به گزارش خبرنگار وسائل، نشست «بررسی حجاب از منظر تاریخی» از سلسله جلسات چهارشنبههای عفاف، به همت واحد مطالعات زن و خانواده نهاد رهبری امروز ۱۴ آذر در سالن شورای دانشکده برق دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد.
حجاب (پوشش) در دنیای باستان، حجاب در ایران از عصر باستان تا امروز، حجاب در ادیان، حجاب پوشش اسلامی یا ایرانی، کارکردهای تاریخی حجاب، حجاب و توسعه از جمله محورهای مورد بحث این نشست بود.
هادی وکیلی، عضو هیأت علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی در ابتدا به بیان گزارش تاریخی از وضعیت حجاب در ایران، قبل و بعد از اسلام و همچنین وضعیت حجاب در دنیای معاصر پرداخت که مشروح سخنان ایشان در ذیل تقدیم خوانندگان محترم میشود:
با توجه به آگاهیهای ما درباره اطلاعات تاریخی در سه هزار سال پیش، انسانها اعم از زن و مرد پوشیده بودند. از طرفی در اکثر نقاشیها، نقش برجستهها، تصاویر گل و گیاه و حیوانات که از آن دوران به جای مانده است، به ندرت تصویر زن دیده میشود؛ در آن زمان پوشش فقط مختص زنان نبوده است و مردان نیز دارای پوشش بوده اند.
اطلاعات تاریخی به ما میگوید که اکثر دنیای متمدن از حدود سه هزار سال پیش تا دوران معاصر پوشش کامل داشته اند و مورخان در همه تمدنهای آن دوران از جمله چین، هند، اروپا و ایران، با انسانهای پوشیده مواجه هستند؛ حتی در کشورهای دیگر هم این پوششها در آن دوران دیده میشود.
همه ادیان الهی و بشری قائل به عفاف و حجاب بودند
همه ادیان الهی و بشری قائل به پوشش، عفاف و حجاب بودند از جمله آئینهای ابراهیمی، مسیحی، یهودی و بودائی. در آن زمان فقط در دو مقطع نمونههایی از پوشش حداقلی وجود دارد که در برخی قبائل غیر متمدن و در جنگلهای آفریقا، آمازون، مناطق آسیایی و شبه قاره هند دیده میشوند که زیست آنها به زیست حیوانی نزدیکتر است و هنوز ساختارهای تمدنی، اجتماعی و فرهنگی در آن جوامع شکل نگرفته بود و در عین حال در حد محدودی در تمدن یونان باستان قبل از مسیحی نمونههایی از مجسمههای عریان دیده میشود.
از طرفی در بیشتر تصاویری که از آن دوران باقی مانده است مستوری دیده میشود که اکثریت جوامع بشری این ویژگی پوشش را دارا بودند؛ اگر عفاف را روح حفاظت از ویژگیهای زنانه و مردانه بدانیم و حجاب را ابزار عفاف تلقی کنیم در واقع عفاف برای همین تمدنها دارای اهمیت بوده است به گونهای که هرگونه روابط جنسی تعریف نشده و عبور از خط قرمزها در جوامع آنها مجازات سنگینی داشته است.
در ایران از دوره ساسانی تا هخامنشی و قبل از دوره رضاخان عمده تصاویری که از آن دوره باقی مانده است تصویر مردان است و ما حتی در تخت جمشید تصویر زن نداریم؛ فقط در برخی از سکههای هخامنشی و ساسانی تصاویری از زنان دیده میشود.
بسیاری از آموزههای اسلام از جمله حجاب با جامعه ایرانی سازگاری داشت
با ورود اسلام به ایران حجاب امری الزامی شد که افراد مسلمان باید حجاب را نیز میپذیرفتند چراکه در سوره نور و حجرات و احادیث فراوان به امر حجاب الزام شده است. اسلام پوشش افراد را ساماندهی و در عین حال فرمت و شکل آن را تنظیم میکند و حجاب را تعریف میکند.
