به گزارش خبرنگار وسائل، شیوههای آموزش و تربیت صحیح و چگونگی رفتار با فرزندان، همواره یکی از مسائل مورد توجه والدین دلسوز و متعهد و معلّمان و مربیان مسئول بوده است. البته طبیعی است که در دورههایی که به مانند امروز، تربیت به ویژه تربیت جنسی کودکان و نوجوانان، نیاز به اعمال ظرافتها و شیوههای کاربردی ویژه دارد و والدین کمتر از عهده آن برمیآیند، تبیین و توضیح و آموزش شیوههای صحیح تربیت جنسی و چگونگی برخورد با فرزند بر اساس الگوی بومی ودینی از ضروریات جامعه اسلامی باشد.
امروزه با توجه به زمینههای وسیع انحراف، به ویژه انحراف جنسی از طریق عواملی مانند تلویزیون، سینما، اینترنت و ماهواره و شدت تأثیرپذیری کودکان، نوجوانان و جوانان از این عوامل، ضرورت توجه به شیوههای کاربردی تربیت صحیح و عوامل پیشگیری از انحراف، بیشتر گردیده است و مراجعه به احادیث و تبیین شیوههای کاربردی که معلّمان و مربّیان آشنا به تعلیمات الهی و آگاه از جنبههای شناختی، عاطفی و رفتاری آدمی در دورههای مختلف رشد مطرح کردهاند، ضرورت بیشتری پیدا کرده است.
از سوی دیگر، تربیت فرآیندی کلی و دارای جنبههای مختلف است و در تربیت بایدهمه جنبههای جسمی، روانی، اخلاقی، جنسی، اجتماعی و ... مورد توجه قرار گیرد. هماهنگی بین این ابعاد و فراهمسازی زمینههای تربیتی در مراحل گوناگون؛ از یک سو، نیاز به کسب اطلاعات و آموزش و تجربه والدین، معلّمان و مربیان دارد و از سوی دیگر، تربیت جنسی از سختترین و حساسترین جنبههای تربیتی است که لازم است با ظرافت و تکنیکهای ویژه، در مقاطع سنّی مختلف، از سوی والدین و مربیان، پیگیری شود. تربیت جنسی علاوه بر رشد سالم و صحیح، از انحرافات و اختلالات و بیماریهای جنسی پیشگیری میکند. همه اینها از ضرورت پرداختن به تربیت و آموزش جنسی، حکایت دارد و با توجه به اینکه جامعه اسلامی باید بر اساس نظام تربیتی اسلام تعیین گردد، کشف شیوههای آموزشی و تربیتی هماهنگ با مبانی، اهداف و اصول بهدست آمده از متون دینی و تکنیکهای استخراج شده از آیات و روایات، نقطه عطف تربیتی در جامعه ما محسوب میگردد. در این مقال تربیت جنسی در دو مقطع کودکی و نوجوانی مطرح و مورد بررسی قرار میگیرد.
الف: شیوههای تربیت جنسی در دوره کودکی
تربیت جنسی، به تربیت در همه ابعاد وجودی و رشدی انسان بستگی دارد. تربیت هر یک از جنبههای رشدی، کل شخصیت انسان را در روند طبیعی و سلامت به پیش میبرد. این رشد از بدو تولد شروع میشود و در زمان بلوغ پیشرفت میکند و در جوانی و بزرگسالی به اوج خود میرسد. میتوان گفت که با رشد و تربیت، شخصیت جنسی کودک شکل میگیرد و وی با وظایف جنسی خود آشنا میشود، از انحرافات جنسی پیشگیری میکند، از بلوغ زودرس جلوگیری مینماید، سلامت روانی و جنسی کودک را تضمین میکند و در یک کلمه، تربیت جنسی رشد و کمال فرزندان را تسهیل میکند.
شیوههای تربیت و آموزش جنسی در دوره کودکی، به دو دسته تقسیم میشود:
1- تربیت جنسی مستقیم
2- تربیت جنسی غیرمستقیم
تربیت جنسی مستقیم، شامل مسائل و اموری است که مستقیماً به نقش جنسیتی دختر و پسر یاوظایف جنسیتی یا تمایلات و رفتارهای جنسی آنها مربوط میشود؛ مانند هویتپذیری جنسی، الگو یابی جنسیتی، آشنایی با وظایف هر جنس، آمادگی برای انجام وظایف مادری و پدری، پرهیز از تحریکات جنسی و اموری مانند آن.
