به گزارش وسائل ؛ موضوع پوشش رامی توان از زوایا و رویکردهای گوناگون تاریخی، جامعه شناسی، روان شناسی، هنری و دینی مورد مطالعه قرار داد؛ ولی مقصود اصلی این کتاب، بررسی پوشش بانوان از نگاه « فقه » و کنکاشی همه جانبه در مبانی و فروع فقهی آن است. البته به طور محدود، به فروعی مانند پوشش دختران نابالغ، پوشش مردان در برابر بانوان، بلکه پوشش مردان در برابر مردان نیز می پردازیم که همگی جنبه استطراد و تتمیم دارد.
تا جایی که می دانیم، تاکنون پژوهشی همه جانبه و منطبق با نیازهای روز، درباره پوشش بانوان با رویکرد کاملا فقهی، انجام نگرفته است. به حسب ظاهر، نخستین اثر مکتوب – لااقل به زبان فارسی – در این زمینه، کتاب « مسئله حجاب » تالیف آیت الله شهید مطهری است؛ ولی این کتاب، علی رغم در برداشتن نکات بسیار ارزنده، به همه مسائل و جوانب فقهی پوشش بانوان نپرداخته است. افزون بر این که کتاب مزبور را به دلیل رویکرد مخصوصی که دارد و با توجه به این که حدود نیمی از مطالب آن، به بررسی پیشینه تاریخی حجاب، فلسفه و فوائد تشریع آن، توصیه های اخلاقی، پاسخگویی به پاره ای از شبهات روشنفکری و … اختصاص یافته، نمی توان یک پژوهش فقهی به معنای مصطلح و با اهداف خاص آن دانست.
پیش از کتاب مذکور، آن چه می تواند به عنوان پیشینه این تحقیق – به صورت محدود و پراکنده – تلقی شود، نکات و مباحثی است که شمار قابل توجهی از فقهای پیشین، در ابواب گوناگون فقه، به ویژه در باب صلاه، بحث لباس نمازگزار و نیز باب نکاح مطرح کرده اند.
به نظر می رسد جامعه ما، در امور مربوط به بانوان، به خصوص در امر پوشش، دچار افراط و تفریط شده است، بعضی واجبات را سبک شمرده، آن ها را ضایع کرده اند، عده ای نیز از حدود و احکام الهی، پا فراتر نهاده، رخصت ها و مباح ها را ممنوع کرده اند و به اصطلاح « کاتولیک تر از پاپ » شده اند؛ در حالیکه قرآن به صراحت می گوید:
« یا ایها الذین آمنوا لا تقدموا بین یدی الله و رسوله»
ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا و پیامبرش، جلو نیفتید.
پس در هر برهه از زمان، بر محققان اسلامی است که با پرهیز از اعمال سلیقه های فردی و بدون تأثر از فضاهای به وجود آمده، احکام ناب اسلامی را تبیین و معرفی کنند و این مهم را فدای مصلحت اندیشی های بی جا ننمایند.
ضرورتها و اهداف
با توجه به امور ذیل تحقیق درباره موضوع ، ضرورى و سودمند به نظر مى رسد:
1. آثارى که به این موضوع، پرداختهاند، محدود و بیشتر در حد مقاله است و تا جایى که این جانب مىداند، تاکنون کتابى به طور مستقل و همه جانبه و با توجه به منابع و دیدگاههاى فقها و با رویکردى کاملا فقهى و اجتهادى به این موضوع نپرداخته است. وضعیت کتاب ارزشمند مسئله حجاب از شهید مطهرى نیز، چنان که خواهیم گفت، به گونهاى است که وافى به این مقصود نیست.
2. گاه شاهد اظهار نظرهاى نسنجیده و غیرکارشناسانه و احیاناً شبهه افکنىهاى برخى، درباره حکم و کم و کیف پوشش بانوان هستیم. پژوهشى علمى و همه جانبه در این باب، مىتواند تاثیرى فراوان در تنویر افکار و جلوگیرى از شبهات داشته باشد.
