به گزارش وسائل؛ کتاب حاضر با عنوان «مساله حجاب در غرب (بررسی حقوقی – جامعه شناختی)» توسطدکتر علی غلامی نگاشته شده است. این اثر در سال ۱۳۹۱ با همکاری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و دانشگاه امام صادق (ع) به چاپ رسیده است.
پوشش و حجاب که ابتدائا باید در یک بررسی رویکردشناختی به تصور مردم و و نظامهای غربی از آن پرداخت، پدیدهای چند بعدی است که از سویی مقولهای دینی، اخلاقی و معرفتی و از سوی دیگر پدیدهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و حقوقی است.
لذا باید برای تبیین دقیق دلایل رسانندهٔ جوامع غربی به نوع حجاب رایج در آنها بحث را از دو منظر به صورت همزمان مورد بررسی قرار داد؛ اول جامعهشناختی و دوم تاریخی.
از منظر جامعهشناختی، توجه به عواملی همچون دین، تعاملات اجتماعی، مکاتب و نظریات مختلف خصوصا در علوم انسانی و روابط اجتماعی، انقلاب و رشد صنعتی، تحرکات اقتصادی، جنگهای جهانی و… باید مدنظر باشد و در منظر تاریخی توجه به تحولات بعد از رنسانس و تغییرات ایدئولوژیک ایجادشده در غرب و نظرات جدید در مورد انسان و ماهیت وی و مکاتب جدید انسانشناسی ضروری میباشد.
در غرب مساله حجاب و پوشش وضعیتی جدا از سایر مناطق دنیا ندارد و از حدود ۱۵۰۰ سال قبل از تولد حضرت عیسی (ع) تاریخ موجود غرب نشاندهنده التزام مردمان آن دیار به حجاب و پوشش است. این التزام در دورههایی که آموزههای ادیان به صورت جدیتری مدنظر قرار میگرفته، از شدت بیشتر و در سایر زمانها از شدت کمتری برخوردار بوده است.
در مورد اهمیت و ضرورت بحث باید گفت که پدیدهٔ حجاب را میتوان چه از حیث زمان و چگونگی شروع آن و چه از جهت سیر تطور آن در بستر تاریخ خصوصا در مغرب زمین مورد توجه و تامل قرار داد.
کتاب حاضر در چهار فصل ساختاربندی شده است.
در فصل اول که تحت عنوان «مفهوم، چرائی و سیر تطور حجاب» نامگذاری شده است ابتدا مفهوم حجاب تبیین گردیده و سپس مفهوم شرعی حجاب تشریح شده و آنگاه سیر تطور حجاب که عمده بحث این فصل میباشد آغاز گردیده است. در ابتدا سیر تطور بحث در غرب در چهار بازهٔ زمانی ۱۵۰۰ ق. م. تا ۵م.، دوره قرون وسطی (قرن ۵. م. تا ۱۵ام) پس از رنسانس (قرون ۱۵ام تا ۲۰م)، دوره معاصر (قرن ۲۰م. تاکنون) مورد قرار گرفته و پس از آن سیر موضوع در سایر ادیان و در میان بقیه ملل تبیین شده و نهایتا ریشهها و فلسفه حجاب بررسی شده است.
در فصل دوم که عنوان «دلایل رویگردانی و مخالفت با حجاب در غرب» برای آن انتخاب شده است، عوامل منفی ضد حجاب در سه حوزه شناختی، گرایشی و رفتاری مورد تحلیل قرار گرفته است. ساحت شناختی حاوی و شامل عواملی است که در تشکیل و نضج تلقی، نگاه و ذهنیت فرد نسبت به پدیده حجاب و پوشش نقش داشتهاند و تلقی زنان و دختران غربی از حجاب و پاکدامنی محصول عوامل ناظر به آن است. ساحت گرایشی دربردارنده عواملی است که باعث بیرغبتی و عدم گرایش به حجاب، پوشش و پاکدامنی و بلکه تمایل به نقطه مقابل آن در میان زنان و دختران غربی شده است. در ساحت رفتاری به عواملی پرداخته و اشاره میشود که در حوزه عمل باعث رویگردانی از حجاب میشود و اعمالی که در راستای تضعیف و انکار حجاب به کار گرفته میشود ولی بر خلاف اهداف و منویات مرتکبان آن نه تنها باعث رویگردانی از حجاب نشده است، بلکه نتیجه عکس داشته و اقبال جمعی را به حجاب در پی داشته است.
در فصل سوم که در نقطه مقابل فصل دوم، با عنوان «دلایل اقبال به حجاب در غرب» نام دارد، در سه حوزهٔ پیش گرفته (شناختی، گرایشی و رفتاری) کلیه عوامل رسانندهٔ مردم در غرب به حجاب و به سوی آن مورد طرح و تبیین قرار گرفته است. در ساحت شناختی عواملی مورد بررسی قرار گرفته است که در تلقی، تصور و شناخت افراد از حجاب و پوشش اثرگذار بوده و هستند؛ به عبارت دیگر عوامل تشکیل دهنده ذهنیت افراد خصوصاً زنان و دختران نسبت به پدیده حجاب در غرب. ساحت گرایشی حاوی عواملی است که ایجاد میل و رغبت به حجاب در میان زنان و دختران در غرب، قابل بررسی میباشد. در ساحت رفتاری به عواملی پرداخته شده که در مقام عمل سبب اقبال به حجاب شده است. البته در ادامه مشاهده خواهد شد که این عوامل ممکن است ایجابی باشد و در راستای اقبال به حجاب صورت پذیرفته باشد و یا ممکن است سلبی بوده و رفتاری باشد که در نتیجه آثار آن و در تقابل با آن، اقبال به حجاب اتفاق افتاده باشد.
در فصل چهارم که آخرین فصل این کتاب است ابتدا عملکردهای قانونی برخی کشورهای غربی و در راس آن فرانسه علیه حجاب توضیح داده شده و در ادامه آن روند قانونی و امنیتی با استفاده از مبانی خود آنها و مبانی حقوق بشری، عقلی و نظری مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.