از طرفی یکی از دلایلی که تسهیل اسلام پذیری در بین ایرانیان صورت گرفت این بود که بسیاری از آموزههای اسلام از جمله حجاب با جامعه ایرانی سازگاری داشت و این موضوع مانع چالش ایرانیان با اسلام شد.
از اواسط قاجاریه زمزمههایی از حجاب گریزی و حجاب ستیزی شنیده میشود و در دوره مشروطه در برخی نشریات مقالاتی در دفاع از بی حجابی منتشر میشود که این جریان تحت تأثیر جریانهای جدید در مغرب زمین است که توسط افرادی خاص به ایران میآید. این قشر در همه ابعاد تحت تأثیر غرب قرار میگیرند بنابراین در پوشش، خوراک و آداب زیستی نیز تحت تأثیر غربیها بودند، اما این سیاست در آن دوران جواب نداد.
زن ایرانی در دوره پهلوی دوم به سوی حجاب بازگشت و در این دوران اشاعه بی حجابی به روشهای فرهنگی به جای سرهنگی ادامه پیدا کرد، اما در فضای اجتماعی ایران بازگشت زنان به حجاب، پیش از انقلاب صورت میگیرد.
چرا در بخشی از جامعه بدحجابی و بی حجابی دیده میشود؟
در پاسخ به این پرسش که چرا در حال حاضر بخشی از جامعه را بد حجاب یا بی حجاب می بینیم؟ باید بگوییم که در واقع این موضوع به رفتارهای اجتماعی زنان با حجاب و بی حجاب برمی گردد و آمار در این زمینه واقع بینانه نیست.
از آنجا که زنان محجبه بنا به ضرورت و نیاز در جامعه حضور پیدا میکنند و از سوی دیگر تعداد زنان بی حجاب با آرایشهای غلیظ به نسبت فراوان تری در جامعه دیده میشود، این قضیه این گونه مطرح میشود که افراد بی حجاب بیشتر هستند در حالی که افراد محجبه نمود اجتماعی کمتری دارند و این موضوع ربطی به تعداد کمتر آنها ندارد.
چرا برخی نگاه سطحی نسبت به حجاب دارند؟
ما در دوره معاصر دچار بحران هویت شده ایم؛ وقتی مردان و زنان در این دوران به این امر مبتلا شدند در پوشش هم به بحران هویت مبتلا میشوند که افراد نسبت به خودشان دچار خود کم بینی شده اند و به همین دلیل در راستای شبیه سازی به فرد دیگر هویت ثانویه تولید میشود که اگر تثبیت شود این هویت، همان هویت اصلی فرد می شود.
درمان بحران هویت بازگشت به هویت ایرانی اسلامی است
بحران هویت در نسل ما ایجاد شده است و درمان آن بازگشت به هویت ایرانی اسلامی است. در گسترش حجاب ستیزی و دشمنی با حجاب شواهدی وجود دارد که دشمنان ایران و اسلام در آن نقش داشتند؛ جاسوسان انگلیسی منع حجاب را در گوش رضاخان خواندند چراکه حجاب یکی از ویژگیهای مهم هویت ظاهری و بیرونی زن مسلمان است و اگر برداشته شود هویت او رنگ میبازد.
چرا رنگ سیاه برای چادر انتخاب شده است؟
در واقع حجاب زن برای این است که جاذبههای او در محیط عمومی مخفی شود؛ حجاب قرار است جاذبههای جنسی را کم کند و جاذبههای واقعی مثل هویت انسانی و علمی زنان را نشان دهد. از آنجا که سیاه، رنگ ابهت و متانت است در عرف اجتماعی پذیرفته شد در عین حال این رنگ با توجه به دریافتهای اجتماعی در جوامع مختلف متفاوت است./200/241/ح
تهیه و تنظیم: فاطمه ترزفان