vasael.ir

کد خبر: ۹۲۲۶
تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۳:۰۹ - 11 September 2018
آیت الله کعبی/ جلسه 90

جهاد| جهاد ابتدایی یکی از راه های بسط دین اسلام در جهان است

وسائل- گسترش اسلام، اجرای عدالت و دعوت کافران به اسلام شرعا واجب است و جهاد ابتدایی یکی از راههای اجرای این واجب است. یعنی اسلام گسترش پیدا نمی کند، مگر به جهاد ابتدایی. تحقیق صلح و امنیت بین الملل در چارچوب عدالت، متوقف بر جهاد در سطح جهان است. البته جهاد واقعی، نه جهاد داعشی

به گزارش خبرنگار وسائل؛ آیت الله عباس کعبی عضو مجلس خبرگان رهبری در نودمین جلسه درس خارج فقه جهاد که در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) به تاریخ شنبه بیست و هفتم فروردین ماه 1396 برگزار شد در ادامه بررسی ابعاد و حکم جهاد ابتدایی در عصر غیبت به تبیین دیدگاه های موافق وجوب جهاد ابتدایی در عصر غیبت پرداخت و به بررسی روایات دال بر فضیلت مطلق جهاد و همچنین دیدگاه های علما در باب وجوب جهاد پرداخت.

آیت الله کعبی در جلسه  گذشته عنوان کرد: جامعه اسلامی باید مقتدر باشد، نه ضعیف و بر اساس روایات وجوب کسب قدرت نیز استفاده می شود. کسب قدرت هم وجوب نفسی دارد و هم وجوب غیری و تعطیل بردار هم نیست. متوقف بر زمان رسول الله(ص) و معصوم(ع) نیز نیست. منظور از « الْخَیْرُ کُلُّهُ فِی السَّیْفِ» نیز این نیست که اسلام دین شمشیر است؛ بلکه خیریت در سایه قدرت منطور است تا راهی برای تضمین امنیت و پیشرفت علمی و ایمانی و در نهایت تمدن سازی باشد.

مشروح این جلسه را می توانید در ذیل ملاحظه بفرمایید

بسم الله الرحمن الرحیم

 

جهاد ابتدایی 22

القائلون بوجوب الجهاد الابتدایی فی عصر الغیبه 6

بحث درباره وجوب جهاد ابتدایی در عصر غیبت بود. به دلیل دوم که روایات است رسیدیم.

روایت دوم: فضیلت غازی

أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ عَنْ عِیسَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْقُمِّیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ ثَلَاثَةٌ دَعْوَتُهُمْ مُسْتَجَابَةٌ أَحَدُهُمُ الْغَازِی فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُوهُ»[1] سه دسته دعایشان مستجاب است که یکی از آنها رزمنده در راه خداست. پس نسبت به رسیدگی به خانواده آنها مواظبت کنید.

حدیث از نظر سند موثق است و از نظر دلالت نیز باید گفت: رزمنده در راه خدا اطلاق دارد. لزوما به معنای رزمنده صدر اسلام نیست. نکته دیگر «غازی» به معنای رزمنده هجوم کننده است نه مدافع. «غزو» حالت هجوم است نه دفاع. اطلاق این روایت عصر غیبت را نیز شامل می شود. البته دست ائمه(ع) از جهاد ابتدایی کوتاه است و اینکه امام صادق(ع) چنین می فرمایند، یعنی وقتی شرایط آن باشد. جهاد ابتدایی را با جائر جائز نمی دانند. می ماند عصر غیبت و زمانی که خود امام(ع) مبسوط الید باشند.