امّا تربیت جنسی غیرمستقیم شامل جنبههایی است که بهنحوی بر رفتارهای جنسی تأثیر میگذارد؛ مانند محبت به کودک، ارضای نیازهای روانی، پرورش فضایل اخلاقی، رشد باورهای دینی و مذهبی و اموری مانند آن. مسائل مربوط به تربیت جنسی غیرمستقیم، اگرچه جنبه عام تربیتی دارند و مستقیماً با تربیت جنسی مرتبط نیستند، امّا از آنجا که بهنحوی با مسائل جنسی ارتباط پیدامیکند، رشد طبیعی جنسی در دختر و پسر را تسهیل مینمایند و آنها را از انحرافات و اختلالات جنسی مصون نگه میدارند. در اسلام، والدین موظفند تا از همان آغاز تولّد فرزند، زمینه رشد و تربیت طبیعی از جمله رشد و تربیت جنسی او را فراهم سازند.
1.1. تربیت هویت جنسی
منظور از هویت جنسی، پذیرش ویژگیهای زیستی، شناختی، عاطفی و اجتماعی هر یک از دختر و پسر است که به صورت متفاوت در دو جنس پدیدار میگردد. از آنجا که ویژگیهای یاد شده، حتی نگرشهای والدین، گرایشهای فرهنگی آنها و نوع تربیت و برخوردشان با پسر و دختر در شکلدهی هویت فرزند مؤثر است، هنگامی که بینش و عملکرد والدین از این امر حکایت کند که هیچ جنسیتی بر دیگری برتری ندارد و هر دوی آنها ارزشمندند؛ آنگاه فرزندان میتوانند به راحتی و بدون آرزوی داشتن جنسیتی مخالف به هویت جنسی خودشان دست یابند و در آینده، نقش پدر و مادری خود را نیز به خوبی ایفا کنند.
والدین در تعیین هویت جنسی فرزندان خود با ابرازهای احساسی و عاطفی و رفتارهای متناسب با هر یک از دختر و پسر، ارزشمندی و عزت آنها را آشکار میسازند. در این رابطه، روایات فراوانی در متون دینی آمده که به نمونهای از آنها اشاره میشود.
امام صادق(ع) فرمودند: «البنون نعیم و البنات حسنات، و الله یسأل عن النعیم و یثیب علی الحسنات؛ پسرها نعمت هستند و دخترها حسنه و نیکی، و خداوند در مورد نعمتها سؤال میکند و بر حسنات پاداش میدهد». (فروع كافی: 6 /7)
برای تربیت لازم است، نقش جنسیتی هر یک از فرزندان دختر یا پسر به آنها آموزش داده شود تا هویت جنسی آنها تقویت گردد. مثلاً دختر یا پسر باید بدانند که جامعه از هر یک از آنها چه انتظاری دارد و هر کدام از نظر رفتاری، گفتاری، پوشاک و مانند آن چه نقشی را باید ایفاکنند و از اجرای نقشهای جنس دیگر خودداری نمایند.
امروزه علم روانشناسی، در بررسی اختلالات جنسی به این نکته رسیده است که تمامی افرادی که مبتلا به انحراف نارضایتی جنسیتی هستند، بدون استثنا در کودکی به چشم جنس مخالف به آنها نگریسته شده و با ظاهری متناسب با جنس مخالف، آراسته شدهاند.
این مسئله وظیفه والدین را سنگین میکند و هشداری است برای آنانی که در این زمینه کوتاهی میکنند. بهویژه برای پدران که متأسفانه امروزه بر خلاف گذشته وقت بسیار کمی برای بودن با فرزندان و بهویژه پسران خود دارند و عوارض ناشی از این مسئله با نگاهی به رفتارهای پسران جوان و نوجوان در جامعه مشخص میشود. متأسفانه روزبهروز شاهد افزایش رفتارهای زنانه در بین پسران هستیم که این مسئله حتی پس از ازدواج آنها نیز ادامه پیدا میکند.
1.2. پیشگیری از تحریکات جنسی کودکان
غریزه جنسی از ابتدای تولد در وجود انسان وجود دارد، اما هدف و مقصد آن مشخص نیست و تا زمان بلوغ (اگر مسیر رشد بدون تحریکات پیموده شود) آشکار و سازمان یافته میشود.
روایاتی که در این زمینه وارد شده، مؤید این مطلب است که کودکان هم میل جنسی دارند و لذا باید از تحریک کردن آنها خودداری کرد.
