vasael.ir

کد خبر: ۹۲۰۳
تاریخ انتشار: ۲۱ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۴:۲۹ - 12 September 2018
حجت الاسلام و المسلمین طائب/ 139

فقه جهاد و دفاع| بررسی ادله وجوب دفاع از حریم خانواده

وسائل- حجت الاسلام طائب در خصوص مسأله چهارم که مربوط به تجاوز به عرض و آبرو مانند چشم چرانی است گفت: اطلاقات روایاتی نظیر موثقه سکونی و صحیحه قیاس بن ابراهیم دلالت بر وجوب دفاع دارد.

به گزارش خبرنگار وسائل، حجت الاسلام و المسلمین مهدی طائب در جلسه یکصد و سی نهم درس گفتار فقه جهاد و دفاع که در تاریخ هفدهم مهرماه 96 برگزار شد در ادامه بررسی دفاع قسم دوم (دفاع در برابر تجاوز به ناموس و اموال) به تبیین اقسام دفاع شخصی پرداخت.

حجت الاسلام و المسلمین طائب در جلسه  گذشته عنوان کرد: دفاع یا از نفس است و یا از عرض و آبرو است و یا از مال و در هر سه مورد هدف مهاجم یا به خودش شخص تعلق گرفته است؛ به این صورت که قصد جان همین فرد را کرده است یا قصد آبروی همین فرد را دارد و قصد اموال همین شخص را دارد و یا هدف مهاجم به بستگان آن شخص تعلق گرفته است به این صورت که یا قصد بستگان این شخص را دارد، یا قصد آبروی بستگان او را دارد، یا قصد اموال بستگان او را دارد.

وی در ادامه بررسی ادله وجوب دفاع در مقابل متجاوز به حریم خانواده به موثقه سکونی اشاره کرد و گفت: این روایت از دو طریق نقل شده(از طریق کلینی و شیخ طوسی) که در مجموع روایت قابل استناد است و بر وجوب دفاع در مقابل متجاوز دلالت دارد.

استاد درس خارج در ادامه به مسأله سوم اشاره کرد و گفت: در این مسأله قصد فرد مهاجم افراد متعلق مکلف است که حضرت امام می فرمایند: دفاع بر مکلف جایز و بلکه واجب است؛ اگر چه به قتل مهاجم منجر شود. مرحوم امام قید (ظلما) را اضافه کردند تا موردی را که ظلم نیست، خارج کنند.

وی در تبیین مسأله چهارم گفت: این مسأله در مورد عرض و آبرو است. به عبارتی مهاجم قصد کشتن فرد را ندارد؛ بلکه قصد دارد اقدامی انجام دهد که این اقدام موجب بی آبرویی می شود.

حجت الاسلام طائب حکم این مسأله را از دیدگاه امام اینگونه بیان کرد: هدف دزد، تجاوز و فحشاء است بلکه اگر دزد قصد مراحلی پایین تر از تجاوز و فحشا را داشته باشد؛ مثلا قصد بوسیدن و یا چشم چرانی داشته باشد، ظاهرا حکم، وجوب دفاع است؛ به هر وسیله ای که ممکن است.

وی اطلاق موثقه سکونی و صحیحه قیاس بن ابراهیم را دلیل بر وجوب دفاع در مسأله سوم که حکم عرض و آبرو است می داند.

مشروح این جلسه را می توانید در ذیل ملاحظه بفرمایید

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض شد، وقتی مهاجم و دزد وارد حریم و خانه کسی می شود، هدفش یا قتل است و یا تجاوز و یا تصاحب اموال و در هر سه صورت یا خود فرد مورد هجوم مدنظر مهاجم است یا یکی از بستگان او و همچنین بیان شد که اگر هدف دزد و مهاجم قتل نفس باشد، دفاع واجب است و بر این حکم به وجوب 4 دلیل اقامه شد.

در موثقه سکونی از قول امیرالمومنین(ع) نقل شد که خداوند متعال فردی را که مهاجم ویا دزدی به او حمله کند و او در صدد دفاع برنیاید، مبغوض می دارد. این روایت دو سند دارد؛ یک سند آن مرحوم کلینی است و در سلسله سند آن سکونی که از عامه است، وجود دارد؛ ولی او را توثیق کردند. سند دیگر آن مرحوم شیخ طوسی است، در این سلسله سند فردی به نام بنان بن محمدبن عیسی الاشعری وجود دارد. این فرد از بزرگان اشعریون بوده و در قم ساکن بودند. اشعری ها به هدایت امام رضا(ع) به قم آمدند و مستقر شدند و شاید خیل عظیمی از روایات توسط اشعریون به آیندگان رسیده است. اشعریون اصالتا یمنی اند. محمدبن عیسی دارای 3 فرزند است که یکی از آنها به نام عبدالله از معاریف است. بنان برادر اوست و از طریق بنان حدود چهل و اندی روایت وارد شده است؛ ولی توثیق ندارد همچنانکه قدحی در مورد او بیان نشده است؛ لذا روایات او مورد قبول است.

