به گزارش خبرنگار وسائل، درپیش اجلاسیه اول کرسی نظریه پردازی امنیت متعالیه پس از تبیین نظریه توسط حجت الاسلام لک زایی (بخش اول )منتقدان به بررسی نظریه و نقاط ضعف( بخش دوم) آن پرداختند و سپس حجت الاسلام لک زایی به بخشی از سوالات مطرح پاسخ دادند (بخش سوم).
در (بخش نخست) پیش اجلاسیه دوم کرسی نظریه پردازی امنیت متعالیه، حجت الاسلام لک زایی با ارائه تبیینی جدید از دیدگاه خویش نسبت به امنیت اسلامی، اصول و مولفه های قوام بخش این نظریه، تلاش کرد تا زوایای مجهول نظریه خویش را برای منتقدین روشن سازد. در (بخش دوم) این کرسی که خدمت شما ارائه شد ناقدین برخی مطالب را پیرامون نکات ابهام آمیز نظریه امنیت متعالیه را مطرح و حجت الاسلام لکزایی اقدام به ارائه پاسخ های لازم نمود و در (بخش پایانی) این پیش اجلاسیه دکتر صدرا نقدهای خود پیرامون این نظریه را مطرح نمود.
در (بخش نخست) از اجلاسیه پایانی کرسی نظریه پردازی امنیت متعالیه دکتر لک زایی بر اساس روشی متفاوت به تبیین دیدگاه خود پرداخت و در ادامه دکتر ستوده به عنوان اولین ناقد مطالب خود را مطرح نمود.
دکتر ستوده:
قرائتی که ما از نظریههای امنیت در مکاتب مختلف بینالمللی داریم نشان میدهد که نکاه آنها بیشتر مادی و سکولار است و امنیت را برای انسان ها و جوامع در محدوده منافع ملی و یا منافع مادی میبینند. آنچه که در این نظریه به آن توجه شده است ادبیات برآمده از اسلام، مبانی قرآنی و روایی است که در قالب تئوریک و علمی به آن پرداخته شده است.
در جلساتی که قبلاً برگزار شد به نظر میرسید که در پردازش بعدی این نظریه ادبیاتی که بکار گرفته میشود تا حد زیادی ادبیاتی باشد که با فرمها و پازل های عینی موجود همخوانی خود را حفظ کند.
سؤال اول این است که تغییراتی که در نسخه اول و نسخهای که اکنون ارائه شد در کجا آمده است؟ محتوا در دو نسخه تقریباً یکی است و به صورتی است که مقالات قبلی به صورت خلاصه تر بیان شده است اما دسته بندیها تقریباً همان دسته بندی های قبلی است، روشهایی که برای تبیین نظریه در نظر گرفته شده همان قبیلی است و تعاریف نیز همان تعاریف قبلی است.
صرف اینکه بگوییم امنیتی که مرسوم است در تعریف امنیت یک نگاه مادی است و امنیت متعالی نظر به بهار اخروی را دارد به نظر میرسد اغنا کننده نباشد و بنابراین باید بیش از این تبیین شود. نکته دومی که در بحث قبل نیز وجود داشت این بود که ما یک بحث فرا نظریه امنیت متعالیه داریم و یک نظریه امنیت متعالیه. این دو هم ظاهراً اگر از هم تفکیک میشود بهتر بود و به آن دسته از ادبیات و بحثهایی که دقیقاً معطوف به فرا نظریه امنیت متعالیه است جدا در جای خودش قرار بگیرد و آنهایی که معطوف به تبیین امنیت متعالی است جداگانه آورده شود.
در بحث هایی که وجود دارد در بحث مبانی یک پراکندگی را مشاهده میکنیم، مثلاً در یک نوشتهای از نظریه دو فطرت به عنوان بحثهای خود نظریه استفاده شده است درجایی دیگر تیتر نظریه دو فطرت خورده است و درجایی دیگر فرا نظریه دو فطرت آورده شده است، که نا هماهنگی است و مشخص نمیکند که این بحثهای دو فطرت خودش نظریه است یا فرا نظریه است.