پیامبر(ص) فرمودند: «قسم به آنکه جانم در دست او است، اگر مردی با همسرش هم آغوش شود و در خانه کودکی باشد که بیدار باشد و آنها را ببیند و صدا و نفس آنها را بشنود، هیچگاه رستگار نمیشود، اگر پسر باشد یا دختر، زنا کارمیشود». (کافی:5 /500)
بنابراین اگرچه غریزه جنسی کودک در آغاز، متوجّه عمل جنسی یا لذت جنسی نیست و باید یک سیر رشدی و تحولی را بپیماید تا در زمان بلوغ رشد آن کامل شود؛ اما تحریک پیش از موعد این غریزه، کودک را زودتر از وقت مناسب نسبت به آن هوشیار میکند و آنگاه ضربات جبرانناپذیری به او وارد میشود. این امری است که همه روانشناسان بر آن اتفاق نظر دارند.
والدین باید از روشهای پیشگیری از انحراف کودکان مطلع شوند. با توجه به عواقب نامناسب تحریک جنسی کودکان و بلوغ زودرس آنها، رعایت موارد زیر در این زمینه اهمیت دارد:
1.3. پاسخ به پرسشهای جنسی کودکان
برای کودک درباره مسایل جنسی سؤالاتی مطرح است که میخواهند جواب درست آن را پیدا کند. با توجه به رشد سنی کودکان و آگاهی از تولدهای مکرر و اطلاع از رفت و آمدهای مادران به بیمارستان و مشاهده نوزادان و میزان شکوفایی حس کنجکاوی کودکان، سؤالاتشان در زمینه مسایل جنسی متفاوت و متنوع است. نمونههایی از سؤالات آنها عبارت است از اینکه بچه از کجا آمده است؟ چطور خدا این نوزاد را به ما داد؟ چگونه بچّه ازشکم مادر بیرون آمد؟ چرا بچّه با من تفاوت دارد؟
بعضی از پدران و مادران از پاسخ دادن طفره میروند و پردهپوشی میکنند و با تعابیری چون: این پرسشها به تو نیامده، بزرگ میشوی میفهمی، بعداً برایت میگویم، بچّهها را ساکت میکنند و بعضی جوابهای نادرست و خلاف واقع میدهند، مثل اینکه گفته میشود خدا این بچّه را از آسمان برای ما فرستاده یا از بیمارستان خریدیم. کودک معمولاً میفهمد که این پاسخها، جواب درست سؤالات او نیست و پدر و مادر او را فریب میدهند.
بهنظر میرسد باید در سطح فهم کودکان، سؤالات آنها در مسائل جنسی پاسخ داده شود و از پردهپوشی و پاسخهای خلاف واقع پرهیز گردد؛ زیرا عوارض متعددی دارد، از جمله ممکن است آنها به دوستان و یا منابعی غیر مطمئن روی آورند که چه بسا زمینه انحرافات جنسی را در آنان موجب میگردد.
بنابراین برای پیشگیری از انحرافات جنسی کودکان، لازم است به پرسشهای جنسی آنان درست و متناسب با درکشان پاسخ داد و البته با دقت به معیارهایی که ذکر خواهد شد، پاسخ اغلب سؤالات آنان مشکل نخواهد بود.
ابراهیم امینی مینویسد: «اغلب سؤالات جنسی کودکان، بهگونهای نیست که نتوان به آن جواب داد. ممکن است کودک سؤال کند که نی نی کوچولو قبلاً کجا بوده و از کجا آمده است؟ در اینجا پدر و مادر میتوانند پاسخ دهند که مدتی در شکم مادر زندگی میکرد، بعداً بیرون آمد. ممکن است بپرسد از کجا بیرون آمد؟ میتوان پاسخ داد که زیرشکم مادر، راهی است که بچّه میتواند از آنجا بیرون بیاید. ممکن است بگوید چگونه در شکم مادر بهوجود آمد؟ میتوان پاسخ داد که در شکم مادر بهوجود میآید، تدریجاً بزرگ میشود تا یک بچّه کامل گردد، آنگاه از شکم مادر خارج میشود. در این قبیل سؤالات، صلاح نیست که والدین مسائل پیچیده زناشویی را به میان بیاورند و مطالبی را بگویند که کودکب رای فهم آنها کاملاً آمادگی پیدا نکرده است. تصور نکنید که میخواهد همه حقایق را بفهمد. او میخواهد مطالب را به مقداری که سؤال میکند بداند نه بیشتر». (آيين تربيت: 346 و 347)