به گزارش خبرنگار وسائل، کرسی ترویجی رویکرد قرآن در تعلیم و تربیت ارزشها، سه شنبه ۱۳ آذرماه در مؤسسه امام خمینی، طبقه چهارم، سالن اندیشه برگزار شد؛ در این نشست علمی حجت الاسلام سید احمد رهنمایی به عنوان ارائه دهنده و حجج اسلام عباسعلی شاملی و حمید آریان به عنوان ناقد حضور داشتند و دبیری این جلسه به عهده حجت الاسلام مرتضی حدادی پیشه بود.
حجت الاسلام رهنمایی در تبیین مطالب خود گفت: با توجه اینکه کرسی ترویجی رویکرد قرآن در تعلیم و تربیت ارزشها یک بحث دو گرایشی است، از یک طرف به تعلیم و تربیت ارزشها مربوط میشود و از طرفی هم مبتنی بر آیات قرآن کریم است و اقتضا میکرد که دو ناقد محترم یکی از قلمرو تعلیم و تربیت و یکی از قلمرو قرآن به نقد این کرسی بپردازند.
بحث ما در این کرسی، برررسی رویکرد قرآن در تعلیم و تربیت ارزشهاست. سال گذشته طرحی را من ارائه دادم تحت عنوان چیستی و قلمرو تعلیم و تربیت ارزشها و اگر احیاناً دوستان نسبت به این موضوع سؤالی داشته باشند، میتوانم طرح را تقدیم دوستان کنم و به خاطر صرفهجویی در وقت از این بحث مقدماتی صرفنظر میکنم و به بحث موضوع کرسی امشب خواهم پرداخت.
اول چیزی که به ذهن ما میرسد این است که معنای رویکرد چیست؟ آنچه در این مفهوم میگنجد معادل واژه اقتراب در فرهنگ عربی است و به جهتگیریهای اقترابی ثابت نظری و رفتاری روشمند از آغاز تا پایان جریان علمی و هنری و فنّی را رویکرد مینامند و منظور از اقتراب این است که حرکتی انجام شود برای نزدیک شدن به شخص یا چیزی که در یک فاصله زمانی قرار گرفته است. پس اقتراب هم جهت زمانی به خود میگیرد و هم جهت زمانی.
برای درک بهتر مفهوم رویکرد، در نظر بگیرید هنگامی را که با تعیین مقصدی خاص و با تدارک ابزار و وسایل مناسب و مورد نیاز، حرکت را از مسیری مشخص آغاز میکنید تا به تدریج و بر اساس برنامه ریزی نسبتاً دقیق به مقصد مورد نظر برسید. کل این فرایند را از نقطه آغاز تا مسیر و محور پیوستار و نهایتاً نقطه پایان رویکرد مینامیم. به بیانی دیگر، برای هر مقصدی مسیر یا مسیرهایی در نظر گرفته میشود.
پیمودن این مسیرها موجب هرچه نزدیکتر شدن تدریجی به مقصد است. انتخاب مسیر و چگونگی سیر در مسیر تا رسیدن به مقصد را رویکرد مینامیم. ترجمه انگلیسی این واژه به روشنی گواه این برداشت ویژه است. to approach و approaching در استفاده فعلی خود با approach در استفاده اسمی هم ریشه و هم معنا هستند. برخی از تعاریف و تعابیری که در فرهنگ انگلیسی واژگان و بستر برای تبیین واژه approach در نظر گرفته شدهاند بدین قرارند:
بعد از نگاه اجمالی به مفهوم رویکرد میخواهیم ببینیم که رویکردهای رایج در تعلیم و تربیت ارزشهای چه هستند؟ در فلسفه تعلیم و تربیت غرب دست کم به هفت رویکرد در زمینه تعلیم و تربیت ارزشها میتوان اشاره کرد:
از میان رویکردهای یاد شده، رویکرد منش پروری و تا حدی رویکردهای تبیینی و روایتگری و نیز رویکرد اخلاقی کلبرگ بیش از بقیه قابل انطباق با رویکردهای مورد نظر علامه طباطبایی هستند. این سه رویکرد در تعلیم و تربیت ارزشها هم با نگرشهای دینی سازگاری دارند و هم با گرایشهای سکولار. دیگر رویکردها همه در قالب رویکردهای صرفاً سکولار میگنجند و هیچ سنخیتی با تعلیم و تربیت ارزشها از نگاه اسلامی ندارند.
به کمک رویکرد منش پروری، مربی میکوشد با تأکید بر ارزشهای خاص اخلاقی، حقوقی، سیاسی و یا هر قلمرو دیگر، زمینه را برای بازشناسی و بازپروری آن ارزشها فراهم آورد، به این امید که آن ارزشها جزو خلق وخو و منش و سبک رفتار و زندگی فراگیران شوند که مذهب، مؤسسات فرهنگی و ... بیشتر از این رویکرد استفاده میکنند و شواهدی هم از قرآن داریم مبنی بر استفاده از این رویکرد.
با کمک این رویکرد بیان میکنیم که تقوی چیست، نماز اول وقت چقدر ارزش دارد، خوش خلقی چقدر اهمّیت دارد و کلاً از فضائل و رذائل طوری توصیف میکنیم که افراد خودشان به این نتیجه برسند که باید ملتزم به ارزشها شوند یا از ضد ارزشها و رذائل اجتناب کنند.
رویکرد دیگر، رویکرد لیبرال دموکراتیک است که به نوعی مبتنی بر آزادی در داوریهای ارزشی است با تحفظ بر روابط بینا فردی و ارزشهای دیگران است که یک شیوه رایج در غرب است.