3.بر اساس نوشتههاى برخى از نویسندگان مشهور غربى و شرقى، مانند ویل دورانت ، جواهر لعل نهرو ، و کنت گوبینو ، پوشش بانوان مسلمان، فاقد اصالت اسلامى است و از ایران یا روم قدیم به میان عربها راه یافته. این گونه نوشتهها، تاثیرات غیرقابل انکارى در تلقى مسلمانان - به خصوص تجددگرایان - نسبت به پوشش اسلامى دارد. بررسى صحت و سقم این ادعا، نیازمند کندوکاوهاى تاریخى و احیاناً بررسىهاى جامعه شناختى است. ولى بى گمان پژوهشى فقهى و بررسى نصوص مربوط به این امر نیز، کمک شایانى به روشن شدن واقعیت دارد.
4. تا آن جا که مى دانیم، تا کنون درباره برخى مسائل مورد ابتلا، مانند «رنگ پوشش»، کار دقیق فقهى انجام نگرفته است.
5. آن چنان که از ظاهر فتاوى بسیارى از فقهاى پیشین و پسین بر مىآید و بسیارى نیز بدان تصریح کرده اند، بانوان مى توانند تمامى بدن غیر از شرمگاه خود را در برابر مردان محرم خود آشکار سازند و حال آنکه این امر، در عمل، بسیار دشوار به نظر مى رسد و چه بسا بتوان از برخى نصوص، خلاف آن را برداشت کرد. در این گونه موارد و نیز مواردى که در ذیل اشاره مى شود، تحقیقاتى همه جانبه لازم است.
تلقى عموم و متقضاى سیره عملى مسلمانان، آن است که مرد مى تواند مادر زن خود مانند سایر محارمش نگاه کند و پوشش کامل وى در برابر داماد لازم نیست و حال آنکه در میان نصوص موجود، دلیل روشنى بر این حکم یافت نمى شود.
ضرورى است در این مسئله مورد ابتلا، بررسى دقیق به عمل آید، به خصوص اگر بگوییم اصل اولى، حرمت نظر به زن است.
و نیز از جمله مسائل مستحدثه و مورد ابتلا که تاکنون بررسى همه جانبه نشده، حکم پوشش بانوان در عکس و فیلم و بررسى این مسئله است که آیا احکام مربوط به پوشش در این موارد نیز جریان دارد یا خیر؟
همچنین یکى از مسائل مورد ابتلا، مواجه شدن مردان با زنانى است که در اماکن عمومى و کوچه و خیابان شهرها و آبادى ها، با پوشش ناقص، تردد مى کنند که به حسب غالب، در صورتى که از کار خود نهى شوند، ترتیب اثر نمى دهند، آیا مى توان با بهره گیرى از قاعده تنقیح مناط، حکم این گونه زنان را حکم زنان بیابان نشین دانست که نگریستن به آنان - در صورتى که بدون قصد تلذذ باشد - خالى از منع است؟
پپشینه بحث
تا جایى که مى دانیم، تاکنون پژوهشى همه جانبه و منطبق با نیازهاى روز، درباره پوشش بانوان با رویکرد کاملا فقهى، انجام نگرفته. به حسب ظاهر، نخستین اثر مکتوب - لااقل به زبان فارسى - در این زمینه، کتاب مسئله حجاب تالیف آیت اللّه شهید مطهرى است. ولى این کتاب، على رغم در برداشتن نکات بسیار ارزنده، به همه مسائل و جوانب فقهى پوشش بانوان نپرداخته است. افزون بر اینکه کتاب مزبور را به دلیل رویکرد مخصوصى که دارد و با توجه به اینکه حدود نیمى از مطالب آن، به بررسى پیشینه تاریخى حجاب، فلسفه و فواید تشریع آن، توصیه هاى اخلاقى، پاسخ گویى به پارهاى از شبهات روشنفکرى و... اختصاص یافته، نمى توان یک پژوهش فقهى به معناى مصطلح و با اهداف خاص آن دانست.
