی قرار دادم و در سه صفحه به او دادم و گفتم که اینها فهرست مطالب است که اگر به درد میخورد مفصلش کنم و او گفت که من تأملی داشته باشم و بعد از چند روز گفت این بسیار عالی است و جامعترین مجموعه ارزشها است که من میبینم. بنده سی و دو صفحه برایش تفصیل دادم و روز آخر در جشن فارغ التحصیلی به من گفت که من از مقاله شما در چند جلسه استفاده کردهام.
قرآن متناسب به مخاطبینش از همه رویکردها استفاده کرده است و لذا اگر ما به آیات دقت کنیم میتوانیم جامعی از این رویکردها ببینیم.
هنگامی که ارزشها موضوع تعلیم و تربیت قرار میگیرند به این معناست که ارزشها را میتوان آموزش داد که با شکوفا شدن در وجود مترقّی میتوان آن را پروراند.
در قلمرو تعلیم و تربیت ارزشها میخواهیم بدانیم که ارزشهایی مثل عدالت و تقوا و ... چیستند و چگونه باید این ارزشها را در جامعه نهادینه کرد و همچنین رذائل چیستند و چگونه باید ارزشگذاری شوند تا به آسانی از ارزشهای مثبت متمایز گردند لذا ما در نظام تعلیم و تربیت ارزشها اولاً به دنبال شناسایی و بازشناسی ارزشهای مثبت و منفی هستیم و سپس به دنبال وجه تمایز و در مرحله آخر به دنبال راه نهادینه کردن آنها هستیم. در نظام تعلیم و تربیت ارزشها بیشتر از اینکه به متربّی توجه شود تمرکز بر روی خود ارزش است.
در بخش دیگر این نشست حجت الاسلام شاملی به عنوان ناقد اول به نقد مطالب ارائه شده پرداخت و گفت: به گفته شهید صدر حلقه مفقوده حوزه علمیه نجف اشرف این بود که ما فقط از یافتههای گذشتگان پیروی میکنیم و خودمان نخواستهایم عرضه علمی داشته باشیم و لذا تولید علم دینی در حوزه بسیار ارزشمند است که ارائه جناب دکتر رهنمایی در راستای این حرکت بود.
نکته اول اینکه شما وقتی که میخواهید رویکردهای قرآنی را بگویید دو پیشنیاز دارید؛ یکی آگاهی از داشتههای کنونی علم و دوم روش و منطق استنتاج آن یافتهها به صورت سلبی و ایجابی از محضر قرآن کریم.
شهید صدر در کتاب مجتمعتنا در چهار جلسه اول کتاب فقط در رابطه با منطق الاستنطاق صحبت میکنند و میگویند بنابه فرموده امیرالمؤمنین(ع)، علی ذلک القرآن لم ینطق فستنطقه. ما باید قرآن را به حرف بیاوریم و بر این اساس ایشان به فرایند استنطاق میپردازند.
من از شما میپرسم که منطق شما در اسناد این رویکردها به قرآن چیست؟ دانشکدهای که ما در آن درس خواندیم، فلسفه و دین در تعلیم و تربیت بود که در دهه نود اسم دپارتمان عوض شد و به جای فلسفه واژهای دیگری گذاشند و مبنایشان در این تغییر نام این بود که جای فلسفه در آموزشگاهها و نهادهای علمی نیست.
استاد مصباح میفرمایند اولین پیشنیاز هر بحث علمی واژهشناسی و مفهومشناسی کلمات کلیدی است و قبل از اینکه رویکردهای قرآنی که بگوییم باید تبیین کنیم که ارزش در علم ما و علم غرب به چه معناست. آیت الله مصباح معتقدند که کل دین دو ارزش دارد، یکی ارزشها و یکی باورها در حالیکه در غرب، ارزشها جایگزین دین هستند و این مشکل اول است که وقتی میخواهیم رویکرد قرآنی را بگوییم باید تفکیک کنیم بین ارزش قرآن و ارزش رایج در فضای علم غربی.
عدم رویکرد داشتن قرآن نسبت به ارزشها خیلی زیاد است و یک ادعای خیلی سنگینی است که بگوییم رویکردهای قرآنی در تعلیم و تربیت ارزشها است؛ شهید صدر میفرمایند قرآن رویکرد ندارد و مفسرّان و قرآنپژوهان رویکرد دارند؛ مثلاً میتوانیم بگوییم رویکرد علامه طباطبایی، رویکرد دکتر رهنمایی و ...
نکته بعدی این است که هفت رویکردی که ایشان فرمودند همگی اتفاق بر یک اصل مشترک دارند و آن اینکه در رویکردهای هفتگانه مذکور هیچیک ارزش مختوم نمیپذیرند در حالی که ما در نظام رویکردها یک ارزش مخدوم داریم و یک ارزش خادم؛ مخدوم مما لابد منه است مثل نجابت و عدالت و ... که نرخ شاه عباسی هستند و همه رویکردهای کنونی میگویند که ما ارزش مختوم نداریم و همه چیز اول الکلام است لذا اگر میخواهیم رویکردهای قرآنی را بگوییم، لازم است بدانیم که رویکردهای قرآنی اکثراً مختوم و مستقرّ هستند.