صحیحه قیاس بن ابراهیم

روایت بعدی که صحیحه است و دلالت بر وجوب دفاع می کند موثقه قیاس بن ابراهیم است. این صحیحه را مرحوم صدوق در تهذیب نقل می کند و می گوید: امام صادق(ع) از امام باقر(ع) نقل می کند که وقتی دزد بر کسی وارد شد و قصد اهل و مال او را دارد؛ اگر آن فرد بتواند با شدت غضب با او مقابله کند، باید این کار را انجام دهد. حضرت در ادامه فرمودند: دزد محارب و خدا و رسول خدا محسوب می شود پس او را بکشید و هر چه پیش آمد بر عهده من است. در این روایت عبارت (تبدر) از ماده بدر وجود دارد. بدر در لغت به معنای آشکاری فراوان است. النجم فی بدره یعنی هنگامی که ماه خیلی روشن است؛ لذا به ماه شب چهارده بدر گویند. یَبدُرُ یعنی آشکار می شود. کتاب العین که یک کتاب لغوی است در معنای یَبدُرُ می گوید: ظهور عصبانیت در صورت و رفتار شخصی را بدر گویند. حضرت امیر(ع) در این روایت می فرمایند: وقتی دزد قصد جان، اهل و مال کسی را دارد باید ایستادگی کند و با شدت غضب او را بزند. در این روایت حضرت امر می کنند و امر دال بر وجوب است.

اشکال

ممکن است اشکال شود که این روایت راجع به اهل و مال دستور به دفاع می دهد ولی راجع به دفاع از نفس در صورتی که مهاجم قصد جان کسی را کرده، ساکت است.

جواب

این روایت به طریق اولی شامل دفاع از جان و خود شخص هم می شود. وقتی در صورت حمله به اهل، دفاع واجب است به طریق اولی در صورت حمله به خود شخص، دفاع واجب خواهد بود؛ به عبارتی این روایت وجوب دفاع از خود را مفروض گرفته است؛ لذا از این روایت وجوب دفاع در صورت حمله دزد به فرد و یا حریم اواستفاده می شود.

مسأله سوم

بر همین اساس مرحوم امام در مسأله سوم فرمودند: اگر دزد به فردی که به مکلف تعلق دارد، از قبیل پسر، دختر، پدر، برادر و یا سایر افرادی که به مکلف تعلق دارند، حتی کنیز و عبد، حمله کند تا او را از روی ظلم بکشد، دفاع بر مکلف جایز و بلکه واجب است؛ اگر چه به قتل مهاجم منجر شود. مرحوم امام قید (ظلما) را اضافه کردند تا موردی را که ظلم نیست، خارج کنند.

مسأله چهارم

مسأله در مورد عرض و آبرو است. به عبارتی مهاجم قصد کشتن فرد را ندارد؛ بلکه قصد دارد اقدامی انجام دهد که این اقدام موجب بی آبرویی می شود. اگر دزد به حریم فردی (همسر و یا غیر همسر) هجوم آورد تا تجاوز کند، به هر وسیله ای که ممکن است دفاع واجب است؛ اگر چه به قتل مهاجم منجر شود.

مرحوم امام در این مسأله فرمودند که هدف دزد، تجاوز و فحشاء است و سپس در ادامه فتوا، ایشان می فرمایند: بلکه اگر دزد قصد مراحلی پایین تر از تجاوز و فحشا را داشته باشد؛ مثلا قصد بوسیدن و یا چشم چرانی داشته باشد، ظاهرا حکم، وجوب دفاع است؛ به هر وسیله ای که ممکن است.

دلیل حکم مسأله چهارم

اولا) اطلاق موثقه سکونی شامل عرض هم می شود. حضرت امیر(ع) در آن روایت فرمودند: خداوند از دست بنده ای که بر او دزد هجوم آورده و او دفاع نمی کند، غضبناک می شود. در این روایت قید کشتن وجود ندارد؛ بلکه نسبت به قتل و عرض اطلاق دارد. اطلاق روایت هم شامل هجوم به قصد قتل و هم شامل هجوم به هدف عرض و آبرو می شود.