روایت سوم: افضلیت جهاد بر عبادات

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ أَ لَا أُخْبِرُکَ بِالْإِسْلَامِ أَصْلِهِ وَ فَرْعِهِ وَ ذِرْوَةِ سَنَامِهِ قُلْتُ بَلَى جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ أَمَّا أَصْلُهُ فَالصَّلَاةُ وَ فَرْعُهُ الزَّکَاةُ وَ ذِرْوَةُ سَنَامِهِ الْجِهَادُ ثُمَّ قَالَ إِنْ شِئْتَ أَخْبَرْتُکَ بِأَبْوَابِ الْخَیْرِ قُلْتُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النَّارِ وَ الصَّدَقَةُ تَذْهَبُ بِالْخَطِیئَةِ وَ قِیَامُ الرَّجُلِ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ بِذِکْرِ اللَّهِ ثُمَّ قَرَأَ ع تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِع‏»[2]  امام به طور استفهامی مطرح  می کنند که نمی خواهید بدانید اسلام اصل و فرعش چیست و جایگاه آن چیست؟ گفتیم بله جانم به فدایت. فرمود: اصل اسلام نماز، فرع آن زکات و قله بلند اسلام، جهاد است. سپس فرمود: اگر بخواهی ابواب خیر را برایت بگویم. گفتم: بفرمایید جانم فدایت. فرمود: روزه سپر آتش است و صدقه خطاها را می برد و قیام مرد در نیمه شب به ذکر خدا و سپس آیه شریفه را قرائت فرمود.

روایت صحیح السند است.  اما چند نکته در روایت است: اینکه حضرت فرمود صلاه اصل اسلام است، منظور این است که در نماز ارتباط با خدا و توحید و نبوت و معاد مطرح است و هم عروج و قرب و کمال مطرح است. نه اینکه منظور ظاهر نماز باشد. بلکه منظور نماز کامل است. فرع آن زکات است چون حق الناس است و به حق الله بر می گردد و در رساله حقوق امام سجاد(ع) آمده است: «حَقُّ اللَّهِ الْأَکْبَرُ عَلَیْکَ أَنْ تَعْبُدَهُ وَ لَا تُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ بِإِخْلَاصٍ جَعَلَ لَکَ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ یَکْفِیَکَ أَمْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ»[3] حق بزرگ خدا این است که با اخلاص عبادتش کنی. اگر چنین شد، هم و غم دنیا و آخرت از او برداشته می شود. پس صلاه اصل اسلام است. زکات نیز متعلق به حقوق الناس است و در مقایسه با حق الله، فرع است. اگرچه ادایش در دنیا اهم از حقوق الله است؛ چون در حقوق الله توبه قبول است اما در حق الناس چنین نیست.

سپس فرمود: «ذِرْوَةُ سَنَامِهِ الْجِهَادُ» که در لغت بالاتری بخش شتر را «سنام» می گویند. همچنین به قله مرتفع نیز سنام می گویند. اشاره به اینکه جهاد، بالاترین عبادت است یا باعث ارتفاع و بلندی اسلام می شود تا جایی که گفته شده است: «فَوْقَ کُلِّ ذِی بِرٍّ بِرٌّ حَتَّى یُقْتَلَ الرَّجُلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَیْسَ فَوْقَهُ بِرٌّ وَ إِنَّ فَوْقَ کُلِّ عُقُوقٍ عُقُوقاً حَتَّى یَقْتُلَ الرَّجُلُ أَحَدَ وَالِدَیْهِ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِکَ فَلَیْسَ فَوْقَهُ عُقُوقٌ»[4] جهاد ضمانت اجرای اسلام است. اگر نماز ارتباط با خدا را جور می کند، اگر زمات حق الناس را بر می دارد، پیشرفت اسلام در سایه جهاد  اتفاق می افتد. حدیث به همین مطلب اشاره دارد.

این وصف بلیغ برای جایگاه جهاد که آن را از زکات و روزه و نماز جدا می کند، و ذکر «ذِرْوَةُ سَنَامِهِ الْجِهَادُ»، منافات دارد که متعلق به زمان خاصی باشد. این برتری جهاد طبیعت اوست در هر زمانی که اتفاق بیفتد. از این روایت نیز اطلاق فهمیده می شود.