مبانی شما در اسناد این رویکردها به قرآن چیست؟ مثلاً یکی از رویکردها رویکرد تبیینی است، در حالیکه این رویکرد یک زیرساز الحادی دارد و آن اینکه ما هیچ ارزش مختوم اصلی نداریم بلکه همه چیز ترک شده است و واگذار شده است به افراد چون اصل حاکم در همه فرهنگها نسبیّت است.
نکته دیگر این است که به عقیده اینجانب، انذار و تبشیر به اشتباه جزء رویکرد تلقّی شده است و نمیتواند رویکرد ارزش باشد چون رویکرد در ارزش، روش و متد و منهج درونیسازی فضائل و برونی سازی رذائل است در حالی که انذار و تبشیر در این پروسه جایگاهی ندارد بلکه پس از شکلگیری باور و ارزش کارکرد دارد و به نتایج التزام به ارزشها بازگشت دارد و نه درونیسازی ارزشها.
در غرب پل بین باور و ارزش قطع است، به همین خاطر ارزشی که به قرآن قرار است نسبت دهیم باید ارزشی باشد که به باور لینک شده باشد.
نکته دیگر هم در بحث روایتگری است؛ در این بحث، رویکرد و نگرش رایج و حاکم این است که غربیها همه چیز را به اسطوره و افسانه برمیگردانند به این معنا که شما که قرار است یک ارزش را درونی کنی، از اسطوره استفاده کن ولی اسطوره به معنای احسن القصص نیست که دارای حقیقت است.
اسطوره مبتنی بر این است که ما باید ارزش را به متربّی بقبولانیم که اگر شد از قصه واقعی و قهرمان حقیقی و اگر نبود از اسطوره تقلبّی استفاده کنید.
قرآن به هیچ یک از اینها اعتقاد ندارد و لذا اسطوره قرآن با اسطوره غربی فرق دارد چون در مبنا قرآن مبتنی بر حقیقت و اسطوره غربی مبتنی بر قبولاندن تئوری است چه از طریق حقیقت و چه از طریق دروغ.
نکته دیگر این است که شما در بحث اومانیسم، یک واژهای را استفاده کردید که آن واژه لغزنده است. شما انسانشناسی اسلامی را استفاده کردید به این معنا که انسانشناسی مبتنی بر باورها و ارزشها است که اگر اینطور باشد ما در بحث انسانگرایی اسلامی هدف غائی تعلیم و تربیت را قرب میدانیم، قرب نه قرب زمان است و نه مکانی و نه اعتباری، بلکه قرب وجودی است به معنای خداگونه شدن و در اینجا باید مواظب باشیم که بین خداگونه شدن اسلامی و خداگونه شدن غربی فاصله است.
حجت الاسلام دکتر آریان، در ادامه این نشست به بررسی مباحث ارائه شده پرداخت و اظهار داشت: نکته اولی که به ذهن بنده میآید این است که یک بار سؤال ما این است که آیا قرآن نسبت به فلان مسئله این رویکرد را دارد یا نه؟ یک بار میپرسیم آیا قرآن فلان رویکرد را تأیید میکند یا نه؟
رویکرد به معنای راه و روش و چگونگی طی کردن آن راه برای رسیدن به یک مقصد خاص است ولی رویکرد به معنای بررسی و ... هم آمده است و اتفاقاً به نظر بنده یکی از واژههایی که در فضای جامعه ملی ایران در به کارگیری آن هرج و مرج وجود دارد، همین رویکرد است.
این هرج و مرج آسیب میزند و لذا معتقدم که سؤال اول که در ابتدای سخن عرض کردم خیلی منطقی نیست ولی اینکه کسی سؤالش این باشد که آیا قرآن فلان رویکرد را تأیید میکند یا نه؟ این سؤال منطقی است و میتوان بر قرآن عرضه کرد و قرآن را نسبت به آن استنطاق کرد. بنابراین به نظرم تبیین واژه رویکرد خیلی ضروری است و اگر اتفاق نیفتد خلط مباحث پیش خواهد آمد و مرزهای مباحث منقح نمیشود.
نکته دوم این است که آقای دکتر به هفت رویکرد اشاره کردند و گفتند که اینها رویکردهای رایج در نظام تعلیم و تربیت ارزشهاست؛ سؤال ما این است که رایج در کجاست؟ آیا رایج در غرب است؟ اگر در غرب است آیا به دنبال این هستیم که ببینیم نظر اسلام در رابطه با این رویکردها چیست؟ اگر سؤال ما این است باید توجه داشته باشیم که هدفمان و روشمان چیست و اینها سؤالاتی است که باید جوابشان تنقیح شود.