ثانیا) صراحت صحیحه قیاس بن ابراهیم دربر دارند حکم وجوب دفاع در مانحن فیه است. در این روایت آمده که اگر دزد اراده حریم و اهل فردی را دارد، بر آن فرد دفاع از حریم واجب است؛ اما این روایت نسبت کشتن اهل و یا تجاوز به حریم فرد و یا حتی نسبت به مرحله کمتر از تجاوز اطلاق دارد و در هر صورت دفاع واجب است. با این بیان اطلاق روایت قیاس بن ابراهیم شامل عرض و آبرو هم می شود.در فتوای مرحوم امام چون فحشا از بارزترین مصادیق است، به طور صریح حکم به وجوب دفاع داده اند؛ ولی نسبت به ما دون فحشا ایشان فرمودند: ظاهر این است که در ما دون فحشا هم دفاع واجب است.

ثالثا) اطلاق روایتی که فرمود: هر کس در برابر ظلمی که قرار است نسبت به او روا داشته شود، مقاومت کند و کشته شود، شهید است؛ شامل خیانت به اهل انسان هم می شود و این خیانت از مصادیق ظلم به انسان است. اگر فردی در راه دفاع از حریمش کشته شود، طبق روایت شهید محسوب می شود؛ منتها در جلسه قبل راجع به این روایت گفته شد که دلالتش بر مدعا تمام نیست؛ یعنی نمی تواند دلالت بر وجوب دفاع داشته باشد؛ ولی قطعا دلالت بر حسن دفاع دارد.

روایات مؤید در مسأله

برای دفاع از عرض روایت صریحی وجود ندارد؛ اما مؤیداتی وجود دارد که مرادشان مربوط به عرض است. روایاتی که انسان را تشویق می کند تا از عرض برادر مومنش دفاع کند. مرحوم صدوق در ثواب الاعمال نقل می کند: امام صادق(ع) فرمودند: هیچ مومنی، مومن ستمدیده ای را یاری نمی رساند، مگر اینکه عمل او برتر از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجدالحرام باشد و هیچ مومنی نیست که بتواند برادر خود را یاری رساند و یاری اش دهد مگر اینکه خداوند در دنیا و آخرت او را یاری کند و هیچ مومنی نیست که دست از یاری برادرش بردارد، درحالیکه قدرت و توانایی یاری کردن او را دارد، الا اینکه خداوند در دنیا و آخرت دست از یاری او خواهد کشید. کلمه خذلان که در روایت آمده به معنای ترک یاری و نصرت است. کتاب العین می گوید: اینکه خداوند یک بنده ای را دچار خذلان می کند، معنایش این است که خداوند در برابر بدیها از او دفاع نمی کند. اگر مومنی، مومن دیگری را در حالیکه می تواند او را یاری کند، یاری نکند، دچار خذلان می شود.

دفع یک اشکال

این روایت اشاره ای به عرض ندارد؛ چون روایت دیگری وجود دارد که اگر سند آن اشکال نداشت به جای این روایت به آن روایت تمسک می شد؛ اما چون سند آن روایت ضعیف است به عنوان مبین این روایت استفاده می شود. اگرچه اطلاق این روایت شامل شامل عرض مومن هم می شود؛ ولی صریح بودن روایت در مورد عرض مد نظر است.

روایت ابی الورد

روایت مورد نظر را مرحوم صدوق در ثواب الاعمال ذکر کرده است که شخصی به نام ابی الورد در سند روایت وجود دارد که توثیق ندارد. روایت از امام باقر(ع) نقل شده که حضرت فرمودند: اگر نزد فردی از برادر مومنش غیبت شد و آن فرد، برادی مومنش را که غیبتش شده است یاری کرد، خدای متعال هم او را یاری خواهد کرد.

در این روایت یاری کردن از فرد غیبت شده به این است که به غیبت کننده گفته شود تا غیبت نکند. در واقع در غیبت کردن آبروی شخص مومن مورد تعرض قرار گرقته است. غیبت به این معنا نیست که آنچه در شخص وجود ندارد بازگو شود؛ چون در این صورت تهمت خواهد بود؛ بلکه غیبت به این معناست؛ عیبی که در فردی وجود دارد توسط دیگری در مجلسی که آن فرد حضور ندارد، مورد بازگویی قرار گیرد و این باعث بی آبرویی برای فرد غیبت شونده می شود؛ لذا در مجلس غیبت عرض و آبرو مورد هجوم قرار می¬گیرد و یاری کردن از چنین فردی، دفاع از آبرو و عرض اوست.

در ادامه روایت آمده است که اگر کسی در حالیکه می تواند، برادر مومن مغتاب را یاری نکند و از او دفاع نکند، خداوند او را در دنیا و آخرت خوار می کند.