روایت چهارم: افضلیت جهاد به طور مطلق

«الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قُلْتُ أَیُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ قَالَ الصَّلَاةُ لِوَقْتِهَا وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ».[5]

جهاد نیز به طور مطلق ذکر شده است. خصوصا که صلاه به وقت مقید شده است. بر والدین مطلق است. مومن باشد یا فاجر.[6] اینجا نیز می توانستند جهاد را مقید به چیزی کنند اما نکردند.

روایت پنجم: فضیلت شهید

«الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ سَعْدَانَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ قُتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لَمْ یُعَرِّفْهُ اللَّهُ شَیْئاً مِنْ سَیِّئَاتِهِ»[7] این روایت نیز البته ضعیف السند است. البته به بحث ما نیز ارتباط ندارد و شهادت متفرع بر اصل جهاد است.

روایت ششم: بهترین نوع جهاد

«مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ سُوَیْدٍ الْقَلَانِسِیِّ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَیُّ الْجِهَادِ أَفْضَلُ قَالَ مَنْ عُقِرَ جَوَادُهُ وَ أُهَرِیقَ دَمُهُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»[8]  حدیث موثق است. سوال از بهترین جهاد است؟ فرمود: کسی که سوار بر اسب است می جنگد تا اینکه او را می زنند و اسبش می افتد. یعنی مهمترین میدان جهاد، خط اول است. جهاد با شمشیر و جهاد نظامی مهم تر است. مهمترین مرحله هم این است که تا حد جانبازی پیش برود و شهید شود. وجه دلالت افضلیت شهادت در راه خداست و شامل شهادت در عصر غیبت نیز می شود.

جمع بندی روایات

به هر ترتیب ما به عنوان شش حدیث ذکر کردیم. روایاتی که از رسول الله(ص) است، ملحق به آیات است. اما روایاتی که از زبان ائمه(ع) ذکر شده، حائر اهمیت است. چون ایشان جهاد ابتدایی تحت لوای جائر را حرام می دانستند و از طرفی در این روایاتت، مطلق ذکر شده، پس می توان نتیجه گرفت که منظور جهادی است که با جائر نباشد، چه در عصر غیبت باشد چه در عصر ظهور.

دلیل سوم: قول فقهاء

راه چهارم برای اثبات جهاد ابتدایی در عصر غیبت، قول فقهاست. خلاصه کلام مرحوم سید عبدالاعلی سبزواری(ره) چنین است: «أنّ بسط الإسلام و إقامة عدله و دعوة الکفّار إلیه واجب شرعاً، ثمّ الجهاد الابتدائی أحد الطرق لأداء هذا الواجب الکلی و من هنا فالشروط المذکورة مثل توقّف الجهاد على وجود الإمام و بسط یده لا موضوعیة لها، بل هی طریق لأداء الجهاد الابتدائی بشکله الصحیح حتى یؤدّی إلى بسط الإسلام و نشره و إقامة عدله، و من هنا فلو أنّ الفقیه فی عصر الغیبة تمکّن من ذلک لوجب علیه من دون فرق، لأنّ الحکم- و هو إمکان بسط الإسلام- ینطبق على موضوعه و هو الفقیه المتمکّن من بسط الإسلام عبر الجهاد».[9]

یعنی گسترش اسلام، اجرای عدالت و دعوت کافران  به اسلام شرعا واجب است و جهاد ابتدایی یکی از راههای اجرای این واجب است. یعنی اسلام گسترش پیدا نمی کند، مگر به جهاد ابتدایی. تحقیق صلح و امنیت بین الملل در چارچوب عدالت، متوقف بر جهاد در سطح جهان است. البته جهاد واقعی، نه جهاد داعشی. همچنین درباره دعوت کفار. از این بابت، آن شرایط که می گویند حتمام امام معصوم(ع) وجود داشته باشد و بسط ید داشته باشد، ایشان می فرماید موضوعیت ندارد. وگرنه باعث محدودیت اسلام و عدم اجرای و عدم دعوت کفار می شود. و آرام آرام اسلام مندرس می شود. سپس می فرمایند: اگر فقیه در عصر غیبت توانایی برای اجرای جهاد داشته باشد، بر او واجب می شود. چون حکم (بسط اسلام) منطبق بر موضوع است. چه کسی باعث بسط اسلام است؟ فقیه.