نکته بعدی این است که انتظاری که جلسه داشت این بود که آقای دکتر رهنمایی به قرآن استناد کنند و نحوه دلالت آیات قرآن نسبت به تأیید، ردّ، همسویی و عدم همسوئی قرآن نسبت به رویکردهای فوق را تبیین کنند. ما وقتی میگوییم یک مسئله قرار است از قرآن استنطاق شود، قاعدتاً مرحله اول تبیین عناصر عنوان بحث است و مرحله دوم چگونگی استنطاق و استخراج آن مسئله از قرآن است که انتظار ما از این جلسه چگونگی استنطاق رویکردهای مذکور از آیات قرآن بود که به لیست کردن چند آیه خاتمه یافت.
ما باید با منطق تفسیر موضوعی به سراغ آیات برویم و رویکردها را از آن استخراج کنیم و این استخراج باید مبنا داشته باشد و طبعاً این اتفاق در ارائه امروز نیفتاد.
نکته دیگری که فقط مربوط به این نشست نیست و جاهای دیگر را هم در بر میگیرد این است که گاهی اوقات گفته میشود فلان مطلب بین رشتهای است مثلاً هم جامعهشناسان از این مطلب بحث میکنند و هم روانشناسان؛ این یک سخن مفهوم است و معنایش مشخص است. اما اگر گفته شود یک مطلب بین رشتهای است چون هم در روانشناسی از آن بحث میشود و هم تفسیر؛ این اشتباه است چون تفسیر خود یک علم روشی است که روش کشف از مراد خدا را میگوید و نظر خدا و نظر معصوم یک علم در کنار یک علم دیگر نیست بلکه نظر خدا یا معصوم، با توجه به موضوع آن به یک حوزه معرفتی خاصّی مثل فقه، کلام، روانشناسی، جامعهشناسی و ... تعلق دارد و در کنار بقیه اقوال در آن علم باید بررسی شود.
پس از بیانات ناقد دوم، حجت الاسلام رهنمایی به جمعبندی مباحث پرداخت و در مقام جواب به ایراد آخر مبنی بر روشی بودن علم تفسیر عنوان داشت: بنده منظورم از رویکرد قرآن، رویکرد تفسیر نبود بلکه علوم قرآنی مدّ نظر بنده بود و به همین جهت بود که ما سه رویکرد را به کلّ رد کردیم چون قرآن این رویکردها را ردّ میکند.
نکته دیگری که در نگاه هر دو بزرگوار ناقد بود، عدم تبیین مبانی بحث توسّط بنده بود که این را بنده هم قبول دارم و فقط دلیلی که به این بحث نپرداختم به این دلیل بود که در این برنامه عزیزانی هستند که تا حدودی نگرشهایشان به مجموعههای علوم انسانی روشن است ولی اگر بخواهم در جمع دیگری صحبت کنم که از معارف قرآن چیزی نمیدانند، حتماً به مبانی آن هم خواهم پرداخت.
در مجموع اکثر چیزی که دوستان گفتند مورد پذیرش است و باید بنده در تکمیل کمّی و کیفی بحث آن مطالب را دخالت بدهم ولی عرضم خدمت دکتر شاملی این است که ایشان فرمودند که انسان باید شهامت داشته باشد و ما به اتفاق آقای شاملی و یکی دیگر از دوستان در دپارتمانی که مشغول تحصیل بودیم ثابت کردیم که دین در مقابل ارزشها نیست و ارزشها برون دینی نیستند و رسالههای ما گواهاند و هر سه رساله ما نمره عالی دریافت کردند. ما در این رسالهها فقط به ارزشهای فطری مثل عدالت، صداقت و ... اکتفاء نکردیم.
دلیل دوم بنده هم استقبال اساتید و تغییر نگرش آنهاست که با دیدن شهامتی که در ما بود نگرششان به ارزشها عوض شد و یکی از اساتید به من گفت که شما از دل قرآن ارزشها را به من بدهید، یعنی به دنبال ارزشهای درون دینی بودند و الّا بروندینیها را که استاد خودش کتابی در صلح و سازش نوشت که برون دینی بود ولی باز به دنبال ارزشهای درون دینی بود.
نکته دیگری که دکتر شاملی مطرح کردند بر اساس دید یک سویه نگر به برخی از نظرات غربیون بود چون ایشان با توجه به دیدگاههای لیبرال دموکرات و مدرن و پست مدرن اشکالاتشان را مطرح کردند در حالیکه دیدگاه پروتستان، کاتولیک و ارتدوکس را نادیده گرفتند، اینها هم در غرب زندگی میکنند که اعتقادی به دیدگاههای مدرن و پست مدرن ندارند و بیشتر دیدگاههایشان بر اساس مؤلفههای درون دینی است./504/422/ح