رویکرد مدرن، رویکرد دیگری است که ما نهاد ارزشگذاری در این رویکرد را بر سه مبنا استوار میبینیم: سکولاریزم، اومانیسم و لیبرالیسم که در این رویکرد ارزشگذاری آزاد و مبتنی بر پسند انسانهاست.
امروزه سکولاریزیم در فرهنگ و ادبیات غرب به الحاد رسیده که انکار مطلق وجود خداست و لیبرالیسم نیز به انکارگرایی مطلق رسیده به معنای بیبندوباری که به هیچ قیدی مقید نیست. اومانیسم هم به خداانگاری انسان رسیده و ما در غرب با چنین پایهای برای تعلیم و تربیت ارزشها روبرو هستیم.
رویکرد دیگر رویکرد پست مدرن است و مبتنی بر نگاهی انتقادی بر هر نوع ارزش و ارزشگذاری است به این منظور که ذهن را از هرگونه تلقین و القاء آزاد کند و به یک ارزش فردیّت یافته دست پیدا کند، ارزشی که تولید خود فرد است. اکثر تحلیلگران غرب قائلند که پست مدرنیست دوره مستقل نیست بلکه امتداد دوره مدرن و غلیظ شده آن است.
تبیین رویکرد نقلی ـ داستانی
رویکرد بعدی، رویکرد نقلی ـ داستانی است که در این رویکرد ارزشها به شیوه روایی و داستانی و پیامرسانی و ... به متربّی القاء میشود به منظور این که درک متربّی از ارزشها بالا رود و تقویت شود که این کار با داستان و ضرب المثل و ... انجام میشود. رویکرد دیگر که میتوان گفت جامع همه رویکردها است، پرورش ارزشها با کلّیه رویکردهای ششگانه است.
اینها هفت رویکردی بود که در دنیا برای تعلیم و تربیت ارزشها استفاده میشود و حال میخواهیم بدانیم که قرآن از کدام رویکرد استفاده کرده است. در اینجا با مراجعه به قرآن کریم به دست میآوریم که رویکرد منشپروری یک شیوه پذیرفته شده است که روشهای خود را دارد که از این روشها میتوان به راهنمایی و مشاوره، استنتاج، مشاورههای تربیتی و هدایتی و ... اشاره کرد.
از برخی از آیات مثل آیه شریفه: وَ مَنْ یطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِک مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیهِمْ مِنَ النَّبِیینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِک رَفیقا؛ یا آیه شریفه: ِ وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ وَ مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکلِّ شَیءٍ قَدْراً. در صدد بیان نظام پرورش تعلیم و تربیت بر اساس شیوههای مذکور هستند.
و همینطور آیات دیگری که نتایج مترتب بر اطاعت پیامبر و تقوی را بیان میکند که اگر از خدا اطاعت کنیم به چه کسانی همنشین میشویم و دیگر آیاتی که نشان میدهد قرآن در صدد تعلیم و تربیت ارزشها به سبک و رویکرد منشپروری است.
رویکرد دیگری که در قرآن استفاده شده رویکرد تبیین است و شیوههای برجسته آن مبنی بر توجیه متربّیان به اینصورت است که با بیان ویژگیهای ارزشها توصیف میکند. البته باید توجه داشته باشیم که منظور ما از ارزشها فضائل صرف نیست.
یا رویکرد دیگر قرآن به روش تحلیلی یا فراتحلیلی یک ارزش را تبیین میکند مثلاً از قول یک فرد یا پیامبر یک آیه را بیان میکند و چند آیه را تحلیل آن ذکر میکند.
مثلاً آیات: لِباسُ التَّقْوی ذلِک خَیرٌ ذلِک مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یذَّکرُون؛ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوی وَ اتَّقُونِ یا أُولِی الْأَلْبابِ؛ إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إیتاءِ ذِی الْقُرْبی وَ ینْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکرِ وَ الْبَغْی یعِظُکمْ لَعَلَّکمْ تَذَکرُونَ؛ و آیات دیگر که خداوند در صدد تبیین ارزشها است.
رویکرد دیگری که قرآن به کار بسته است رویکرد روایتگری است که به شیوههایی مانند بهرهبرداری از پیام رویدادها یا محتوای آنها یا تحلیل شخصیتی که مطرح است در آن رویداد، در قرآن آمده است. آیاتی مانند آیات داستان انبیاء مثل حضرت ابراهیم و موسی و یوسف و ... در صدد استفاده از این رویکرد هستند.
خداوند در استفاده از رویکرد روایتگری در داستانی مثل حضرت یوسف از هر سه شیوه استفاده از محتوا و برداشت پیام و تحلیل قهرمان، بهره برده است اما ممکن است در داستانهایی مثل حضرت موسی فقط از یک شیوه استفاده کرده است.
در قرآن علاوه بر رویکردهای فوق، رویکرد پند و اندرز هم رنگ و بوی خوبی به خود گرفته است. برخی از آیات هم هستند که رویکردهای فوق را به صورت یکجا دارند.
رویکرد پند و اندرز مبتنی بر شیوههای برجستهای مثل التزام به ارزشها به صورت صریح و مستقیم برای مخاطبان زودپذیر است. بعضی از پند و اندرزها در لایه و به صورت غیر مستقیم است برای کسانی که نیاز به استدلال دارند و استنتاجهای قرآنی بیشتر برای این افراد استفاده میشود. بخشی از آیات هم با اشاره و کنایه اشاراتی دارند و مخاطبین این آیات سختپذیرها هستند. احتجاجات حضرت ابراهیم با نمرود این قضیه در آن مشهود است./504/422/ح