پیش از کتاب مذکور، آنچه مى تواند به عنوان پیشینه این تحقیق - به صورت محدود و پراکنده - تلقى شود، نکات و مباحثى است که شمار قابل توجهى از فقهاى پیشین، در ابواب گوناگون فقه، به ویژه در باب صلاة، بحث لباس نمازگزار و نیز باب نکاح، مطرح کرده اند.
در این زمینه مى توان از شیخ طوسى (متوفاى 460 ق.) در دو کتاب مبسوط و خلاف، ابن ادریس (م 598) در سرائر، محقق حلى (م676) در شرائع الاسلام، فاضل آبى (م 676) در کشف الرموز، علامه حلى (م 726) در کتابهاى متعددش، شهید اول (م786) در آثار متعددش، محقق کرکى (م 940) در جامع المقاصد، شهید ثانى (م 966) در مسالک الافهام، شیخ یوسف بحرانى (م 1186) در حدائق، محقق نراقى (م 1245) در مستند الشیعه؛ شیخ محمد حسن نجفى (م 1266) در جواهر الکلام و سید محمد کاظم یزدى (م 1377) در عروة الوثقى، نام برد.
مصلحت اندیشى ها و تعصبات بى جا
بعضى بر این باورند که باید در مسائل مربوط به بانوان، به ویژه مسئله پوشش، با شدت و حدت برخورد کرد و لااقل بخشى از احکام ترخیصى آنها را مسکوت گذاشت؛ به ویژه در ظرف زمان فعلى که به علت تهاجم سنگین فرهنگى، زمینه سوء استفاده و اباحى گرى فراهم شده است. از نگاه این افراد، مصلحت ایجاب مى کند لااقل وضع موجود را حفظ کنیم و ابراز برخى حقایق، بهانه به دست کسانى که دنبال زیر پاگذاشتن احکام و ارزشهاى دینى هستند، ندهیم.
در مقابل، گروه دیگرى - بحق - بر این باورند که اسلام، دین فطرت و عقلانیت و منطبق بر نیازهاى حقیقى بشر است و اگر احکام آن به صورت ناب و به دور از بیراهه ها و خرافات و فارغ از سلیقه ها تبیین شود، اقبال و رویکرد به آن بیشتر و تمایل بدان، محسوستر خواهد شد. این سخن از امیرمومنان على (علیه السلام) معروف است که:
ان اللّه افترض علیکم فرائضَ، فلاتضیعوها، و حدّ لکم حدوداً فلا تعتدوها و نهاکم عن أشیاء فلا تنتهکوها، و سکت عن أشیاء و لم یَدعَها نسیاناً، فلاتتکلفوه
خداوند، تکالیفى را بر شما واجب نمود، بنابراین آنها را ضایع نکنید و حدودى برایتان مقرر داشت، پس از آنها تجاوز ننمایید، و از امورى بر حذرتان داشت، بنابراین آنها را مرتکب نشوید و امورى را مسکوت گذاشت، نه از روى فراموشى، لذا آنها را بر خود تکلیف ننمایید.
به نظر مىرسد جامعه ما، در امور مربوط به بانوان، به خصوص در امر پوشش، دچار افراط و تفریط شده، بعضى واجبات را سبک شمرده، آنها را ضایع کردهاند، عده یا نیز از حدود و احکام الهى، پا فراتر نهاده، رخصتها و مباحها را ممنوع کردهاند و به اصطلاح «کاتولیکتر از پاپ» شدهاند و این در حالى است که قرآن به صراحت مىگوید:
یا ایهاالذین آمنو لا تقدموا بین یدى اللّه و رسوله؛
اى کسانى که ایمان آوردهاید، از خدا و پیامبرش، جلو نیفتید.