بحث دیگر این است که بحثهای فرا نظریه آن چه که مو تواند طرح بشود بهتر است تفکیک شود، به طور مثال در جداول بحثها مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی یکجا ذکر شده است. این می طلبد که از هم تفکیک شود، بحث های هستی شناسی جدا بیاید و بحثهای معرفتشناسی هم جدا بیاید و پس از اینکه آینها بیان شد ارتباط بحثهای مبانی باز به امنیت پر رنگتر شود و وصل شود.
نکته دیگر اینکه تکلیف نظریه متعالیه به چهار وجهه باید روشن شود. یکی به وجه قلمرو است، یکی به وجهه روش و یکی به وجه هدف و یکی به وجهه پذیرش. این چهار وجهه را باید تشخیص دهیم که آیا توانسته است که تبیین درستی را به ما بدهد تنازل صدق آنهم رعایت شود یا خیر؟
در قسمت قلمرو آنچه که ارائه شده این است که میگوید قلمرو این نظریه جهانی است در جای دیگری گفتهشده است مرجع امنیت اسلام است، نکته این است که اگر ما قلمرو نظریه را جهانی در نظر بگیریم چگونه میتوان امنیت متعالیه را به کشورهای غیر سرایت داد؟ باید دید که امنیت متعالیه ناظر بر کل کشورها است؟ اگر ناظر بر اسلامی است باید قلمرو اش مشخص باشد و آن هم مربوط به جهان اسلام است و بعد در جهان اسلام هم ممکن است بگویم که معطوف به جهان اسلام است، همچنان که در بحث کاربستها نیز این نظریهای است که میتواند کارایی برای جمهوری اسلامی ایران داشته باشد و اگر سایر کشورها نیز خواستند میتوانند از آن استفاده کنند.
همچنین به لحاظ روش، روشهای متعددی داریم همانند روش استقرایی و روشهای دیگر اما تبیین درستی در مطلوبات به اینکه آیا روش اثباتی است، کیفی است، انتقادی و یا در کل نسبتها قرار میگیرد تبیین صورت نگرفته است.
مسئله بعدی هدف است، هدف این است که به چه دلیل این نظریه بیان میشود، هدف چیست؟ برای چه مقصد و هدفی و قایتی این نظریه گفته میشود؟ آیا هدف تبیین وضع موجود است؟ که در این صورت با نظریه متعالیه چه مقدار میتوان آنرا انجام داد؟ یا اینکه هدف هنجار سازی است؟ به عبارت دیگر نظریه تا حد زیادی میرود در نظریههای هنجاری و ارزشی که باید دید این نظریه اگر صرفاً تأکید زیاد آن بر هنجار سازی یا جنبه های هنجاری داشته باشد جنبههای کار بستی و کاربردی آنر ا چگونه میتوان تبیین کرد؟
مسئله دیگر پذیرش این نظریه است، به این تربیت که جامعه علمی موجود در سطح ملی و نگاه بینالمللی نظریه متعالی چه مقدار هم خوانی پیدا میکند با نظریههای موجود ؟ آیا اشتراکی بین نظریه متعالیه با نظریههای موجود وجود دارد؟ یا اینکه تعارضی بین آنها وجود دارد.
این مسئله مهم است که اگر بتواند جنبههای پذیرش این نظریه هم در مجامع علمی پذیرفته شود جنبههای کارایی نظریه را افزایش دهد.
آیا هدف تبیین و بیان یک نظریه علمی مطلوب است یا یک نظریه عملی مطلوب؟
آیا نظریه امنیت متعالیه دارای محدودیت هایی نیز است؟ چه در وجه تئوری و چه در وجه عملی با چه محدودیت هایی روبرو است؟
120/د