این فرمایش ایشان است. به نظر ما این فرمایش تمام نیست. ما شکی نداریم که ترویج دین واجب و دعوت کفار در هر حال کار نیکی است و با احتمال تاثیر نیز واجب می شود. بحث این است که دعوت کفار اگر متوقف بر قال و حضور در میدان عملیات مسلحانه شود، آیا واجب است یا خیر؟ جهاد ابتدایی یعنی همین؛ جنگ با کفار برای دعوت به اسلام. ما در اینجا نیاز به بیان شارع داریم و ما نمی دانیم به حکم عقل ارجاع دهیم. چون از مدرکات عقل عملی نیست. مدرکات عقل عملیه مانند حسن عدل،  قبح ظلم و حقانیت اسلام و بطلان کفار و حتی حقانیت دعوت کفار و...اما خصوصیت دعوت، از مدرکات عقل عملی نیست. بلکه به مصلحت و مفسده بازمی گردد. مدرکات عقل عملی به حسن عدل و قبح ظلم باز می گردد اما دایره مصلحت و مفسده اعم از مدرکات عقل عملی است و نیازمند پیام وحی است و به همین دلیل انبیاء آمده اند. از جمله آن موارد، جهاد ابتدایی است. «فلو قال الشارع: إنّ بسط الإسلام عن طریق القتال متوقف على وجود المعصوم و بسط یده فلا یمکننا التعدّی إلى غیره إلّا بإذنه، لأنّه تمام موضوع الحکم لا أنّه طریق إلیه»[10].

ممکن است چنین جوابی داده شود: درست است که جهاد ابتدایی از مدرکات عقل عملی نیست، اما شارع مصلحت اصل آن را بیان فرموده است. ما با استفاده از تشریع جهاد در کنار قاعده بسط اسلام استفاده می کنیم که باید در عصر غیبت جهاد کنیم. یعنی صرفا از احکام عقل عملی استفاده نکردیم، بلکه از تشریع اصل جهاد استفاده کردیم.

رد دلیل سوم

جواب دلیل سوم این است که به اطلاق و عمومات آیات و روایات بر می گردد و همان دلیل اول و دوم است و ارتباطی به بسط اسلام ندارد. شما به تشریع جهاد تمسک کردید که اثبات آن به دو دلیل قبل بر می گردد. بنابراین ماقاله الفقها برای این اصل، دلیل مستقلی در کنار آیات و روایات نیست.

دلیل چهارم: دفاعی بودن  جهاد ابتدایی

راه چهارم برای اثبات جهاد ابتدایی در عصر غیبت، دفاعی بودن جهاد ابتدایی است. یعنی جهاد ابتدایی از مصادیق دفاع باشد. که عقلا و شرعا واجب است در حضور و غیبت. دفاع مصادیق مختلفی دارد و یکی از آنها دفاع از کیان و اصل اسلام است. یعنی اصل کلمه اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله(ص). دفاع از جامعه و سرزمین اسلامی و اعراض و اموال مسلمین است.

بنابراین دفاع دو مصداق پیدا کرد: دفاع عن بیضه الاسلام و جامعه الاسلامی. دفاع سومی داریم که قدر متیقن دفاع است و آن دفاع از انسانیت و مستضعفین و حقوق الله در بندگان است.[11] خب ما از چه چیز مستضعفین دفاع می کنیم؟ مستضعفی که حکومت طاغوتی کافر بر او مسلط است و مانع آشنایی مستضعف با حقایق اسلام باشد، او را باید نجات داد. نجات  مستضعفین و بستر سازی برای شناخت خدا و تحقق توحید، آنهم نوعی دفاع است که همان جهاد ابتدایی است. دفاع از مستضعفین خصوصیت ندارد که در زمان حضور امام(ع) جائز باشد اما در عصر غیبت جایز نباشد.