در حدیثى که سیوطى در الجامع الصغیر، نقل مىکند، آمده است :
ان اللّه تعالى یحب أن یؤتى رخصه کما یکره أن تؤتى معصیته؛
خداوند، دوست دارد حلالهاى او انجام شود، چنان که ناپسند مىدارد معصیت او تحقق یابد.
باید در مباحث مربوط به بانوان، به ویژه مقولهى پوشش، با سعه صدر و به دور از تمایلات و سلیقههاى فردى نگریست، امر مهمى که در نگاهى وسیعتر، از جمله آموزههاى پیشوایان دین و مذهب است. مضمون روایت زیر تاکیدى است بر ضرورت اجتناب از تنگ نظرىها و تعصبات بى جا در امر پوشش؛ شیخ کلینى به سند خود از حکم بن عتیبه نقل مىکند:
دخلت على أبى جعفر (علیه السلام) و هو فى بیت مُنجَّد، و علیه قمیص رَطب و ملحفه مصبوغة قد أثر الصبغ على عاتقه، فجعلت أنظر الى البیت و انظر الى هیئته، فقال، یا حکم! ما تقول فى هذا؟ فقلت: و ما عسیت أن أقول و أنا أراه علیک، و أما عندنا فانما یفعله الشاب المرهق! فقال لى: یا حکم! من حرم زینة اللّه التى أخرج لعباده و الطیبات من الرزق و هذا مما أخرج اللّه لعباده؟ فأما هذا البیت الذى ترى: فهو بیت المرأة و أنا قریب العهد بالعرس، و بیتى البیت الذى تعرف؛
بر امام باقر (علیه السلام) وارد شدم در حالى که در خانهاى مرتفع به سر مىبرد و پیراهنىتر و تازه و عبایى رنگین بر تن داشت، به گونهاى که رنگ عبا بر شانه حضرت اثر گذاشته بود، من (با شگفتى) به خانه و سر و وضع امام مىنگریستم که حضرت فرمود: حکم! در این مورد چه مىگویى؟ عرض کردم: انتظار نداشتم درباره پوششى که بر تن شما مىبینم، سخنى بگویم. پیش ما، چنین کارى، از کسى سر مى زند که در عنفوان جوانى باشد! امام فرمود: حکم! چه کسى زینت خدا که آن را براى بندگانش آفریده و روزىهاى پاک را حرام نموده؟! و این پوشش، از جمله زینت هایى است که خداوند، براى بندگان خود آفریده. و اما خانه اى که مىبینى، خانه همسرم مى باشد که به تازگى با وى عروسى نموده ام و خانه خودم همان است که مى شناسى.
پس در هر برهه از زمان، بر محققان اسلامى است که با پرهیز از اعمال سلیقه هاى فردى و بدون تاثر از فضاهاى به وجود آمده، احکام ناب اسلامى را تبیین و معرفى کنند و این مهم را فداى مصلحت اندیشىه اى بى جا ننمایند.
اصالت پوشش اسلامى
اینکه پیدایش پوشش براى بشر، به چه عصر و دورهاى بر مى گردد و سیر تکامل و تحول کمى و کیفى آن چگونه بوده است، به مطالعات فراوان و همه جانبهاى نیازمند است که از مجال این کتاب بیرون است؛ ولى نمىتوان از بررسى این امر خوددارى نمود که بر اساس نوشته هاى برخى از مشاهیر شرق و غرب، پوشش بانوان مسلمان، فاقد اصالت قرآنى و اسلامى است. در تاریخ تمدن ویل دورانت مىخوانیم:
به دوران پیامبر و قرن اول هجرى، زنان مسلمان با کمال آزادى، بدون حجاب از خانه ها بیرون مى شدند.