باید دانست که خواری در آخرت یعنی عذاب و هر گناهی که بر آن وعده عذاب داده شود خلافش واجب است. این روایت قرینه می شود بر اینکه باید از آبروی برادر مومن دفاع کرد.

دفع یک اشکال

اشکال نشود که این روایت چه ربطی به وجوب دفاع از آبروی خود شخص دارد؛ چون وقتی دفاع از آبروی برادر مومن واجب باشد به طریق اولی دفاع از آبروی خود فرد واجب خواهد بود.

قبح اذلال نفس و حکم آن

دلیل دیگری که دال بر وجوب دفاع از عرض است، مسأله قبح ذلیل کردن نفس مومن توسط خود مومن است. مومن حق ندارد کاری کند که نزد مردم ذلیل و خوار شود. اما اینکه اذلال نفس حرام است یا نه فقها به کراهت قائل شدند؛ ولی ظهور روایت در حرمت است. در موثقه سماعه از امام صادق(ع) نقل شده که حضرت فرمودند: خداوند متعال همه امور مومن را به خودش تفویض کرده است؛ ولی اجازه نداده است که مومن خودش را خوار کند؛ چون خداوند می خواهد مومن عزیز باشد.

اشکال

اگر اشکال شود که ولو مومن حق ندارد خودش را خوار و ذلیل کند و جلوگیری از خوار و ذلیل شدن واجب است؛ اما این حکم به حرمت اذلال نفس چه ارتباطی با ما نحن فیه دارد که دیگری قصد آبروی مومن را دارد؟

جواب

برای وجوب دفاع در برابر هجوم دزد به قصد جان به آیه «ولا تقتلوا انفسکم» تمسک شد و در استدلال به این آیه گفته شد: اگر فردی از ناحیه یک دزدی مورد هجوم قرار گرفته بر او واجب است تا از خود دفاع کند و اگر جهت دفاع از خود اقدامی انجام ندهد مصداق خودکشی محسوب می شود؛ یعنی خود فرد در قتل خودش جزء سبب می شود و نهی در آیه هم شامل سبب تامه و هم شامل جزء سبب می شود؛ نظیر اینکه کسی یک چاقویی به دست دیگری بدهد تا او را بکشد؛ لذا در صورت عدم دفاع؛ فرد در قتل خودش شریک و جزء سبب خواهد بود. در مانحن فیه که اذلال نفس حرام است، اگر مکلف در برابر اقدام دیگری به قصد اذلال مکلف سکوت کند و دفاع نکند، باعث می شود مکلف در ذلیل کردن خود، جزء سبب واقع شود و مصداق اذلال نفس و حرام خواهد بود؛ لذا دفاع در برابر تهاجم دزد به قصد آبرو واجب خواهد بود.

آنچه تا به حال بیان شد مربوط به موردی است که مهاجم وارد حریم فرد شده و قصد عرض را دارد که در این صورت دفاع واجب است و مرحوم امام هم فرمودند در وجوب دفاع لازم نیست حتما تجاوز به فحشا باشد؛ بلکه در مادون فحشا هم دفاع واجب است. بر این مطلبی که مرحوم امام فرمودند، روایتی وجود دارد که می گوید: پیامبر(ص) در حجره خودشان بودند؛ یک مرتبه متوجه شدند، فردی از سوراخ درب حج به داخل نگاه می کند. حضرت فرمودند: اگر من نزدیک بودم با همین خنجری که در دستم است چشمش را کور می کردم.

در این داستان فرد خاطی کار خاصی انجام نمی داد؛ بلکه فقط نگاه می کرد و وارد حریم هم نشده بود؛ اما در جایی که فرد وارد بر حریم فردی شده باشد، طبق این روایت به طریق اولی دفاع واجب است. این روایت دال بر این است که حق دفاع از عرض و آبرو وجود دارد و از اینکه حضرت می فرمایند: اگر نزدیک بودم او را کور می کردم، معلوم می شود، دال بر وجوب است؛ به این دلیل که حضرت فعل مکروه انجام نمی دهند؛ به عبارتی چون واجب است، حضرت فرمودند: من این کار را می کردم. راوی سئوال کردند که آیا این کار فقط مختص به رسول خداست؟ حضرت فرمودند: خیر؛ اگر من بودم این کار را می کردم و رسول خدا(ص) اسوه است./229/ف

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۶ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۰:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۲۲:۰۷
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۵۲
غروب آفتاب
۱۹:۴۶:۵۸
اذان مغرب
۲۰:۰۴:۴۵