رد دلیل چهارم

البته این بیان جواب دارد و آن تفاوت نوع دفاع است. آن دفاع واجب در عصر حضور و غیبت، - که قدر متیقن دفاع است – دفاع از اصل اسلام و مسلمانان و اقامه شعائر است. مثلا اگر در جائی اذان مسلمانان را منع کنند  و مناره را خراب کنند، واجب است دفاع بشود. اگر این نباشد، باعث اندراس و انهدام اسلام می شود. مانند اینکه اگر در بالکان و قفقاز دفاعی صورت نمی گرفت و مسلمانان حرکت نمی کردند، اصل اسلام از بین می رفت و صربها در بوسنی هرزگوین که به دنبال نسل کشی بودند، باعث شدند هویت اسلامی در نزد مسلمانان بوسنی زنده شود و اگر هجومشان به خاطر هویت اسلامی نبود، اصل اسلام در آنجا از بین می رفت. اما اینکه نام جهاد ابتدایی را دفاع از انسانیت و مستضعفین و توحید و حقوق الله بگذاریم، بیانی برای فلسفه و اهداف جهاد است و حالی که آنها ماهیت جهاد ابتدایی را که جنبه هجوم و آغازگری دارد را از بین نمی برد. چون ما خود ابتدا به ساکن می خواهیم سرزمین کفر را فتح کنیم. فتح بلاد کفر و جلب کفار الی الاسلام، از لحاظ فقهی دفاع نمی گویند، بلکه فلسفه اش دفاع است. علامه طباطبایی(ره) و شهید مطهری(ره) گفته اند حقیقت جهاد ابتدایی، دفاع از انسانیت است. فرمایش در تبیین فلسفه جهاد صحیحی است اما در تبیین جهاد ابتدایی درست نیست. کما اینکه اگر جهاد ابتدایی را ترک کنیم و مشغول دفاع شویم، اتفاقی نمی افتد.

 بلکه بالاتر که در سرزمینی که جهاد دفاع از بیضه اسلام وجود دارد، نوبت به جهاد ابتدایی مصطلح نمی رسد حتی بر فرض وجوب آن. به دلیل فقه تزاحم. مانند زمان کنونی که فلسطین اشغال است، امریکا به مصالح مسلمین متجاوز است. در هر جا با امریکا و اسراییل بجنگیم، دفاع کرده ایم و نوبت جهاد ابتدایی نمی رسد. بله، البته بر فرض ترتّب در اصول فقه، که یعنی امر مولا را در وجوب جهاد دفاعی عصیان کنیم، آیا جهاد ابتدایی ساقط می شود؟ بنابر وجوب و صحت ترتّب خیر، ساقط نمی شود. مرحوم نائینی(ره) ابعاد این ترتب را در «فرائد الاصول» و «اجوب التقریرات» ذکر کرده اند.

ادامه در جلسه آینده....

پایان جلسه نودم

***

 


[1] . تهذیب‏الأحکام، ج6 ، ص122 - وسائل‏الشیعة، ج15،ص21.

[2] . الکافی، ج2 ، ص23.

[3] . وسائل‏الشیعة، ج15، ص172.

[4] . الکافی، ج2 ، ص348.

[5] . الکافی، ج2 ، ص 158.

[6] . الکافی، ج2 ، ص162 : «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ ثَلَاثٌ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَحَدٍ فِیهِنَّ رُخْصَةً أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ بَرَّیْنِ کَانَا أَوْ فَاجِرَیْنِ».

[7] . الکافی، ج5 ، ص54.

[8] . الکافی، ج5 ، ص54.

[9] . مجلة فقه أهل البیت علیهم السلام (بالعربیة)؛ ج‌33، ص: 165 به نقل از: السید عبد الأعلى السبزواری فی مهذب الأحکام 15: 85 و 86..

[10] . مجلة فقه أهل البیت علیهم السلام (بالعربیة)؛ ج‌33، ص: 166.

[11] . نساء/ 75: « وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً».

120/907/د

مقرر: قطبی

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۶ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۰:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۲۲:۰۷
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۵۲
غروب آفتاب
۱۹:۴۶:۵۸
اذان مغرب
۲۰:۰۴:۴۵