جواهر لعل نهر و نیز در یکى از نامه هاى خود به دخترش مى نویسد:
در میان زنان عرب، رسم حجاب و پرده وجود نداشت، زنان عرب، جدا از مردان و پنهان از ایشان زندگى نمى کردند، بلکه در اماکن عمومى حضور مى یافتند، به مسجدها و مجالس وعظ و خطابه مى رفتند و حتى خودشان، به وعظ و خطابه مى پرداختند، اما عربها نیز بر اثر موفقیت ها، تدریجاً بیش از پیش، رسمى را که در دو امپراطورى روم شرقى و امپراطورى ایران وجود داشت، اقتباس کردند، عربها امپراطورى روم را شکست دادند و به امپراطورى ایران پایان بخشیدند، اما خودشان هم گرفتار عادات و آداب ناپسند این امپراطورى ها گشتند، به قرارى که نقل شده است، مخصوصاً بر اثر نفوذ امپراطورى قسطنطنیه و ایران بود که رسم جدایى زنان از مردان و پرده نشینى ایشان در میان عربها رواج پیدا کرد.
به نظر مى رسد سخن نهرو، بیشتر ناظر به افراط گرایى هاى آن دسته از مسلمانانى است که زنان را در خانه ها، حبس کرده، مانع از هر گونه آمد و شد آنان به محیط بیرون مى شدند یا بر اساس برخى از تمایلات و تعصبات، اقدام به ایجاد حرم سرا کرده، چهره هاى مخدوش از پوشش اسلامى ارائه مى دادند.
به هر حال، اگر این گونه نویسندگان، در صدد انکار اصالت پوشش اسلامى و معرفى آن به عنوان پدیده اى که پس از گذشت صدر اسلام، وارد مسلمانان شده است باشند، باید گفت: اىن سخن و تحلیل، ناشى از عدم آشنایى آنان با نصوص قرآنى و روایى و واقعیات تاریخى و اجتماعى صدر اسلام است؛ در قرآن مجید به گونه صریح آمده است:
و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهن على جیوبهن، ولابیدین زینتهن الالبعولتهن أو آبائهن أو...؛
و به زنان با ایمان بگو! دیدگان خویش را - از نامحرمان - فروبندند و و دامن هاى خود را حفظ کنند و زینت هاى خود را، جز آنچه نمایان است، آشکار نسازند و ایشان باید روسرى هاى خود را برگریبان هاى خویش فرواندازند و زینتشان را آشکار نسازند، جز براى همسرانشان یا پدرانشان یا... .
واحدى نیشابورى به نقل از سُدّى در ذیل این آیه نوشته است:
شهر مدینه، داراى منازلى تنگ و به هم فشرده بود و زنان، شب هنگام براى قضاى حاجت بیرون مى رفتند. گروهى از فاسقان شهر نیز شبانه بیرون رفته (مزاحم زنان مى شدند)؛ فاسقان، چون زنى را با پوشش مى دیدند، مى گفتند: این آزاد است و او را رها مى کردند و اگر زنى را بدون پوشش مى دیدند، مى گفتند: این کنیز است و متعرض او مى شدند.
در اسباب النزول سیوطى نیز پیرامون نزول آیه مزبور، به نقل از جابربن عبداللّه، آمده است:
گروهى از زنان بر اسماء بنت مرثد که در نخلستان خود به سر مى برد، وارد مى شدند در حالى که فاقد پوشش (کافى) بودند و این موجب مى شد خلخال هایى که به پا داشتند و نیز سینه ها و موهاى آنان آشکار شود؛ (روزى) اسماء گفت: چقدر این وضعیت، زشت است!
از این رو خداوند آیه وقل للمومنات... را نازل فرمود.
بنابر روایتى که در برخى منابع اهل سنت آمده است، عایشه، زنان انصار را چنین ستایش مى کرد:
ما رأیت نساء خیراً من نساء الانصار، لما نزلت هذه الآیة: «و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن...» قامت کل واحدة منهن الى مرطها المرحل... فاختمرن، فأصبحن کان على رؤسهن الغربان؛ من بهتر از زنان انصار ندیدم، همین که آیه وقل للمؤمنات یغضضن... فرود آمد، هر یک از ایشان به سراغ روپوش پشمین (یا ابریشمین) خود رفت و روسرى هاى (مشکى) به سر کردند، به نحوى که گویا بر سر آنان کلاغ نشسته است.
ضمن مباحث آتى، آیات دیگر و نیز روایات فراوان، در تایید اصالت پوشش اسلامى را مورد توجه قرار خواهیم داد.
فهرست مطالب کتاب
پیش گفتار
پوشش در آینه فقه
ضرورت ها و اهداف
پیشینه بحث
مصلحت اندیشی ها و تعصبات بی جا
اصالت پوشش اسلامی
واژه حجاب
اصل نخستین در پوشش بانوان
قانون ملازمه میان روا بودن نگاه و واجب نبودن پوشش
فصل نخست: پوشش بانوان در برابر مردان نامحرم
اصل وجوب پوشش
اقوال فقها در کتاب نکاح
نصوص قرآنی و روایی
اقوال فقها در مقدار پوشش واجب
بررسی دلیل های قول اول
بررسی دلیل های قول دوم
بررسی دو قول دیگر
پوشش مو
مسئله اضطرار
مسئله چادر
پوشش بانوان در برابر خواستگاران
حکم نگریستن بانوان به خواستگاران
پوشش زنان پیر و سالخورده
پوشش بانوان در برابر غلامان و خدمتکاران خود
یک نکته
پوشش بانوان بیابان گرد و بادیه نشین
پوشش بانوان غیر مسلمان
حکم زنان غیر کتابی
پوشش زنان و دختران دیوانه
تماس بدنی و مصافحه با بانوان نامحرم
پوشش بانوان در عکس و فیلم
فصل دوم : پوشش بانوان در برابر مردان محرم
محرمان نسبی و فتوای مشهور فقها
دلیل های فتوای مشهور و اشکالات آن
نقد و بررسی
بررسی دلیل اول
بررسی دلیل دوم
بررسی دلیل سوم
بررسی دلیل چهارم
بررسی دلیل پنجم
قول مختار
تأییدات و قراین
محرمان سببی و فتوای مشهور فقها
پوشش مادر زن در برابر داماد
مناقشه در فتوای مشهور
شهرت فتوایی
سیره عملی مسلمین
پوشش بانوان در برابر همسران
فصل سوم : مباحث گوناگون
پوشیدن لباس مردان توسط بانوان
دلیل های حرمت
بررسی و نقد
اشکال شیخ انصاری
اشکال های آیت الله خویی و نقد آن
روایات لباس شهرت
پوشش بانوان در برابر پسران نابالغ
پوشش دختران نابالغ
شنیدن صدای بانوان
بررسی روایات
حکم آشکار نمودن زینت و آرایش
پوشش بانوان در برابر بانوان
پوشش مردان در برابر مردان
کتاب نامه
شناسنامه کتاب
نویسنده : آیت الله دکتر علی اکبر کلانتری (مدرس حوزه علمیه و عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز)
ناشر : مؤسسه بوستان کتاب قم
چاپ و صحافی : چاپخانه مؤسسه بوستان کتاب
سال نشر : ۱۳۸۳
تعداد صفحه : ۲۲۴ صفحه
قطع کتاب : رقعی
رده بندی کنگره : ۸ک۳ح/۶/۱۹۸ BP
نشانی دفتر مرکزی مؤسسه بوستان کتاب :
قم، خیابان شهدا (صفائیه)، صندوق پستی: ۹۱۷/۳۷۱۸۵
تلفن : ۷- ۷۷۴۲۱۵۵ (۰۲۵3) ، نمابر : ۷۷۴۲۱۵۴ (۰۲۵۱)
تلفن پخش : ۷۷۴۳۴۲۶ (۰۲۵3)
تهیه و تنظیم : محرم آتش افروز